بی‌تفاوتی به سیاست‌گذاری‌های کلان تغذیه

در گفت‌و گوی اختصاصی زندگی آنلاین با دکتر کوروش جعفریان نقد شد

بی‌تفاوتی به سیاست‌گذاری‌های کلان تغذیه

گفتگو: رضا حسینمرد ی

 

تحریریه زندگی آنلاین : دکتر کوروش جعفریان متولد 1350 شهر ایلام است؛ وی که تمام مراحل تحصیلات ابتدایی و متوسطه تا دیپلم را در مدارس ایلام شاگر اول کلاس بود با وجود علاقه شدید به رشته پزشکی، ولی شرایط محیا نشد و دشواری‌های جنگ تحمیلی در شهر جنگ زده ایلام امکان قبولی در رشته طب را از وی سلب کرد؛

بدین ترتیب در مقطع لیسانس علوم تغذیه دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد و آن را در سال 1374 به پایان رساند؛ سپس وارد مقطع فوق لیسانس با گرایش علوم بهداشتی در تغذیه از دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. وی راهی انگلستان شد و مدرک دکترای تغذیه خود را از دانشگاه آبردین و مرکز تحقیقات «راوت» انگلستان اخذ کرد. پس از بازگشت به کشور هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران شد و اکنون 23 سال است که در این دانشگاه فعالیت دارد.

دکتر جعفریان از بدو ورود به این دانشگاه مسئولیت‌های اجرایی مختلفی داشته است. معاون دانشجویی و فرهنگی دانشکده پیراپزشکی این دانشگاه، قائم مقام رئیس دانشکده پیراپزشکی، معاونت اداری مالی دانشکده علوم تغذیه و اکنون بیش از سه است که مسئولیت کالج بین‌الملل دانشگاه علوم پزشکی تهران را عهده‌دار شده است. کالج بین‌الملل این دانشگاه با هدف بین‌المللی‌سازی بهینه دانشگاه طراحی شده و مخاطبان متعددی دارد. مخاطبان اصلی این کالج از یک طرف بالغ بر سه هزار و پانصد نفر از دانشجویان ایرانی است که در حال تحصیل‌اند و دروس زبان آنان در این کالج تدریس می‌شود؛ از سوی دیگر دانشجویان پذیرش شده از کشورهای مختلف دنیا جهت تقویت بنیه زبان فارسی و زبان انگلیسی در این کالج تحصیل می‌کنند که حدود چهارصد نفر دانشجوی فراگیر بین‌المللی دارد.

 برای استادان فعال در دانشگاه جهت تقویت زبان و کسب مهارت‌های بین المللی دوره‌هایی در این کالج نیز برگزار می‌شود؛ همچنین برای فراگیران آزاد نیز دوره‌های مختلف از زبان‌های روز دنیا وجود دارد و حتی زبان کردی و چینی نیز در آینده برگزار می‌شود.

دکتر جعفریان معتقد است برای اینکه دانشجو از نظر زبان و فرهنگ آماده‌سازی شود خیلی مهم است و نتایج خوبی در پیشرفت وی خواهد داشت. حدود پنج هزار نفر در طول سال تحصیلی فراگیر به این کالج مراجعه کرده و از خدمات آموزشی آن بهره‌مند می‌شوند. بعد از دانشکده پزشکی، کالج بین‌الملل دانشگاه علوم پزشکی تهران بیشترین حجم آموزش را عهده‌دار شده است.  او می‌گوید: طی این سال‌ها افتخار همراهی و آشنایی با بزرگان علوم پزشکی در دانشگاه تهران بویژه استاد «یلدا» داشته است.

 او با یادآوری خاطرات خود می‌گوید: من در دوران تحصیل در ایلام فقط و فقط به رشته پزشکی فکر می‌کرم، ولی شرایط دشوار جنگ تحمیلی، حملات مکرر و بمباران‌ها اجازه حضور دانش‌آموزان در مدرسه را نمی‌داد و حتی شاهد شهادت دانش‌آموزان و معلمان بودم.

همین سختی‌ها و پناه بردن به کوه و بیابان باعث می‌شد مدارس تعطیل شود و دانش‌آموزان امکانات تحصیلی خوبی نداشته باشند و از بیم حملات دشمن نتوانند درس بخوانند. من کتاب‌های درسی دبیرستان را خودم می‌خواندم چون معلم نداشتیم. همین مشکلات باعث شد در کنکور رتبه‌ای حدود هزار کسب کنم و نتوانستم پزشکی قبول شوم!

