ماهان شبکه ایرانیان

ظرفیت ها و کارکردهای اعتکاف

انسان، فطرتاً خداجوست و این نیاز فطری انسان ها با وجود فراز و فرودهایی که در زندگی بشری وجود داشته، همواره یکی از نیازهای اساسی بشر بوده است، هرچند برخی در مصداق انتخاب آن، به اشتباه دچار شده و راه خطا رفته اند و یا از مسیر معنویت های دروغین، سعی کرده اند این نیاز معنوی را ارضا کنند

ظرفیت ها و کارکردهای اعتکاف

مقدمه

انسان، فطرتاً خداجوست و این نیاز فطری انسان ها با وجود فراز و فرودهایی که در زندگی بشری وجود داشته، همواره یکی از نیازهای اساسی بشر بوده است، هرچند برخی در مصداق انتخاب آن، به اشتباه دچار شده و راه خطا رفته اند و یا از مسیر معنویت های دروغین، سعی کرده اند این نیاز معنوی را ارضا کنند. در دین مبین اسلام، یکی از روش هایی که برای تقویت این بعد ارتباطی انسان در نظر گرفته شده است اعتکاف می باشد. در فضیلت اعتکاف در روایتی آمده است: «اَلْمُعْتَکِفُ یعْکِفُ الذُّنوبَ وَیجْری لَهُ مِنَ الْاجْر کَاَجْرِ عامِلِ الْحسَناتِ کلِّ ها »؛ «اعتکاف، گناهان را متوقف نموده و از بین می برد و اجر آن همانند این است که تمام نیکی ها را انجام داده است ». (متقی هندی، 1401: ح24012) اعتکاف دارای چنان فضیلتی است که به عنوان معیار و شاخصی برای سنجیدن فضیلت های دیگر مطرح شده است و در روایات شاهد هستیم که برای بیان اهمیت چیزی آن را با اعتکاف مقایسه می کنند. از باب نمونه امام صادق علیه السلام فرمود: «برای گام برداشتن مرد در راه حاجت برادر مؤمنش، ده حسنه برایش نوشته شود و ده گناه از او محو شود و ده درجه برایش بالا رود، و جز این نمی دانم که فرمود: و آن برابر آزاد کردن ده بنده و بهتر از اعتکاف یک ماه در مسجد الحرام است.(کلینی، 1369، ج3: 282)

سنت اعتکاف است که ظرفیت ها و کارکردهای عبادی و اجتماعی فراوانی دارد ولی با وجود گسترش استقبال روزافزون از آن، تاکنون پژوهش های شایسته ای درباره آن صورت نگرفته است، در مقاله پیش رو پس از تعریف اعتکاف به پیشینه تاریخی، جایگاه اعتکاف و ظرفیت های آن، کارکردهای فردی و اجتماعی و راهکارهای ارتقای آثار آن، پرداخته شده است امید است که گامی در مسیر شناخت برخی از ابعاد اعتکاف و زمینه ساز توجه متولیان فرهنگی و مسئولان برای ارتقای آثار اعتکاف باشد.

1. تعریف اعتکاف

اعتکاف در لغت بمعنی مداومت و ملازمت و درنگ کردن است و در اصطلاح نیز ملازمت در مسجد جهت عبادت است. (مجلسی، 1414ق،جلد8: 684) اعتکاف در اصل از مادّه «عکف» به معنای اقامت کردن، ماندن در جایی و ملازم بودن با چیزی و به معنای مواظبت و حبس و توقف است و نیز به معنای رویکرد به چیزی با توجه و تعظیم است. (ابن منظور، ج9: 255) تعریفی که ابن براج در کتاب المهوب درباره تعریف اعتکاف آورده، چنین است.

الاعتکاف فی الشرع لبث متتاول فی مسجد معین لعبادة معینه ولاتثبت صحته الا بصوم (طرابلسی، 1406ق: 204)، درنگی را که انسان در یک مسجد، برای عبادت معینی انجام می دهد؛ اعتکاف می گویند، این درنگ در یک مسجد، در یک عبادت معین و مدت معین، حتماً باید همراه با روزه داری آن فرد معتکف باشد. اگر این تعریف را درباره اعتکاف بپذیریم و اندکی درباره احکام مربوط به اعتکاف مرور کنیم و به خصوص، واژه اعتکاف را در ساحت قرآن، در نظر بگیریم، می بینیم که غیر از مفهوم لغوی اعتکاف که به معنای مداومت یا ملازمت با یک چیز است، در ساحت معنی شناختی هم این واژه دلالت خاص خودش را دارد. اگر کاربردهای قرآنی این واژه را غیر از معنی لغت، در نظر بگیریم، می توان دو اصل مداومت و ملازمت را از آن، برداشت کرد.

دو اصل مداومت و همراهی عمیق و نهادینه شدن موضوع در دل و پای کار ایستادن را می توان از مفهوم اعتکاف، به خصوص با تکیه بر کاربردهای قرآنی آن، برداشت نمود. از تعریف فقهی اعتکاف هم دو اصل مداومت و ملازمت برداشت می شود؛ یعنی حضور همراه با عمق و جهت دار. در قرآن کریم آمده است. «وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ فأَتَوْا علی قَوْمٍ یَعْکفُونَ عَلی أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنکمْ قوْمٌ تَجْهَلُونَ «اعراف: 138»؛ «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم، تا به قومی برخوردند که بر پرستش بت های خویش پایبند بودند، (با دیدن این صحنه) گفتند: ای موسی! برای ما خدایی قرار بده، همان گونه که برای اینان معبودها (و بت هایی) است. موسی گفت: براستی، شما گروهی نادان (و جهالت پیشه) هستید.» یعنی آن قوم، با همه دل و جان، ملتزم بتی شدند که ساخته بودند. پس به لحاظ معنی شناسی، این به اصطلاح توقف در یک مسجد معین برای یک عبادت معین، مشروط به صوم، دو حیطه معنایی دارد؛ یکی مداومت و استمرار و دیگری حرکتی از عمق جان، حرکتی همراه با ژرفا. بنابراین، اعتکاف، از زندگی روزمره خارج شدن است برای اینکه فرد، از غفلت فضای اجتماعی درآمده، به خود بپردازد. اگر اعتکاف نتواند فرد را از زندگی روزمره اش جدا کند، او به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.

