ناظمالاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» که به عقیده علیاصغر شمیم از مورخان معاصر ایران، آن را باید نخستین مجموعه مدون از وقایع و حوادث مربوط به انقلاب ایران دانست، ریشه انقلاب مشروطه را به دوران ناصرالدینشاه میرساند و واقعه اعطای انحصار دخانیات از سوی شاه را به یک نفر خارجی و مقاومت منفی مردم را در برابر اراده و فرمان شاه نخستین نشانه بیداری مردم دانسته است.
ناظمالاسلام در اثر معروف خود درباره نخستین شهدای راه آزادیخواهی مینویسد: «در عصر ششم ماه صفر 1314 (هجری قمری) در باغ شمال (تبریز) محمدعلی میرزا ولیعهد خودش با میرغضب بر بالین آنها آمده نخست شروع به استنطاق آنها کرده هرچه پرسید جواب صریح و صحیح به او دادند.
عاقبت عاجز شد، بنای رذالت و بدگویی را گذارد که شما بابی و قاتل شاه شهید ناصرالدینشاه هستید. چون حاج شیخ احمد (روحی) حدت مزاج داشت و صفرای او غالب بود، فحش زیادی در جواب او داد، به نوعی که نوکرهای او از خجالت از پشت سر او فرار کردند.
آن وقت خود حاج شیخ احمد، میرغضب را به طرف خویش دعوت نمود که زود باش اول مرا آسوده کن. همین که میرغضب نزد او آمد، میرزا آقاخان میرغضب را گرفته و او را قسم داد که اول مرا بکش. مدتی میرغضب در میان آنها سرگردان بود تا عاقبت اول حاج شیخ احمد روحی را و بعد میرزا آقاخان و آخر میرزا حسنخان را به قتل رسانید و به موجب حکم امینالسلطان سرهای آنها را پوست کنده و در آنها آرد کرده به تهران نزد او فرستادند.»
این مورخ عصر قاجار در «تاریخ بیداری ایرانیان» عواملی، چون خطابهها و نوشتههای سیدجمالالدین اسدآبادی در میان روشنفکران قاجار مانند شیخ احمد روحی و میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان، عضو وزارت امور خارجه و نویسنده روزنامه قانون، میرزا علیخان امینالدوله، رجل سیاسی عصر ناصرالدینشاه را بهعنوان عوامل بیداری مردم ایران برمیشمرد و در کنار این عوامل از نقش تعدادی از روحانیون و وعاظ و روزنامهنویسان در بیداری مردم سخن به میان آورده و بهطور کلی از عوامل متعدد گوناگون در پیروزی این نهضت نام برده است.
روایت یک پزشک از التهاب روزهای مشروطه
دکتر مهدی ملکزاده، پزشک و مورخ ایرانی و فرزند ملکالمتکلمین که پس از تحصیل در خارج از کشور همزمان با انقلاب مشروطیت به ایران آمد و در زمره آزادیخواهان قرار گرفت، از دیگر مورخان قاجاری است که در دو اثر خود با عناوین «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» و «زندگانی ملکالمتکلمین» به شرح خاطرات خود در جریان انقلاب مشروطه و علل و عوامل بروز انقلاب مشروطیت و حوادث آن میپردازد.
«تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» ملکزاده دربردارنده نکات مهمی از اوضاع سیاسی ایران در جنبش مشروطیت است که در آن نویسنده خاطرات و شنیدههای خود را به رشته تحریر درآورده است.
این تاریخنگار در بخشی از کتاب «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» اوضاع شیراز را پس از پیروزی انقلاب مشروطیت اینگونه توصیف میکند: «بعد از اعلام مشروطیت در تهران، مشروطهخواهان شیراز انجمن فارس را تاسیس کردند و به ترویج افکار نوین و طرفداری از مشروطیت پرداختند.
قوامالملک و پسرانش که در فارس دیکتاتور و حاکم مطلق بودند به تحریک محمدعلی شاه بر ضد مشروطهخواهان برخاستند و اتباع خود را به اغتشاش و فتنهجویی گماشتند. شهرها و راههای تجای دستخوش یغماگری دزدان شد، بهطوریکه امنیت راههای تجاری از میان رفت و آمد و شد کاروانها مقطوع شد و چند قافله را لخت کردند و عدهای مسافر بیگناه را کشتند.»
ادوارد براون از بازیگران اصلی نهضت مشروطه سخن میگوید
در دوره قاجار و همزمان با وقوع انقلاب مشروطه سفیران و سیاستمداران بسیاری از انگلستان به ایران سفر کردند و ضمن بیان مشاهدات خود به تجزیه و تحلیل علل مشروطهخواهی ایرانیان پرداختند. پروفسور ادوارد گرانویل براون نویسنده کتابهای «یک سال در میان ایرانیان»، «تاریخ ادبی ایران» و «انقلاب ایران» در زمره این افراد است.
براون در بخشی از کتاب «انقلاب ایران» افراد و عناصر موثر در نهضت انقلابی مشروطه را به دو دسته متمایز تقسیم کرده و در اینباره چنین مینویسد:
«کارکنان نهضتی را که من در صفحات آینده نام برده و سعی داشتهام از لحاظ پی بردن به آثار تاریخی و رشد آنها گفتگو شود، درست عبارتند از مشروطهخواهان و ملیون. یعنی مخالفان حکومت استبداد مشروطهخواه یعنی کسی که آرزومند قانون و شورویت به جای خودمختاری و مطلقالعنانی است که زمام اختیار مقدرات مردم در دست شاه بوده و او ارباب غیرمسوول حیات، حیثیت و دارایی آنها شناخته شود.
ملیون مخالف دولتیها یا به اصطلاح قدیم دربار، پس مشروطهخواه یا شوراطلب ضد مستبدین است که بهتر بود به آنها لقب کنکاشیون و همایونیون داده میشد.»
ادعای ژنرال انگلیسی از اعطای مشروطه به ایرانیان!
سرپرسی سایکس، ژنرال، نویسنده و جغرافیدان انگلیسی که بارها به ایران سفر کرد و سرانجام در سال 1916 به فرماندهی پلیس جنوب ایران منصوب شد، نیز در اثر معروف خود با نام «تاریخ ایران» مشروطه ایران را مورد واکاوی قرار میدهد و نقش انگلستان را در این انقلاب بیان میکند.
سرپرسی سایکس فصل مربوط به انقلاب مشروطه را زیر عنوان اعطای مشروطه به ایران و با درج این عبارت از زبان عوام: «هیچکس نمیداند که چگونه مشروطه را به دست آوردیم، به نظر میآید که مشروطه خود به خود از زمین سبز شده است.» آورده است و در ادامه به نقش بریتانیای کبیر در انقلاب مشروطه میپردازد و مینویسد:
«شاید عده معدودی از ایرانیان مفهوم مشروطه را درک میکردند. هنگام مشروطیت یک نفر ایرانی یک افسر انگلیسی را ملامت کرده بود که: ما سه روز تمام بست نشستهایم و شما هنوز به ما مشروط ندادهاید.»
منبع: ایبنا