ولی به لطف خدا و با تاکید مادرم رشته تغذیه را ادامه تحصیل دادم. وقتی وارد رشته تغذیه شدم تازه متوجه فراگیر بودن این رشته شدم چون در دل خود همه ابعاد پزشکی و سلامت انسان را دارد. من الان به این باور رسیدم که این رشته بی‌نظیر است و کمتر رشته‌ای وجود دارد که بتوان نتایج آن را در زندگی و سلامت انسان دید. فکر می‌کنم به لطف خدا در ایام کرونا حتی یک نفر دانش‌آموخته تغذیه را از دست ندادیم که همین یک پیام مهم دارد. شاید یکی از دلایل آن رعایت اصول تغذیه‌ای باشد.

 بیشتربخوانید:

ترفندهایی برای لاغری سریع وبالا بردن سوخت و ساز بدن

 

چقدر تغذیه در سلامت نقش دارد؟

تغذیه خوب باعث ایجاد فکر خوب و رفتار خوب است. تغذیه حتی با بروز برخی ناهنجاری‌ها و مسائل اجتماعی ارتباط دارد. به اعتقاد من نا موفق بودن در درمان و ترک اعتیاد می‌تواند حتی به نوع و نحوه تغذیه ارتباط داشته باشد. در مغز گیرنده (رسپتور) لذت در خوردن و لذت در اعتیاد یکی است و ترشح دوپامین باعث لذت و سرخوشی و گرایش به برخی غذا‌ها و حتی مواد مخدر می‌شود، چون دقیقاً هنگام این لذت بردن دوپامین ترشح می‌شود و همین روند تکرار خواهد شد.

بحث و نقش تغذیه در سلامت قلب و عروق، دیابت، فشار خون و بسیاری از بیماری‌ها اثبات شده است. به همین خاطر باید به تغذیه به عنوان پایه‌ای از پایه‌های سلامت توجه شود، ولی متاسفانه این‌طور نبوده که به دانش‌آموختگان این رشته و اهمیت آن توجه شود. اکنون حدود ده تا دوازده هزار نفر فارغ‌التحصیل تغذیه در کشور داریم و قسمت عمده‌ای از این عزیزان به دنبال تأسیس مطب و ویزیت مراجعان هستند؛ با این مدل خیلی نمی‌توان به سلامت مردم و جامعه کمک کرد و آن را ارتقاء داد. کوتاه شدن راه میانبر برای تغذیه و کاهش وزن (درمان‌های چاقی و لاغری) می‌تواند مسیر فرهنگ تغذیه را تغییر دهد، در صورتی که باید اصول تغذیه به صورت دستور‌العمل‌های آموزشی از طریق سیاست‌گذاری‌های کلان و حتی در مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار گیرد و در جامعه گسترش پیدا کند. متاسفانه این‌طور نبوده که نتایج آن مشهود باشد. ضعف اصلی تغذیه در کشور این است که متاسفانه تغذیه تا کنون نتوانسته در زیر ساخت‌های جاری کشور جای خود را پیدا کند.

 باید آنچه خوب است از طریق سیاست‌گذاری کلان و در جامعه بیشتر در دسترس مردم قرار گیرد. باید سیاست‌گذار و مجری قوانین بگونه‌ای عمل کند که آنچه برای مردم مفید است ارزان‌تر باشد یا بیشتر در دسترس و معرض مصرف مردم قرار گیرد.

یک نمونه ساده آن اینکه فرض کنید بلوار کشاورز تهران سنگ فرش بود و امکان تردد خودرو وجود نداشت؛ برای رسیدن به دانشگاه باید پیاده مسیری طی می‌شد. خوردن هم همین‌طور است؛ اگر در یک مسیر امکان خوردن فست‌فود و غذاهای آماده وجود نداشته باشد و به جای آن آبمیوه‌فروشی و یا مغازه‌های عرضه میوه تازه باشد، شما به جای خوردن فست‌فود، مجبور هستید از این میوه (سالاد میوه) و آبمیوه‌های تازه بخورید و لذت ببرید.