2. پیشینه تاریخی

اعتکاف در زندگی انبیای الهی، زندگی حضرت سلیمان، حضرت موسی بن عمران و حضرت مریم بوده است. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»(اعراف: 42)؛ «وما با موسی، سی شب (در کوه طور، برای نزول تورات وآیات الهی) وعده گذاشتیم و آن را با (افزودن) ده شب کامل کردیم، پس میعاد پروردگارش چهل شب کامل شد.» در کوه طور ماندن، یک نوع اعتکاف است. درباره حضرت سلیمان تعبیری که در روایات، وارد شده و علامه مجلسی از مرحوم طبرسی نقل می کند، آن است که ایشان گاهی یک سال یا دو سال یا یک ماه یا بیشتر را در بیت المقدَس یا بیت المقدِس، به اعتکاف و دوری از فضای جامعه مشغول بوده است.(مجلسی، 1403،ج14: 141) حضرت مریم وقتی که افتخار ملاقات با آن فرشته را پیدا می کند و از مردم، جدا می شود و به ظاهر، انزوا می گزیند، به ظاهر یک نوع اعتکاف است که آن حضرت انجام داد.(طباطبائی، 1402، ج14: 34) دستور خدای متعال به حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) جهت تطهیر خانه خدا برای معتکفان نیز از وجود آن در زمان های قبل حکایت دارد. همچنین نبی گرامی اسلام، مقید بودند که ده روز آخر ماه رمضان را در کنار خانه خدا به اعتکاف بپردازند. در سنت امامان معصوم ما نیز این ویژگی وجود دارد. امامان معصوم علیهم السلام نیز از راه های گوناگون بر اهمیت اعتکاف، تأکید داشته اند و مسلمانان را تشویق نموده اند تا در این سنت اسلامی از پیامبر خویش پیروی کنند. محمد بن ابوبکر در دورانی که والی امیرالمومنین علیه السلام در مصر بود, نامه ای به امام نوشت و درباره مسائلی از جمله اعتکاف از امام علی علیه السلام سوال کرد حضرت از فضیلت اعتکاف برای او نوشت(مجلسی، 1403، ج33: 542) عالمان دین نیز به اعتکاف، مقید بودند و آن را در فضای جامعه اسلامی، زنده نگه می داشتند.

این سنّت حسنه با جایگاه رفیع به علل مختلفی در ایران متروک بود و فقط برخی از خواص اعتکاف می گرفتند. در عصر صفوی که گرایش مذهبی حاکمان و همگامی آنان با عالمان دینی زمینه را برای پیاده کردن احکام فقهی فراهم کرد، اعتکاف نیز مثل دیگر مسائل فقهی جان گرفت و به وسیلهء دو عالم بزرگ شیخ بهایی و لطف اللّه عاملی و با همفکری و هماهنگی زمامداران صفوی در اصفهان و دیگر شهرهای ایران رونق خاصّی یافت. با افول قدرت صفوی، این موضوع نیز فراموش گردید تا روزی که در شهر مقدس قم توسط میرزا مهدی بروجردی احیا گردید. این عالم بزرگ که از ملازمان و مشاوران آیت اللّه شیخ عبد الکریم حائری یزدی بود پرچمدار اعتکاف گردید. او به تنهایی در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام اعتکاف می کرد.به تدریج برخی از علما به وی پیوستند و این موضوع گسترش یافت.آیت اللّه العظمی بروجردی(قدس سره)توجه خاصی به آن مبذول می داشت.در ایام اعتکاف حوزهء درسش را تعطیل می نمود و معتکفان را مورد عنایت قرار می داد.(نوبهار، 1392: 30) در زمان ایشان، نقطه اوجی داشته که قریب دو هزار نفر در مسجد امام حسن(ع) معتکف می شدند، و بعد دو مرتبه، دوره افولش، رقم خورد و بین سال های 54 تا 1357که انقلاب اسلامی به وقوع پیوست، حدود دویست تا سیصد نفر در اعتکاف شرکت می کردند. ولی بعد از انقلاب اسلامی، سایه ارزش های معنوی انقلاب، در اعتکاف، کاملاً مشهود بود و خیلی سریع جمعیت به دوره آیت الله العظمی بروجردی، برگشت.

3. جایگاه اعتکاف و ظرفیت های موجود در آن

عمل مستحب اعتکاف، حسب ماثورات دینی و شواهد تجربی و شهودی، روشی است که در ادیان الهی و حتی غیر الهی مثل بودیسم، با هدف شکوفایی استعدادها و ظرفیت های فطری، تقویت روح معنویت خواهی، رفع نیازهای روحی وعرفانی، تزکیه و تهذیب نفس و پالایش درون، کاهش تعلقات و وابستگی ها، سرکوب هواها و مشتهیات و تمنیات نفسانی، ایجاد و تقویت زمینه های کسب فضایل و مکارم اخلاقی، افزایش استعداد و آمادگی برای دریافت افاضات، اشراقات، الهامات و مواهب روحانی و در نهایت، بسترسازی برای تقویت روح بندگی و تقرب به خداوند به صورت کمال غایی؛ طراحی و توصیه شده است. به بیان دیگر، سنت اعتکاف، نمایشگاه کوچک و میدانی محدود و موقت برای نمایش و تمرین اجمالی زندگی زاهدانه ای (نه راهبانه) است که دین توصیه می کند. اعتکاف، در حقیقت، جامع عبادات است و از آنجایی که سالی یک بار اجرا می شود و نادر است، بر جذابیت آن افزوده می شود.

اعتکاف، تمرین انقطاع از غیر خدا است: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک »؛ آیه «وَ إِذْ جعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی وَ عَهِدْنا إِلی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطائِفِینَ وَ الْعاکفِینَ وَ الرُّکع السُّجُودِ»(بقره: 125) «و (به یادآور) هنگامی که خانه (ی کعبه) را محل رجوع و اجتماع و مرکز امن برای مردم قرار دادیم (وگفتیم:) از مقام ابراهیم، جایگاهی برای نماز انتخاب کنید و به ابراهیم واسماعیل تکلیف کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان وراکعان و ساجدان، پاک و پاکیزه کنید». جایگاه والای اعتکاف را نشان می دهد و خدای متعال برای اعتکاف و معتکفان، ارزش قائل شده و به دو پیامبر بزرگ، مأموریت ویژه داده است که در کنار طواف، رکوع و سجود که رمز بندگی است زمینه را برای معتکفان فراهم کنند، و بر اساس آیه کریمه: «وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْقائِمِینَ وَ الرُّکعِ السُّجُودِ»(حج:26) ابراهیم خلیل موظف شد تا خانه خدا را برای طواف و نماز و اعتکاف آماده کند. لذا، ابراهیم خلیل، اطراف کعبه را تا شعاع معینی که به تپه ها منتهی می شد، به عنوان مطاف و محل طواف، تحریم کرد تا از پلیدی جنابت و نجاست و رفتن حمام و مستراح پاک و طاهر بماند، و آن قسمتی که در میان کوه صفا و کوه مروه تا کوه قعیقعان مسطّح بود، به عنوان مسجد تحریم کرد تا از پلیدی جنابت و نجاست پاک و طاهر بماند.(کلینی، 1363، ج2: 280) بنابراین اعتکاف، نوعی میهمانی الهی ا ست که خدای متعال، به بهترین بندگانش خطاب می کند که زمینه پذیرایی از معتکفان را فراهم نمایند. اینها نشانه ای از جایگاه بلند اعتکاف در شرایع گذشته و شریعت نورانی اسلام است و کسی که با ایمان و اعتقاد، در اعتکاف، حاضر شود، طبق روایات اسلامی، گناهان او بخشیده می شود.

در ادامه به برخی از ظرفیت های اعتکاف اشاره می گردد.

3-1. ظرفیت های نگرشی

ظرفیت ها را می توان به دو صورت تقسیم بندی نمود، ظرفیت های نگرشی و رفتاری که هر دو، بسیار مهم است. در بحث نگرش، ظرفیتی که در اعتکاف وجود دارد این است که وقتی این امور مستحبی در جامعه وارد شدند، حصن حصینی است در مقابل لطماتی که ممکن است واجبات را تهدید کند؛ یعنی اگر اموری مثل اعتکاف که مستحب است، در جامعه عمومیت پیدا کرده و به فرهنگ عامه تبدیل شود، به دیواری برای محافظت و صیانت از واجباتی تبدیل می شود که خیلی مهم تر هستند. به ما می گویند، مستحبات را انجام دهید برای اینکه واجبات شما از خطر حذف شدن و از بین رفتن، نجات پیدا کند و اعتکاف، این ظرفیت نگرشی را برای ما ایجاد می کند. وقتی اعتکاف که یک امر مستحب است، حالت عمومی پیدا کرد و مردم به آن توجه کردند، طبعاً روزه به طریق اولی مهم می شود، حج برای مردم، مهم می شود، نماز، مهم است و مردم به آن اهمیت می دهند و از خطر، مصون می ماند. بنابراین اعتکاف، این ظرفیت نگرشی را برای افراد دارد که نگرش افراد را نسبت به ارزش های فرهنگی خودشان بالا ببرد.

3-2. ظرفیت رفتاری و اخلاقی

از نظر رفتاری هم وقتی کسی مستحب را انجام داد واجب را به طریق اولی انجام خواهد داد؛ آن را رها نمی کند. انجام عمل مستحب او را به انجام عمل واجب، تهییج و ترغیب می کند. جنبه دیگری که اعتکاف می تواند ظرفیت دیگری را در معتکف ایجاد نماید از لحاظ اخلاقی ست؛ یعنی عملی ست که اگر با دقت انجام شود از لحاظ اخلاقی معتکف را نسبت به هم کیشان و هم وطنانش ملایم و رئوف می کند و در ارتباطش با مردم، اثر می گذارد. اعتکاف از لحاظ اخلاقی می تواند ظرفیت بالایی داشته، جامعه را به سمت اخلاقی که رسول گرامی اسلام برای آن مبعوث شده اند، سوق دهد.

3-3. پاسخ گویی به نیازهای معنوی جدید

یکی از ظرفیت ها شرایط عصر ارتباطات است. عصری که به وجود آمدن عرفان های نوظهور و معنویت ها را شاهد است؛ و این، ظرفیت بزرگی برای مکتب اهل بیت(ع) است.

اقبال به اعتکاف، نشان دهنده این است که احساس نیاز عمیقی به معنویت وجود دارد که علاوه بر اینکه در فطرت انسان ها ریشه دارد، شرایط امروزی، عطش آن را زیاد کرده است؛ یعنی تنوع رسانه ها، مظاهر مادی، فیلم ها، سریال ها و بازی های رایانه ای؛ این فضا، فضایی است که نشان می دهد انسان ها با این امور اشباع نمی شوند؛ یعنی دقیقاً تئوری اسلام است که پایه و اساس آن فطرت است و نیازهای معنوی، با آن، پاسخ داده می شود. «الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّه أَلا بذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ «رعد: 28»؛ «(هدایت شدگان) کسانی هستند که ایمان آورده ودلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام می گیرد». یعنی باید به سمت معارف و مناسک هایی رفت که ذکر خدا در آن باشد، و عطش انسان را رفع می کند و غیر از این سراب است. شهید مطهری هم بحثی دارند که آیا انسان، تنوع طلب است یا نه؟ پاسخی که ایشان بر اساس نظریه فطرت می دهند، این است که انسان، تنوع طلب نیست؛ و در جواب اینکه تنوع طلبی چرا اتفاق می افتد؟ قائل اند که چون انسان از خانه و کاشانه فطری، به دور است لذا دنبال هر خار و خاشاکی می گردد تا آن نیازی را که در درونش احساس می کند، اشباع و تأمین کند ولی به نتیجه نمی رسد و آن را سراب می یابد.

یکی از اشتباهات بزرگ همین است: بعضی ها خیال می کنند انسان طبعاً طالب تنوّع است، اصلاً تنوّع را دوست دارد یعنی این که از نوعی به نوع دیگر لذت هایش را عوض می کند، محبوب هایش را عوض کند،خود تنوّع مطلوب است،در صورتی که این جور نیست. علت اینکه تنوّع مطلوب است،این است که هیچ مطلوبی قدرت ندارد مطلوبیت خودش را برای همیشه حفظ کند و جهتش این است که آن مطلوب،مطلوب مجازی بشر است،مطلوب واقعی و حقیقی نیست.اگر یک شیئی مطلوب واقعی و حقیقی باشد،انسان از او سرد نمی شود و اگر از او سرد نشد طالب تنوع نیست.ما می بینیم در قرآن راجع به نعمت های بهشتی و آن دنیایی این نکته هست:«لا یبغون عنها حولا ».(کهف 108) نه این است که بشر به هر نعمتی که می رسد دلش را می زند و خسته می شود،باز می خواهد تحولی، تنوعی،چیزی به وجود بیاورد؟ولی فقط آن جا هرگز بشر طالب تحول و تنوع نیست. رازش همین است که مطلوب واقعی است.(مطهری، 1389،ج4: 66 -67)

خاستگاه اعتکاف، فطرت است؛ یعنی دین و دین داری؛ واقعاً ابعاد عمیق احساس دینی و فطری و انسانی را جواب گوست؛ اعتکاف، ذکر خداست. لذا اگر درباره آن سرمایه گذاری شود، می تواند مجرای خوبی برای تشویق به عرفان های صحیح در مقابل عرفان های کاذب باشد.

3-4. حس غرور معتکفان در انجام عبادت

از جمله ظرفیت هایی که باید ارتقاء ببخشیم، احساس افتخار و غرور در جوان ها از حضور در این مجامع است. در اعتکاف روندی اتفاق افتاده است که جوان ها به آن اقبال می کنند، چه بسا جوانی که پوشش نامناسبی دارد، در اعتکاف شرکت می کند. مثل عزاداری امام حسین (ع) که یک چنین وضعیتی دارد.

4. کارکردهای اعتکاف

کارکرد وظیفه یا نقشی است که یک عضو از اعضای کل بر عهده دارد و به آن اثر و نتیجه نیز اطلاق می شود. هر پدیده اجتماعی دارای نقش و کارکردی در جامعه است البته این کارکرد می تواند مثبت و درجهت تامین منافع نظام اجتماعی بوده و یا منفی و در خلاف جهت منافع نظام باشد و همچنین به لحاظ نتایج حاصله از آن آشکار یا پنهان باشد. (مریجی، 1387: 90) در این مقاله تلاش خواهد شد به کارکردهای پنهان نیز که نتایج فعالیت هایی است که شرکت کنندگان در آن فعالیت از آن آگاه نیستند. (گیدنز، 1374: 749) نیز بپردازیم.

