سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
40 پرونده گرانفروشی در بازدید از 56 واحد! پس از نظارتی که نیست...
خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی
معاون بازرسی و نظارت سازمان صمت یکی از شهرستانهای جنوبی کشور به تازگی در خبری رسمی گفته است: بازرسان این سازمان در قالب سه تیم نظارتی از 56 واحد صنفی شهرستان بازدید کردند.
او میافزاید: بازرسیها به صورت خاص در چهار رسته نانواییها، خواروبارفروشیها، لوازم یدکیها و ابزارفروشیها انجام شد.
این مقام دولتی در ادامه تصریح میکند:
"طی این بازرسی ها 39 پرونده تخلف صنفی برای برخی واحدها تشکیل و به منظور طی روال قانونی به تعزیرات حکومتی ارسال شد. "
*نکته این خبر مهم که امالمصائب مشکلات اقتصادی ایران را نشان میدهد تشکیل 39 پرونده گرانفروشی پس از بازرسی از 56 واحد صنفی است!
یعنی در یک بازرسی ساده در یک شهرستان؛ قریب به 70 درصد از واحدهای نظارت شده مرتکب فعل حرام گرانفروشی بودهاند.
این شاهد مثال، به وضوح نشان میدهد که اگر کسی از مسئولان دولت عزم حل مشکلات اقتصادی را دارد؛ باید بداند که مشکل اصلی، نبود "نظارت بر قیمتها" و گرانیهایی است که از هیچ قاعده دلاری، تورمی، تحریمی و بازاری پیروی نمیکنند.
جالب است که اگر کسی از مسئولان امر متوجه این حقیقت بشود؛ به سادگی و در یک مدت کوتاه میتوان بسیاری از قیمتها را با "نظارت کارا" کاهش داد و آنها را به ابتدای نرخ رقابت بازار و کانالهای منطقی بازگردانی کرد.
البته بسیاری از اصناف کشور، افراد متقی و باانصافی هستند که راضی به رنج مردم نیستند اما این حقیقت نیز قابل انکار نیست که در نبود نظارت، برخی افراد دچار وسوسه میشوند.
پیش از این و در دوره ریاست آیتا... آملی لاریجانی بر قوه قضائیه نیز شاهد بودیم که با رصد این تحلیل درست، قوه قضائیه بعنوان مدعیالعموم وارد بحث نظارت بر قیمتها شد و ضمن توفیقات بزرگی مثل کنترل قیمت مرغ؛ مورد تقدیر مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت. [1]
این در حالی است که مقام معظم رهبری هم در سال گذشته طی بیاناتی تأکید کردند: "گرانیهای اخیر واقعاً توجیهی ندارد و مسئولان باید با هماهنگی و جدیت، این دشواریها را از زندگی مردم بردارند. "[2]
مجددا این تأکید بیان میشود که گرانی و مشکلی که از رحِم تورم و بازار و دلار و تحریم خارج نشده؛ با نگاه تنظیمگر به این مقولات هم مرتفع نمیشود و بلکه باید به سمت مبارزه مستقیم با آن حرکت کرد.
در این باره اصلیترین وظیفه بر عهده دولت و سپس بر عهده قوه قضائیه بعنوان مدعیالعموم است.
حجتالاسلام اژهای نیز پیش از این دستور صریح مبارزه با گرانی را صادر کرده است. [3] که البته این دستور مادام که بصورت جهادی اجرا نشود؛ راه به جایی نخواهد برد.
***
در پس این القائات تاریک چه چیزی نهفته است؟
تصویرسازی سیاه استادان چپ از جامعه ایرانی
فردی به نام رضا صمیم، بعنوان جامعهشناس با شماره سهشنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون "نسل جوان" مصاحبه کرده و گفته است: باید بپذیریم جوانِ امروز با جوان میانه دهه 1370 شمسی تفاوتهای بسیار دارد و این تفاوت ناشی از همان تفاوت میان نوع اثرگذاری نیروی مواجهات مخاطرهآمیز نسلی در دوره سوم است. بسیاری چون من و شما که از همان جوانان میانه دهه 1370 شمسی هستیم جوانان امروز را به شدت سیاستگریز، درگیر در امور روزمره و سطحی قلمداد میکنیم. ولی اینگونه نیست. آنها اتفاقا به شدت سیاسیاند و سیاسی بودنشان دقیقا به دلیل گریز هوشمندانهشان از عرصههای کنشگری مرسوم سیاسی است. در این معنا از من و شما بسیار رادیکالترند و البته مخاطرهآمیزتر.
او میافزاید:
"واقعیت را باید بپذیریم. آنقدر که این جوانان برای قواعد و هنجارهای مستقر مخاطره میآفرینند ما در میانه دهه 1370 برای قواعد و هنجارهای مستقر مخاطره نمیآفریدیم. حد رادیکال بودن کنشهای جوانان امروز را باید در همین حد مخاطرهبرانگیزیشان برای قواعد و هنجارهای مستقر جستوجو کرد. آنها همانقدر که برای نظم سیاسی مخاطره میآفرینند برای خانوادههایشان، معلمانشان، استادانشان و برای هر کسی که بخواهد بر آنها سلطهای طردکننده اِعمال کند، مخاطرهآفرینند. ما اینگونه نبودیم. شاید برای نظم سیاسی مخاطرهای بالقوه محسوب میشدیم ولی برای خانوادههایمان، معلمانمان و استادانمان؛ فرزندان، دانشآموزان و دانشجویانی سربراه به شمار میآمدیم. باید بدانیم امر رادیکال امری است که همه توپوسها (توپوس به معنی مکان وقوع یا فرایند است) را بدون استثنا به مخاطره دعوت کند! [4]
*سالیانی است که برخی استادان دانشگاه که دستی در جامعهشناسی و علوم سیاسی دارند بعنوان عصای اصلاحطلبان عمل کرده و دائما با ارائه یک تصویر سیاه و ناامید کننده از جامعه ایرانی؛ اصرار دارند که شرایط ناامید کننده است، اجتماعی ایرانی در حال انفجار است، ممکن است مردم دیگر اسلام را نخواهند و جوانهای نسل جدید هم علاقه و انقیادی به حکومت و کشور ندارند!
مفهومی که مشاهده میکنیم در اظهارات آقای صمیم هم دیده میشود بیآنکه درباره آن هیچ سند یا مدرک متقنی ارائه شود.
درباره تفاوتهای بین نسلی و تفاوتهای جوانان با نسلهای ماقبل خودشان باید دانست که اولا اگر تفاوتی هم باشد این تفاوت لزوما سیاسی نیست و اصرار اصلاحطلبان در این زمینه هم غیر عقلانی است و هم فاقد سند.
ثانیا تفاوتها هرگز به معنای پایمال شدن عقل در نزد جوانان نیست و بسا که ساحات جدیدی از عقلانیت در نسلهای جدید رؤیت شود.
فلذاست که با توجه به عقلانی بودن ساختارهای حکومت و جامعه در ایران اسلامی؛ نمیتوان این سخن را پذیرفت که نسلهای نوی ایرانی که پیاپی از یکدیگر پدید میآیند به نقطه تنافر با جامعه و یا رادیکالیسم خوگر باشند.
در اشاره به افاضات جامعهشناسان اصلاحطلب همچنین باید این نکته را هم در نظر داشت که آنها از گزینه "تربیت" غافلاند و نمیدانند در جامعهای که اکثریت آن طرفدار مذهب، طرفدار عقلانیت و طرفدار امنیت و آرامشاند؛ ادعای رادیکالیزه شدن نسل جوان؛ در حالت خوشبینانه یک ادعای بیهوده است. و در حالت بدبینانه هم شاهد یک القاگری هستیم که میخواهد زمین بازی را برای هسته سخت اصلاحات و طرح رجالش مبنی بر ایجاد "فتنه اقتصادی" هموار کند.
***
صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"
حجتالاسلام مهدی رستمنژاد، معاون آموزش حوزه های علمیه، روز سهشنبه گذشته در آئین آغاز سال تحصیلی 1401-1400 حوزه های علمیه که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه برگزار شد، طی سخنانی گفته است:
"-میزان- پذیرش حوزههای علمیه از سال 98 صعودی شده و ما از زیر 10 هزار نفر متقاضی سال 98 امروز به 16 هزار و 700 نفر متقاضی رسیده ایم که این ها به دلیل تصمیمات کلیدی است که در ستاد سیاستگذاری پذیرش حوزه های علمیه اتخاذ شده است. "
به گزارش رسا، او همچنین تصریح کرده است که سیر کیفی پذیرش –در حوزه- از 10 سال گذشته تاکنون متفاوت شده؛ به این معنی که در سال 91 معدل ورودی ما 15 ونیم بوده و امروز به بالای 17 ونیم رسیده است.[5]
*افزایش اشاره شده؛ شاهد مثالی است برای آنها که ادعا میکنند نسلهای جدید ایرانی ضد قاعده شدهاند و یا میگویند شاید مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند!
مثلا احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب به تازگی در اظهاراتی ادعا کرده بود که به دلیل تغییرات جامعه ممکن است مردم دیگر اسلام را نخواهند. [6]
افزایش میزان تقاضای جوانان کشور برای ورود به حوزههای علمیه نشان میدهد که عقلانیت، دینمحوری و علاقه به ساحت اسلامی انقلاب اسلامی؛ همچنان دیدگاه غالب جامعه است و موفقیتها و مثبتات نظام اسلامی در همه ابعاد، توانسته این نهاد تنومند را بیش از پیش تقویت کند.
شکوفایی علمی حوزه و ورود این نهاد اسلامی و شیعی به عرصه مسائل مبتلیبه روز جامعه به منظور ارائه راهکارهای ملموس و جهادی؛ مسیرهایی است که میتواند اقبال بلندتری را در مسیر حوزه علمیه قرار دهد و پرتو نورانی آنرا گستردهتر کند.
***
1_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40036
2_ https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=46766
3_ www.irna.ir/news/84409676/
4_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/173312
5_ rasanews.ir/002tCK
6_ mshrgh.ir/1267987