ماهان شبکه ایرانیان

اگر کودک بیش‌فعال دارید، بخوانید

از یک پدر و مادر خوب به یک پدر و مادر عالی برای یک فرزند بیش فعال شدن، ساده‌تر از آنچه تصور می‌کنید است. فقط کافیست اصلاحات کوچکی در شیوه‌های فرزند پروری‌تان و شیوه‌ی تعامل با فرزندتان انجام دهید و بدانید چه واکنشی به رفتار‌های او نشان دهید بهتر است.

برترین‌ها: بیشتر پدر و مادرها، والدین خوبی هستند. اما اگر دختر یا پسر شما اختلال بیش فعالی – کم توجهی یا ADHD دارد، شاید «خوب بودن» شما به عنوان پدر و مادر کافی نباشد. برای اینکه فرزند شما چه اکنون و چه در آینده، انسانی شاد و متعادل باشد و بتوانید محیطی امن و آرام در خانه برایش فراهم کنید، باید پدر و مادری «عالی» برای فرزند بیش فعال‌تان باشید.

از یک پدر و مادر خوب به یک پدر و مادر عالی برای یک فرزند بیش فعال شدن، ساده‌تر از آنچه تصور می‌کنید است. فقط کافیست اصلاحات کوچکی در شیوه‌های فرزند پروری‌تان و شیوه‌ی تعامل با فرزندتان انجام دهید و بدانید چه واکنشی به رفتار‌های او نشان دهید بهتر است.

اگر کودک بیش فعال دارید با ما همراه باشید.

بپذیرید که فرزند شما، مانند همه‌ی بچه‌های دیگر، بی‌عیب نیست

ADHD در میان کودکان شایع است، اما به سادگی قابل درک نیست. قبول اینکه فرزند شما شرایطی نامعمول دارد کار ساده‌ای نیست، اما کودکی که خشم و بدبینی پدر و مادرش را در مورد ویژگی‌هایش حس می‌کند، احتمالا نمی‌تواند اعتماد بنفس خوبی داشته باشد و به سمت انسانی شاد و قابل قبول بودن پیش برود.

یک کودک برای اینکه احساس کند مورد قبول است و حمایت می‌شود، باید احساس کند که والدینش به توانایی‌های او ایمان دارند. زمانی که پدر و مادر یاد می‌گیرند به ویژگی خاص فرزند بیش فعال‌شان به چشم یک فرصت و نعمت نگاه کنند، چیز‌هایی مانند انرژی فوق العاده، خلاقیت و مهارت‌های فردی به جریان می‌افتند و پدر و مادر می‌توانند استعداد‌های درخشان فرزند خود را ببینند.

در سرنوشت فرزند بیش فعال شما، چیز‌های شگفت انگیزی مقدر شده که برای آن‌هایی که آرام و معمولی‌اند وجود ندارد. انرژی زیاد فرزند شما می‌تواند حسادت برانگیز باشد و اشتیاق خستگی ناپذیر او برای زندگی و هر آنچه در آن است، نعمتی است که نصیب هر کسی نمی‌شود.

تمام تلاش خود را بکنید تا فرزندتان را بی‌قید و شرط دوست داشته باشید. با او جوری رفتار کنید که گویی همین الان انسانی است که دوست دارید باشد. این رفتار شما به او کمک می‌کند همان انسان مورد نظرتان بشود.

همه‌ی خبر‌های بد و گله و شکایت‌ها در مورد فرزند بیش فعال‌تان را باور نکنید

اصلا خوشایند نیست که از معلم‌ها و مربی‌های مدرسه‌ی فرزندتان بشنوید که او «کُند ذهن» یا «بی‌انظباط» است و حال‌تان با شنیدن در مورد رفتار‌های بد فرزندتان قطعا خوب نخواهد شد.

اما اجازه ندهید قضاوت‌های منفی و نظرات نامطلوب دیگران، مانع این شود که از تلاش‌های‌تان برای تامین هر آنچه فرزندتان برای آموزش و تحصیل نیاز دارد کوتاهی کنید. بچه‌هایی که اختلال بیش فعالی – کم توجهی دارند نیز می‌توانند مانند سایر بچه‌ها موفق شوند، اما به این شرط که کمک مورد نیازشان را دریافت کنند.