 باید بدن را به آنچه مفید است به گونه‌ای عادت داد که لذت حداکثر نیز ببرد. با عادت دادن فرد و در دسترس قرار دادن خوراکی‌های مفید، حتی می‌توان کاری کرد که انسان از خوردن سالاد لذت بیشتری نسبت به نوشیدن نوشابه قندی ببرد. ما متاسفانه هنوز نتوانستیم در کشور این رویکرد را غالب کنیم. متاسفانه برای اجناس مضر (روغن و شکر ...) سوبسید گذاشته شد (نوشابه‌های قندی)، ولی برای آنچه مفید است قیمت افزایش یافت (لبنیات). شهر پر از فست‌فود فروشی است!

 

ولی کجا را سراغ دارید که سالاد میوه تازه بفروشد؟

حتی می‌توان با طراحی و نصب «اپ» روی گوشی تلفن همراه به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که با ثبت میزان پیاده‌روی افراد در خیابان حتی به آنان آب‌میوه طبیعی و غذای سالم به طور رایگان داد. با این کار هم تحرک کردیم، هم آبمیوه طبیعی خوردیم و هم از آلودگی هوا به واسطه استفاده نکردن از خودرو، پیشگیری کردیم.

سیاست‌های تشویقی و تنبیهی در بحث تغذیه خیلی مهم است.

 بیشتربخوانید:

لاغری آسان با رژیم لاغری وایکینگی

نان ناسالم، یکی از عوامل تهدید سلامت

به اعتقاد من نان یکی از علل مهم در بروز برخی بیماری‌ها در کشور است و ام‌الامراض است. نان در ایران اصلاً کیفیت لازم را ندارد. ما باید به طرف نان صنعتی یا با راه‌اندازی هولدینگ‌های نان سنتی به سمت تولید نان سالم پیش برویم. این مدیریت نان جز فاجعه چیزی ندارد. با مصرف نان در طول روز حدود هشت گرم نمک مصرف می‌کنیم. در صورتی که نیاز بدن کمتر از پنج گرم است که با احتساب نمک افزوده به غذا و سر سفره، متاسفانه روزانه مقدار زیادی نمک وارد بدن می‌شود که کلی بیماری به همراه خواهد داشت. این یکی از خطرات نان است. بهداشت نان سنتی از نظر برخی آلودگی‌ها مثل جوش شیرین، جوهر قند و ... و نپختن یا سوختگی نان نیز تهدید سلامت است. در نان صنعتی چیزی به نام نان سوخته یا خمیر وجود ندارد، چون در صورت اشکال در پخت، اجازه ورود به بازار نخواهد داشت. مردم را باید به سمت نان صنعتی با قیمت مناسب هدایت کرد تا بدین ترتیب فرهنگ‌سازی انجام شود. اگر این کار را به طور پایلوت و نمونه در یکی دو کارخانه نان صنعتی انجام دهیم و نان سالم و صنعتی را با قیمت پایین به دست مردم برسانیم، بی‌شک ترویج خواهد شد. سیاست سوبسید دادن به نان لواش باعث می‌شود که کارگر با درآمد کم مجبور شود به جای نان سالم و صنعتی که گران است به سمت خرید نان ارزان برود. باید سوبسید را به نان سالم داد. تغذیه باید این موضوعات را اصلاح کند.

سیاست‌گذار در حوزه تغذیه باید کاری کند که اگر بچه من حتی پول نداشت، ولی بتواند شیر بخورد و تغذیه سالمی داشته باشد؛ به خصوص در مدارس. سیاست تمام دنیا به این سمت است که قیمت خرید یک بطری آب با یک بطری شیر تقریباً یکسان باشد؛ برای اینکه با پولی که دارید به جای آب، بتوانید شیر که مفیدتر است، تهیه کنید. اصل تغذیه پیشگیری است.

من معتقدم تا جایی که می‌توان باید کاری کرد که اجازه ندهیم کار به درمان برسد.

به اعتقاد من سیاست‌گذار در حوزه غذا و تغذیه برنامه خوبی ندارد؛ باید گفت که اصلاً سیاست‌گذار برنامه‌ای ندارد که بخواهیم بگوییم خوب یا بد است!

