ماهان شبکه ایرانیان

مروری بر کتاب نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار

در سده ی دوازدهم و سیزدهم هجری، یکی از مشاهیر اهل سنت هند، عبدالعزیز بن ولی الله دهلوی (۲۵ ماه رمضان ۱۱۹۵- ۷ شوال ۱۲۳۹)، کتابی به نام «تحفه  ی اثناعشریه» نگاشت که در ضمن دوازده باب به ردّ و انکار عقاید شیعه پرداخت، از جمله باب پنجم تا هشتم که به ترتیب در باب الهیات، نبوت، امامت و معاد سخن می گوید

مروری بر کتاب نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار

مقدمه

در سده ی دوازدهم و سیزدهم هجری، یکی از مشاهیر اهل سنت هند، عبدالعزیز بن ولی الله دهلوی (25 ماه رمضان 1195- 7 شوال 1239)، کتابی به نام «تحفه  ی اثناعشریه» نگاشت که در ضمن دوازده باب به ردّ و انکار عقاید شیعه پرداخت، از جمله باب پنجم تا هشتم که به ترتیب در باب الهیات، نبوت، امامت و معاد سخن می گوید. دانشوران شیعی، از همان زمان، به پاسخ گویی مطالب این کتاب پرداختند. بعضی تمام کتاب را هدف قرار داده، و برخی دیگر، پاره ای از ابواب را پاسخ گفتند.

شمار این کتاب ها بیش از 25 عنوان است که محقق طباطبایی در مقاله ی «موقف الشیعه من هجمات الخصوم» فهرستی از آنها را بر می شمارد.[1]

در میان این کتاب ها، چند کتاب از علامه سید محمد قلی کنتوری[2] (5 ذیقعده 1188- 4 محرم 1360) جلب نظر می کند

 کتاب «السیف الناصری» در جواب باب اول تحفه ی اثناعشریه.

 کتاب «تقلیب المکائد» در جواب باب دوم تحفه ی اثناعشریه.

 کتاب «برهان السعاده» در جواب باب هفتم تحفه ی اثناعشریه.

 کتاب «تشیید المطاعن» در جواب باب دهم تحفه ی اثناعشریه.[3]

 کتاب «مصارع الافهام» در جواب باب یازدهم تحفه ی اثناعشریه.

از علامه سید محمد قلی، فرزندان دانشوری بر جای مانده است از جمله:

سید اعجاز حسین (21 رجب 1240- 17 شوال 1286).[4] سید سراج حسین (متوفی 1282). میر حامد حسین (1246- 18 صفر 1306).

ما در این گفتار، به شناساندن مختصر ایشان و کتاب گران سنگش «عبقات الانوار» می پردازیم.[5]

آشنایی با عبقات الانوار

عبقات الانوار، یکی از آثاری است که در پاسخ باب هفتم تحفه  ی اثنا عشریه، تألیف شد.

اهمیت این کتاب جاودانه آن چنان بود که نام و یاد مؤلف آن را برای همیشه در طول تاریخ و در دل های حق طلبان جاودانه ساخت؛ به گونه ای که با وجود دیگر تألیفات میرحامد حسین از یک سو، و دیگر کتاب هایی که در پاسخ باب هفتم تحفه  ی اثناعشریه نوشته شده؛ تنها نام میرحامد حسین  آن هم با یادگار ماندگارش عبقات الانوار  پیوند استوار یافت و بر جای ماند.

باب هفتم از کتاب تحفه  ی اثنا عشریه به دو بخش اصلی تقسیم شده که هریک از آن دو بخش، به بخشهای فرعی کوچکتر تقسیم شده اند. علامه میرحامد حسین در پاسخ به هر یک از آن بخش های فرعی، یک مجلّد مستقل نگاشت. تفصیل این مجلّدات به شرح زیر است:

مجلد اول: حدیث غدیر «من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه».

مجلد دوم: حدیث منزلت «أنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ منْ مُوسَی إلَّا أنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی».

مجلد سوم: حدیث ولایت «إنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أنَا مِنْه و هو مولی کلّ مؤمن بعدی».

مجلد چهارم: حدیث طیر «اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأحَبِّ خَلْقِکَ إلَیْکَ یَأْکُلْ مَعِی منْ هذَا الطیِر».

مجلد پنجم: حدیث مدینة العلم «أنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا».

مجلد ششم: حدیث تشبیه «منْ أرَادَ أن یَنْظُرَ إلَی آدَمَ فِی عِلْمِهِ وَ... فَلْیَنْظُرْ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ».

مجلد هفتم: حدیث مناصبه «منْ نَاصَبَ عَلِیّاً الخِلافة فَهُوَ کَافِر».

مجلد هشتم: حدیث نور «کنت أنا و علیّ نوراً بین یدی اللهَ عزّ و جل...».

مجلد نهم: حدیث رایت «لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّ اللهَ وَ رَسولَه».

مجلد دهم: حدیث مع الحق «علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علی».

مجلد یازدهم: حدیث خاصف النعل «انّ منکم من یقاتل علی تأویل القرآن کما قاتلت علی تنزیله... و لکن خاصف النعل».[6]

مجلد دوازدهم: حدیث ثقلین «إنّی تارکٌ فیکم الثِقلین... کتاب الله و عترتی...».

مجلّد آیات، شامل شش آیه  ی:

1- «إنما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا...» (مائده/ 55)

2- «إنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْت...» (احزاب/ 33)

3- «قلْ لا أسئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً إلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» (شوری/ 23)

4- «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ... فَقُلْ تَعالَوْا ندْعُ أبناءَنا...» (آل عمران/ 61)

5- «إنَّما أنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد» (رعد/ 7)

6- «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أولئِکَ الْمُقَرَّبُون» (واقعه /10 -11)

ویژگی های نگارشی کتاب «عبقات الانوار»

1- مهم ترین ویژگی کتاب، پای بندی به اصول و آداب مناظره و قوانین پژوهش مانند: حلم، متانت، امانت در نقل، استناد به مطالب مورد قبول مخالف، فراگیری همه جوانب به طور کامل، نشان دادن تحریفات و تصرّفات، نشان دادن تناقض های سخنان دهلوی، رجوع به شأن صدور احادیث، بررسی متون احادیث و... است.

2- ساختار ساده اما دقیق در بیان محتوا:

مطالب کتاب در دو بخش اصلی تقسیم شده که به شرح زیر می باشد:

الف) بخش سند، شامل:

 استقصای راویان حدیث، به ترتیب: صحابه، تابعین، عالِمان تا اواخر قرن سیزدهم.

 توثیق افراد یاد شده، بر اساس منابع رجال و تراجم اهل تسنّن. مؤلف در این مرحله گاهی به مباحثی که در تضعیف آن شخصیت ها بیان شده، پاسخ می گوید، که برای این کار از دانش های: رجال، تراجم، کتاب شناسی و تاریخ بهره می گیرد.

ب) بخش دلالت، شامل:

 اثبات دلالت حدیث بر امامت اهل بیت (علیهم السلام)

 پاسخ گویی به سخنان و شبهات دهلوی در مورد دلالت حدیث.

 پاسخ به تعارض احادیث دیگر با حدیث مورد نظر.

3- احاطه ی مؤلف بر منابع مختلف و گسترده  ی علمی در عرصه  ی امامت

کتاب «نفحات الازهار»

گستره ی پژوهش میرحامد حسین، چنان است که گاهی اوقات، در برابر چند سطر دهلوی، ده ها صفحه سخن می گوید.

وی در این شیوه، از نقل قول های طولانی کمک می گیرد تا علاوه بر اشکال های فعلی، شبهات مقدّر را نیز پاسخ گوید. این نقل قول های تخصّصی در لابه  لای متن، گاه چنان به درازا می کشد که رشته ی بحث را از دست خواننده ی مبتدی بیرون می کشد. به عبارت دیگر، بازگشت از آن همه نقل قول به رشته ی اصلی بحث، گاه چنان دشوار می شود که فقط از عهده ی پژوهشگران بر می آید.

افزون بر این مشکل باید نثر دشوار کتاب را که نثر فارسی هندی قرن سیزدهم است، و چاپ سنگی بودن آن که موجب می شود تا اصل کتاب فقط برای معدودی از محققان مفید واقع شود، را افزود. بدین روی، تلخیص این کتاب سترگ، طرح بعضی از بزرگان و مراجع[7]، و آرزوی برخی دیگر، در طول سالهای متمادی بوده است.[8]

تا آنجا که برای حلّ این چند مشکل، و تحقّق این آرزوی دیرینه، حضرت آیة الله سیدعلی حسینی میلانی، کتاب «نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار» را تالیف نمودند. در این کتاب از شیوه ا ی بدیع دربیان محتوای کتاب عبقات الانوار استفاده شده که عبارت است از :

1. تلخیص کتاب، به گونه ای که نقل قول های متعدّد، رشته ی اصلی بحث را تحت الشعاع قرار ندهد.

2. تبدیل زبان کتاب، از فارسی پیچیده ی قدیم به عربی روانِ معاصر. بدین ترتیب، شعاع بهره وری از این کتاب، گسترش یافته و برای تمام آشنایان به زبان عربی قابل استفاده شده است.

3. در بخش سند احادیث، قسمتی تحت عنوان «ملحق» در هر مجلّد آورده شده که در این قسمت، منابعی افزون بر آنچه در دسترس صاحب عبقات بوده و یا پس از ایشان تألیف و منتشر شده، بیان گردیده و مدارک دیگری برای احادیث، ذکر شده است.

4. بیان مدارک مطالب نقل شده در عبقات بر اساس چاپهای رایج موجود در شیعه و اهل سنت.

5. چاپ زیبا و قابل استفاده برای همه ی طبقات مردم.

از طرف دیگر رعایت امانت علمی توسط نویسنده و پشتکار عظیم ایشان در این کار ارزشمند، در خلال ده ها سال که تنها رهنوردان وادی تحقیق، با دشواری این کار آشنایند، سبب شد تا این کتاب، جای خود را در محافل و مجالس اهل علم و تحقیق بگشاید، به گونه ای که، بهره وری از این تلخیص در حدّی رسیده که گاهی بیش تر از اصل کتاب عبقات، قابل استفاده است.

گفتنی است که ترجمه ی فارسی این کتاب، توسط مؤسسه ی فرهنگی  انتشاراتی نبأ در تهران، از سال 1372 شمسی آغاز شده که در آخرین مراحل چاپ و نشر قرار دارد. مجموعه ی ترجمه  ی فارسی، قرار است در ده مجلد انتشار یابد، که تاکنون شش مجلّد آن منتشر شده است وترجمه  ی مجلدات حدیث طیر، ولایت، غدیر و آیات نیز به زودی منتشر می شود.[9]

نکته ی مهم

آثار بزرگان امامیه در زمینه ی امامت، به دو گروه اصلی تقسیم می شود:

گروه اول: کتاب های تبیینی.

گروه دوم: کتاب های احتجاجی.

کتاب های گروه اول، خطاب به افرادی است که فضائل اهل بیت و امامت آن بزرگواران را، به جان و دل پذیرفته اند؛ و با تبعیت از امامان معصوم (علیهم السلام)، پیوسته به آن آستان مقدّس تقرّب می جویند.

امّا مخاطبان گروه دوم چنین نیستند. اینان ولایت امامان معصوم (علیهم السلام) را قبول نکرده و در امامت ایشان تردید دارند. جمعی از اینان، حتی فضائل روشن امامان معصوم (علیهم السلام) را انکار می کنند. و برخی دیگر، آن ها را قبول دارند بدون این که به لوازم و نتایج آن پای بند باشند.

به هر حال، دانشوران بزرگ امامیه، گاهی با گروه دوم سخن گفته اند و خطاب به آنان قلم زده اند؛ و آثاری پدید آورده اند که در آن آثار، روایات یا نکاتی از شخصیت های مورد قبول مخاطبان خود نقل کرده اند، آن گاه مخاطبان خود را، به الزام عقلی، به قبول نتایج ناشی از آن روایات یا نکات فرا خوانده اند. کتاب عبقات الانوار و نفحات الازهار و نیز کتاب الغدیر، از این گونه اند.

این نگرش به بحث، و بیان مطالب برای گروه دوم در برخی کتب، نتایجی در بردارد. از جمله آن که در این کتاب ها، خوانندگان می بینند که دانشوری از بزرگان امامیه، نام امیرالمؤمنین و حضرت زهراc را در شمار صحابه و در ردیف ابوهریره و عبدالله بن عمر ذکر می کند. یا این که از امام سجاد و امام باقر c در شمار تابعین، و در عرض نام هایی شگفت مانند حسن بصری یاد می کند. چرا که مخاطب کتاب، امامت آن امامان معصوم (علیهم السلام) را نپذیرفته، بلکه آن بزرگواران را درحدّ صحابی یا تابعی می شناسد.

همچنین می بینیم گروهی از دانشمندان که عمر خود را در ترویج مکتب خلفا گذرانده اند و در این جهت تلاش ها کرده و کتاب ها نوشته و درس ها گفته اند، در کتاب هایی مانند الغدیر و عبقات الانوار، به عنوان دانشمندان صاحب نظر، عابد، دقیق، حافظ حدیث و... معرفی می شوند.

هدف بزرگان امامیه از این کار، آن است که نشان دهند استنادشان به سخن بزرگان و دانشمندان قوم است نه افراد متوسط و ضعیف و ناشناخته. به همین دلیل، کلام نویسندگان رجال و تراجم مکتب خلفا را در مورد آنان نقل می کنند که آکنده از مدح و تمجید و بیان مقامات علمی ایشان است؛ بدون آن که خود به این گونه تمجیدها عقیده داشته باشد.

در واقع، کتاب هایی همانند عبقات الانوار، به صحنه ی دادگاهی شباهت دارد، که در آن، با طرف مقابل، بحث و گفتگو می شود. و به کلام او یا هم فکرانش استناد می گردد، گرچه سیاه رویانی باشند که آن ها را موجّه و معتبر می دانند.

بر نکات یاد شده ی پیشین می افزاییم که به دلیل احتجاجی بودن، عبقات الانوار و کتاب های مشابه  ی آن، بسیاری از حقایق والای ولایت در آن ها ناگفته مانده است، چراکه در این گونه کتاب ها، با مخاطب خاصّ خود سخن می گویند، و به ظرفیت آن مخاطب نظر دارند.

لذا بیان بسیاری از حقایق را به آثار دیگر خود واگذار نموده اند، چرا که «هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد».

این نکته ی مهم، از آن روی گفته شد که در بعضی از مقالات و آثار، به نقل قول های علامه میرحامد حسین از آثار مکتوب در مکتب خلفا استناد شده و بر اساس آن، وثاقت و علمیّت و زهد و تقوای راویان و مؤلّفان آن آثار، نتیجه گرفته می شود. توجّه به این مهمّ، در استفاده از نفحات الازهار نیز ضرورت دارد، از آن روی که تلخیص عبقات الانوار است و همان راه را پیموده است.

گام های ضروری دیگر

عبقات، و به تبع آن، نفحات، دریایی است پر بار که در هر گوشه ی آن گوهرهایی در دلِ صدف نهفته است. کشفِ این صدف ها و استخراج این گوهرها، کارِ غوّاصان و گوهرشناسان است که از تمامِ ظرفیت این اقیانوس بهره گیرند، نه این که به لایه ی ظاهری آن اکتفا کنند.

بدین روی، باید جهت بهره مندی عموم مردم از این کتب، آنها را به صورت متون درسی یا کمک درسی و کتاب های خواندنی در سطوح مختلفِ سنّی و علمی، درآورد. یعنی این که، تألیف نفحات را نخستین گام بهره وری از این گنجینه ی سترگ دانست، نه آخرین گام. این راه بزرگ، راهنوردانی مخلص و پر کار می طلبد، و گام های استوار.... توفیق نویسنده محقق «نفحات الازهار» و دیگر ره پویان این راه را در پرتوِ عنایات حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، از خدای حکیم می طلبیم.

در این گلزار، جمله اعضا را چشم و گوش سازیم، تا هماره ببینیم و بشنویم. و توفیق، از خداست.

پی نوشت ها

[1] ترجمه  ی فارسی این مقاله در کتاب «کتاب و کتابخانه» اثر غلامرضا فدائی عراقی (تهران، مرکز مدارک فرهنگی، 1378) آمده است و هم چنین آقای محمد صحّتی سردرودی در مقاله ی «عبقات الانوار، کاری کارستان» (مشعل جاوید، قم: دبیرخانه کتاب سال ولایت، 1380ش، ص141146) نیز فهرستی از آن ها را آورده است.

[2] علامه سید محمد قلی فرزند سید محمد حسین الکنتوری، از سادات موسوی و از علمای بزرگ قرن سیزده و از صاحب نظران برجسته در علم کلام در شبه قاره بوده است. ایشان اهتمام زیادی در تالیف کتب کلام امامیه بویژه در رد بر مخالفین داشتند بطوریکه تالیفات فراوانی از ایشان از جمله تطهیر المومنین من نجاسة المشرکین، الاجوبه الفاخره فی رد الاشاعره و... برجای مانده است.

[3] با تحقیق برات علی سخی داد، میر احمد غزنوی و علام بنی بامیانی، در 16 جلد چاپ شده است.

[4] در باب او، بنگرید: مدخل «کنتوری، اعجاز حسین» در: دایرة المعارف کتابداری و اطلاع رسانی. تهران: کتابخانه ملی، 1385 ش، ج2

[5] در این توضیحات، از رساله ی «دراسات فی کتاب العبقات» نوشته آیة الله سید علی میلانی (180 صفحه، به ضمیمه ی نخستین جلد نفحات الازهار) بهره گرفتیم. خلاصه ای از این کتاب در مقاله ی: «السید حامد حسین و کتابه العبقات» در: مجله تراثنا، شماره 4، سال 1406ق، ص144156 از خود ایشان آمده است.

[6] بعضی از این مجلدات را مؤلف محترم شروع کرده ولی فرصت اتمام آنها را نیافته است، مانند مجلد: 7 و 9و 10 و11.

[7] مانند محدث جلیل القدر شیخ عباس قمی(ره) که کتاب نفیس «فیض القدیر فی ما یتعلق بحدیث الغدیر» را در تلخیص مجلد اول کتاب عبقات نگاشته  اند.

[8] این مطلب، از زبان علامه ذوفنون مرحوم شیخ حیدرقلی سردار کابلی، نقل شده است. بنگرید: کیوان سمیعی، غلامرضا، زندگی نامه سردار کابلی.

[9] نگارنده ی این سطور، توفیق و افتخار ویرایش برخی از مجلّدات ترجمه  ی فارسی را بر عهده داشته است. والحمدلله کما هو اهله.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان