این شاعر و منتقد ادبی در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت برگزاری نشستهای انجمنهای ادبی در مکانهایی مثل کافهها اظهار کرد: کافیشاپها برای اینکه امورات مالیشان را بگذرانند به این سمت روی میآورند و جلسه نقد و بررسی کتاب میگذارند، اما دستاورد لازم از آنها بهدست نمیآید. در این فضاها تیپهای خاصی وجود دارند که بیشتر از آنکه اهل ادبیات باشند، کافهنشین و دور همنشین هستند و تا آنجا که من اطلاع دارم سعی کردهاند شعر و داستان را هم در کارهایشان بگنجانند تا هم جوابگوی بازار اقتصادی خودشان باشد و هم کار فرهنگی انجام دهند اما به جز عدهای معدود، بقیه دستاورد لازم را ندارند. جوانان آنجا مینشینند، با هم گپی میزنند، قهوه میخورند، همدیگر را میبینند و شاید به دو شعر هم گوش دهند.
او با اشاره به تعدد انجمنهای ادبی در سالهای اخیر، درباره وضعیت این روزهای این نشستها گفت: آنچه از ارتباط با برخی از انجمنها بهدست آوردهام این است که در این سالها انجمنهای ادبی از نظر عددی زیاد شدهاند، اما از نظر کیفی و جذب شاعران بخصوص شاعران جوان کمتر دیده میشود که با موفقیت و محتوای جدیتری همراه باشند. در فرهنگسراها و فضاهای فرهنگی دولتی کیفیت این نشستها نازلتر دیده میشود.
معتقدی ادامه داد: به جز آنها که در فضاهای دولتی برگزار میشوند، دیگر انجمنها هم درجهبندی خاصی میتوانند داشته باشند، بعضیها با کیفیت بیشتر و تعداد کمتر و بعضیها با کیفیت کمتر و تعداد بیشتر برگزار میشوند. اما بیشتر در حوزه شعر هستند - خصوصا شعر نو و بعضا هم شعر کلاسیک - و در حوزه ادبیات داستانی جلسات کمتری برگزار میشود. اگر هم باشند بیشتر به صورت کلاسهایی هستند که هنرآموز به آنجا میرود و شیوه نگارش داستان را به صورت کارگاهی آموزش میبیند. نشستهای انجمنهایی که در فضاهای خصوصی برگزار میشوند چون خیلی از سوی فضاهای فرهنگی دولتی حمایت نمیشوند در نتیجه با امکانات محدودی کار میکنند و هزینههایی هم دارند، این خودش نشان میدهد که علیرغم تعدد این جلسات، با کیفیت فوقالعادهای همراه نیستند.
این شاعر همچنین در پاسخ به پرسش مطرحشده درباره نحوه چگونگی انتخاب انجمنهای کارآمدتر توسط جوانان بیان کرد: فضای مجازی و دوستان میتوانند به آنها در این امر کمک کنند، همچنین جشنوارههای فرهنگی میتوانند تا حدی شاعران جوان را به سمت این فضاها سوق دهند تا خودشان را در جاهای جدیتر و پرمحتواتری جای دهند. جوایز ادبی هم میتوانند سبب شوند تا جوانان در این فضاها شرکت کنند تا کارشان داوری شود و جوایزی هم بهدست بیاورند یا در کنار کسانی بنشینند که منتقدند.
او افزود: ولی به نظرم فضای اقتصادی، گرانی کاغذ، شرایط دشوار پخش کتاب و ... باعث میشود جامعه شعرخوان کمتر به سمت نگرشهای باورمندانه از شعر امروز برود. اینها همه نکتههایی است که به گمان من از دید آسیبشناسی فرهنگی محل گفتوگوست، که چرا این رخداد معمولی در فضای ادبیات و کتاب دیده نمیشود یا اگر دیده میشود، ضعیف و کمرنگ است. این از منظر فرهنگی باید آسیبشناسی شود و از فرهنگسراها و انجمنهای ادبی خصوصی باید گزارشی تهیه و آماری از کیفیت آنها ارائه شود.
این منتقد ادبی در پایان گفت: اینکه کتاب و کتابخوانی دچار بحران فرهنگی است بحثی ندارد. جامعه با شرایطی که الان دارد، اینکه جوانان آن اشتیاق لازم را ندارند که بنشینند، هزینه کنند و زمان بگذارند به ساختارها و زیرساختهای اجتماعی امروز ما برمیگردد. اینها باید بررسی و داوری شود تا فضاهای ادبی بانشاطتر و ساختمندتر باشند ولی تا آنجایی که احساس میشود وزارت ارشاد هم مشغول کارها و سیاستهای خودش است. درنتیجه وقتی توجهی به این فضاها نمیشود سوق یافتن به سمت فضاهای خصوصی بیشتر میشود. انجمنها برای اینکه ادبیات، کتاب و کتابخوانی را توسعه دهند، میروند که خودشان فضایی را فراهم کنند.