طی چند دهه اخیر چند برنامه در کشور انجام شده است. یکی افزودن ید به نمک طعام برای کنترل بیماری گواتر است؛ افزودن اسید فولیک و آهن به آرد هم برنامه دیگر است، ولی خیلی نتوانستیم موفق باشیم و نهادینه یا فراگیر شود. طرح دیگر تجویز قطره ویتامین AD به نوزادان بوده است. خروجی‌ها ضعیف است.

متاسفانه ما نتوانستیم اثرگذاری لازم در جامعه داشته باشیم. تغذیه باید در راستای توسعه پایدار کشور سیاست‌گذاری شود که با برنامه‌ریزی‌های کلان و به خصوص در مجلس و اجرای دقیق آن شاید بتوانیم شاهد موفقیت باشیم. اگر فرزندان سالم و قوی‌تری داشته باشیم، آینده کشور را تضمین کرده‌‌‌‌‌ایم و ورودی‌ها به بیمارستان و اتاق عمل کمتر خواهد شد؛ مرگ‌های زودرس کم خواهد شد. هنوز در کشور افرادی داریم که در پنجاه سالگی به دلیل بیماری مثلاً سکته قلبی فوت می‌کنند. مملکت برای این فرد بسیار هزینه کرده، این در صورتی است که در زمان شکوفایی و بهره‌برداری این رخداد ناگوار برای وی پیش آمده است.

سیاست‌گذار باید بداند که با داشتن یک الگوی غذایی سالم و اجرای آن می‌توان نتایج خوبی گرفت. باید دید کدام اداره و سازمان در کشور یک الگوی غذایی سالم دارد و اجرا می‌کند؟ متاسفانه نداریم! حتی در مدارس هم الگوی تغذیه‌ای سالم برای دانش‌آموزان نداریم. ما استاندارد فردی برای دانش‌آموزان نداریم. نباید زنگ ورزش به کلاس جبرانی تبدیل شود.

بیشتربخوانید:

بهترین رژیم غذایی برای مبارزه با کم خونی

دانش‌آموز ساعت شش صبح بیدار می‌شود و او را مجبور می‌کنید که صبحانه بخورد... هیچ بچه‌ای نمی‌تواند! بچه در مدرسه که گرسنه می‌شود مجبور به خوردن هله‌هوله خواهد شد! چرا زنگ صبحانه نداریم؟ همه با هم صبحانه بخورند تا فرهنگ‌سازی شود یا اینکه ساعت مدرسه را دیرتر شروع کنیم. برخی کشورهای اروپایی و غرب، ساعت مدرسه را دیر ترشروع می‌کنند، مثلاً کلاس از ساعت نه صبح شروع می‌شود. استراحت ناکافی دانش‌آموز، صبحانه نخوردن و در پی آن مصرف هله‌هوله موجب بسیاری از پیامدهای ناسالم برای دانش‌آموزان خواهد شد. طرح شیر مدارس خیلی مهم بود، ولی ناکام ماند.

 گاهی اهمیت این موضوع را سیاست‌گذار نمی‌داند، یا گاهی نمی‌خواهد! تولید شیر در کشور ارزان نیست، چون نهاده‌های دامی ارزان نیست. سیاست‌گذاری و آمایش سرزمینی کشاورزی در ایران ضعیف بوده است. گاهی دیدیم که سیب‌زمینی و پیاز در کشور کمبود می‌شود و گاهی آنقدر فراوان می‌شود که حجم زیاد آن از بین می‌رود یا به حداقل قیمت فروخته می‌شود. با مدیریت هوشمند کشت و کار در حوزه کشاورزی کشور می‌توان به گونه‌ای هوشمند عمل کرد که بداند نیاز کشور به سیب‌زمینی به عنوان مثال چقدر است، چه میزان باید صادر شود و ... . اینکه چه مقدار تولید می‌شود یا چه میزان نیاز به واردات در چه فصلی وجود دارد، باید سیاستگذاری هوشمندانه شود. وقتی این نقشه و دستورالعمل با رصد و نیاز سنجی قبلی وجود ندارد، امروز گوجه‌فرنگی و هویج نیست، فردا سیب‌زمینی و پیاز کمبود می‌شود و ...! بازار این گونه تنظیم می‌شود که یا واردات داریم و یا تولید می‌شود. اینکه موز نداریم و گاهی کمبود می‌شود، معنی ندارد! این وظیفه مدیریت است. در برخی فصول به اندازه کافی و با کیفیت میوه نداریم، مثلاً فروردین یکی از آن ماه‌ها است که برخی کمبودهای میوه ظاهر می‌شود. باید تعادل واردات و صادرات تأمین شود. حتی مواد غذایی هم باید در برخی مواقع وارد شود؛ چه اشکالی دارد؟ همانند لوازم خودرو در مواقع ضروری میوه برای سلامت مردم وارد شود. اگر سوبسیدی که برای داروی بیماران کشور ارائه می‌شود، در مسیر واردات میوه در زمان ضروری قرار گیرد، بسیاری از این هزینه‌های درمان و بیماری مردم کاهش خواهد یافت و مردم کمتر مریض می‌شوند.