درست است که ذهن فرزند شما جور متفاوتی کار می‌کند، اما بدون تردید توانایی یاد گرفتن و موفق شدن را درست مانند هر بچه‌ی دیگری دارد.

این طور در نظر بگیرید: اگر فرزند شما مبتلا به دیابت بود یا آسم داشت، آیا باز هم لحظه‌ای در انجام هر کاری که به نفع اوست تردید می‌کردید؟ درست همان طور که یک فرد مبتلا به دیابت به انسولین و فرد دچار آسم به تنفس نیاز دارد، کودک دچار ADHD نیز نیاز به تنظیماتی در محیط آموزشی‌اش دارد.

فرزند شما مغز شگفت انگیزی دارد، او انسانی با هوش سرشار و ایده‌هایی بزرگ است که غیرمنصفانه ممکن است در مدرسه یا جامعه به او برچسب «ناتوان در موفقیت» بزنند.

اما اگر شما به عنوان پدر و مادر باور داشته باشید که او توانمندی‌های زیادی دارد، با امید و اطمینان، شرایط لازم را برایش فراهم می‌کنید تا از تمام استعداد‌هایش بهره بگیرد و به شیوه‌های مثبتی خودش را به چالش بکشد تا تجربه کسب کند و از زندگی درس بگیرد.

اهمیت و تاثیر دارو‌های ADHD را بزرگنمایی نکنید

بدون تردید برای خیلی از بچه‌هایی که دچار اختلال بیش‌فعالی – کم توجهی هستند، داروی مناسب ADHD می‌تواند تفاوت بزرگی در بهبود رفتار‌های بد ایجاد کند.

اما در هیچ شرایطی دارو درمانی، تنها وسیله‌ی ایجاد این تفاوت نیست. یادتان باشد در مورد مصرف دارو با فرزندتان جوری حرف نزنید که گویی رفتار‌های خوبی که انجام می‌دهد به خاطر دارو‌هایی است که مصرف می‌کند، نه تلاش‌های خودش برای بهبود رفتارهایش.

اگر دیدید کودک شما کار نادرستی را انجام می‌دهد که چند بار او را منع کرده‌اید، لطفا جلوی خود را بگیرید و نگویید: «باز هم فراموش کرده‌ای صبح داروهایت را بخوری؟!». ضمنا هرگز و تحت هیچ شرایطی فرزندتان را تهدید نکنید که بابت رفتار بدش، مقدار داروهایش را بیشتر خواهید کرد.

جملاتی اینچنینی این پیام را به فرزندتان انتقال می‌دهند که رفتار‌های او تنها با عوامل بیرونی قابل کنترل‌اند. این وظیفه‌ی شما به عنوان پدر و مادر است که این پیام روشن و واضح را به فرزندتان برسانید که، هر چند داور به بهبود مهارت‌هایی که هم اکنون دارد کمک خواهد کرد، اما قرار نیست جادو کند و تمام مشکلاتش را حل کند.‌

می‌توانید به فرزندتان بگویید که دارو‌هایی که مصرف می‌کند مانند عینک هستند. عینک، بینایی را که فرد هم اکنون دارد، بهتر می‌کند. کودک شما باید به این باور برسد که خود کنترلی، بزرگ‌ترین مهارت اوست و فرقی نمی‌کند چه محدودیت‌هایی دارد.

اگر کودک بیش فعال دارید با ما همراه باشید.

فرق بین تربیت و تنبیه را خوب بدانید

چند بار پیش دوستان و اقوام و حتی مشاور فرزندتان گله و شکایت کرده‌اید که: «داد و بیداد می‌کنم، نصیحت می‌کنم، تهدید می‌کنم، فرصت می‌دهم، اسباب بازی‌هایش را از او می‌گیرم، تفریح را کنسل می‌کنم، رشوه می‌دهم، خواهش و التماس می‌کنم و حتی تنبیه بدنی می‌کنم، اما هیچکدام فایده‌ای ندارد!». هر کودکی که در معرض ابزار‌های تربیتی جورواجور و متفاوت قرار بگیرد، گیج خواهد شد.

