ماهان شبکه ایرانیان

تجلی سیمای مادر در غزل دفاع مقدس

اصطلاح ادبیات مقاومت، اصطلاحی است بسیار جدید و ادبیاتی را شامل می شود که به شرح وبیان مبارزه، پایداری ورنج مردم مبارز جهت به دست آوردن آزادی و رسیدن به برابری و از بین بردن ستم وکوتاه کردن دست اشغالگران ازسرزمین اجدادی خود ودفاع از فرهنگ وسنت های قومی و حمایت از دین و باورداشت های مردم آن سرزمین میپردازد

تجلی سیمای مادر در غزل دفاع مقدس

مقدمه

اصطلاح ادبیات مقاومت، اصطلاحی است بسیار جدید و ادبیاتی را شامل می شود که به شرح وبیان مبارزه، پایداری ورنج مردم مبارز جهت به دست آوردن آزادی و رسیدن به برابری و از بین بردن ستم وکوتاه کردن دست اشغالگران ازسرزمین اجدادی خود ودفاع از فرهنگ وسنت های قومی و حمایت از دین و باورداشت های مردم آن سرزمین میپردازد. (سنگری، ١٣٨٠: ٢٥) حاصل چنین تلاشی در نهایت ادبیاتی است پویا، موثر و بسیار غنی و عاطفی که مخاطبین ادبیات را به سوی خود میکشاند. همچنین در تعریف ادبیات پایداری گفته اند : مجموعه آثاری که «درون مایه و موضوع آن با تکیه بر ویژگی ملیت یا دین، انسان ها را به دفاع و مبارزه در برابر هر نوع استبداد، تحقیر، بندگی و بردگی ترغیب و تشویق کند و یا صحنه های نبرد و تبعات آن را توصیف نماید» (مکارمینیا، ١٣٨٣: ١١) ادبیات پایداری نام دارد.

جنگ هشت ساله عراق با ایران وپیامدهای آن زمینه نگارش هزاران اثر در زمینه ی ادبیات مقاومت شد. در این آثار هنرمندان به موضوعاتی چون تاریخ عملیات ها،گزارش رخدادها، نقش مردم، فرماندهان ورزمندگان، جایگاه خانواده، پدر، مادر، همسر و...پرداخته اند. با آغاز جنگ تحمیلی و عزیمت جوانان و مردان به جبهه ها برای حفظ کیان اسلام و میهن، مردم فهیم ایران نیز با آگاهی از وضعیت جبهه ها و اهمیت شرایط موجود در صحنه حضور یافتند. آن ها با درک وضع موجود «جبهه ها را تا خانه های خود گسترش دادند و با همه ی وجود در این مبارزه ی سرنوشت ساز شرکت کردند؛ فرزندان خود را راهی جبهه ها کردند و خود در پشت جبهه ها به جمع آوری امکانات پرداختند» (کریمی لاریمی، ١٣٨٨: ١٢٨). شرایط چنان بود که همه به این باور رسیده بودند که دفاع مقدس متعلق به همه ی مردم است. در چنین روزهایی زنان و پیشاپیش آنان، مادران، بار اصلی حمایت از رزمندگان را بر عهده گرفتند.

این تلاش و همراهی مردم ؛ به ویژه، مادران این مرز و بوم برای حمایت از جبهه ها ازنگاه تیزبین هنرمندان دورنماند و درآثارآنان به تصویر کشیده شد.. شاعران جنگ در آفرینش اثر خود مادر شهید و جانباز ودیگر مادران را با قلم هنر واحساس در قالب شعر بیان کرده وبه نوعی قدردان شکوه و عظمت ایثار وفداکاری آنان هستند.

در این مقاله سعی بر آن است تا تجلی سیمای مادر ، ازنقطه نظرهاوزوایای مختلف در دوره ی جنگ و پس از آن، دسته بندی ، بررسی و تحلیل شود و در هر مورد، شاهدمثال هایی متناسب با عناوین انتخاب شده، از شعر شاعران مختلف ارائه شود.

اصولاً همه ی مسایل مربوط به جوامع و نگرانیهای فکری بشر به نحوی در ادبیات متجلی میشود. در طول تاریخ و در ادبیات ملل مختلف شاعران و نویسندگان در تلاش بوده اند تا دیدگاه خود را نسبت به پدیده های جوامع بشری در ادبیات بروز دهند و از این طریق سهمی در نشان دادن دغدغه های مهم بشریت داشته باشند. نوع نگاه انسان به «مادر» یکی از این مقولات است که در ادوار مختلف و به شکل های گوناگون در آثار سخنوران منعکس شده است.

اگر حیطه ی بررسیها را به ادبیات فارسی محدود کنیم خواهیم دید که مادر در ادبیات ما نقشی متنوع دارد ؛ اگر از آغاز پیدایش شعر و نثر فارسی به کندوکاو درباره ی زن و نقش او بپردازیم به مواردی متعدد برمیخوریم که به زن توجه شده و نقش و شان او محور اثر قرار گرفته است. زن در آثار کلاسیک فارسی گاه در نقش معشوق ظاهر میشود و گاه در نقش مادر، دختر، همسر و.... در ادوار مختلف ادبیات فارسی نیز نقش های واحد از نظر ارزش و اهمیت دچار تغییرات اساسی شده است؛ به عنوان مثال ارزش و جایگاه زن به عنوان معشوق در دوره ی سبک خراسانی با ادوار دیگر نظیر عراقی و هندی کاملاً متفاوت است؛ در یکی معشوق زمینی و حتی کنیز عاشق و در دیگری آسمانی و برتر از عاشق است.

در دوره ی معاصر و با گسترش ارتباطات و ایجاد تحولات جدید در سطح جامعه، به ویژه از مشروطه به بعد ، نگاه جامعه و به تبع آن دیدگاه ادیبان نسبت به زن دستخوش تغییرات اساسی شده است. در این دوره بیشتر در آثار داستانی به مقوله ی زن توجه نشان داده اند؛ با پیدایش و شکل گیری ادبیات داستانی به شکل نوین، نویسندگان همگام با حوادث اجتماعی پیش رفتند و مسائلی را در ادبیات مطرح کردند که در محافل سیاسی نیز مطرح بود؛ مسائلی نظیر آزادی، وطن ، تعلیم و تربیت، رنج رعیت، برابری زن و مرد و.... اما به مرور زمان مقوله ی زن از انحصار ادبیات داستانی خارج و به شکل چشمگیری وارد حوزه ی شعر شد.

با آغاز جنگ تحمیلی و نقش پررنگ زنان در عرصه ی دفاع مقدس توجه به زن در اشعار شاعران بیشترو قابل تاملتر از گذشته شد. نکته مهم تر این است که نقش زن هم دچار تحول شد؛ زن که در ادوار گذشته بیشتر در لباس معشوق نمایانده میشد و بیشتر این جنبه از وجودش جلوه میکرد، به تدریج به عنوان مادر یا همسردر اشعار متجلی شد و این بعداز وجود او برجسته شد ؛ به گونه ای که در غزل دفاع مقدس، توجه به مادر به یکی از مضمون های اصلی اشعار بدل شد در این مقاله تلا ش بر این است که:

سیمای مادربه عنوان یک زن درغزل دفاع مقدّس با تصویر متفاوت در تاریخ ایران نشان داده شود.

ضرورت انجام تحقیق

شعر و ادبیات فارسی، به ویژه در حوزه ی دفاع مقدس از زوایای مختلف نقد و ارزیابی شده است، اما آن چه مسلم است غزل دفاع مقدس از ظرفیت های بالایی در نقد ادبی و دیگر مسائل زبانی و زیباشناسی برخوردار است که برخی از این ظرفیت ها مغفول مانده است؛ یکی از این ظرفیت ها نقش مادر در این آثار است. با توجه به اهمیت غزل دفاع مقدس و رویکرد مثبت فضای ادبی معاصر نسبت به مقوله ی مادر به عنوان یک زن، بررسی سیمای مادروتجلی آن درشعر دفاع مقدس ضروری به نظر میرسد.

سیمای مادر در غزل دفاع مقدس

غزل دفاع مقدس جایگاه تجلی ناب ترین اندیشه های انسانی است، به گونه ای که میتوان ردپای ایثار و فداکاری بیشتر اقشار جامعه را در آن یافت. در این میان، مادر در غزل دفاع مقدس نقش وجایگاه ارزشی ویژه ای داردوتبلور این نقش از زوایای متفاوتی به تصویر کشیده شده است. آفرینش آثارادبی با این رویکرد،بی شک بستر مناسبی را برای فرهنگ سازی وتثبیت هرچه بیشتر باورهای دینی وآرمان های اسلامی فراهم خواهد آورد. برخی از برجسته ترین این زوایا در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

- مادردر جایگاه حامی و پشتیبان

جنگ اتفاق ناخوشایندی است که تنها نقطه آسیب پذیر آن منطقه جنگی نیست بلکه همه جامعه ناخواسته درگیر آن می شوند، با شروع جنگ در یک سرزمین همه ی جامعه به ناچار، به نوعی با مسایل مربوط به آن روبه رو میشوند. بنابراین یکی از ابعاد مهم جنگ مسایل مربوط به پشت جبهه؛ نظیر پشتیبانی و آماده سازی زمینه ی حضور قدرتمند رزمندگان در جبهه است. این حمایت و پشتیبانی ممکن است مادی یا معنوی باشد که به هر شکل ، ارزشمند و ضامن پیروزی است. در زمان جنگ چون مردان بیشتر در صحنه های نبرد حضور داشتند وظیفه ی زنان پشتیبانی و تدارک خطوط جنگ بود. از یک سو، مایحتاج فرزندان ، برادران و همسرانشان را در جبهه تأمین میکردند و از دیگر سو وظیفه ی سنگین اداره ی خانواده، حفظ روحیه ی سلحشوری جامعه و... را بر عهده داشتند؛ دراین میان نقش مادربه جهت تقدس والای آن نقشی قابل تامل است.

مادر به جهت نقش مقدس وآرمانی که داردقدرتمندترین بازوی حمایتی رزمندگان درزمان جنگ محسوب می شد. درواقع این کوه قدرت در پشت جبهه ها باحمایت همه جانبه از رزمندگان تا همیشه روزگار تاج افتخار بر سردارد. شاعران در آثار خود به ترسیم نقش مادران در پشت جبهه ها پرداخته اند تا از این رهگذر آنان را به تلاش بیشتر تشویق و ترغیب نموده واین افتخارات را برای همیشه در تاریخ این سرزمین ثبت نمایند.

در شعر زیرشاعر با زبانی ساده وصمیمی خاطرات جنگ را در ذهنش یادآوری می کند ونقش حمایت گر مادری را به زیبایی به تصویر می کشد.

 

توی اروند، در آن نیمه ی شب ، با قایق

چارده ساله علی، هم سفرم، یادت هست؟

 

ناله ا ی کرد و به یک بار به اروند افتاد

بعد از آن واقعه، خم شد کمرم ، یادت هست؟...

 

مادرش تا کمر کوچه به دنبالم بود

بسته ای داد، برایش ببرم، یادت هست؟

 

(فروغی جهرمی، ١٣٧٣ : ٢٥)

حضوردرخشان در پشت جبهه و حمایت های مادرانه از جنبه های معنوی جبهه های جنگ بود که به زیبایی درکلام شاعران بازتاب یافته است. در شعر زیر نقش معنوی مادران که برای رزمندگان دعا میکردند و تمام توان خود را برای حمایت آنان معطوف می داشتندبه زیبایی توصیف میشود :

 

آرام ونرم نم نم باران گرفته بود

دستی دوباره آینه قرآن گرفته بود

 

چشمی برای بدرقه ی آسمانی اش

یک کهکشان ستاره چراغان گرفته بود

 

(گنکره سراسری دفاع مقدس، ١٣٨٨: ٩٣)

- مادر اسطوره شکیبایی و توکل

صبوری و شکیبایی در آیین ایرانیان از مشخصه های بارز است و در زنان ایرانی این ویژگی برجسته تر به چشم می خورد.مادران شهدا نمادایستادگی وبردباری هستند باافتخار حاصل عمر خود را فدای این سرزمین میکنند صبورانه سوزدل واشک چشم خودراپنهان می کنند، مادرانی که هرگز سوز بی قراری شان را کسی نشنیده وداغ هجران را درسرای سینه خاک کرده اند. شعر زیر تصویر مادرصبوری است که با شنیدن خبر شهادت یکی دیگر از فرزندانش آهسته و پنهان میگرید. شاعر برای بیان میزان شکیبایی و استواری معیار «به وسعت تاریخ» را برای این وارستگی در نظر می گیرد:

 

داری از خانه میزنی بیرون، مثل خورشید شعله ور شده ای

نکند باز هم - زبانم لال - داغدار یکی دگر شده ای

 

ایستادی مقابل چشمم، با سکوتی به وسعت تاریخ

تا فراسوی خویش زل زده ای، به جنون مبتلا مگر شده ای

 

بی خودی سیل اشک هایت را می کنی زیر چادرت پنهان

من تو را درک می کنم بانو! مثل من نیز خون جگر شده ای

 

(ذبیحی، ١٣٨٦: ٣٧)

اوج صبوری این اسوه های مقاومت زمانی است که از جگر گوشه های خودتنها استخوان و پلاک به دستشان می رسد وآنان باز هم صبر و سکوت رادر پیش میگیرند:

 

ناشناس آمد مبادا مادرش فهمیده باشد

ممکن است از استخوان ها چهره اش را دیده باشد

 

تا کجا زن میتواند مرد باشد، مرد وقتی

جای گریه بر سر تابوت او خندیده باشد

 

(جعفری، ١٣٨٥: ٥٩)

- مادر ستون مردانه خانواده

جایگاه رفیع دیگری که مادرایرانی بر بلندای آن درشعر دفاع مقدس دیده شد نقش غیر مستقیم او دردفاع بود. ایفای نقش پدر در جایگاه مادرانه از هنرهای زنانه دیگری بود که مادرایرانی آن را با شایستگی هرچه تمام تر به سرانجام رساندوتلاش نمود تا فرزندان کمتر خلاء نبود پدر را حس کنند وبه این ترتیب بهداشت روانی محیط خانواده آسیب نبیند.

این نقش سنگین در شعر شاعر به زبان شیرین دخترانه بیان می شود.تصویر درد ودل دختر با قاب عکس پدر مقصود وهدف شاعر را به بهترین شکل در جام اندیشه مخاطب می ریزد.

 

نه در دلم... دل تنگم... ولی مگر می شد؟

مدام قاب نگاهت برابرم باشد

 

و یک غریبه صدایت کنم که «بابا... آب»...

فقط توقع یک برگ دفترم باشد

 

چه می شد آه اگر محض امتحان یک بار

تو می شدی پدری که... باورم باشد

 

تو مرد خانه شوی! مهربان و نان آور

و مادرم فقط این بار مادرم باشد!

 

(همان: ٣٧)

دخترکوچکی که آرزوهای کودکانه اش را در طنزی تلخ بیان می کند و در آخر به صورت کنایی به نقش مرد بودن و نان آور بودن مادر اشاره میکند، مادری که با همتی بلند می کوشد تا خلاء عاطفی پدر را جبران کند اما کودک هنوز در اعماق وجودش به دست ها و نگاه گرم پدر نیازمند است و با آه و حسرت خواسته اش را بیان می کندومی خواهد که فقط یک بار، پدر او را دخترم صدا کند.

«صالح نمازی زاده» با تشبیه مادر به باغبان، سختی ها ومرارت های او را با زبان شعر به تصویر می کشدتا بار سنگین آن را بر شانه واژه ها بنشاند:

 

حالا برای کودک ده ساله ات فقط

یک عکس مانده با سفر داستانی ات

 

تنها زنی نشسته کنار مزار تو

مانده ست تا دوباره کند باغبانی ات

 

(دبیرخانه شورای شعر بنیاد، ١٣٨٣ : ١٩٥)

- مقایسه مادر با شخصیت های مذهبی ، به ویژه جضرت زینب (س)

براساس اعتقادات وباورهای دینی شعله عشق و ارادت قلبی به ائمه (ع) در سینه مردم ما همیشه روشن است از این رو برای اعتلای شخصیت یک شخص او را با شخصیت های مذهبی نظیر شهدا با امام حسین (ع) جانباز با حضرت ابوالفضل (ع)،جوان با حضرت علی اکبر(ع)،مادر وزن با حضرت فاطمه (س)وحضرت زینب (س) مقایسه می کنند. این مقایسه به نوعی در اندیشه شاعران جلوه یافت و به یکی از مضمون های اصلی شعر دفاع مقدس بدل شد.

در غزل زیر، شاعر برای بیان داغداری مادر شهیدی که خبر شهادت فرزند سومش را دریافت میکند ، با مقایسه اوبا حضرت زینب (س) او را زینبی دیگر میداند که در سوگ فرزند دلاورش گرد پیری بر چهره اش نشسته است:

 

مثل زینب سیاه میپوشی، کربلا هم به گریه میافتد

از سر و وضع کوچه میفهمم، آه! همسایه! بی پسر شده ای

 

اشتباهی گرفته ام شاید، با کس دیگر تو را... یا نه

آه... نه! اشتباهی اصلا نیست، آه همسایه! پیرتر شده ای

 

(ذبیحی ، ١٣٨٦: ٣٧)

- سربلندی وافتخار مادران شهید

از ابتدای جنگ تحمیلی یکی از افتخارات بزرگ مردم ایران این بود که صاحب عنوان ارزشمند «خانواده ی شهید» باشندکه به واسطه آن از یک سو مورد احترام واعتماد جامعه واز سوی دیگر موجب سربلندی خود واطرافیانشان می شد، چرا که مردم حفظ حرمت خانواده شهید را بر خود واجب می دانستندوبا دیده ی احترام به آنان می نگریستند،این در حالی بود که خانواده ی معظم شهدا نیز از اینکه فرزندان عزیز خودرا فدای این مرز وبوم نموده انداحساس غرور می کردند.

این احساس سربلندی وغرور به قلم هنرمندانه شاعر به زبانی زیبا وافتخارآمیزبه تصویر کشیده شده است، آنجا که شاعر مادر شهید رابه سرای اندیشه می کشاند، مادری که از حضورخود در کنار مادران شهیددیگر درمییابد که خود نیز «مادر شهید» نام گرفته است:

 

مثل تو قبیله ی دردم دیده ام روی خاکها عریان

پسر پاره پاره ی خود را حتم دارم که باخبر شده ای

 

دیده بودم شبی تو را در خواب داخل جمع مادران شهید

بعد از آن خواب تازه فهمیدم که به این نام مفتخر شده ای

 

(همان : ٣٨)

و مادر شهیدی که با افتخار و سربلندی می گریدبه قلم شاعرانه چه زیباتوصیف می شود:

 

کنار جاده ی غیرت شهید خواهد شد

مسافری که فقط در قطار میگرید

 

و مادری که نگاهش به ریل می افتد

چه بی ملاحظه باافتخار می گرید

 

(ذبیحی و باغستانی، ١٣٨٥: ٢٤)

- حضوری آگاهانه در اجتماع

مادران ایرانی در هشت سال دفاع مقدس به یمن برخورداری از فرهنگ اسلامی - ایرانی و با تأثیرپذیری از الگوهایی آیینی همچون حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) در همه ی صحنه های اجتماعی و فرهنگی حضور داشتند. آنان به درجه ای از کمال و شعور اجتماعی رسیده بودند که دراوج حسرت و دردمندی، علاوه بر حضور فعال در اجتماع و پشت جبهه، حضور در خط مقدم جبهه ها را نیز آرزوداشتند. آرزو و رویای مادر ایرانی برای حضور در جبهه ها و شرکت در جنگ ، پا به پای مردان، در شعر شاعران دفاع مقدس منعکس شده است.

غزل زیر از زبان مادر شهیدی روایت میشود که آرزویش حضوردر جبهه و ایستادگی در برابر دشمنان، پا به پای مردان است ؛ اما رسالت سنگین و ارزشمند مادری مانع تحقق این آرزو شده است:

 

پنجه ی سکوت روی شیونم گذاشتی

مرهمی به زخم گریه کردنم گذاشتی

 

خواستم کبوتری شوم که پشت سنگرت...

غم بر آرزوی دانه چیدنم گذاشتی

 

آمدم شریک استقامتت شوم ولی

بار سخت مادری به گردنم گذاشتی

 

(جعفری، ١٣٨٥: ٤٠)

- مادران منظومه چشم انتظاری

از همان آغاز جنگ تحمیلی، همه ی مردم، به ویژه آنانی که عزیزانشان در جبهه حضور داشتند، چشم انتظار بازگشت رزمندگان بودند. این چشم انتظاری تا سال های پس از جنگ و حتی تا زمان ما ادامه یافت؛ انتظار برای بازگشت آزادگان ، انتظار رجعت سرخ ستاره ها و برگزاری مراسم تشییع آنان و انتظار بازگشت رزمندگان مفقودالاثر از جلوه های این انتظار از آغاز جنگ تا زمان ماست.

بی خبری از وضعیت عزیزان، بازماندگان را در شرایط روحی بدی قرار دادبه نحوی که این چشم انتظاری برای بازگشت رزمندگان دریک نگاه اندیشمندانه به وضوح در بانوان این سرزمین نمود بیشتری پیداکرد. در هر شهر وروستا مادرانی به چشم می خورند که با گذشت سال های بسیارطولانی از جنگ، هنوز امیدوارانه و با توکل به خدا منتظر بازگشت فرزندان خود هستند و چه بسا این توکل و امید در بسیاری از موارد نتیجه می بخشد. در طول دوران دفاع مقدس و پس از آن با صحنه های بی شماری از استقبال و انتظار مردم و خانواده های چشم به راه رزمندگان روبه روهستیم. شاعران متعهد وهنرمند به زیبایی لحظه های سنگین انتظار را به تصویر کشیدند.این مضمون در آثار بیشتر شاعران به چشم می خورد.

در غزل زیر که از زبان همسر صبور یک مفقودالاثر بیان میشود، چشم انتظاری طولانی سه زن مادر، همسر و دختر رزمنده را بیان می کند،انتظاری که گذر زمان گرد پیری بر چهره آنان نشانده است.

 

مادر در انتظار تو مویش سپید شد

وقتی که بیست سال تو را ناامید شد

 

میگفت روز آمدنت روز عید ماست

بیچاره آرزوبه دل روز عید شد

 

سارا و ما و بازی تلخ کلاغ پر

وقتی پر از ترانه ی «بابا پرید» شد

 

من با پرندگان جهان اشک ریختم

باران برای از تو سرودن شدید شد

 

سارای هفت ساله و چشمان منتظر

یک زن - که انتظار تو را میکشید – شد

 

(دبیرخانه ی شورای شعر بنیاد، ١٣٨٣ : ١١٨)

شاعر برای نشان دادن طولانی شدن انتظار، مادری را در ذهن مخاطب مجسم میکند که موهایش سفید شده و دختری که دیگر بزرگ و تبدیل به زنی کامل شده است ولی هنوز در پیچ وخم کوچه های انتظار چشم به راه است. در بیشتر شعرهایی که بیانگر مفهوم انتظار است، شاعر تلاش میکند تا از عناصر داستان یوسف پیامبر، عموماً در قالب تلمیح ، استفاده کند و با بکارگیری این تکنیک وهنر شاعرانه تاثیرگذاری اثر را با تکیه بر انتظار طولانی خانواده های مفقودالاثر و اسیر بیشتر کند. شعر زیر حدیث نفسی است که از زبان مادر رزمنده ای بیان میشود که سال ها در جبهه حماسه آفریده، اما هیچ خبری از سرنوشت فرزندش برای او نیاورده اند:

 

ز ناله های بلندی که تا دهن نرسید

چقدر نامه نوشتی به دست من نرسید

 

به بغض هات نوشتی: «سلام مادر من...

سکوت کردی و جمله به آمدن نرسید

 

چقدر گریه شدم هر غروب، شاید... نه

به چشم های ترم بوی پیرهن نرسید

 

(دبیرخانه ی شورای شعر بنیاد، ١٣٨٣: ١٦٥)

نتیجه گیری

یافته های این تحقیق حاکی ازاین است که نقش مادر در غزل دفاع مقدس، نقشی محوری و درخشان است. شاعران ، تحت تاثیر فضای حاکم بر جامعه، نگاهی مثبت به مادران دارند و غزل های خود را با نام زیبای آنان میآرایند. در واقع اشعارشاعران متعهد دفاع مقدس با تکیه بر مادر محوری بازتاب نگاهی فراتر از جنبه های انسانی است وبه مفهوم واقعی و کامل ریشه در جنبه های مثبت معنوی دارد. مادر در این اشعار نقش های متنوعی را ایفا میکند ؛ شاید بتوان گفت مهم ترین یا یکی از مهم ترین نقش هایش، پشتیبانی از رزمندگان است که در غزل دفاع مقدس به خوبی نشان داده شده است. در بسیاری از غزل ها، مادرانی را میبینیم که به زیباترین شکل حامی رزمندگان خود هستند و در بالا بردن روحیه ی آنان نقش بسزایی دارند. سیمای مادران به عنوان کسانی که در غیاب پدر بار مسئولیت خانواده را بر دوش میکشند در غزل دفاع مقدس به خوبی توصیف شده است. به تعبیر روشن تر آنان با پر کردن جای خالی مردخانه بستری مناسب و آرامشی تحسین برانگیز برای وی فراهم می کنندکه با فراغ بال بیشتری به دفاع از این مرز و بوم بپردازد. این زنان شایسته، سکان کشتی زندگی رابا دستهای توانمندخویش چنان هدایت می کنندکه کسی نتواندکوچکترین خرده ای برآنان بگیرد.روح لطیف مادرانه ای که آمیخته باجذبه ی مقتدرانه پدر، ستون های خانه را همیشه استوار نگه می دارد.رسالت بزرگ وسنگینی که بر دوش این بزرگواران نهاده شده آنان را به شکیبایی و صبر دعوت می کند،رسالتی زینبی که از دیرباز از شاخص ترین و عمیق ترین ابعاد آیینی و اعتقادی ماست که بسیار مورد تکریم و توجه است. ثبت و خلق آثار هنری در حوزه شعر دفاع مقدس بی گمان فرصتی است برای آنان که احساس ادای دین به این عزیزان می کنند.دفاع مقدس هشت ساله موجب آفرینش ذوق و هنری شد که حماسه ها ی بی نظیر دلاور مردان و بزرگ زنان این سرزمین را برای همیشه با سبک و عنوانی بدیع و نو به نام "ادبیات دفاع مقدس " زیر چتر آسمانی خود قرار دهدتا جاودانگی آن بر زخم بازماندگان نسل آفتاب مرهمی به یادگار باشد.

منابع

١- جعفری ، محمدامین ؛ (١٣٨٥)، رهاتر از آسمان، شیراز: رخشید.

٢- دبیرخانه ی شورای شعر بنیاد؛ (١٣٨٣)، روایت مجنون ، تهران : لوح زرین.

٣- ذبیحی، ذبیح الله ؛ (١٣٨٦)، اشک انار ٢، سوادکوه: نماشون.

٤- ذبیحی ، ذبیح الله و کیومرث باغستانی ؛ (١٣٨٥)، اشک انار، سوادکوه: نماشون.

٥- سنگری، محمدرضا؛ ١٣٨٠، نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس (دوره ی سه جلدی)، تهران: پالیزبان.

٦- فروغی جهرمی، محمد قاسم ؛ (١٣٧٣)، رویش و پرواز : مجموعه شعر دفاع مقدس، تهران : معاونت تبلیغات و انتشارات نیروی زمینی سپاه.

٧- کریمی لاریمی، رضا؛ (١٣٨٨) جلوه های ادبیات پایداری در سروده های شاعران مازندرانی، ساری: مرکز انتشارات توسعه ی علوم.

٨- مکارمی نیا ، علی؛ (١٣٨٣)، بررسی شعر دفاع مقدس، تهران: ترفند.

٩- کنگره سراسری دفاع مقدس، (١٣٨٨)، هم سرو،هم صنوبر، تهران: بنیاد حفظ آثار ونشرارزشهای دفاع مقدس.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان