به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، گئورگی آساتریان روزنامه نگار و کارشناس مسائل خاورمیانه در مسکو در یادداشتی، تحولات اخیر افغانستان و تاثیر آن بر آینده این کشور را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
در این یادداشت آمده است: حوادث روزهای اخیر افغانستان را می توان بحران سیاسی و بحران مشروعیت دولت وحدت ملی عنوان کرد. در این کشور اختلافات جدی و بسیار حساس قومی در حال شکل گیری است که دارای ریشه های عمیق و زخمهای پیشین میباشد.
از سال 2014 به این طرف موازنه قومی و سیاسی در کابل به سختی و با تلاشهای حامیان خارجی و قبل از همه آمریکا حفظ شده بود. اما ورود «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی به کابل از سوی نیروهای سیاسی تاجیک که عمدتاً از شمال افغانستان نمایندگی میکنند، به عنوان یک تهدید واضح پذیرفته شد.
مصالحه با رهبر حزب اسلامی با حمایت «اشرف غنی» رئیس جمهور و نزدیک ترین متحد وی «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی صورت گرفت که واشنگتن نیز در عمیق ترین سطح سیاسی و کارشناسی از این اقدام پشتیبانی به عمل آورد.
البته تلاش مصالحه با نیروی سیاسی با نفوذ که دارای منابع نظامی و انسانی است، یک راه حل منطقی بوده و رویدادی مهم در جهت راهاندازی روند آشتی ملی به شمار میرود.
این واقعیت را تا حدود زیادی یک نوع سردرگمی رهبران طالبان نیز نشان میدهد که بارها ضمن مصاحبه با اینجانب از اظهار نظر خود نسبت به حکمتیار خودداری کردند.
مصالحه با حزب اسلامی می تواند بسیاری از گروه های رادیکال منشعب شده از طالبان را به امضای توافق نامه های مشابه با کابل متقاعد کند. ولی با این حال از مصالحه با حکمتیار به طور عمده سیاستمداران پشتون حمایت کردند.
شخصیتهای احزاب و گروه های بانفوذ تاجیک، ازبک و هزاره با امضای پیمان صلح با حکمتیار موافقت نکرده و وی را به دلیل افراطی بودنش یک تروریست دانستند و فقط مداخلات و فشارهای ضمنی واشنگتن بود که آنها توافق با رهبر حزب اسلامی را پذیرفتند.
در این رابطه سیاستمداران تاجیک را میتوان درک کرد چرا که آنها از شبه نظامیان حزب اسلامی رنج زیادی دیده اند. حزب جمعیت اسلامی افغانستان که در گذشته از سوی شخصیت برجسته ای مانند «احمد شاه مسعود» رهبری می شد، به طور مستقیم با حزب حکمتیار درگیر بود.
در میان نمایندگان نیروهای سیاسی تاجیک بسیاری از مبارزان و سیاستمدارانی وجود دارند که در جنگ با این حزب نزدیکان خود را از دست داده و سوگند خورده اند که انتقام خون آنها را خواهند گرفت.
از سوی دیگر مصالحه با حکمتیار نیاز افغانستان است چون آغاز یک فرایند آشتی ملی خواهد بود. خلاصه اینکه در افغانستان مرحله جدیدی از اختلافات و درگیری های داخلی شروع شده که در آن طالبان حضور ندارد. شکاف دولت وحدت ملی بسیار علنی شده و گرفتار بحران مشروعیت میباشد.
در کابل تظاهرات گسترده ادامه دارد و شرکت کنندگان خواستار استعفای «اشرف غنی» رئیس جمهور پشتون و «عبدالله عبدالله» رئیس اجرایی تاجیک شده اند. نیروهای سیاسی تاجیک که «عطا محمد نور» والی قدرتمند بلخ از برجستهترین نماینده آنها می باشد از مواضع ضد دولت پیروی می کنند.
بحران مشروعیت دولت کابل نیاز به دخالت خارجی دارد و آمریکا باید از دو راه حل یکی را بپذیرد: یکی اینکه از دولت وحدت ملی حمایت و همه چیز را همان گونه که هست حفظ کند و دیگری اینکه اقدام به آغاز روند اصلاح در این دولت نماید.
با این وجود، معلوم است که برای حفظ توازن قومی و حمایت از مذاکرات صلح بین تمام طرف های درگیر در افغانستان نیاز به گام های دقیق و حساب شده است.
/