سرویس سیاست مشرق - موج جدید تخریب و فشار بر فضای انتخاباتی توسط لیدر اصلاحطلبان به راه افتاده است. خاتمی در پیامی به کنگره یک حزب اصلاحطلب گفته است که ترکیب هیئتهای اجرایی و نیز گزارشهایی که بعضی از مراکز دولتی اطلاعاتی درباره افراد میرسد؛ برای او نگرانیهایی ایجاد کرده است؛ لیدر اصلاحات خبر داده که حذفهای گسترده در پیش است و شروع آن در مراحل اولیه تعیین صلاحیت نامزدهای شوراها مشاهدهشده است[1].
یک روز پسازاین سخنان عجیب، وزارت کشور در پاسخ به این دروغگویی در اطلاعیهای اعلام میکند که بیش از 90 درصد داوطلبان تأیید صلاحیت شده و حتی آنهایی (9 درصد باقیمانده) که اعتراض دارند؛ میتوانند از طریق مجاری قانونی پیگیری کنند[2].
پیام زعیم اصلاحات بهگونهای بود که انگار از غیب اخباری به او رسیده و اصلاحطلبان باخبر شدهاند که در یک قلعوقمع بزرگ تعداد زیادی از داوطلبان رد صلاحیت شدهاند. انتشار این دست خبرها از جانب اصلاحطلبان یک پیام روشن دارد: کمیته ایکس (تخریب) توسط متخصصان جنگ روانی در ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان کار خودش را شروع کرده است.
البته خاتمی در این صحنه بهتنهایی وارد میدان نشده است، روز گذشته در یک اقدام مشترک چند اصلاحطلب استخواندار نیز سخنانی بر زبان آوردهاند که به نظر بهصورت هدفمند پالسهای قابلتوجهی را منتقل میکند.
اشرف بروجردی رئیس کتابخانه ملی ،پیام خاتمی را تکمیل کرده و در مصاحبه ای ادعا کرده است که اصل انتخابات در ایران باید بازنگری شود. بروجردی گفته است: در سالهای اخیر انتخابات ما قدری مورد تشکیک قرارگرفته بهواسطه این است که بعضی از این اصول و مقررات و سیاستها اعمال نمیشود و به نظر میرسد که انتخابات مفهوم واقعی خود را دارد آرامآرام از دست میدهد.[3]
ادعای این فعال اصلاحطلب بهصورت خیلی واضح قابل ترجمه است: اصلاحطلبان پس از کنارهگیری حسن خمینی از انتخابات در مرحله فقدان مهره رأی آور قرارگرفته و با پایین آمدن شانس دوقطبی سازی فضای انتخابات؛ اصل قانون را زیر سؤالی برند.
حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران از دیگر اصلاحطلبانی است که پازلهای کمیته ایکس را پر میکند، او روز گذشته در مصاحبهای روزنامه دولتی ایران اصل مشارکت در انتخابات را هدف قرار داده و در بخشی از آن ادعا میکند که اگر اصلاحطلبان نامزد قابلتوجهی در انتخابات نداشته باشند، قشر خاکستری به میدان نیامده و درصد مشارکت پایین میآید و عملاً انتخابات بیمفهوم میشود[4]
اصلاحطلبان عملیات تخریب روانی و اقدام علیه انتخابات را کلید زدهاند و با تقسیمکار در کمیته ایکس هر یکبخشی را بر عهدهدارند، در این مدل حمله به اصل انتخابات در سه بخش رد صلاحیتها، قوانین و تبصرههای انتخاباتی و نیز ناامید سازی از مشارکت بهصورت موازی با یکدیگر پیگیری میشود.
سال 88 ستاد جنگ روانی اصلاحطلبان تنها بخش تشکیک در شیوه و قوانین انتخاباتی را در دستور قرار داده و موازی با نهادهای قانونی انتخاباتی کمیته غیرقانونی و آمریکایی صیانت از آراء انتخاباتی را توسط موسوی لاری و محتشمی پور به راه انداختند. به نظر این بار خاتمی خود مستقیماً به صحنه آمده و برخی از اعضای مجمع روحانیون در این پروژه با او همراهی نداشته یا دستکم نقشهای پنهانی را برعهدهگرفتهاند.
در آن سال کمیته صیانت از آراء با شعار «مزاحم فعال برای حاکمیت» اعلام وجود کرده و 8 ماه جنگ خیابانی را بهنظام تحمیل کردند. کمیته صیانت از آراء پروژهای غیرقانونی و کارشکنانه بود که تندروترین گروههای سیاسی دور آن جمع شده و در بطن آن فضای رادیکالی طراحیشده بود. هدف این کمیته آن بود که تمام راهحلهای قانونی برای برگزاری یک انتخابات سالم را ببندد و یک فضای یاس آلود و بیاعتمادی مطلق بهنظام را به جامعه پمپاژ کند.
سال 88 دو روز پس از برگزاری انتخابات و در شرایطی که هنوز سیر قانونی رسیدگی به شکایات حتی به شورای نگهبان نیز نرسیده است، محتشمی پور روبروی خبرنگاران قرارگرفته و در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «شما دیدید که مردم به خیابان آمدند و اعتراض کردند، این اقدام مردم را تبریک میگویم! و همزمان نسبت به دو موضوع ابراز تأسف میکنم. شیرینی این حرکت بزرگ مردم تهران با حادثهآفرینی تعدادی از عوامل نفوذی که بهاحتمالزیاد از سوی جریان رقیب به تجمع فرستادهشده بودند به آتش و خون کشیده شد»[5]محتشمی پور در آن مصاحبه با رسانههای داخلی و خارجی حتی حمله تعدادی آشوبگر به مساجد و مغازههای مردم را به رقیب نسبت داده و سعی میکند با فریب افکار عمومی لشگر کشی خود به خیابان را توجیه و تفسیر کند!
کمیته ایکس خشنتر از کمیته صیانت از آراء
پیرمردهای هسته سخت اصلاحات و اعضای کمیته مشهور X در تمام سالهای پس از فتنه به مذموم بودن اعتراض خیابانی و اینکه هر اعتراضی در شرایط فعلی موجب تشدید مشکلات میشود، ندارد! حتی محافل دولتی و اصلاحطلب، چند وقتیست که با استشمام اثر برخی مشکلات خودساخته ازجمله گرانی و کرونا؛ با ایماواشاره مشغول تشویق مردم به آغاز خشونت و اعتراض خیابانی هستند. این مسئله نشانگر آن است که رفورمیست های غربگرا نهتنها از نتایج مقابله خیابانی درگذشته پشیمان نیستند، بلکه به دنبال طرحهایی میگردند که دوز خشونت را نیز بالاتر ببرد.
کمیته جنگ روانی در ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان روی این پروژه متمرکز است و دو آزمونوخطا در سالهای 96 و 98 را نیز روی نظریه خود پیاده کرده است. بیشک همکاری اصلاحطلبان با عناصر خرابکار در اغتشاشات چند سال گذشته بیبرنامه و همراهی با یک موج اعتراضی نبوده و آنها به دنبال تست زدن فضا برای اقدامات اصلی هستند. عملیاتی که قشر خاکستری را در شمال و جنوب شهر به یکدیگر وصل کند!
علیرضا علوی تبار، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی در یادداشتی با عنوان «رادیکالیسم و تندروی» بخشی از این پروژه را نمایش داده است.
علوی تبار مینویسد: "ازنظر «روش» مبارزه و فعالیت سیاسی، میتوان سه روش را از یکدیگر متمایز ساخت: «روش غیرقانونی و خشونتآمیز»، «روش قانونی و خشونت پرهیز» و «روش غیرقانونی اما خشونت پرهیز». روشهایی چون نافرمانی مدنی و اعتصاب در برخی از جوامع غیرقانونی هستند، اما خشونتآمیز نیستند. روش مبارزه انقلابی هم غیرقانونی و هم خشونتآمیز است. خط قرمز اصلاحطلبی خشونت (اقدام علیه افراد و اموال) است. اما اصلاحطلبان ممکن است از روشهای «قانونی» و «غیرقانونی اما خشونت پرهیز» بهره بگیرند.
او میافزاید: اما ازنظر هدف، برای افراد و جریانهایی که خواهان تغییر هستند، میتوان سه هدف برای تغییر در نظر گرفت: مدیران سیاسی (آنچه در قانون مدیریت خدمات کشوری ایران بهعنوان «مقام» شناخته میشود)، راهبردها و خطمشیهای عمومی کشور، ساختار نظام سیاسی کشور.
علوی تبار گفته است: تلاش برای تغییر هر یک از عناصر پیشگفته جریانهای مختلف را ذیل مخالفان و منتقدان وضع موجود قرار میدهد. اصلاحطلب میتواند ازنظر هدف خواهان تغییر در هر یک از آنها باشد. روشن است که هرچقدر از تغییر مدیران و مقامهای سیاسی بهسوی تغییر ساختارهای سیاسی حرکت کنیم، ژرفای اصلاح و تغییر افزایش مییابد. ازاینرو میتوان اصلاحطلبان را برحسب سطح و عمق تغییری که دنبال میکنند، دستهبندی کرد.
ترجمه ساده سخنان علوی تبار آن است که تمامی ادعاهای اصلاحطلبان در فعالیت و مبارزه قانونی لافزنی بیش نیست و آنها به دنبال سربازگیری از کف خیابان هستند، زیرا بدنه فعلی اصلاحات دیگر تابوتوان ادامه راه را ندارد. واقعیت آن است که در پروژهای که اصلاحطلبان آن را چیدهاند در حال حاضر همهچیز روی میز است الا اسلحه!
شکست دادن فیل وحشی در زمین باز
خبرسازی و بازی روانی پیام علنی خاتمی؛ مقدمه جنگی است که برخی از اصلاحطلبان برای آن پیشازاین زمینهسازی کردهاند. به تعبیر تاجزاده ادامه آبان 98 برای نظام خونینتر است.[6]
براین اساس پیش از آنکه وسعت تحرکات کمیته ایکس بیشتر شود، اذهان عمومی و دستگاه قضائی باید مستندات سخنان خاتمی را مورد ارزیابی قرار دهند.
لیدر فتنه گران سال 88 با کدام خبر و استدلال از رد صلاحیت بزرگ گفته است؟ و آیا این خبر بهمانند ماجرای تقلب بزرگ در دوازده سال قبل دروغی برای به چالش کشیدن ارکان نظام است؟ عبارتی است که میگویند فیل وحشی را نمیتوان در محیط بسته کنترل کرد؛ او را باید به زمین بازآورده و بعد رام کرد!
به نظر میرسد؛ بهتر است اصلاحطلبان رادیکال پیش از آنکه از اتاق مخفی پروژه کمیته ایکس رونمایی کنند؛ رودررو با اذهان عمومی جامعه قرار بگیرند، خشونتطلبان را مردم عاصی از هشت سال دولت مطلوب مجمع روحانیون مبارز، حزب کارگزاران، صدها حزب کاغذی و رانتی در روز انتخابات محاکمه خواهند کرد. تجربه به ما نشان داده عاقبت هواداران جنگ خیابانی با نظام روبرو شدن بااراده ملت است.
[1] https://www.khabaronline.ir/news/1505401
[2] https://etemadonline.com/content/477578/
[3] https://www.mashreghnews.ir/news/1204671
[4]http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7606/1/574611/0
[5]https://www.magiran.com/article/1882372
[6] https://www.mashreghnews.ir/news/1095931