سنت اعتکاف، در جایگاه یک فرصت استثنایی، به دلیل داشتن ویژگی های منحصر به فرد(انجام شدن در ایام مقدس مثل ایام البیض، یا دهه آخر ماه مبارک، حضور در مسجد، همراهی با سایر مؤمنان هم سفر، استقرار حداقل سه شبانه روز متوالی در مسجد، روزه داری، انقطاع کامل از اشتغالات معمول، اشتغال کامل به عبادت و راز و نیاز، تحریم برخی حلال ها و مباحات) دوره ای از ریاضت زاهدانه و سلوک تمام عیار معنویت جویانه است که کارکردهای فردی و اجتماعی فراوانی به همراه دارد و ثمرات معرفتی، عاطفی و رفتاری مشهودی برای معتکفان به ارمغان می آورد. استقبال گسترده از این سنت، موجب می شود تا جامعه نیز از طریق افراد و به صورت غیر مستقیم از این آثار ارزشمند بهره مند شود. بی شک، توجه به این آثار و تجربه دریافت آن، خود، نقش بسیار مهمی در ترغیب و تشویق بیشتر مؤمنان به اقامه این سنت عبادی و استمرار آن خواهد داشت. در تحلیل کارکردهای اعتکاف، باتوجه به از مصاحبه های صورت گرفته، به این نتیجه می رسیم که اعتکاف، کارکردهای فردی و اجتماعی دارد و البته کارکردهای فردی آن، پررنگ تر است. لذا کارکردها را در دو بخش فردی و اجتماعی مطرح می نمائیم.

4-1. کارکردهای فردی

از آنجایی که اعتکاف خلوت گزینی با خدای متعال است، کارکردهای فردی فراوانی دارد: ساختارشکنی قواعد متعارف و تجربه ی گونه ای از زندگی متمایز، رهایی موقت از روزمرگی و اشتغالات عادی و مکرر، کَنده شدن مقطعی از تعلقات و تمنیات مادی و تقیدات اجتماعی، ممکن شدن خلوت با خود، غفلت زدایی، محاسبه نفس، مجاهدت متمرکز با نفس و کشف و شناخت برخی ساحت های وجودی، ممکن شدن خلوت با خدا و راز و نیاز مخلصانه و چشیدن لذت بندگی، ارضاء و تأمین بخشی از نیازهای معنوی و روحانی پایان ناپذیر و تجدیدشونده، تقویت بُعد دین داری، معنادارسازی بیشتر زندگی و چرخه حیات این جهانی، ممکن شدن آمرزش در پرتو انابه و استغفار، زمینه یابی بیشتر برای رشد فضایل و مکارم اخلاقی، تقویت اراده و افزایش توان روحی برای مهار تمایلات سرکش و هواهای نفسانی، افزایش توان روحی برای مقابله و مواجهه خردمندانه با بحران ها و مصائب اجتناب ناپذیر زندگی این جهانی، کسب درجاتی از آرامش، آسایش و رضایت خاطر، ایجاد مصونیت نسبی یا تقویت روح در مقابل تهاجم فرهنگی دشمنان، کسب آمادگی بیشتر برای انجام بهتر وظایف و ادای تعهدات و تکالیف و در نهایت، کسب ثواب عظیم، برخی از این کارکردها می باشد. در ادامه به برخی از کارکردهای تأکید شده در مصاحبه ها، در دو بخش کارکردهای بینشی و نگرشی و کارکردهای رفتاری اشاره خواهیم نمود.

4-1-1. کارکردهای بینشی و نگرشی

اعتکاف، از جهات مختلفی، در جهات بینشی و نگرشی، تأثیرگذار است که عبارت اند از:

4-1-1-1. کارکرد عبادی و معنوی

اولاً، و باتوجه به آنچه که در فرهنگ دینی و آیات قرآن و دلالت های صریحی که در بخشی از آیات وجود دارد، مانند این آیه شریفه که، خداوند می فرماید: ما به ابراهیم دستور دادیم که (أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکفِینَ وَ الرُّکعِ السُّجُودِ) (بقره: 125) یعنی بحث عاکف و معتکف در بیت، تصریح قرآنی دارد و لذا اعتکاف، یک کارکرد دینی دارد. همچنین، یکی از شعائر الهی ست که در ایام خاصی انجام شده و در سنت نبوی هم تصریح شده که آن حضرت، در دهه آخر ماه رمضان، بستر خود را جمع می کرد و در مسجد، معتکف می شدند. به این موضوع، در سنت و همین طور در نص قرآن، تصریح شده است و اسلام، آن را ترویج می دهد و دلالت های آشکاری بر این امر حسنه وجود دارد. فرد مسلمان، برای عبادت و انس با خالق خویش، روزهایی را به اعتکاف می پردازد تا در پرتو آن، حس بندگی و نیاز خویش را به نمایش گذاشته و به مقام عبودیت در برابر خداوند عالم، نائل آید.

4-1-1-2. ارتقای معرفت دینی

قبل از برگزاری مراسم اعتکاف، لازم است که فرد، نسبت به دین و معارف والای دینی، معرفت اولیه ای کسب نماید و در اعتکاف زمینه شرکت در حلقه های معرفت (به گونه ای که خلوت گزینی او را تحت الشعاع قرار ندهد) و تعمیق معرفت دینی فراهم می گردد. البته این قاعده در مواردی نیز استثناپذیر است و ممکن است فرد با علل و زمینه های دیگر، در اعتکاف شرکت نماید، ولی با برنامه ریزی در ایام اعتکاف می توان زمینه های معرفت و شناخت دینی فرد را رشد داد.

فرد معتکف، در این ایام، با قرآن و کتاب دعا مأنوس است و در مسجد(مکان مقدس)، به خداوند وصل می شود و درباره خود، تأمل می کند، فلذا اعتکاف، در جهت رشد عقلانیت وحیانی ست و به عقلانیت افراد، جهت می دهد. پس اعتکاف می تواند در مسیر معرفت و عقلانیت دینی، نقش آفرین باشد.

4-1-1-3. عامل ترویج دین

مناسک، عامل ترویج دین است. توماس آرنولد انگلیسی در کتاب تاریخ گسترش اسلام، درباره چرایی گسترش اسلام، عواملی را مؤثر دانسته است که یکی از این عوامل، مناسک است؛ یعنی اسلام، یک دین مناسکی است. مناسک و شور و شوق آن، برای جوانان، جاذبه زیادی دارد؛ مناسکی مثل اعتکاف که با شرایط و قواعد خاصی صورت می گیرد و در سایر ایام، نظیر آن، اتفاق نمی افتد، می تواند زمینه های جذب جوانان و ترویج دین را فراهم کند و عامل ترویج واجبات و مستحبات دیگر دینی شود. و این مناسک جذاب می تواند با ایجاد زمینه حضور جوانان و افراد دیگر در این مراسم زمینه دین داری همیشگی و معرفت های دینی و در نهایت ترویج معارف الهی را در پی داشته باشد.

