این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت ترجمه آثار ادبی فارسی به زبانهای دیگر اظهار کرد: وضعیت ترجمه کتابهای ما به زبانهای دیگر نسبت به سالهای قبل مقداری بهتر شده است. اکنون کشورهای دیگر با آثار نویسندگان ما به واسطه شبکههای ارتباطی وسیعی که امکان معرفی را فراهم میکنند و همچنین از طریق نمایشگاههایی که نویسندگان و تصویرگران ما در آنها شرکت میکنند، بیشتر آشنا میشوند. اما به هر حال مهم است که به مسائلی مثل کپیرایت هم توجه شود.
او افزود: همانطور که نویسندگان ما آثارشان را با حقوق خودشان واگذار میکنند، کشورهای دیگر هم انتظار دارند که ما آثارشان را با حقوق خودشان در اینجا ترجمه کنیم، اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد و شاید این عاملی است برای اینکه ایران با سابقه بدی معرفی شود. چطور آثار نویسندگان ما با رعایت کپیرایت ارائه میشود اما برعکس این وجود ندارد؟ اگر این مسئله حل شود شاید خرید آثار ایرانی هم بهتر و راحتتر صورت بگیرد.
انتظاریان با بیان اینکه همه میگویند کتابهای ترجمهشده بیشتر بچهها را جذب میکنند گفت: بخشی از علت جذابیت کتابهای ترجمهشده برای کودکان و نوجوانان به این خاطر است که این کتابها موضوعات جذابتر و ساختارهای پیچیدهتری دارند و در واقع بهروزتر هستند. جذابیتهای فضا، مکان و ژانرهای مختلف باعث میشود بچهها بیشتر جذب آثار ترجمه شوند، البته این به آن معنا نیست که خدایی نکرده نویسندگان ما بد بنویسند. ما مترجمها بهترین کتابها را از هر کشور انتخاب میکنیم و طبیعی است که به دنبال آثار شاخص برویم.
او سپس ترجمههای سرسری و شتابزده را مشکل فعلی بازار ترجمه ایران دانست و بیان کرد: گاهی ترجمهها خیلی سرسری و شتابزده انجام میشوند، همه عجله دارند که آثارشان را زودتر به جامعه نشر عرضه کنند و در نتیجه آنطور که باید و شاید، زبان روان و جذابی برای مخاطبان ندارند؛ درحالیکه باید به این مسئله توجه جدی شود. اما آثاری که برای ترجمه انتخاب میشوند آثار فراگیر و متنوعی هستند و با تمام سلیقهها مطابقت پیدا میکنند و هر کس به فراخور سن و سلیقهاش میتواند کتاب مورد نظرش را در جامعه پیدا کند.
مترجم کتاب «زنجیره دروغ» در پاسخ به سوالی درباره معیار انتخاب کتاب برای ترجمه با توجه به آثار برگزیده جوایز ادبی یا لیست کتابهای پرفروش گفت: در حال حاضر تمام ناشران و دستاندرکاران ابتدا سراغ این آثار میروند، چون شبکههای ارتباطی زیاد شدهاند و همه خیلی راحت به این کتابهای خوب دسترسی دارند و بهتر معرفی میشوند. به هر حال در انتخاب اینگونه کتابها حس اعتماد وجود دارد، برای همین ترجمه موازی برای این کتابها زیاد اتفاق میافتد. همه سراغ آنها میروند و چون کپیرایت هم وجود ندارد یا خیلی کم به آن بها داده میشود، هر کسی راحت میتواند آن کتاب را انتخاب، ترجمه و چاپ کند.
شهلا انتظاریان سپس با اشاره به اینکه موضوع ترجمههای موازی همه را اذیت میکند اظهار کرد: مترجم وقتی کتاب را انتخاب میکند مسلما اول نگاه میکند تا ببیند کسی روی آن کار کرده یا نه، اما متاسفانه در حین فرآیند تولید معلوم نیست چند نفر دیگر این کتاب را برای ترجمه دست بگیرند، چون فرآیند تولید در هر نشری متفاوت است. متاسفانه گاهی کتابها وقتی به بازار عرضه میشوند که قبلا چند ترجمه از همان کتابها چاپ شده است؛ این هم برای ما مترجمها و هم برای ناشرها اتفاق خوبی نیست. کتابهای خوب خیلی زیاد هستند و اگر نظارت درستی بر نحوه انتخاب و ترجمه آنها باشد چنین اتفاقی نمیافتد.
او درحالیکه ترجمههای موازی را عاملی برای سردرگمی مخاطبان دانست گفت: مخاطب تعریف کتابی را میشنود اما وقتی آن کتاب به بازار میآید چون با چند ترجمه عرضه شده مخاطب سردرگم میماند که کتاب کدام مترجم را باید بخرد و این مسئله هم برای مخاطب مشکل ایجاد میکند و هم برای ما به عنوان تولیدکننده، که البته این باز هم به مسئله کپیرایت برمیگردد. اگر کپیرایت باشد و درست اعمال شود چنین اتفاقی نمیافتد، کما اینکه در حال حاضر برخی ناشران اقدام به تهیه کپیرایت میکنند و خیلی هم خوب است، اما اگر ناشری این کار را کرده هیچ ممانعتی برای ناشر دیگر نیست که او همان کار را بدون داشتن کپیرایت چاپ نکند، در صورتی که اگر کسی کپیرایت میگیرد دیگر نباید آن کار توسط کس دیگری ترجمه و منتشر شود.