مثال دیگر: اگر در کشور من آب محدود است و کاشت هندوانه مقرون به صرفه نیست، چه لزومی بر تاکید کاشت آن وجود دارد؛ صدها بشکه آب برای کشت هندوانه مصرف می‌شود تا یک هندوانه به قیمت بیست هزار تومان تولید شود و حدود سی هزار تومان صادر شود! چه لزومی دارد که برای این مقدار ناچیز صادرات، کلی آب صرف کرد؟ بلکه می‌توان هندوانه را در برخی مقاطع وارد کرد. باید سازمان‌های مختلف یک بازنگری دقیق‌تر و جدیدی برای امنیت غذایی مردم داشته باشند و به طور جامع و جدید برنامه‌ریزی کنند. باید به امکان تأمین غذای سالم و کافی با در نظر گرفتن توان خرید ضعیف‌ترین فرد در جامعه توجه ویژه شود.

 

تاکید بر تمرکز ریاست‌جمهور بر پیشگیری

ریاست شورای عالی غذا و تغذیه کشور با شخص رئیس جمهور است، ولی متاسفانه همیشه رئیس جمهور فقط یک جلسه در این شورا حضور دارد! اگر رئیس جمهور بخواهد برای مردم کشور دلسوزانه کاری بکند، باید شخصاً در این شورا حضور پیدا کند. همه وزرا در آن هستند و خیلی مهم است. رئیس جمهور باید روی بحث پیشگیری بیشتر از گذشته تمرکز کند. اگر رئیس جمهور در امر غذا و تغذیه سرمایه‌گذاری بیشتری کند، نسل آینده سود فراوانی خواهد برد. به عنوان مثال آمریکا در پروژه کاهش کلسترول، توانسته با برنامه‌ریزی یک درصد کلسترول مردم خود را کاهش دهد. این کار دشواری نیست. شما با خوردن روزانه یک حبه سیر می‌توانید به این هدف برسید (کاهش یک‌درصدی کلسترول). اگر نصف قاشق بذر کتان در روز بخوریم، مدتی بعد کلسترول چهار تا پنج درصد کاهش پیدا می‌کند. همین دو تا کار ساده چه کمکی می‌کند. اگر حدود نیم ساعت به ورزش و تحرک روزانه خود اضافه کنیم، حدود پنج درصد کلسترول پایین می‌آید. شاید چیز ساده‌ای به نظر برسد، ولی با همین یک درصد کاهش کلسترول ثابت شده که بالغ بر ده میلیارد دلار در آمریکا صرفه‌جویی شده است (معادل بودجه یک کشور آفریقایی)؛ فقط با همین یک درصد کاهش!

بیشتربخوانید:

سالم غذا خوردن و غذای سالم خوردن، اصول کلیدی تغذیه ( قسمت اول )

اگر بتوانیم چاقی را در کشور ده درصد کم کنیم، ببینید چه اتفاق سودمندی رخ می‌دهد. با روند چاقی که در کشور مشاهده می‌شود، همه ما در حال خوردن بیش از اندازه هستیم.

 سه قاشق کمتر غذا خوردن کمک می‌کند به اینکه در آینده حتی یک گرسنه در کشور نباشد؛ اگر ده هزار قدم در روز راه برویم کمک می‌کنیم تا به امراض قلبی، فشار خون، دیابت و ... مبتلا نشویم. باید این روحیه و فضا ایجاد شود تا سود سلامتی و اقتصادی عاید شود.

اقتصاد به گونه‌ای شده که مردم به سمت اجناس و غذا‌های ارزان می‌روند. وقتی صف نانوایی‌ها را نگاه کنید به این موضوع پی می‌برید. مردم توان خرید گوشت و ... را ندارند. باید اجناسی که سالم هستند، مثل میوه و سبزی، غلات کامل و ... را سوبسیدی کنیم؛ این سیاست دو سر سود خواهد بود. اگر آرد مرغوبی که به کارخانه می‌دهید، برای تولید نان صنعتی، نصف قیمت شود و قیمت آرد عرضه شده به نانوایی‌های سنتی دو برابر شود، مردم به سمت نان ارزان و مرغوب صنعتی خواهند رفت. الان فکر می‌کنم آرد نان صنعتی، چهار برابر گران‌تر از آرد نانوایی‌های سنتی است. باید با یکی دو کارخانه و برند آغاز و آزمون کنند.

 

کرونا و چند توصیه تغذیه‌ای

این بیماری یک مشکل جهانی است. طی این مدت، تغذیه و دانش‌آموختگان آن کمک فراوانی به بیماران و کنترل بیماری کردند. در اوایل شیوع، دانش و اطلاعات کم بود، توصیه‌های تغذیه‌ای اغلب شبیه‌سازی توصیه‌های غذایی برای بیماری‌های ویروسی مانند آنفلوانزا بود. مهم‌ترین فاکتور، تاکید بر مصرف مواد غذایی تقویت‌کننده سیستم ایمنی بود و خوشبختانه بر اساس نتایج مطالعات اخیر مشخص شد هر کسی که سیستم ایمنی قوی‌تری داشته است، شانس بهبودی بیشتر و عوارض کمتر از این بیماری داشته است. تغذیه و الگوی غذایی پس از پرفشاری خون اصلی‌ترین عامل در شدت علائم و مرگ و میر ناشی از کرونا است. من همیشه به تنوع و تعادل غذایی تاکید داشتم. به مصرف ویتامین D هم تاکید کردم، چون براساس مطالعه پورا در کشور مشخص شد که شصت تا هفتاد درصد مردم ایران کمبود ویتامین D دارند. به همین خاطر تاکید می‌کنم که وزارت بهداشت باید نظارت جدی داشته باشد که ویتامین D حتماً به یک ماده غذایی در کشور اضافه شود تا مردم از آن سود ببرند. هرچه الان به شیر و روغن اضافه می‌شود، توسط کارخانه‌ها اختیاری بوده و اجباری نیست. باید اجباری با دوز مشخص و بر اساس استاندارد مؤثر به همه صنایع مجاز توصیه و ابلاغ شود. در کشورهای اروپایی، غنی‌سازی شیر و لبنیات با ویتامین D، الزامی و اجباری است.

اولویت با غنی‌سازی است، ولی در صورت دسترسی نداشتن، باید مکمل ویتامین D حداقل ماهانه یک قرص پنجاه هزار واحدی مصرف کند (با نظر پزشک).

چاقی خصوصاً چاقی شکمی یکی از علل اصلی مرگ ناشی از کرونا است که باید مورد توجه قرار گیرد. مصرف ویتامین B12 نیز توصیه می‌شود. به خصوص به افرادی که بالای پنجاه سال سن دارند و یا کسانی که گیاه‌خوار هستند توصیه می‌شود، چون احتمال کمبود این ویتامین در آنان زیاد است.

بیشتربخوانید:

دانستنی های مهم درباره ویتامین B6

 

 

کم‌خونی سیستم ایمنی را تضعیف می‌کند، به خصوص در خانم‌هایی که کم‌خونی فقر آهن دارند و باید با غذا و دارو کنترل کنند.

در مورد ویتامین C نیز به نظر می‌رسد مردم مصرف می‌کنند، ولی حس می‌کنم کافی نیست، چون سبزی و میوه در کشور به اندازه نیاز مصرف نمی‌شود. الگوی پخت و پز ایرانی نیز خام‌خواری ندارد و به شکل پخت و پز است که ویتامین C را از بین می‌برد و نابود می‌کند. توصیه‌ام به مصرف میوه و سبزی تازه است.

ماده مهم دیگر، «روی» است. هر کسی که به اندازه کافی پروتئین مصرف می‌کند، ریز مغذی روی هم مصرف کرده است، چون روی در پروتئین به خصوص پروتئین حیوانی و گوشت به وفور یافت می‌شود. مطالعات نشان داده در ایران کمبود پروتئین نداریم، چون جایگزین‌های خوبی به عنوان مثال حبوبات و تخم‌مرغ داریم.

ماده مهم دیگر که در تقویت سیستم ایمنی نقش دارد، سلنیوم است. در مطالعه‌ای که ما انجام دادیم مشخص شد که آب و خاک، برنج شمال، گندم شیراز و خرمای جنوب کشورمان از این عنصر فقیر هستند. احساس من این است که وضعیت مصرف این ماده در کشور خیلی خوب نیست، ولی در حد مرز قرار دارد که باید در این زمینه مطالعه کرد و آن را تأمین نمود. آب و خاک ایران از نظر سلنیم فقیر است. پس بی‌شک محصولات تولیدی ما نیز کمبود دارد.

ویتامین A و ویتامین E نیز مهم هستند؛ ولی در مورد ویتامین‌های خانواده گروه B نیز کمبود داریم. علت مهم کمبود ویتامین‌های خانواده B این است. متاسفانه نان مصرفی سبوس‌دار نیست و لبنیات به اندازه کافی نمی‌خوریم. پروتئین‌های حیوانی منبع خوبی برای تأمین ویتامین‌های گروه B است که به دلیل گرانی، مردم کم مصرف می‌کنند. اگر کسی جایگزین‌های گوشت را بخورد نیز خوب است. در غیر این صورت باید مکمل مصرف کرد. توصیه من تأمین این ریز مغذی‌ها و عناصر از مواد غذایی طبیعی و تازه است.

اگر کسی مایعات به میزان مناسب بخورد و اجازه افزایش وزن ندهد، می‌توان گفت پیشگیری خوبی از کرونا خواهد کرد.

در فاز درمان، رفع کمبود ویتامین D بسیار مهم است. رفع کمبود ویتامین C هم بسیار مهم است و از طریق کاهش التهاب با دوزهای لازم می‌توان موجب کاهش التهاب در فاز التهابی شد؛ به خصوص در افراد بستری در بیمارستان مهم است. سلنیوم و روی مهم است. اگر بیمار امکان غذا خوردن ندارد، بهتر است که از راه لوله مخصوص غذا را وارد معده بیمار در اصطلاح گاواژ کنند. در کرونا، ضعف غذایی و تغذیه‌ای تحمل بیماری را دشوار کرده و بیمار مغلوب می‌شود.

مصرف غذا‌های پروبیوتیک مثل ماست، پنیر، دوغ پروبیوتیک و دوغ کفیر توصیه می‌شود. نکته مهم دیگر بعد از بهبودی بیماری کرونا این است که بعد از یک مدت طولانی کم‌غذایی و بی‌اشتهایی دچار کاهش وزن شده و بعد از بهبودی یکباره با افزایش اشتها مواجه می‌شود، چون می‌خواهد وزن بگیرد. اگر این رفتار درست هدایت نشود، به چاقی و افزایش چربی شکمی منجر خواهد شد. توصیه این است که از همکاران تغذیه مشاوره بگیرند و تحرک کافی در کنار تغذیه مناسب داشته باشند که آنچه باز می‌گردد، چربی نباشد، بلکه عضله از دست رفته باشد.

 بیشتربخوانید:

نا امنی غذا ؛ ابر چالش تغذیه ( قسمت اول )

موضوع تغذیه ورزشکاران یکی از علاقه‌های شما است. در این خصوص چه توصیه‌ای دارید؟

من همیشه در این عرصه سعی کردم به دلیل علاقه‌ام کمک کنم. واقعیت این است که تغذیه ورزشکاران از مدار طبیعی خارج شده و متاسفانه با عرضه پودر و دارو‌های مختلف بازار شیادی ایجاد شده است.

نابسامانی به حدی است که من بسیار نگرانم. بررسی کنید ببینید در میان باشگاه‌های ورزشی سطح کشور چند باشگاه مشاور تغذیه دارند؟ نگرانی من این است که افراد غیر متخصص و ناکاربلد به جوانان و نوجوانان توصیه می‌کنند!

به اعتقاد من باید یک تعداد مشخص از باشگاه‌ها، متخصص یا کارشناس تغذیه‌ای اختصاصی داشته باشند. مربی بدن‌سازی امروزه نقش مشاور تغذیه را ایفا می‌کند. بارها مشاهده شده برای ورزشکاری که قصد افزایش وزن دارد، متاسفانه پودر «وی» توصیه کرده‌اند! این پودر اشتها را کم می‌کند، پس چطور می‌تواند وزن فرد را اضافه کند؟! رژیم‌ها برای همه یکسان است و این به ورزشکار آسیب می‌زند. باید قبل از دادن هر رژیمی به ورزشکاران، تمامی آزمایش‌های آنان مورد بررسی قرار گیرد؛ کبد و کلیه آنان نیز باید توانایی داشته باشد. هیچ جای دنیا این‌طور نیست که هر کسی به ورزشکار مشاوره بدهد و هر چیزی تجویز کند. کسی که در باشگاه است، آیا صلاحیت دادن مشاوره و رژیم دارد؟ نظام پزشکی بر صلاحیت کارشناس و متخصص تغذیه نظارت دارد، ولی بر مربی و باشگاه چه نظارتی وجود دارد؟ شاید حتی مربی تجربی باشد و دوره هم ندیده باشد! متاسفانه هنوز نابسامانی وجود دارد و نظارت نیست! در واقع باشگاه‌ها و فارغ التحصیلان تربیت بدنی بهتر است در قالب یک تیم در تخصص‌های مختلف با هدف استعداد‌یابی، ورزشکاران را هدایت و راهنمایی کنند تا در رشته مناسب ورزشی مشغول شوند. یک سامانه غربالگری را می‌توان راه‌اندازی کرد و استعدادیابی نمود. حتی در مدارس هم باید همین اصل باشد. اما متاسفانه سود مکمل‌فروشی در یک باشگاه از درآمد حق عضویت ماهانه باشگاه خیلی بیشتر است! تجارت پشت ورزش است. هیچ جای دنیا این مقدار مکمل بدن‌سازی مصرف یا عرضه نمی‌شود. هر چیز باید نظم و تناسب داشته باشد.  من خودم پنج سال انگلستان زندگی کردم در خارج از کشور، مکمل اجازه عرضه در باشگاه ندارد. کوریکولوم رشته تغذیه ورزشی را من تا حدودی تدوین و نگارش کردم و امسال اولین پذیرش دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی تهران را داشتیم. این تحول خوبی است. پیش‌بینی شده که حدود هشتصد تا هزار نفر کارشناس تغذیه ورزشی در کشور نیاز داریم. این افراد باید لیسانس تغذیه را داشته باشند تا در مقطع کارشناسی ارشد رشته تغذیه ورزشی پذیرش شوند. صلاحیت تربیت دانش‌آموختگان این رشته، اکنون به عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نهاده شده است.

 

در پایان گفتگو، آرزوی شما چیست؟

من سال‌ها مسئول تغذیه فدراسیون فوتبال بودم و در لیگ برتر و مشاوره‌های اول فصل و آخر فصل حضور داشتم و همه را تحلیل می‌کردم و مشاوره می‌دادم. به این نتیجه رسیدم که باید تغذیه ورزشی در باشگاه‌ها و آکادمی‌های ورزشی متمرکز شود. باید تغذیه صرفاً علمی و آکادمیک جا بیفتد. آرزوی من این است که تک‌تک مردم، دانش تغذیه و اصول آن را یاد بگیرند و سینه به سینه انتقال دهند. تغذیه باید بر اساس شواهد و مستندات باشد. بر اساس مطالعه‌ای که سال‌ها پیش انجام دادیم (مطالعه سیلبرت)، مشخص شد که در میان تمام سایت‌های فعال در زمینه اطلاع‌رسانی تغذیه، حتی یک مرجع علمی صحیح تغذیه‌ای در ایران وجود ندارد. حتی سایت یک متخصص تغذیه هم شاید مبتنی بر شواهد نباشد یا فقط در جهت جذب بیماران باشد. آرزوی من این است که پایه‌های تغذیه‌ای و آموزشی در این زمینه محکم گذاشته شود.

 بیشتربخوانید:

تغذیه سالم ؛ پیش شرط سلامت همگانی ( قسمت اول )

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان