بازنگری در قوانین مهریه نیازمند نگاه منصفانه

با جمله «کی داده و کی گرفته» شروع شده و به زندان ختم می‌شود! مهریه را می‌گویم. تنها پشتوانه زنان مسلمان در دنیای زن‌ستیز و نابرابر. حالا مدتهاست که دچار چالش شده

بازنگری در قوانین مهریه نیازمند نگاه منصفانه

به قلم : سهیلا طائی ؛ کارشناس امور اجتماعی

 

تحریریه زندگی آنلاین : با جمله «کی داده و کی گرفته» شروع شده و به زندان ختم می‌شود! مهریه را می‌گویم. تنها پشتوانه زنان مسلمان در دنیای زن‌ستیز و نابرابر. حالا مدتهاست که دچار چالش شده و همه سعی دارند به هر نحوی که شده آن را کاهش داده و یا زنان را متقاعد کنند که از این حق اللهی و دینی خود بگذرند. تا آنجا که اگر زنی مهریه‌اش را ببخشد بسیار مورد تحسین قرار می‌گیرد و یا اگر زنی مهریه 5 سکه و چهارده سکه را فقط به‌عنوان خوش‌یمنی پشت قباله خود بیندازد مورد توجه همه قرار می‌گیرد. اما آیا در شرایطی که خانواده‌ها تا جای ممکن حقوق اولیه زنان را نقض می‌کنند، گذشتن از این حق _که فعلاً در مورد آن اشتراک نظر وجود دارد و هنوز مورد دستخوش تغییرات قرار نگرفته _ به صلاح زنان و آینده آنان است؟ در این مطلب سعی کردم نگاه فراتر از جنسیت به این موضوع داشته باشم و آن را در قالب یک حق در زندگی واقعی بررسی کنم:

 بیشتربخوانید:

قوانین توقیف دیه و برداشت مهریه از آن

مهریه و شرایط آن

اصطلاح مهریه از مال معینی آمده است که دارای ارزش مالی باشد و در عین حال عقد نکاح از سوی زوج (مرد) به زوجه (زن) تملیک و داده است و ممکن است گاهی اوقات به‌جای مال، انجام کاری به نفع زن باشد مانند تعهد مرد به آموزش قرآن به زن و یا حج.

مهریه یا عندالمطالبه است یا عند‌الاستطاعه. فرق در این است در مهریه عندالاستطاعه نه امکان جلب زوج وجود دارد و نه امکان ممنوع‌الخروج کردن او و فقط درصورتی‌که مالی از زوج به دادگاه یا اداره اجرای ثبت معرفی شود از بابت مهریه توقیف می‌شود و اگر مالی نباشد، امکان وصول مهریه نیست.

مطابق قانون به محض وقوع عقد نکاح، زوجه مالک تمام مهریه می‌شود چه اینکه تمکین از شوهر بکند و یا نکند؛ آنچه در کشور برای مهر رایج است اینکه مهریه یا ملک غیرمنقول است و یا اینکه سکه بهار آزادی است و یا وجه نقد. مهریه برای آن‌که معتبر باشد باید حائز شرایط باشد که مهمترین آن‌ها عبارت از: مالیت داشته باشد، مانند سکه، زمین، پول و سهامی که دارای ارزش مالی و منفعت اقتصادی باشد. تملک قابل قبول باشد، یعنی اولاً مرد باید مالک باشد و بتواند مالکیت آن را به زن منتقل کند. معلوم و معین باشد، مقدار، جنس و اوصاف مشخص داشته باشد مثلاً 1000 سکه بهار آزادی. در ملک زوج باشد، مهریه باید در زمان وقوع عقد متعلق به مرد باشد یا زمانی که زن مهریه خود را بخواهد، مرد با پول و دارایی خود آن را تهیه کند. در بخش مهریه، بحث‌برانگیزترین مورد، تعداد و میزان سکه‌های مندرج در عقدنامه با عنوان رسمی است. در این زمینه پیشنهادهای مختلفی ارائه شده که در نهایت عدد 110 سکه بهار آزادی طرح جدید، ملاک عمل قرار گرفته است.  بر اساس این مصوبه، آقای داماد می‌تواند رقم مهریه عروس خانوم را تا هر تعداد سکه‌ای که مد نظر دارد، تعیین کند. اما فقط تا 110 سکه آن ضمانت اجرای کیفری دارد و بالای 110 سکه ضمانت کیفری ندارد و شخص برای پرداخت نکردن آن زندانی نمی‌شود.

دادخواست اعسار چیست؟

 دادخواستی ساده است که مرد در آن اعلام می‌کند با توجه به این نکته که همسرش مهریه را طلب کرده است و همچنین او نمی‌تواند مهریه را پرداخت

کند، لذا از دادگاه تقاضا دارد که مهریه او را به اقساط درآورند.

در تعیین اقساط مهریه باید میزان درآمد مرد و معیشت ضروری او سنجیده شده و زوج قادر به پرداخت اقساط مهریه باشد. از سوی دیگر گرفتن مهریه بدون طلاق بی‌تردید امکان‌پذیر است زوجه می‌تواند هر وقت که بخواهد حتی بدون درخواست طلاق و حتی در منزل شوهر، مطالبه مهریه از شوهر کند.

اما اینکه به صلاح زندگی مشترک است یا خیر، موضوع دیگری است که تشخیص آن با زوجه است. دیده شده است که زوجین بعد از عقد در نوشته‌ای بین خود یا در دفتر اسناد رسمی، مهریه مقرر در عقدنامه را تغییر داده‌اند یا به آن افزوده‌اند و یا کاهش داده‌اند، توجه داشته باشید که امروزه محاکم خانواده افزایش و کاهش مهریه را بعد از عقد با توجه به رأی هیات عمومی دیوان عدالت و مهم‌تر نظریه شورای نگهبان مبنی بر غیر شرعی بودن، نمی‌پذیرند.

 

 بیشتربخوانید:

حقوق قانونی جایگزین به جای مهریه

 

به محض این‌که عقد ازدواج میان زن و مرد بسته شد، زن می‌تواند مهریه را دریافت کند و هیچ ارتباطی به تمکین یا عدم تمکین او ندارد. لذا درصورتی‌که زن ناشزه باشد یا عدم تمکین او ثابت شود نیز تاثیری در پرداخت مهریه نخواهد داشت و مرد همچنان موظف به پرداخت آن است.

 در برخی موارد دختر و پسر پس از مدتی به این نتیجه می‌رسند که با یکدیگر تفاهم ندارند و یا همدیگر را درک نمی‌کنند و یا حتی ممکن است قبل از جاری شدن خطبه عقد شناخت کافی روی هم نداشته باشند و پس از آن با شناخت بهتری که در رابطه با اخلاق و رفتار هم کسب می‌کنند بخواهند از هم جدا شوند. پرداخت مهریه در خصوص دختر باکره کمی متفاوت است؛ بر اساس قانون مدنی، مهریه دختر باکره نصف می‌شود. منظور آن است که درصورتی‌که زن و مرد در دوران عقد تصمیم به جدایی بگیرند و بین آنها اعمال زناشویی رخ نداده باشد و دختر باکره باشد، مهریه‌ای که مرد باید به زن بپردازد نصف مهریه‌ای است که تعیین شده است.

 

فعالان مذهبی و کارشناسان چه می گویند؟

حالا مدتی است که به دلیل مشکلاتی که مساله مهریه پیش آورده است مسائلی همچون تعیین سقف برای مهریه مطرح شده است، اما کارشناسان و فعالان مذهبی این حوزه، اعتقاد دارند این اقدام غیر قانونی و خلاف شرع است. آن‌ها توصیه می‌کنند مجلس و دولت به جای تعیین سقف برای مهریه قوانین مربوط به زندانی کردن همسرانی که قادر به پرداخت مهریه نیستند را ملغی کنند. در این باره رئیس کانون وکلای آذربایجان غربی معتقد است تعیین سقف برای مهریه مغایر با حقوق تعیینی برای بانوان در شرع مقدس است. تعیین سقف برای مهریه با حقوق تعیینی برای بانوان در شرع انور یعنی آنچه دین به صراحت پرداخته شده، مغایرت دارد. با عنایت به آیه شریفه و سایر مستندات شرعیه، تعیین سقف 14 سکه برای مهریه شرعاً صحیح نیست و نمی‌توان این حق مسلم شرعیه را به این شکل محدود کرد و چنانچه طرح مذکور با این ملاک در صحن مجلس مطرح شود محل بحث زیادی خواهد بود و فقهای شورای نگهبان حتماً بر آن ایرادات اساسی وارد خواهند کرد. تعیین سقف عددی برای سکه به عنوان مهریه خروج موضوعی از تعیین سایر موارد می‌شود که مالیات داشته و می‌توان به عنوان مهریه تعیین شود.

 

باید به موضوع تعیین سقف پرداخت مهریه با اصل انصاف نگریست چراکه اگر حبس و در فشار قرار دادن زوج برای پرداخت مهریه صحیح نیست به همان شکل هم خلع سلاح کردن زوجه که حقی برای درخواست طلاق ندارد مگر در موارد مصرحه که گاها اثبات موارد احصا شده کار بسیار سخت و پرصعوبتی است هم صحیح نیست.

 به نظر می‌رسد فرهنگ‌سازی در اعطای حق طلاق به زوجه، رعایت توانایی زوج در زمان تعیین مهریه، پرداخت نقدی مهریه در زمان انعقاد عقد نکاح و تصریح به شرط عند‌الاستطاعه بودن پرداخت مهریه با اعطای حقوق متقابل به زوجه می‌تواند از مواردی باشد که حق هیچ طرفی ضایع نشود. استحکام بنیان خانواده نیاز به فرهنگ‌سازی در نوع و شکل رابطه اخلاقی و تعاملی بین زوجین دارد و امور مالی از قبیل مهریه و نظایر آن صرفاً دستاویزی است که نمی‌تواند به بقای خانواده کمک کند بنابراین حسن معاشرت، مدارا و صبر و آینده‌نگری می‌تواند چاره بسیاری از مشکلات بین زوجین باشد. فعالان حقوق زنان هم معتقدند محدود کردن مهریه نه تنها نمی‌تواند مثبت باشد بلکه می‌تواند به مواردی همچون کاهش ازدواج، احیای سنت مهریه‌های ملکی، اجبار زوج به پرداخت مهریه نقدی، صدور چک و سایر اسناد تجاری لازم‌الاجرا و یا تعیین مهریه در قالب شیربها و اسناد تعهدآور بینجامد و در نهایت مشکلات بیشتری نسبت به آنچه شاهد هستیم رخ بدهد.

 

 بیشتربخوانید:

مهریه دخترها در عهد قاجار

مطالبه مهریه

 

شهناز سجادی فعال حقوق زنان اعتقاد دارد: امروزه چالش اصلی مهریه‌های زنان در واقع ناشی از مقررات قانونی زندانی شدن بدهکاران مهریه است. اگر بازداشت و زندانی شدن شوهران بدهکار مهریه از قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مورد استثنا قرار گیرد و حذف شود، این چالش قضایی خانواده‌ها و اجتماع بدون تحمیل تبعیض و اجحاف بر زنان، قابل حل و رفع خواهد بود. محدود کردن حق زنان در تعیین میزان مهریه خلاف تاکیدات مکرر قران کریم در امر مهریه به عنوان حقوق قرانی و الهی زنان است؛ حال چنانچه ایده و اراده بر تعیین سقف مهریه با هدف کاهش میزان آن است، این امر بدون در نظر گرفتن امتیازات حقوقی برای زنان، به معنای اعمال ستم مضاعف بر نیمی از جمعیت کشور در مقابل حمایت بی چون و چرا از نیم دیگر جمعیت است که با مفهوم قسط و عدل منافات دارد.

بنا بر مقررات قانونی، زنان و دختران با وقوع عقد نکاح، با محدودیت حقوق شهروندی خود از جمله در موارد حق اشتغال، حق خروج از کشور، حق خروج از خانه، حق تعیین محل سکونت و حق تحصیل و در برخی موارد نیز با چالش‌های قانونی از جمله در امر طلاق و حق حضانت و همچنین محدودیت در اعمال لوازم امر حضانت کودکان خود مواجه می‌شوند.

در عین حال که دختران و زنان پس از ازدواج از حمایت قانون مدنی برخوردار نیستند و حتی حقوق اساسی خود را یعنی حق اشتغال و حق تعیین محل سکونت و حق خروج از کشور و حق هرگونه سفر داخلی را بدون رضایت شوهر از دست می‌دهند، در مقابل شوهران دارای حقوقی از جمله حق مطلق در امر طلاق و یا حق ترک زوجه هر چند با وظیفه پرداخت نفقه بخورونمیر، حق ازدواج مجدد دائم و حق ازدواج‌های موقت هستند.

یا در موارد فوت شوهر، سهم‌الارث زوجه در مواقعی کفاف هزینه‌های حداقل زندگی زوجه را نمی‌دهد. در چنین وضعیت حقوقی، عرفا، پدران و مادران و نیز زنان تنها راهکار و ما به ازای حقوق اساسی و مدنی از دست رفته و رهایی از هرگونه ستم و تبعیض احتمالی و یا مشکلات مالی پس از فوت شوهر را در تعیین مهریه با میزانی متناسب با تورم اقتصادی یافته‌اند.

به همین جهت امروزه در واقع و به‌ناچار مهریه کارکرد اصلی خود را از دست داده و تبدیل به تضمین و جبران ضعف حقوق زوجه در موارد یاد شده است. رعایت مصالح هر دو جنس مرد و زن اقتضا می‌کند حقوقی در کنار تصمیم کاهش مهریه برای زوجه پیش‌بینی شود تا ضمن ایجاد تعادل نسبی در حقوق زوجین، امنیت خاطر در امر ازدواج و تأمین مالی در مواقع مقتضی برای زنان به دنبال داشته باشد.

از جمله این حقوق که در کنار کاهش مهریه به نظر می‌رسد باید رعایت شود؛ درج شرایط ضمن عقد در موارد حق طلاق و حق تحصیل و اشتغال و حق خروج از کشور زوجه در سند نکاحیه، لحاظ کردن وصیت مفروض زوج تا یک سوم به نفع زوجه همزمان با وقوع عقد نکاح است.

همچنین در صورت هرگونه ازدواج مجدد شوهر و یا خیانت و همچنین در صورت طلاق زوجه بدون دلیل و تخلف وی، یک‌دوم اموال شوهر باید متعلق به زوجه باشد و در صورت نداشتن اموال یا توافق، پرداخت نفقه به زوجه مطلقه به‌صورت مادام‌العمر یا تا ازدواج مجدد وی انجام شود.

به این ترتیب با پیش‌بینی تأمین حقوق زنان با موارد یاد شده، ضمن اینکه طرح کاهش سقف مهریه با مخالفت بیش از نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان، پدران و مادران مواجه نخواهد شد و امنیت خاطر کافی در امر ازدواج برای هر دو مهریه ما فی القباله" نمی‌شود.

با این‌که این دو کارشناس به‌درستی به شرایط و راهکارها اشاره کردند اما به نظر می‌رسد بهترین راه حل این است که قانون تغییر کند. درست است که ما شروط ضمن عقد را داریم و این یک اختیار است اما اگر همین شروط قانونی شوند تبدیل به یک الزام قانونی می‌شوند.

بهترین حالت این است که تبعیض جنسیتی در روابط بین زنان و مردان، از بین برود و زن و مرد از حقوق کامل و برابر برخوردار باشند و قبل از آن بهترین حالت این است که ما برای شروط ضمن عقد بهتر اطلاع‌رسانی کنیم و روشنگری‌های لازم انجام شود؛ نباید فراموش کرد که به محض عقد نکاح زن مالک مهریه است و اینکه در تمام این سال‌ها حسن نیت نشان داده‌ و مهریه را مطالبه نکرده‌ است باید مورد تمجید قرار بگیرد نه اینکه به محض درخواست حق‌وحقوق خود با هزاران اما و اگر مواجه باشد. قطعاً زنان برای اینکه زندگی‌شان پایدار بماند و ناراحتی‌ از ابتدای ازدواج پیش نیاید، از مطالبه مهریه خود صرف‌نظر می‌کنند، اما این نباید این‌طور تعبیر شود که آنها دیگر حقی بر مهریه خود ندارند.

بیشتربخوانید:

مهریه شامل چه مواردی می شود؟

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان