سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ادعای عجیب علیه اقتصاد ایران
فیاض زاهد، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با بیان اینکه دیماه 96 و آبان 98 جامعه را آبستن برخوردهای اجتماعی قرار داده، اظهار کرده است: "امروز فاصله دهکها به شدت کاهش پیدا کرده و از 10 دهک جامعه بهنظر میآید که 7 دهک جامعه نزدیک خط فقر هستند. دهک هشتم نیز بسیار به آنها نزدیک است و شاید فقط یک دهک در ایران وجود دارد که میتواند سطح زندگی مناسبی را تامین کند. به این معنی که اگر تا پیش از این طبقه متوسط فاصله معناداری با لایههای پایینی و بالایی داشتیم، اکنون این طبقه به طبقه پایین چسبیده و طبقه عالیه عدد بسیار اندکی را در ساخت طبقات اجتماعی در ایران شکل میدهد. پس وقتی به این لوگاریتم نگاه میکنیم نزدیک 67 درصد مطالبات جامعه معیشتی و اقتصادی است."[1]
*آقای زاهد باید توضیح بدهد که منبع و سند این ادعاهای اقتصادی او چیست و کجاست!؟
چه اگر زاهد اسناد چنین ادعاهای بزرگی که میگوید "فقط یکدهم جامعه ایرانی از زندگی مناسب برخوردار است" را در اختیار نداشته باشد، میتوان از او بعنوان یکی عواملی که قصد دارد با سیاهنمایی مردم را ناامید کند و به خیابان بکشاند، یاد کرد!
قابل تأمل اینکه زاهد نیز همچون دوستان اصلاحطلب خود اِبا دارد از تأکید بر اینکه اغتشاش خیابانی راه حل مسئله نیست...
***
لیدر اصلاحات با حمایت چه کسانی از "اعتراض خیابانی" میگوید؟
لیدر منزوی اصلاحطلبان به تازگی طی اظهاراتی که در یک ویدئوی تصویری نیز منتشر شد، به احتمال وقوع اغتشاش و خشونت در ایران به دلیل ناامیدی اشاره کرد.
او در این اظهارات که کانال بنیاد باران آن را منتشر کرده است، میگوید: فاصله طبقاتی در کشور افزایش یافته و درآمدهای دولت کاهش و هزینهها افزایش یافته است. ضمن اینکه یکی از مصیبتهای ما در چند دهه اخیر این بوده که طبقه متوسط روز به روز کوچکتر و ضعیفتر شده و ما این طبقه را که باید موتور محرکه جامعه باشد را به سمت طبقات ضعیفتر و محرومتر پرتاب کردهایم.
لیدر منزوی اصلاحات از احتمال به راه افتادن سیکلی از خشونت در کشور گفت و اظهار داشت: ما نمیتوانیم مشکلات را منکر شویم، حتی اگر ما منکر شویم، این مشکلات وجود دارند و مردم ما از وضعیت کنونی ناراضی هستند. این نارضایتی به بیاعتمادی منجر میشود و بی اعتمادی به ناامیدی میانجامد. در ادامه این ناامیدی خدایی نکرده به تدریج ممکن است حرکات خشونت آمیز از سوی ناراضیان مشاهده شود و در مقابل هم احتمالا ممکن است حکومت با خشونت پاسخ این اقدامات را بدهد و ما در یک سیکل خشونتی قرار گیریم که بازگشت آن به شدیدتر شدن این سیکل خشونت آمیز در جامعه میانجامد.
این فرد، راه حل ادعاهای خود را بازگشت مردم و حکومت در کنار یکدیگر و پذیرش اشتباهات دانست و افزود: راه حل این است که اگر هر بخشی از نظام، دولت، حکومت یا مردم و جامعه جایی اشتباه کردهاند این اشتباه خود را بپذیرند و به آن اعتراف کنند و سعی کنند مشکلات را حل کنند تا پیش از زمانی که دیر نشده دلها را به یکدیگر نزدیک کنیم.
*جالب است که آقای خاتمی هم مثل سربازان جان بر کف خود در ستاد اصلاحات، لام تا کام از این نگفتهاند که "اغتشاش بد است" و اعتراض خیابانی، کسی را به اقتصاد بهتر رهنمون نخواهد بود!
و این عدمالاشاره که به زعم ما عامدانه است، عملا تشویق به اغتشاش است.
ما در اینجا بر اساس یک انگاره تحلیلی اثبات شده که به فضل خدا از قبل از اغتشاشات دیماه 96 با مخاطبان خود پیرامون "فتنه اقتصادی" مطرح و اشاره کردیم که افرادی در ستاد اصلاحات قصد دارند با ایجاد این فتنه بوسیله هیزم سیاهنمایی، کار انقلاب را یکسره کنند؛ یک سؤال مهم را مطرح میکنیم.
و آن اینکه لیدر اصلاحات که از عوامل ایجاد فتنه سال 88 است، با پشتوانه چه کسانی مجدداً حرف از اغتشاش خیابانی و سیکل خشونت میزند!؟
پاسخ این است که لیدر اصلاحات با تأمین و پشتیبانی صاحبان حرفهای زیر بوده که احساس کرده، میتواند از ناامیدی و "تَکرار آبان" سخن بگوید و دوباره به انتظار اغتشاش خیابانی بنشیند:
1_ جامعه ایرانی تکیده شده است.
2_ جامعه ایرانی چروکیده شده است.
3_ اغتشاشات آبان با خشونت بیشتر تکرار میشود.
4_ جامعه ایرانی ناامید است.
5_ اعتراض خیابانی حق مردم است!
6_ شاخصهای اقتصادی ما غیر قابل قبول است.
7_ رئیس جمهور واقعی، مقام رهبری است.
8_ مردم ایران توانایی خرید غذا ندارند.
9_ اسلامیت نظام، دروازههای عقلانیت را مسدود کرده است.
10_ حوادث سال 88، افزون کننده سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان بود.
11_ حاکمیت در مقابل تکرار آبان 98، تاب مقاومت ندارد.
12_ ایران در حراست از اقتصاد ملی خود در برابر تهاجمهای تحریمی آمریکا ناتوان است!
13_ این جامعه لجن است، گرسنهایم و میخواهند بروند دریای مدیترانه.
14_ در پساکرونا بایستی منتظر اغتشاش بود.
15_ فقط یک دهم جمعیت ایران امکان زندگی مناسب دارند.
پشتیبانی صاحبان این حرفها و اقوال بوده که موجب دلیری دوباره لیدر اصلاحات برای فرمان آغاز اغتشاشات شده است.
البته چندان مهم نیست که صاحبان این حرفها چه کسانی هستند بلکه تأسف آنجاست که ما جز در بیانات مقام معظم رهبری؛ هرگز شاهد محاّجه و مقابلهی تحلیلی و استدلالی کلان با این لاطائلات نیستیم و نبودهایم.
گفتنیست، آقای خاتمی در حالی از لزوم عذرخواهی، شرایط بد کشور و بروز ناامیدی در میان مردم سخن گفته است که رئیسجمهور روحانی، بعنوان سکاندار وضع موجود، ارمغان او و دوستان او بوده است نه کس دیگر!
***
آهای توسعهنیافتهها، 6 ماه خودرو نخرید!
"معصومه آقاپورعلیشاهی"، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس دهم و عضو فراکسیون امید به تازگی طی اظهاراتی در خبرگزاری ایلنا پیرامون گرانی قیمت خودرو گفته است: -مردم- مطمئن باشند اگر 6 ماه درخواستهایشان را نگه دارند صد در صد این سفتهبازی به حداقل میرسد و عرضه و تقاضا تعدیل میشود.
او درباره اینکه آیا مردم واقعا میتوانند مدتی دست از خرید بکشند تا بازار عرضه و تقاضا تعدیل شود، گفت: ما در حال گذار هستیم و هنوز به توسعه یافتگی نرسیدیم، باید همیشه تجربه کنیم و شکست بخوریم و این تجربهها تکرار شود تا رفتار مصرفکننده بر بازار اثر بگذارد.
این فرد که مدرک تحصیلات اقتصادی هم دارد در اظهارات خود هرگز به "عدم نظارت دولت" بعنوان اصلیترین دلیل رها شدن قیمتها اشارهای نکرده است! [2]
این منطق ناشیانهای است که اصلیترین عامل کنترل قیمت یعنی نظارت دولت را نادیده میگیرد و از مردم تقاضاهای غیر ممکن دارد.
جالب است که خانم آقاپور گویا نمیداند که اگر دولت نظارتی بر قیمتها و بازار نداشته باشد اساساً پس چه نیازی به دولت و رئیسجمهور!؟
مردم عزیز ایران باید بدانند که دلیل گرانیهای امروز؛ روی کارآمدن تفکر افراطی "بازار آزاد" در مجلس و دولت اصلاحطلبان است که قائل به هیچ نظارتی بر قیمتها نیست و فکر میکند بازار بصورت خود به خودی تعدیل میشود!
این تفکر که از افکار شاگردان مرفّه و البته رفوزه مکتب آدام اسمیت نشأت میگیرد، نمیداند که در چنین شرایطی، "طمع و سود محوری" به جای دولت، قیمتگذار خواهد شد و فیالنهایه مردم هستند که باید جور گرانی را بکشند.
بایستی توضیح داد که منظور ما از نظارت بر قیمتها، خدشه بر خصوصیسازی و زیر سؤال بردن تمامیت تفکر بازار آزاد نیست اما افراطیون کسانی هستند که از پاپ هم کاتولیکتر شدهاند و در ظاهر امر نمیدانند که در کشورهای مهد بازار آزاد هم نظارتهای عمومی دولت، رفتارهای تعدیل قیمتی مثل ریختن قهوه به دریا و ابزارهای تعدیل قیمتی مثل "مالیات" وجود دارد.
البته ما تأکید میکنیم که این ظاهر امر است و در حالت بدبینانه، کسانی عامدانه تئوری اقتصادی آدام اسمیت را مطرح میکنند تا به این بهانه شاهد گُر گرفتن آتش "فتنه اقتصادی" باشند.
خاصّه اینکه مثلا امتناع دولتِ اصلاحطلبان از تعدیل قیمت مسکن با ابزار مالیاتی، ارائه کالابرگ به برخی قشرهای جامعه و یا اختصاص یک خودرو به هر ایرانی با قیمت مصوب؛ مقولهای است که تأملات زیادی را ایجاد میکند.
***
1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/287951
2_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-910917