دو گونه جهاد برای انسان وجود دارد. جهاد اصغر و جهاد اکبر. «جهاد اکبر که از همه سخت تر است، جهاد با نفْس است، همان چیزی است که هویّت ما را، باطن ما را حفظ می کند.»[1] «جهاد اکبر یعنی. . . مبارزه با شهوات و لذت طلبی و راحت طلبی و افزون طلبی و اخلاق ناشایسته در وجود آدمی. . . یعنی آدمی با آن شیطان درونی خود باید دائم مبارزه کند و او را مهار بزند تا نتواند انسان را به کارهای زشت وادار کند. در پی شهادت سردار رشید اسلام سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، رهبر معظم انقلاب برای تسلای خانواده این شهید عزیز در منزل ایشان حضور یافتند و ضمن تفقد از خانواده شهید، شهادت آن مجاهد مخلص و عالی مقام را تبریک و تسلیت گفتند. ایشان پس از بیان اخلاص و فداکاریهای شهید مجاهد و طلب نزول صبر و سکینه الهی بر دل خانواده سردار شهید و دل های همه مردم ایران فرمودند: «مجاهدت در راه خدا یعنی یک مبارزۀ درونی؛ هر جهاد بیرونی، در واقع تکیه دارد به یک جهاد درونی؛ یعنی آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همۀ میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمی توانست [جلوی دشمن] برود؛ پس مجاهدت های بیرونی، متّکی به مجاهدتهای درونی است» در این نوشتار موضوع «اتکای جهاد بیرونی به جهاد درونی» را تبیین کرده است.
آیا بهشت در انحصار مجاهدان نظامی است؟
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در خطابه ای دربارۀ جهاد فرمودند: «اِنَّ الجهادَ بابٌ مِن اَبوابِ الجَنّة» جهاد یکی از درهای بهشت است که خدا آن را به روی دوستان خاص خود گشوده است. این خطبه مربوط به ماجرای حمله ای است که به استان الانبار صورت پذیرفت، هنگامی که خبر به امیرالمؤمنین رسید مردم را به جهاد فراخواند و چون یاوری نیافت خطبه ای مفصل پیرامون فضیلت جهاد ایراد فرمود.
در این مسأله که جنگ در راه رضای خداوند از راههای رسیدن به خشنودی الهی و دری از درهای بهشت است شکّی نیست؛ «اما اوّلًا بهشت [و] صفا و معنویت الهی دربهای متعدّد دارد، ثانیاً جهاد در میدان جنگ. . . یکی از روشهای جهاد است.»[2] «قتال یک گوشه ای از جهاد است. جهاد یعنی حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان؛ این می شود جهاد. لذا جاهِدوا بِأموالِکُم و أنفُسِکُم فِی سَبیلِ الله»[3] بخشی از جهاد با نفس آن است که داخل میدان جنگ برویم و جانمان را کف دست بگیریم. بخش دیگر به جهاد سیاسی، جهاد اقتصادی، جهاد فرهنگی، جهاد علمی و. . . اختصاص دارد اما از همه ی این موارد مهم تر آن است که به جهاد با نفس و اصلاح آن اقدام نماییم. این جهاد درونی قدم اصلی برای اصلاح عالم است. «در اسلام، نقطۀ اصلی و محوری برای اصلاح عالم، اصلاح نفس انسانی است. همه چیز از این جا شروع میشود. قرآن به آن نسلی که میخواست با دست قدرتمند خود، تاریخ را ورق بزند، فرمود: «قوا انفسکم»، «علیکم انفسکم». خودتان را مراقبت کنید، به خودتان بپردازید و نفس خودتان را اصلاح و تزکیه کنید؛ «قد افلح من زکّیها». اگر جامعۀ اسلامی صدر اول اسلام، از تزکیۀ انسانها شروع نشده بود و در آن به اندازۀ لازم، آدمهای مصفا و خالص و بی غش وجود نداشتند، اسلام پا نمی گرفت، گسترش پیدا نمی کرد، بر مذاهب مشرکانۀ عالم پیروز نمیشد و تاریخ در خط اسلام به حرکت نمی افتاد. اگر انسانهای مزکا و مصفا نباشند، جهاد نیست.»[4]
جهادی که از پیکار نظامی بالاتر است
بیان اهمیت جهاد درونی و جهاد با نفس به حدیث معروفی از پیامبر(صلّی الله علیه وآله) بازمیگردد، «پیامبر عظیم الشّأن اسلام که معلّم بشر از اوّلین و آخرین بود و ملائکه از حکمت او استفاده می کردند و دل مبارک او برترین جایگاه وحی الهی بود، به جوانان زمان خود که از جنگ برگشته بودند، فرمود: مَرحَبا بِقَومٍ قَضَوا الجِهادَ الاَصغَرَ و بَقِیَ عَلیهِم الجِهادُ الاَکبر؛[5] جهاد کوچک تر را گذراندید، حال نوبت جهاد بزرگتر است»[6]«عجب! یا رسول الله! جهاد بزرگتر چیست؟ ما این جهاد با این عظمت و با این زحمت را انجام دادیم؛ مگر بزرگتر از این هم جهادی وجود دارد؟ فرمود بله، جهاد با نفس خودتان»[7]
بر طبق کلام پیامبر دو گونه جهاد برای انسان وجود دارد. جهاد اصغر و جهاد اکبر. «جهاد اکبر که از همه سخت تر است، جهاد با نفْس است، همان چیزی است که هویّت ما را، باطن ما را حفظ می کند.»[8] «جهاد اکبر یعنی. . . مبارزه با شهوات و لذت طلبی و راحت طلبی و افزون طلبی و اخلاق ناشایسته در وجود آدمی. . . یعنی آدمی با آن شیطان درونی خود باید دائم مبارزه کند و او را مهار بزند تا نتواند انسان را به کارهای زشت وادار کند.»[9] و جهاد اصغر، همان مجاهدت با دشمن در میدانهای مبارزه و نبرد است. «هیچ ملتی بدون سرمایه و گوهر معنویت به کمال نمی رسد. باید مراقب این ذخیره معنوی گرانبها بود زیرا حفظ این پشتوانه معنوی، جهاد اکبر و بسیار سخت تر از جنگ با دشمن و جهاد اصغر است»[10]در همین زمینه رهبرانقلاب در دیدار ایثارگران دفاع مقدس همین هشدار را مطرح کردند: «شما که در دوران دفاع مقدس مسئولیت های مهم و حساسی بر عهده داشتید، بدانید پس از جهاد اصغر، نوبت به جهاد اکبر رسیده که به مراتب دشوارتر و سخت تر است»[11]
اکبر بودن و اصغر بودنِ جهاد، به بزرگ و کوچک بودنِ دشمن و کیفیت مبارزه است و چون ضرر دشمن درون سنگینتر از دشمن بیرون است، مبارزه با او هم دشوارتر از مبارزه با بیرون است؛ لذا پیامبر(صلّی الله علیه وآله) به یارانش فرمود که از جهاد نظامی بازآمدید، اما جهاد با نفس از آن بزرگ تر است. بدترین دشمنِ سعادت و رستگاری آدمی، نفس خودبین و هوس مدار اوست: «اَعدی عَدُوِّکَ، نَفسُکَ الَّتی بَینَ جَنبَیکَ». امام خمینی در کتاب شرح چهل حدیث میفرمایند: «بدان که تا انسان در قید اسارت نفس و شهوات آن است و سلسله های طولانی شهوت و غضب در گردن اوست، به هیچ یک از مقامات معنوی و روحانی نایل نمی شود. . . بلکه این اسارت و رقیت باعث می شود که انسان سر پیچ از اطاعت نفس نباشد در هیچ حال»[12]و روشن است که آدمی تا وقتی که نتواند از قید اسارت نفس خارج شود، نخواهد توانست از حب نفس و تعلقات زندگی مادی گذر کند.
مقدم بودن جهاد اکبر بر جهاد اصغر
افرادی که در جهاد با نفس بر خواسته های نفسانی خود پیروز نشده باشند، توان مقابله با دشمن بیرون را نداشته و نمی توانند از عزیزترین دارایی های دنیایی خویش در راه رضای الهی دست بکشند. به راستی این اشخاص چگونه میتوانند بر حب همسر و فرزند، حب ریاست و ثروت، و یا بر ترس از دست دادن جان و اموال خود فائق آمده و در برابر دشمن، در معرکه نبرد، خالصانه مجاهدت کنند؟! اشخاصی که هنوز درون خود را از آلودگی های هوی و هوس پاک نساخته اند، وقتی بانگ جنگ نواخته میشود تعلقات و منافع دنیا بر عقلانیت شان چیره خواهد شد و یا ترس از مرگ بر چهره شان نمایان میگردد و شروع به بهانه تراشی کرده و میدان را خالی میکنند. حضرت علی (علیه السّلام) در وصف آنان ناله سر میدهند که: ای کاش شما را نمی دیدم! روی شما زشت باد، هرگاه در ایام تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن دادم، گفتید اندکی ما را مهلت ده تا سوز گرما فرو نشیند و اگر در سرمای زمستان این دستور را به شما دادم، گفتید اکنون هوا فوق العاده سرد است بگذار سوز سرما آرام گیرد! شما که از سرما و گرما فرار می کنید، به خدا سوگند از شمشیر (دشمن) بیشتر فرار خواهید کرد![13]
آری «اهل دنیا نه فقط از جان، که از خواسته های حقیر هم نمی گذرند. [و در مقابل] مردان حق، سلحشوران، مدافعان ارزش های معنوی، حاضرند جان خود را کف دست بگیرند و در این میدان قدم بگذارند»[14] مانع اولی در مبارزه با دشمن نفس انسان است، «چرا انسان هایی تن به مبارزۀ با طاغوت نمی دهند؟ چرا کسانی جرأت نمی کنند با آمریکا بجنگند؟ چه چیزی مانع آنهاست؟ همین شیطان درونی؛ همینی که می خواهد دو روز بیشتر زنده بماند، راحت تر زندگی کند و راحت تر بخورد و بپوشد»[15] «شهدای عزیز ما و ایثارگران ما کسانی هستند که از همۀ خواسته های شخصی خود دل بریدند. این به زبان آسان است. فقط دل بریدن از پول و مال و سرمایه نیست؛ دل بریدن از عواطف است. شهید از مهر مادر، از سایۀ پدر، از لبخند کودک، از عشق همسر دل می بُرد و به سوی انجام وظیفه حرکت می کند»[16] از جهت دیگر همین جهاد با نفس است که ما را در اعمال و کارهای اجتماعی موفق می کند، رهبرانقلاب در دیدار بسیجیان سه عنصر اساسی را برای حرکت موفق آنها برمی شمارند که عبارتند از «بصیرت»، «اخلاص» و «عمل به هنگام»؛ و ایشان در ادامه شرط رسیدن به این عناصر را جهاد با نفس می دانند، «اگر بخواهیم این سه عنصر را تأمین کنیم، باید در درون خودمان با خودمان مجاهدت کنیم؛ یعنی جهاد اکبر. جهاد با نفس تلاشی است که امروز همۀ ما به آن احتیاج داریم»[17]
تفاوت جهاد اصغر با جهاد اکبر
در بیان تفاوت های بین جهاد اصغر و اکبر باید گفت که جهاد اصغر (جهاد نظامی) محدود به زمان و مکان خاص است. اما در جهاد اکبر که در میدان روح، نفس و درون انسان است هیچ گونه محدودیت زمانی و مکانی وجود ندارد و همیشه انسان در حال این جنگ و نزاع در درون خویش است. این جنگ درون از همان زمان تکلیف انسان شروع شده و تا زمانی که انسان روح از بدنش جدا بشود ادامه دارد. هر جا و مکانی که انسان در آن زندگی می کند، جهاد اکبری با توجه به شرایط آنجا برایش برقرار است. به عبارت دیگر جهاد اکبر مقدمه ای برای رسیدن به جهاد اصغر است و تا کسی بر نفس خود غالب نشده باشد نمی تواند در جنگ با دشمن بیرونی قدم به صحنه نبرد بگذارد، زمانی هم که از جهاد اصغر برمیگردد، همچنان جهاد اکبر بر دوشش باقی است، یعنی یک جهاد مستمر است. رهبر انقلاب خطاب به نظامیان میفرمایند: «شما که جهاد اصغرتان را خوب انجام دادید و امروز به این مرحله رسیده اید، باید بتوانید جهاد اکبر را نیز خوب انجام دهید»[18]
تفاوت دیگر از لحاظ روشن نبودن صحنۀ درگیری است، «جهاد با نفس، جهاد در میدان های تیره [است]، نه میدان های شفّاف. در جنگ، میدان شفّاف است. دشمن در آن سو است، خودی در این سو. دشمن، شناخته شده است؛ خودی هم شناخته شده است. ابزار دشمن هم معلوم است؛ نقشه دشمن هم قابل حدس است. آسان ترین جنگ با دشمن، آن جاست. نگویید آن جا جان در خطر است. در همه جهادها، جان در خطر است. وانگهی، جان همیشه عزیزترین چیزی نیست که انسان می دهد. انسان هایی هستند که روزی صدر بار آرزوی مرگ می کنند. گذشت هایی وجود دارد، بالاتر از گذشت جان. زحمتهایی وجود دارد، بالاتر از زحمتِ دادنِ جان»[19]صحنه قبل و بعداز پیروزی انقلاب را میتوان به دوران جهاد اکبر و اصغر تقسیم کرد و دشواری جهاد امروز را بیشتر دریافت: «بلی دوران جهاد اکبر یعنی دورانی که شور و هیجان اولیه انقلاب تا حدود زیادی فرو نشسته، ضمناً موفقیت هایی هم بدست آمده و چهره راحت زندگی، خود را به بسیاری نشان داده و چرب و شیرین زندگی در دهان هایی مزه کرده است. این، آن دوران خطرناک است»[20]
مسألۀ شجاعت یکی دیگر از تفاوت های مبارزه با دشمن بیرون و دشمن درون است. هنگامی که انسان سراغ دشمن بیرونی می رود مبارزه راحت تر است نسبت به حالتی که باید با خود درونی اش مبارزه کند، هر انسانی حب به نفس دارد و به آسانی دست و پای هوس خود را نمی تواند قطع کند. «هر کدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانی داریم که همان «من» ماست، همان منیت ماست، همان خودخواهی ها و هوس ها و هوس رانی های ماست. چه چیزی ما را از دست این شیطان نجات خواهد داد؟ جز ارادۀ دینی و ایمان قوی و دلی که با تزکیه و اخلاق الهی آشنا شده باشد؟ این، خیلی قوّت و شجاعت لازم دارد. شجاعت این مبارزه، بیشتر از شجاعت مبارزۀ با هر دشمن بیرونی است. آنهایی که در مبارزه های با دشمنان بزرگ پیروز می شوند، کسانی را به خاک می نشانند و قدرت هایی را نابود می کنند، گرفتاری بزرگ شان در مبارزه با نفس خودشان است»[21]
کسی گمان نکند که منظور از جهاد با نفس فقط جنبه فردی دارد، «هم دولت هایی که در مقابل قدرت های استکباری حرف خود را نمی زنند و از ملت های خود دفاع نمی کنند، اسیر نفس خود، اسیر دو روز بیشتر سلطنت کردن و دو روز بیشتر در تخت قدرت باقی ماندن هستند، هم آن توده های مردمی که در مقابل قدرتهای استکباری قیام نمی کنند؛ آنها هم اسیر همان یک لقمه غذایی هستند که می خواهند از راه راحتی به آنها برسد؛ هیچ چیز دیگر برایشان مطرح نیست؛ این هم نفس است»[22] تعریف جدیدی که از این زاویه نمایان می شود خودسازی جمعی است، «حیات دینی و معنوی فرد و اجتماع در پرتو خودسازی تداوم خواهد یافت»[23] و این همان مسأله ای است که در طلیعۀ بیانیه گام دوم مورد تأکید رهبرانقلاب قرار گرفته است، «انقلاب پُرشکوه ملّت ایران. . . اینک وارد دوّمین مرحلۀ خودسازی و جامعه پردازی و تمدّن سازی شده است»[24]با توضیحات پیش گفته پیداست که منظور از خودسازی شامل خودسازی فردی و جمعی می شود.
سخن آخر
بنابراین جهاد اکبر در همۀ زمان ها وجود دارد، دشواری آن از جهاد نظامی بالاتر و طرف مقابل درگیری، هوسهای آدمی است. برخلاف جهاد نظامی که بر عده ای واجب می شود؛ جهاد اکبر بر همۀ مؤمنان لازم است، حتی جامعه باید دسته جمعی به جهاد اکبر و جهاد با نفس خودشان بپردازند. «اگر ملتی بخواهد راه عزت و شرف را، راه خدا را، راه زندگی بهتر را، راه رسیدن به آرمانهای مادّی و معنوی را طی بکند، باید بر نفس خود مسلط باشد»[25]در واقع «امروز با دو دشمن، یکی استکبارِ خبیث و دیگر نفسِ درون مواجه هستیم»[26]وظیفه ی ما در درجۀ اول خودسازی است. «قدم اول این است که ما احساس بکنیم مسؤولیت اصلاح نفس را داریم؛ اصلاح از لحاظ اخلاقی و روحی و تدارک کردن اخلاص و قصد قربت و اجتناب از گناه؛ همان که امیرالمؤمنین علیه الصّلاةوالسّلام فرمود: وَ لکِن أعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سِدادٍ؛ یعنی تلاش دایم برای درست حرکت کردن و منحرف نشدن و عفت و سداد»[27] که اگر این اتفاق مبارک بیفتد، هیچ دشمنی در هیچ میدانی توان مقابله با انسان الهی را نداشته و با صبر و استقامت پیروز و سربلند خواهیم شد.
پی نوشت ها
[1] بیانات در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (علیه السّلام)، 1395/3/3
[2] بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع)، 1377/07/26
[3] بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاه ها، 1389/04/02
[4] بیانات در دیدار مسئولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاهها و اقشار مختلف مردم، 1369/05/24
[5] معانی الاخبار، ص160؛ «إنَّ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَعثَ سَرِیّةً، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصغَرَ وَ بَقِیَ عَلَیهِمُ الجِهادُ الأکبَرُ. قیلَ: یا رَسولَ اللّهِ، وَما الجِهادُ الأکبَرُ؟ قالَ: جِهادُ النَّفس. وَقالَ علیه السلام: أفْضَلُ الجِهادِ مَن جَاهَدَ نَفسَهُ الَّتی بَینَ جَنبَیهِ. » امام علی علیه السلام: پیامبر خدا سپاهی را به جنگ اعزام کرد. وقتی برگشتند، فرمود: «خوشامد می گویم به مردمانی که جهاد اصغر را گذراندند، ولی جهاد اکبر، همچنان بر عهده آنان باقی مانده است». گفتند: ای پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: «جهاد بانفس». (آن گاه امام علیه السلام) فرمود: «برترین جهاد، جهادی است که انسان با نفس خود می کند».
[6] بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع)، 1377/07/26
[7] بیانات در خطبه های نماز جمعۀ تهران، 1380/02/28
[8] بیانات در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (علیه السّلام)، 1395/3/3
[9] بیانات در مراسم دیدار قشرهای مختلف مردم، 1371/07/29
[10] دیدار جمعی از خانواده های شهدای استان مرکزی با رهبر انقلاب، 1379/08/24
[11] دیدار جمعی از ایثارگران دوران دفاع مقدس با رهبر انقلاب، 1391/02/29
[13] الغارات ص474، (با تلخیص)
[14] بیانات در دانشکده علوم دریایی نوشهر، 1388/07/14
[15] دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده های شهدا، 1370/07/17
[16] بیانات در دیدار خانواده های شهدا و ایثارگران استان خراسان شمالی، 1391/07/22
[17] بیانات در دیدار بسیجیان استان قم، 1389/08/02
[18] بیانات در دیدار جمعی از پاسداران، 1374/10/05
[19] بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع)، 1377/07/26
[20] پیام به نشست سالانۀ اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت)، 1374/02/06
[21] دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده های شهدا، 1370/07/17
[23] دیدار جمعی از فرماندهان سپاه با فرمانده کل قوا، 1380/07/28
[24] بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران، 1397/11/22
[25] دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده های شهدا، 1370/07/17
[26] دیدار جمعی از ایثارگران دوران دفاع مقدس با رهبر انقلاب، 1391/02/29
[27] بیانات در جمع فضلا و طلاب و روحانیون مشهد، 1369/01/04