خیلی از پدر و مادر‌ها به طور مداوم از عبارت‌های «تنبیه» و «تربیت» به جای هم استفاده می‌کنند. اما واقعیت این است که تربیت و تنبیه، بسیار با هم متفاوت‌اند.

تربیت، چیزی است که به کودک یاد می‌دهد چگونه رفتار کند و شامل توضیح و شفاف سازی رفتار‌های بد و هدایت به سمت رفتار‌های قابل قبول‌تر می‌شود و ضمنا هر بار که کودک رفتار خوبی انجام می‌دهد، بازخورد مثبتی از جانب شما می‌بیند. اما تنبیه، چیزی است که از ترس و تهدید و خجالت برای وادار کردن کودک به انجام رفتاری خاص استفاده می‌کند.

مطمئنا تنبیه نیز جایگاه خودش را دارد، اما هرگز نباید شامل بدرفتاری فیزیکی یا کلامی شود. تنبیه فقط باید به عنوان آخرین راه حل استفاده شود. مثلا اگر کودک شما با وجود اینکه بار‌ها به او گفته‌اید نباید دُم گربه را بکِشد به این کارش ادامه می‌دهد، باید تنبیه شود.

اغلب، بهترین راه اعمال قوانین انظباطی برای کودک ADHD این است که برنامه‌ی ساده‌ای از اصلاحات رفتاری برایش تنظیم کنید که: متناسب با سن او باشد، قابل انجام باشد و سپس هر دست آورد کوچکی طبق سیستم پاداش دهی، تشویق شود تا این رفتار خوب تبدیل به عادت شود.

با پاداش دهی رفتار‌های مثبت کودک (به جای تنبیه رفتار‌های منفی)، شما به فرزندتان کمک می‌کنید احساس موفقیت کند و انگیزه اش برای انجام کار‌های درست بیشتر شود.

هرگز کودک را به خاطر رفتاری که قادر به کنترل آن نیست تنبیه نکنید

فرض کنید به فرزند ده ساله‌تان می‌گویید تختخوابش را مرتب کند؛ و چند دقیقه بعد او را در حالی می‌بینید که روی تختخواب نامرتبش دراز کشیده و با کارت‌هایش بازی می‌کند. چه باید بکنید؟ باید تندی کنید و کارت‌هایش را از او بگیرید و دستور بدهید همین حالا تختش را مرتب کند؟

مطمئنا این رویکرد، بهترین نیست. در خیلی از موارد، کودک ADHD از شما اطاعت نمی‌کند نه به این دلیل که نافرمان است، بلکه فقط به این علت که در آن ِ واحد، حواسش پرت می‌شود. حواس پرتی، یکی از علائم شایع اختلال بیش فعالی – کم توجهی بوده و چیزی است که کودک قادر به کنترل آن نیست.

وقتی شما مکررا کودکی را بابت رفتاری که قادر به کنترلش نیست تنبیه می‌کنید، او را مستعد شکست و عدم موفقیت می‌کنید. در نهایت، تمایل و گرایش درونی او برای راضی و خشنود کردن شما از بین می‌رود، چون با خودش فکر می‌کند: «چرا باید به خود زحمت بدهم؟ نتیجه همیشه همین خواهد بود!». در نتیجه رابطه‌ی والد و فرزند به شدت آسیب خواهد دید.

بهترین راهکار در چنین موقعیت‌هایی این است که خیلی ساده، به فرزندتان «یادآوری» کنید که کاری که از او خواسته‌اید را انجام دهد. تنبیه زمانی لازم و منطقی است که فرزندتان آشکارا و به دفعات نافرمانی کند، مثلا از مرتب کردن تختخوابش سر باز بزند و اعلام کند که این کار را نخواهد کرد.

دیگران را بابت مشکلاتی که فرزندتان دارد سرزنش نکنید و مقصر ندانید

آیا از آن دست پدر و مادر‌هایی هستید که هر کسی را مقصر می‌دانید غیر از فرزندتان؟ مثلا می‌گویید: «راننده‌ی سرویس مدرسه اصلا نمی‌تواند بچه‌ها را در اتوبوس کنترل کند!»، یا «اگر معلم دخترم بلد بود چطور با بچه‌ها رفتار کند، دختر من در مدرسه اینقدر مشکل نداشت!».

دیگران می‌توانند با مشکلات فرزند شما مرتبط باشند، اما اگر سعی کنید تقصیر را گردن دیگران بیندازید، کودک‌تان را تشویق می‌کنید به رفتار‌های نادرستش به راحتی ادامه بدهد. وقتی شما می‌توانید تقصیر‌ها را گردن دیگران بیندازید، چرا فرزند شما باید مسئولیت اشتباهاتش را به گردن بگیرد؟

اگر کودک بیش فعال دارید با ما همراه باشید.

یادتان باشد که «بچه‌ی بد» نداریم؛ بلکه «رفتار بد» داریم

بچه‌هایی که مدام چیز‌های بدی درباره‌ی خودشان می‌شنوند، بالاخره این چیز‌ها را باور می‌کنند. فرقی نمی‌کند رفتار فرزند شما تا چه اندازه خسته کننده و ناراحت کننده است، هرگز او را «تنبل»، «خنگ»، «عصبی»، «خیالاتی» و یا هر چیز دیگری که آزاردهنده است خطاب نکنید.

هر وقت قرار است جملات سرزنش آمیز به زبان بیاورید جلوی خودتان را بگیرید و مثلا نگویید: «تو چت شده؟ چرا همیشه اتاقت را بهم می‌ریزی؟ هزار بار به تو گفته‌ام وسایلت را مرتب کن و تو انگار هرگز نمی‌شنوی!».

فراموش نکنید که فرزند شما بچه‌ی بدی نیست، بلکه این رفتار‌های بد او هستند که شما را ناراحت می‌کنند. وقتی شما مشکلات مربوط به اختلال فرزندتان را به شخصیت او ربط می‌دهید، عزت نفس او افت می‌کند. اما وقتی برای حل مشکلات رفتاری کودک‌تان با او همراهی می‌کنید، فضایی ایجاد می‌نمایید که فرزند شما احساس می‌کند دوستش دارید و با وجود ایراد‌هایی که دارد از او حمایت می‌کنید.

این بار که فرزندتان اتاقش را بهم ریخت به او بگویید: «ما مشکلی داریم و من برای حل آن به کمک تو نیاز دارم». به او بگویید شب‌ها به سختی می‌توانید وارد اتاقش شوید و به او سر بزنید، چون می‌ترسید مبادا پای‌تان را روی اسباب بازی‌های کف اتاق بگذارید، یا اینکه غذای باقیمانده در اتاقش، حشرات را به آنجام می‌کشاند. از او نظر بخواهید. هر چه بیشتر فرزندتان را در پیدا کردن راه حل شریک کنید، نتیجه بهتر خواهد بود.

فورا «نه» نگویید

همه‌ی بچه‌ها باید گاهی «نه» بشنوند تا از انجام کاری خطرناک یا نادرست منع شوند. اما خیلی از پدر و مادرها، بدون در نظر گرفتن اینکه شاید «بله» گفتن واقعا ضرری نداشته باشد، ناخودآگاه «نه» می‌گویند. ضمنا بچه‌ای که مدام «نه» می‌شنود، تمایل به مخالفت کردن و طغیان پیدا می‌کند، مخصوصا اگر خواسته‌هایش چندان هم نابجا نباشند.

چرا پدر و مادر‌ها خیلی زود «نه» می‌گویند؟ اغلب به دلیل ترس است (مثلا: نه! تو نمی‌توانی تنها به مدرسه بروی)، یا نگرانی (نه! تو نمی‌توانی شب منزل دوستت بمانی تا زمانی که من با والدینش آشنا شوم)، و یا به خاطر تمایل به کنترل (نه! تو نمی‌توانی قبل از شام اسنک بخوری). اما والدین باهوش می‌دانند که چه زمانی «نه» بگویند و چه زمانی بهتر است یک نفس عمیق بکشند و با فرزندشان موافقت کنند.

در خیلی از موارد، یک تغییر کوچک در نحوه‌ی استفاده از «بله» و «خیر» در برابر فرزندتان می‌تواند تفاوت زیادی میان یک تعامل خوشایند و یک مقابله‌ی ناخوشایند ایجاد کند. فرض کنید فرزند شما دوست دارد بیرون برود و بازی کند، اما شما می‌خواهید در خانه بماند و تکالیفش را انجام بدهد.

به جای اینکه به طور اتومات «نه» بگویید، از او بخواهید کمک‌تان کند تا یک راه حل خیلی خوب پیدا کنید. بدین ترتیب فرزند شما احساس می‌کند دست کم تا حدی بر شرایط خود کنترل دارد و شما سعی دارید با خواسته‌هایش موافقت کنید. شما نیز کمتر احساس خستگی و کلافگی می‌کنید و رابطه والد و فرزندی‌تان دوستانه‌تر می‌شود.

به رفتار‌های مثبت فرزندتان بیشتر توجه کنید

خیلی از پدر و مادر‌ها در نبرد برای رفع مشکلات رفتاری فرزندان خود، رفتار‌های مثبت بچه‌ها را نادیده می‌گیرند. در نتیجه جو حاکم بر خانه، بیشتر منفی خواهد بود تا مثبت و همین باعث می‌شود تمام جنبه‌های زندگی کودک تحت تاثیر قرار بگیرد.

تمرین کنید تا خوبی‌های فرزندتان را نیز ببینید و هر وقت کار خوبی می‌کند یا به خوبی از پس وظیفه‌اش برمی‌آید، همان لحظه تحسین و تشویقش کنید. وقتی شما رفتار‌های تحسین برانگیز فرزندتان را می‌بینید و تشویق می‌کنید، چیزی که می‌خواهید را به او نشان می‌دهید، نه چیزی را که نمی‌خواهید.

تحقیقات نشان می‌دهد، اگر به ازای هر یک نظر انتقاد آمیز، سه نظر مثبت ارائه دهید، منجر به بهترین نتایج از جهت ترویج رفتار مثبت، ایجاد انعطاف پذیری، و حفظ روابط خوب والد و فرزندی خواهد شد.

ضمنا فراموش نکنید که برخی از مشکلات رفتاری که بچه‌های ADHD دچارش هستند ممکن است در تمام بچه‌ها در این سنین دیده شود. پس سعی کنید اطلاعات و دانش خود را در این زمینه با مطالعه‌ی منابع معتبر بالا ببرید.

شادی و خنده را سنگ بنای زندگی خانوادگی‌تان کنید، با بچه‌ها خوش بگذرانید، با آن‌ها بازی کنید، با هم به پیک نیک بروید و از موزه‌ها دیدن کنید. بله، مطمئنا زندگی با کودک ADHD می‌تواند چالش برانگیز باشد، اما پدر و مادری که قادرند یک ارتباط واقعی با فرزند خود برقرار کنند، لذت زیادی از این نعمت ارزشمند می‌برند.

اگر کودک بیش فعال دارید با ما همراه باشید.

یاد بگیرید که برای موقعیت‌های خاص از قبل آماده باشید

کسانی که فرزند ADHD دارند می‌دانند که مهمانی‌های پُر از استرس یعنی چه. شما نمی‌توانید همیشه تصمیم بگیرید که مهمانی نروید تا از دردسر‌های احتمالی پیشگیری کنید.

خیلی از پدر و مادر‌ها زمان زیادی را صرف واکنش نشان دادن می‌کنند، در حالی که در عوض باید برای پیش بینی کردن و از قبل برنامه چیدن وقت صرف کنند. مثلا قبل از رفتن به مهمانی یا فروشگاه، در مورد رفتار‌هایی که انتظار دارید و مشکلات احتمالی با فرزندتان حرف بزنید.

ضمنا همیشه از قبل، جهت موقعیت‌هایی که ممکن است در مهمانی یا هر جای دیگری روی بدهد برنامه و راه حل داشته باشید. مثلا پنج دقیقه از جمع فاصله بگیرید و با فرزندتان به گوشه‌ای خلوت بروید و در مورد مسئله‌ای که پیش آمده حرف بزنید و حتما با یک راه حل به جمع برگردید. گاهی شاید واقعا مجبور شوید جمعی یا مکانی را زودتر ترک کنید.

هر کاری که می‌کنید، باید پیوسته باشد. همه‌ی بچه‌ها به پیوسته و همیشگی بودن قوانین و اصول نیاز دارند، اما بچه‌های ADHD بیشتر و جدی‌تر به تداوم اصول نیاز دارند. یک تغییر ناگهانی یا لحظه آخری در برنامه و یا یک اختلال در روتین خانوادگی می‌تواند اثرات مخربی بر کودک بیش فعال بگذارد. پس بهتر است روتین‌ها و برنامه‌هایی تعیین کنید و همه‌ی شما با بیشترین حد توان و امکان خود به آن‌ها پایبند بمانید.

فضای خانه را جوی بچینید که فرزندتان تشویق به نظم و مسئولیت پذیری شود. سعی کنید وسایل فرزندتان در دسترس او باشد و هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد تا هم دچار آشفتگی نشود و به نظم عادت کند و هم برای برداشتن وسایل خودش به دردسر نیفتد.

شما و همسرتان باید با هم همسو باشید و در مورد مسائل تربیتی و قوانین خانه کاملا با هم توافق داشته باشید. والدینی که رویکرد‌های اساسی‌شان با هم جور نیست، برای فرزند ADHD خود تناقض و مشکلات بیشتری ایجاد می‌کنند. مداخلات رفتاری برای بچه‌های ADHD موفق نخواهد بود مگر اینکه به طور پیوسته و همیشگی به کار برده شود.

وقتی پدر و مادر به عنوان یک واحد عمل می‌کنند، بچه‌ها دقیقا می‌دانند چه باید بکنند. محیط خانه هر چقدر قابل پیش بینی‌تر و آرام‌تر باشد، تمام خانواده شادتر خواهند بود.

الگوی خوبی باشید

پدر و مادر، با نفوذترین الگوی یک کودک‌اند، بنابراین با دقت به رفتارهای‌تان فکر کنید. اگر نمی‌توانید خودتان را کنترل کنید، چطور انتظار دارید کودک شما خود کنترلی را تمرین کند؟

داد زدن، یک نمونه‌ی بسیار بد و غلط از نحوه‌ی واکنش به هیجانات است. والدین معمولا تصور می‌کنند هر چه بیشتر داد و فریاد بزنند و صدای‌شان بلندتر باشد، تاثیر بیشتری بر بچه‌ها می‌گذارند، اما این طور نیست. تنها چیزی که فرزند شما از داد و بیدادهای‌تان دریافت می‌کند، خشم شماست.

این کاملا طبیعی است که گاهی از دست کودک‌تان عصبانی شوید، اما این طبیعی و پسندیده نیست که مدام سرش داد بزنید. حتما پیش آمده که از دست دوستان یا همکاران‌تان عصبانی شوید، در این مواقع چگونه خشم خود را کنترل کرده‌اید؟ پس اگر لازم باشد قادر به کنترل خشم خود هستید!

این بار که فرزندتان کاری کرد که خون‌تان به جوش آمد، اتاق را ترک کنید، چند نفس عمیق بکشید یا کاری انجام دهید که آرام‌تان کند. وقتی شما تکنیک‌های خود کنترلی و آرام کردن خشم‌تان را به کار می‌برید، به فرزندتان یاد می‌دهید کنترل و مدیریت هیجاناتش چقدر اهمیت دارد. اگر نتوانستید خونسردی‌تان را حفظ کنید و حرکت نادرستی انجام دادید، در عذرخواهی کردن از فرزندتان تردید نکنید.

منبع: additudemag

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان