در این میان آنچه بیشتر از قبل نگرانمان کرده، چرخش بیرانوند بین نیمکت ذخیرهها و سکوی ورزشگاه است. در حقیقت طی چند هفته گذشته سرمربی آنتورپ تصمیم گرفته در برخی مسابقات بیرانوند را بهعنوان دروازهبان دوم در لیست 18 نفره قرار بدهد، اما در دیگر بازیها حتی همین شانس هم در اختیار علیرضا قرار نمیگیرد و او باید از جایگاه تماشاگران مسابقات تیمش را ببیند. حقیقت آن است که حضور در یک لیگ خارجی برای دروازهبانها ریسک بسیار بزرگی است؛ بزرگتر از هر پست دیگری. بیشتر مربیان فوتبال به اعمال تغییرات پیاپی درون دروازه اعتقاد ندارند و بنابراین اگر شما دروازهبان اول یک تیم نباشید، خیلی سخت است که به ترکیب برسید. این وضعیت در حال حاضر برای بیرانوند پیش آمده و روشن نیست فیکس شدن او تا چه زمانی به طول خواهد انجامید. شاید این ماموریت برای بیرو حتی از گرفتن پنالتی کریس رونالدو هم سختتر باشد. اگر از سالهای دور و حضور مرحوم ناصر حجازی در محمدان بنگلادش یا بهروز سلطانی در کلن آلمان بگذریم، دستکم سابقه این بیست سال نشان میدهد که گلرهای ایرانی معمولا در تیمهای خارجی موفق نبودهاند.
* نیما نکیسا: او یکی از دروازهبانهای مهم فوتبال ایران در دهه هفتاد بود؛ کسی که در پرسپولیس کنار احمدرضا عابدزاده به تناوب بازی میکرد و حتی در جامجهانی 98 برابر یوگسلاوی در ترکیب اصلی تیم ملی قرار گرفت. با این حال نکیسا دو انتخاب سطح پایین در فوتبال اروپا داشت؛ فلاماتوری آلبانی و کاوالا یونان که در هیچکدام نه چندان به بازی گرفته شد و نه درخشش خاصی داشت.
* محمد محمدی: دروازهبان پیشین پرسپولیس و استقلال، اورنج کانتی بلوز را بهعنوان آخرین تیم دوران فوتبالش انتخاب کرد؛ باشگاهی در آمریکا که مالکانش دو ایرانی هستند و حضور در آن تجربه حرفهای بزرگی برای محمدی محسوب نمیشود.
* علیرضا حقیقی: دروازهبانی که در 17 سالگی با پیراهن پرسپولیس ضربه پنالتی علی دایی را گرفت و یک شبه راه هزار ساله رفت، پس از آن خیلی تلاش کرد در فوتبال اروپا برای خودش جایی دست و پا کند، اما مجموعه تلاشهای حقیقی به شکست انجامید و او ناچار شد بعد از یک دوره اقامت طولانی در اروپا به کشورمان برگردد. اسپورتینگ کوویلیا پرتغال، روبین کازان روسیه، پنافیل و ماریتیمو در پرتغال و نهایتا دو تیم سوئدی به نامهای اسکیلستونا و سوندسوال تلاشهای حقیقی برای زورآزمایی در اروپا بود. او اما بخش زیادی از این دوران را روی نیمکت گذراند و در بقیه موارد طی 58 بازی 103 گل دریافت کرد.
* سوشا مکانی: در ترانسفری که بیشتر به فرار از حواشی فوتبال ایران شبیه بود، سوشا مکانی راهی لیگ نروژ شد و آنجا بازی در دو تیم میوندالن و استرومسگودست را تجربه کرد. او سپس به لیگ ایران برگشت و برای نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان به میدان رفت، هرچند در حال حاضر بار دیگر در عضویت میوندالن است. خودش میگوید: «من بهترین دروازهبان ایران هستم»، اما بعید است موافقان چندانی داشته باشد! میوندالن در حال حاضر در جدول لیگ 16 تیمی نروژ روی پله نوزدهم قرار دارد و مکانی طی 22 بازی 38 گل دریافت کرده است.
* امیر عابدزاده: فرزند احمدرضا عابدزاده، سختکوشترین و مقاومترین دروازهبان صادراتی فوتبال ایران است؛ کسی که از لیگ آمریکا تا حضور در آکادمی تاتنهام را تجربه کرده و الان در ماریتیمو پرتغال اغلب بهعنوان دروازهبان فیکس به میدان میرود. امیر بعضا درخششهایی هم دارد؛ مثل بازی با پورتو که به زیبایی پنالتی تیم حریف را گرفت و به نشریات پرتغال راه یافت. امیر 12 سال پیش کارش را در آکادمی برنتفورد انگلیس شروع کرد و امروز در 27 سالگی تازه در چنین نقطهای قرار گرفته است.