4-1-1-4. کارکرد تربیتی

خیلی از معتکفان، هدف تربیتی دارند؛ به این معنا که اعتکاف، محیط و فرصت خوبی است که انسان ها درباره خود تأمل کنند و فکر کرده و اعمال گذشته خودشان را بررسی و برای اعمال آینده برنامه ریزی کنند؛ درباره خودشان داوری و نقص ها را برطرف نمایند و. ... جای خلوتی برای انس با خدا است و این، با نیت عبادت صرف، فرق دارد؛ یعنی جنبه تربیتی دارد و مثبت است و فرد، واسطه ای را برای تربیت خودش، در نظر دارد. اعتکاف، فرصت خوبی است که در آن، جمعی از مؤمنانی هستند که جز به خدا نمی اندیشند. در این مصاحبه هایی که هنگام اعتکاف معمولاً در تلویزیون پخش می شود، شاید رویکرد غالب هشتاد یا نود درصد آن ها رویکرد تربیتی است و نه رویکرد عبادی. این رویکرد، در ایران، خیلی پر رنگ است. غفلت زدایی، تقویت اراده و اصلاح نفس و تأمل و خودشناسی می تواند از کارکردهای تربیتی اعتکاف باشد.

4-1-1-4-1. غفلت زدایی

دنیای مادی انسان را به غفلت دچار می کند و غفلت زدگی از ویژگی های ما آدمیان است. اگر سراغ معنویت، خدا، ذکر و یاد خدا نرویم، در باتلاق غفلت، گرفتار می شویم و خدای متعال برای اینکه انسان از سرچشمه معنویت، از سرچشمه نور و سرچشمه یاد و ذکر خداوند، بهره مند شود، اعتکاف، این عبادت زیبا را به صورت یک عبادت مستحبی که حالت داوطلبانه دارد، برای تک تک ما مقرر کرده است. انسان، موجودی سالک و پویاست، انسان، کمال جوست و حد توقف ندارد: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّک کادِحٌ إِلی رَبِّک کدْحاً فَمُلاقِیه » (انشقاق: 6)؛ «ای انسان تو با تلاش و رنج و زحمت به سوی پروردگارت پیش می روی، و سرانجام او را ملاقات خواهی کرد.»؛ انسان تا دوردست ها می تواند پرواز کند و این، استعداد خدادادی ا ست که خدای متعال در وجود انسان به امانت گذاشته است.

4-1-1-4-2. تقویت اراده

از تأثیرات تربیتی اعتکاف، تقویت اراده است. ما معمولاً در تصمیم گیری های مان ضعیف هستیم و برای ترک گناه، مشکل داریم. اعتکاف، سه روز مقابله با نفس و کنترل نفس است. در مقابل خواهش های نفسانی ایستادن، انسان را صاحب اراده می کند و وقتی که این فرد، به جامعه بر می گردد، فرد متفاوتی شده است.

4-1-2. کارکردهای رفتاری

اعتکاف، کارکردهای رفتاری نیز دارد و می تواند از سویی، در زمینه تقویت برخی از رفتارها و اعمال و واجبات دینی، و از سوی دیگر، در نهادینه کردن برخی از اعمال عبادی، اثرگذار باشد. قبلاً حال دعا خواندن نداشت، وقتی دعای طولانی ام داوود را که خواند، می تواند دعای کوچک خمس عشر را هم بخواند.

یکی از کارکردهای مثبت اعتکاف، رابطه داشتن با قرآن است. در جامعه ما متأسفانه رابطه با قرآن، خیلی کم است؛ یعنی واقعاً ما زیاد قرآن نمی خوانیم. لذا یکی از کارکردهای مثبتی که اعتکاف دارد، این است که می تواند قرآن را از مهجوریت در آورد. قرآن باید مطالعه شود تا فرهنگ اسلامی، از آن، استخراج شود، البته این مسئله مهم، به ایجاد زمینه ها و آموزش تدبر و تفکر در قرآن نیازمند است تا فرد، با معرفت و آگاهی، سراغ قرآن برود که هم برای او جذابیت خواهد داشت و هم زمینه انس همیشگی و خوشه چینی از معارف والای قرآنی را در تمام مراحل زندگی برای او فراهم خواهد نمود.

یکی از کارکردهای مثبت اعتکاف، خواندن زیاد ادعیه است. چون خود دعا به لحاظ روان شناختی، تأثیرات زیادی دارد. دعا نوعی عبادت است از وجود مقدّس حضرت رسول- ص- روایت گردید: «افزعوا الی اللَّه فی حوائجکم، و الجأوا الیه فی ملمّاتکم، و تضرّعوا الیه و ادعوه فانّ الدّعاء مخّ العبادة، و ما من مؤمن یدعو اللَّه الّا استجاب له، فامّا ان یعجّل له فی الدّنیا او یؤجّل له فی الآخرة، و امّا ان یکفّر عنه من ذنوبه بقدر ما دعا ما لم یدع بمأثم». یعنی: «در حوائجتان از خدا کمک بخواهید، در شداید و گرفتاریها به او پناه ببرید و به سوی او تضرع کنید، او را بخوانید و دعا کنید، چون «دعا» مغز عبادت است، هیچ مؤمنی خدا را نمی خواند مگر آنکه به یکی از این وجوه اجابت می شود:

- یا در دنیا بزودی حاجتش را خواهد گرفت.

- یا در آخرت آن را دریافت خواهد کرد.

- و یا به مقداری که دعا کرده، گناهانش پرده پوشی خواهد شد به شرط آنکه برای گناه دعا نکرده باشد» (ابن فهد حلی، 1375: 61)

دو نوع دعا داریم؛ یکی طلب حاجت است و ما غالباً این را دعا می دانیم؛ یعنی خواستنی است. ولی نوع دیگری از دعا است که راز و نیاز و مناجات می باشد. مناجات، خود مستقلاً باب دیگری دارد و زمزمه و معاشقه با خداست و عشق مؤمن باید طوری باشد که اگر دلتنگ شد، با خدا راز و نیاز و با او معاشقه کند. این فرد، از نظر روانی هم خودش را تخلیه می کند و هم تصفیه و عرفان حقیقی، همین چیزهاست و اگر این نوع عرفان مثبت ترویج شود، جوانان سراغ عرفان های کاذب نخواهند رفت.

4-2. کارکردهای اجتماعی

آثار معنوی و روحانی اعتکاف که برای معتکفان، به صورت شهودی محقق شده، از مجرای ایشان و با واسطه، به جامعه نیز سرایت می یابد و ازاین رو، برای نتایج و ره آوردهای اجتماعی اعتکاف نیز باید حساب ویژه ای قائل شد. وقتی فرد به خانواده برمی گردد، خانواده این احساس را دارد که او فرد دیگری ا ست و او با توشه کاملی به خانواده برمی گردد. فرد معتکف، دوستان جدیدی را در مسجد پیدا می کند. منشأ این عقد اخوت اجتماعی که در بیرون از مسجد استمرار می یابد همان مسجد و اعتکاف است.

از کارکردهای اجتماعی اعتکاف این است که فضای اجتماعی را فضایی معنوی و مردم را به حلال و حرام و رعایت حدود الهی، حساس می کند. کسی که با اختیار خود، سه روز به مسجد می آید، این فرد باید از همه احوالات زندگی، خداحافظی کند. البته اعتکاف اسلام، با دیگر ادیان، این تفاوت را دارد که فرد، در بطن اجتماع خودسازی می کند؛ خودسازی در انزوا، هنر نیست. فرد، در مسجد جامع، در کنار دیگران و در منظر دیگران، خودسازی کند؛ یعنی خود را در اجتماع رشد می دهد. بنابراین تاثیرگذاری روی همدیگر، امر به معروف و نهی از منکر متقابل داشتن و توجه به دیگران، همه این ها ارزشمند است. دوستی هایی که در مسیر معنویت، در اعتکاف، شکل می گیرد، می تواند ماندگار بوده و زمینه رشد اجتماعی و روابط اجتماعی سالم را گسترش دهد.

در این بخش به دو مورد از کارکردهای مهم اعتکاف که در مصاحبه ها نیز بر آن ها تأکید شده، خواهیم پرداخت.

4-2-1. جامعه پذیری دینی

اعتکاف، نوعی جامعه پذیری دینی ا ست و جامعه پذیری دینی، از طریق انجام مناسک دینی، صورت می گیرد. اگر جوانی، یک سال در اعتکاف شرکت کرده و احکام اعتکاف را یاد بگیرد یا مفهوم اعتکاف را یاد می گیرد فلذا اجتماعی شدن، یعنی زیست اجتماعی را یاد می گیرد؛ زیرا در یک مکان کوچک، چندین نفر، کنار هم می نشینند و او از آن ها زیست اجتماعی را یاد می گیرد. پس اعتکاف یکی از عوامل جامعه پذیری دینی است؛ با این مقدمات، اعتکاف، یکی از آموزه های اصیل دینی ست و باید گسترش داده شود، چون در اسلام ریشه دارد.

4-2-2. ارتقای انسجام اجتماعی

اعتکاف، تأمل و خودآگاهی فرد را رشد می دهد. عقلانیت و تأمل، اولاً، اجتماعی ست و هر کسی بیشتر در اجتماع باشد، عقلش، بیشتر رشد می کند. اعتکاف نوعی مناسک جمعی ست و فقها فرموده اند که در مسجد جامع، صورت گیرد. فقها حکم آن را بیان می کنند ولی جامعه شناس، به این مسئله توجه می کند که چرا جامع گفته اند؛ یعنی افراد در یک جا جمع می شوند و نمی خواهند که افراد، تک به تک باشند؛ چون مسجد جامع شهر، مسجد معروفی ست که همگانی ست. مسجد محل، برای محله است. اگر کسی به مسجد محله خود برود با همان افرادی که هر روز می بیند مواجه می شود ولی اگر به مسجد جامع برود، اقشار مختلف را از جاهای مختلف می بیند و این ساختار، طوری ست که عاقلانه است. فلذا می خواهد که افراد مختلف، در مسجد جامع، جمع شوند تا جامعه ای شکل بگیرد، لذا این کار بسط خودآگاهی ست و عقلانیت و تأمل و انسجام اجتماعی را بالا می برد. به تعبیر بهتر، روشی برای رشد انسجام جامعه است.

به لحاظ اجتماعی، رشد آگاهی های اجتماعی و انسجام اجتماعی، از کارکردهای مهم اعتکاف است همان گونه که در ماه محرم و صفر(مراسم هایی که انجام می شود) و ماه رمضان، انسجام اجتماعی هم بیشتر می شود و مردم، کنار هم هستند بین متدینان، رابطه برادری و اخوت ایجاد می شود. انسجام اجتماعی، خیلی از مسائل را حل می کند؛ یکی از معضلات جامعه اسلامی امروز، انجام نشدن فریضه امر به معروف و نهی از منکر است و این، یک واقعیت است؛ چون شرط بسیار مهم آن که قرآن هم به آن اشاره کرده، انسجام است؛ یعنی برای اینکه امر به معروف و نهی از منکر انجام شود باید انسجام اجتماعی وجود داشته باشد. باید اخوتی بین اعضای جامعه وجود داشته باشد که وقتی کسی به دیگری بگوید این کار را نکن، او در جواب نگوید، به تو چه ربطی دارد؛ اینکه این گونه گفته می شود، به دلیل این است که علقه ای بین شان نیست. اگر علقه باشد(اگر پدر به فرزندش می گوید، این کار را نکن، فرزند نمی گوید به تو چه ربطی دارد، چون این علقه وجود دارد و برادر به برادر نمی گوید به تو چه ربطی دارد) پس زمینه امر به معروف و نهی از منکر نیز فراهم می شود و اعتکاف می تواند این علقه را ایجاد کند.

برای ارتقای سرمایه فرهنگی و اجتماعی جامعه، ابزارهای متعددی وجود دارد که این ابزارها از طیف ابزارهای جدید تا ابزارهایی که خاستگاه دینی دارند، طبقه بندی می شوند. به نظر می رسد، مقوله هایی مثل فوتبال، انتخابات و مقوله های مختلف دیگر می توانند در جامعه به همگرایی اجتماعی بینجامند، که ظرفیت خاص خودش دارد و باید در جای خودش بحث شود؛ مثلاً در انتخابات ها، بازیگرهای سینما و فوتبالیست ها اگر کنار یک کاندیدا باشند، آن کاندیدا رأی می آورد. ولی به نظر می رسد این مسئله آسیب ها و آفت های خودش را دارد؛ زیرا اینها خاستگاه دینی ندارند و اگر بخواهیم از لحاظ نظری هم درباره آن ها بحث کنیم، خاستگاه اصلی فوتبال و سینما با مبانی ما تعارضات معرفتی دارد. چه بهتر اینکه ما به جای سرمایه گذاری درباره ابزارهای جدید برای ارتقای سرمایه فرهنگی و اجتماعی درباره اموری که دین برای ما در نظر گرفته، سرمایه گذاری کنیم. به نظر می رسد، مقوله اعتکاف، یکی از همین مقوله ها می باشد؛ دومین مقوله، مقوله حج است؛ همین طور مقوله نماز جمعه و جماعت، اینها مقولاتی ست که در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی، نقش مهمی دارند. به این جهت، اگر تمرکز ما بر سیاست گذاری و بهره برداری مناسب از این ظرفیت ها در تمامی سطوح باشد، در این جهت به نتایج بهتری خواهیم رسید.

5. راهکارهای ارتقای آثار اعتکاف

برای بهره گیری هرچه بیشتر از این سنت عبادی و ارتقای آثار معنوی و روحانی آن در سطوح فردی و اجتماعی انجام برخی اقدامات ضروری به نظر می رسد. ایجاد مدیریت ستادی برنامه ریزی و هدایت امکانات موجود برای اقامه درست و مطلوب این سنت معنوی، زمینه سازی مناسب فرهنگی اجتماعی و تلاش در جهت ایجاد ساختارهای متناسب و در نظرگرفتن امکانات مورد نیاز، آماده سازی امکانات خدماتی و رفاهی، به ویژه از طریق نهادهای دولتی، آموزش دهی و تبلیغات مناسب به ویژه از طریق رسانه های جمعی، تبلیغ اعتکاف به صورت یکی از حلقه های فرایند جامعه پذیری مؤمنانه، مشارکت جدی تر علما و فضلای روحانی در جمع معتکفان، تشویق و ترغیب همگان، به ویژه نسل جوان و نوجوان به مشارکت فعال، در کانون های فرهنگی و تربیتی، ایجاد زمینه برای انتقال تجربه ها و بارقه های معنوی معتکفان به سایران، مستندسازی از احوالات معتکفان فرهیخته، سوق دهی جمعی ادعیه مؤمنان در این ایام، در مسیر حل مشکلات عمومی جامعه و بلکه جهان، آسیب شناسی درباره اعتکاف و آسیب زدایی مستمر از آن. در مصاحبه های صورت گرفته به برخی از راهکارهای ارتقای آثار اعتکاف و همچنین سیاست هایی که لازم است در این زمینه به کار گرفته شود، اشاره شده که در جمع بندی و تحلیل آن ها به موارد زیر اشاره می شود.

5-1. ترویج و گسترش اعتکاف

درباره اعتکاف، بحث اول، اصل بسط و ترویج است و باید دید که آیا بسط و ترویج این مناسک، خوب است یا نه؟ در جواب باید گفت که ترویج این مناسک، خوب است؛ برای اینکه در ایران اسلامی، مناسک های متحرک زیادی برای عزاداری امام حسین(ع) و. .. داریم که بیشتر، احساسی هستند، ولی مناسک اعتکاف مناسکی ست که تأمل و سکون دارد؛ چون فرد، بست نشینی و سه روز تأمل می کند و در خود فرو می رود و خود تأملی، باعث می شود که رابطه انسان با خداوند، اصلاح شود و از سوی دیگر، این کار، عقلانیت دینی را ارتقا می دهد. فلذا به نظر می رسد باتوجه به فرهنگ ایرانی و باتوجه به مناسک دیگری که در ایران وجود دارد، ترویج اصل فرهنگ اعتکاف در ایران، خوب است. لذا دو نکته وجود دارد: اول، بسط آن خوب است و دوم، ما زمینه بسط اعتکاف را در ایران داریم. اما مرحله سوم، این است که آن را چگونه گسترش دهیم؛ به نظر می رسد که برای گسترش آن باید تبلیغ فرهنگی انجام شود و رسانه ها می توانند اعتکاف را ترویج کنند؛ سریال بسازند و فلسفه و حکمت و احکام آن را به مردم، اطلاع دهند. همین که مردم، مسیر را بدانند، مشتاق انجام آن خواهند بود. برگزاری لیالی قدر در ایران، مرسوم نبود اما در سال های بعد از انقلاب مرسوم شده است و جوانان، خیلی استقبال می کنند. یکی از عوامل مؤثر ترویج آن، طلبه ها هستند. اگر طلبه ها در برنامه های تبلیغی خود به ترویج اعتکاف توجه داشته باشند، قطعا مؤثر خواهد بود.

در بخش فرهنگی، لازم است تلاش کنیم تا کسی که اعتکاف، آرمان اوست، برایش واقعی شود. الان در جامعه ایران اعتکاف به فرهنگ مجسم، تبدیل شده و دیگر کسی نسبت به اعتکاف بی اطلاع باشد. ولی افراد، دو دسته هستند؛ یک عده آن را انجام می دهند و برای یک عده دیگر هم آرمان است؛ یعنی آرزوی رفتن به اعتکاف را دارند. البته باید سیاست گذاران و خود عاملان هم تلاشی انجام دهند که این مسئله برای شان نهادینه شود؛ یعنی خود، منتظر ایام اعتکاف باشند و سپس به سمت بیشتر کردن این ایام بروند و فقط به ایام البیض ماه رجب، محدود نباشد؛ ماه رمضان هم اعتکاف دارد، ماه های دیگر هم اعتکاف دارد اما کم رنگ تر است. مسئله بعدی، تبیین این نکته است که اعتکاف، امر دشواری نیست، تا همه افراد جامعه احساس کنند که می توانند اعتکاف را انجام دهند. شاعران، مداحان و هنرمندان باید تلاش کنند که مسئله ی اعتکاف، جزء فرهنگ عبادی جامعه شود.

5-2. مدیریت و برنامه ریزی مناسب

برای پر کردن ایام سه روزه اعتکاف، برنامه ریزی واقع گرایانه و به دور از افراط و تفریط، لازم است. این مسئله، مهم است و باید توجه شود که برنامه ریزی ها با کارشناسی صورت گیرد، نمی توان برای سراسر کشور یک نسخه پیچید، نسخه ی جوانی که در شمال تهران، در مسجد اعتکاف کرده، با فردی که در فلان روستا که یکی از روستاهای دور از مرکز است، متفاوت خواهد بود و نباید برای آن ها نسخه واحدی پیچید. کلیات می تواند یکسان باشد که مثلاً، چه چیزهایی برای بسته فرهنگی در نظر گرفته شود؛ مثلاً، درباره موضوعات که جنبه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشد. اما نیاز سیاسی آن منطقه با نیاز سیاسی منطقه دیگر، متفاوت است و در برخی موارد باید کاملاً ضد هم باشند. یک جا پاره ای از نقاط قوت شیعی را باید تقویت کرد و در جایی دیگر، نقدهایی به اندیشه های برادران اهل سنت، به شکل علمی و عالمانه در اختیار افراد قرار داد، یا برعکس، شناخت مشترکات ما با اهل سنت را در برنامه خود قرار دهیم. بنابراین بخش مدیریتی در مساجد، غذا، بهداشت، نماز جماعت، دعا، مباحث معرفتی و سخنرانی ها، توشه های فرهنگی و. ...، همه مدیریت فرهنگی می خواهد و نباید تلقی های فردگرایانه سنتی، مانع برنامه ریزی تشکیلاتی مسئولان و سازمان های مربوطه شود.

5-3. محوریت برنامه های فردی در کنار برنامه های جنبی اجتماعی

اعتکاف، عبادتی ست که به خلوت، تفکر، گوشه گیری، عبادت، دعا و راز و نیاز با پرودگار عالم نیاز دارد و این مسئله محور اصلی اعتکاف است، لذا در برنامه ریزی ها نباید به گونه ای برنامه ریزی شود که این اصل، کم رنگ شود. اما در کنار این موضوع، برگزاری اعتکاف در مسجد جامع که محل رفت و آمد عموم مردم است نیز فلسفه ای دارد که لازم است در برنامه ریزی ها مد نظر گرفته شود.

5-4. الگو سازی در اعتکاف

اگر اعتکاف، در مسجدی موفق بود و توانست توانمندی های خوبی را ارائه کند، لازم است آن را به صورت الگو معرفی کرد؛ زیرا الگو سازی بسیار مهم است. یعنی همان طور که در سایر بحث ها به الگوی مناسب نیاز داریم، در اینجا نیز چون چیز جدیدی ست که به الگوی درستی نیاز دارد که افراد، این الگوها را ببینند. و لازم است که هم الگوی فردی و هم الگوی جمعی ایجاد شود؛ یعنی در آن جمع فردی را الگو معرفی نمایند؛ مثلاً، در یک مسجد، کسی که از نظر فردی و اجتماعی، از دیگران بهتر بود؛ هم اهل دعا بود هم اهل مناجات و هم اهل ارتباط با دیگران و توانست با دیگران، ارتباط برقرار کند، این فرد، در آن جمع، برگزیده شود. یا در هر شهر، در کدام مسجد، بهترین اعتکاف برگزار شد که این هم در آنجا به عنوان الگو معرفی شود. بعد در منطقه و در کشور، مسجد الگو معرفی شود؛ و ویژگی های شاخص بیان گردد، تا برای دیگران الگو شده و عملاً راهکاری برای برون رفت از آسیب هایی خواهد بود که ممکن است در اعتکاف، ایجاد شود.

5-5. حفظ دستاوردهای اعتکاف

بر اساس مفهومی که از ملازمت و مداومت و یک نوع حرکت از عمق جان، در اعتکاف وجود دارد، معتکفان نباید، در طول سال، رها شوند؛ البته مراد، این نیست که خود دست اندرکاران، برنامه ای بگذارند و تشکلی ایجاد کنند. این ملازمت، ایجاب می کند که آنچه فرد، در اعتکاف می آموزد، حفظ شود. لذا باید کار به گونه ای مدیریت شود تا خود معتکفان، به صورت خودجوش، این کار را ادامه دهند و نه با هدایت فرد فرادستی و یک مقام مسئول اجرایی در کشور؛ بلکه خودشان در شبکه های اجتماعی که متناسب با ساز و کارها و قوانین کشور است، نشست هایی تنظیم کنند که در برخی مناسبت ها دور هم جمع شوند و مفاهیم اعتکاف، احیاء شده و باقی بماند. گاهی به ارتباط مستقیم با یک فرد هم نیاز نیست؛ مثلاً، برای معتکفان، یک برنامه ای تلویزیونی، مجله ای تصویری یا یک سخنرانی تلویزیونی در شبکه قرآن مهیا و از قبل، اطلاع رسانی شود که این برنامه برای معتکفان است و از این طریق نتایج و یافته های اعتکاف حفظ شود.

یکی از اموری که برای حفظ سرمایه های اعتکاف می توان در نظر داشت، شناسنامه دار کردن معتکفان است، یعنی افراد، اهل کجا هستند و سال دیگر هم شرکت می کنند یا نه؟ و برای آن ها امتیاز ویژه قائل شویم و نشریاتی را برای آن ها تهیه و ارسال کنیم. یا استفاده از سایت ها و وبلاگ هایی که می شود ایجاد کرد. یعنی فقط حال اعتکاف، مهم نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، ملکه ای است که در فرد، ایجاد می شود. اگر رابطه ی با معتکفان، به صورت دائم حفظ شود، ظرفیت، ایجاد خواهد کرد. لذا می توان هویت معتکف بودن را در فرد، ایجاد و تقویت کرد تا شایستگی ها و ویژگی هایی که اعتکاف دارد، استمرار پیدا کرده، برای فرد، ملکه شود.

5-6. توسعه کارکردهای اجتماعی

سیاست دیگر، این است که در ضمن حفظ کارکردهای فردی و عبادی اعتکاف، کارکردهای حوزه اجتماعی و فرهنگی هم توسعه یابد. کسانی که در اعتکاف شرکت کرده اند هم می توانند به لحاظ تبلیغی، از اعتکاف سخن بگویند و هم به لحاظ رفتاری، آموزه های اعتکاف را به جامعه منتقل نمایند؛ یعنی وقتی کسی به اعتکاف رفت، دیگران ببینند که حال و هوایش عوض شده و حال او با قبل، فرق می کند، خود این می تواند عامل تبیین و ترویج اعتکاف باشد. وقتی کسی چند روز غیبت دارد و پس از بازگشت، دوستان او از علت غیبت او می پرسند و از اعتکاف می گوید و آشنایان او تغییر محسوسی را در اخلاق و رفتار او احساس می کنند، آن ها ترغیب می شوند که خود نیز در این امر شرکت کنند. حتی در صورتی که برای تماشا هم به مسجد آمده باشند، همین اندازه هم اثر خود را خواهد داشت و این بخش نیز برای فرهنگ سازی اهمیت دارد.

جهت توسعه کارکردهای اجتماعی اعتکاف، می توان به شبکه سازی های بعد از اعتکاف توجه کرد و با شبکه سازی ها، ظرفیت های بیشتری برای اعتکاف ایجاد نمود.

نتیجه گیری

در این مقاله به ظرفیت ها و کارکردهای اعتکاف و راهکارهای تقویت آن پرداخته شد، به نظر می رسد در دنیای کنونی که انسان به واسطه تکنولوژی های ارتباطی جدید هر چه بیشتر در تنهایی خود رها شده است و روز به روز به فراموشی معنویات سوق داده می شود توجه به اعتکاف و در نظر داشتن تمام ظرفیت های آن، زمینه رشد و شکوفایی معنوی جامعه را فراهم خواهد نمود. در این مقاله، پیشنهادهایی برای ارتقای آثار و کارکردهای اعتکاف مطرح شد. توجه به فلسفه و هدف اعتکاف، خیلی مهم است و برای آنکه اعتکاف، کارکردهای گفته شده را داشته باشد، لازم است تا با شناخت، صورت گیرد اگر حضور در اعتکاف، با شناخت ویژگی های آن همراه نباشد، رغبت لازم برای شرکت در آن، از دست خواهد رفت. و عدم معرفت، صوری شدن آموزه های دینی را در پی خواهد داشت که خود، تبعات فراوان دیگری دارد و به خالی شدن آموزه های دینی از محتوا و کارآیی خواهد انجامید.

کتابنامه

قرآن کریم

ابن فهد حلی، احمد بن محمد،(1375). آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدة الداعی)، ایران، بنیاد معارف اسلامی.

ابن منظور، محمدبن مکرم (1414ق). لسان العرب، بیروت، دار صادر.

طباطبائی، علامه سید محمدحسین (1402ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات.

طرابلسی، ابن براج، قاضی، عبد العزیز(1406ق). المهذب، قم، دفتر انتشارات اسلامی.

کلینی، محمد بن یعقوب (1363). گزیده کافی، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.

کلینی، محمدبن یعقوب (1369). اصول کافی، ترجمه سیدجواد مصطفوی، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه.

گیدنز، آنتونی (1374). جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری،تهران،نشرنی.

متقی هندی(1401). کنز العمّال، بیروت، مؤسسه الرساله.

مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی(1414ق). لوامع صاحب قرانی مشهور به شرح فقیه،قم، مؤسسه اسماعیلیان.

مجلسی، محمد باقر (1403ق). بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.

مریجی شمس الله(1378). کاربرد علوم اجتماعی در تبلیغ، اول، قم، تپش.

مطهری، مرتضی (1389). مجموعه آثار، ج4، قم، انتشارات صدرا.

نوبهار، رحیم (1392). اعتکاف سنتی محمّدی،قم، انتشارات نهاوندی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان