ماهان شبکه ایرانیان

افسردگی و چسبیدن به گذشته (۲)

زندگی در زمان حال، بهترین راه برای پیشگیری و درمان افسردگی است. پس تا می‌توانید در همین لحظه‌ای که هستید زندگی کنید و گذشته و آینده را فراموش کنید که عمر رفته را نتوان یافت!

افسردگی و چسبیدن به گذشته (2)

زندگی در زمان حال

روانشناسان معتقدند تمرکز زیاد روی اتفاقات گذشته یا رویدادهای به وقوع نپیوسته آینده، ما را از حضور در «حال»، یعنی از حضور در همین «لحظه» و همین «حالا» و همین «جا» باز می‌دارد.

در حالی که لحظه حال تنها چیزی است که واقعاً و عملاً متعلق به ماست و می‌تواند برای انجام مقاصد مختلفی به کار گرفته شود. تنها در لحظه حال، یعنی درست در «همین لحظه» می‌توانیم با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار کنیم.

می‌توانیم ببینیم و بشنویم و لذت ببریم. می‌توانیم نشانه‌هایی را دریافت کنیم که مختص ما هستند، نشانه‌هایی که به عنوان برآیندهایی از وضعیت موجود، ما و جهان اطراف‌مان، ما را به سوی آنچه در همین لحظه برای‌مان بهترین است هدایت می‌کنند.

تنها در «همین لحظه» است که زنده‌ایم و می‌توانیم زندگی کنیم، می‌توانیم مشاهده کنیم، حس کنیم، رشد کنیم، کمک بگیریم یا کمک کنیم و از همه مهم‌تر در همین لحظه است که می‌توانیم با خالق جهان، ارتباط برقرار نماییم.

مفاهیمی مثل دعا، توبه، توکل و خلاصه هر رابطه‌ای که بین ما و خداوند برقرار می‌شود همه در لحظه حال شکل می‌گیرند. متأسفانه اکثر ما، لحظات حال را از دست می‌دهیم و بیشتر در گذشته و گاهی در آینده زندگی می‌کنیم‌.

چرا اغلب در «حال» حضور نداریم؟ اشتغال بیش از حد به گذشته، اغلب به دلیل افسردگی، احساس شکست یا ظلم، یا برخی اختلالات روانشناختی است که خوشبختانه ‌امروزه درمان قطعی برای آن وجود دارد.

برخی هم بر این باورند که زیادی بار گناه فرد و ظلم‌ها یا بی عدالتی‌هایی که درباره دیگران روا داشته، گاه باعث اشتغال بیش از حد به گذشته و سرزنش مداوم خویش و احساس گناه می‌شود، تا جایی که علت تأکید ادیان بر انجام اعمال نیکو و پسندیده و پرهیز از معصیت و گناه نیز از نظر این عده، غیر از آثار اخروی، مصون نگه داشتن انسان از تبعات این اعمال را در بر می‌گیرد.

پرداختن بیش از  اندازه به آینده هم، غیر از برخی اختلالات، می‌تواند ریشه در این داشته باشد که فرد از وضعیت فعلی خود به درجات مختلفی ناراضی است و قصد دارد با خیال‌پردازی، رضایتی را که در زمان حال بدان دست نیافته، در آینده جستجو کند.

بدیهی است برای آینده می‌توان و حتی باید برنامه‌ریزی و تصمیم گیری داشت. اما گذاشتن وقت بیش از حد، چه برای آینده و چه برای گذشته، جز هدر دادن زمان و انرژی، نتیجه‌ای نخواهد داشت.

متأسفانه نگرانی نسبت به گذشته، پرداختن زیاده از حد به گذشته، داشتن اشتغال ذهنی مداوم نسبت بدان و مواردی مثل احساس گناه، سرزنش خود و... در کشور ما شایع است.

جالب است که همه می‌دانیم گذشته را نمی‌توان عوض کرد، اما اغلب درباره گذشته فکر می‌کنیم‌. خود یا دیگران را مقصر دانسته یا محکوم می‌کنیم‌ و خاطرات‌ اندوهبار مربوط به آن را بارها و بارها مرور می‌کنیم‌ و به طور مازوخیستی خود را آزار می‌دهیم؛ آزاری که البته سودی ندارد.

آیا واقعا گذشته، به هیچ دردی نمی‌خورد؟ البته که می‌خورد. گذشته، تجربه‌ای آموزنده است که ما را هوشمندتر، کم‌اشتباه‌تر، هوشیارتر و توانمندتر می‌سازد.

به ما راه و رسم بهتر زیستن را می‌آموزد و به ابراز تجربه، تجهیزمان می‌کند‌. گذشته را تنها تا زمانی باید مرور کرد که بتوان از آن نتیجه گرفت که در حال و آینده چه کارهایی را باید انجام داد یا از چه کارهایی لازمست اجتناب نمود.

اما هرگز نباید به گذشته چسبید. بلکه باید پس از یادگیری و به کارگیری آموزه‌هایش آن را به فراموشی سپرد و از بند آن رها شد.

به قول خیام

چون بلبل مست راه در بستان یافت          روی گل و جام باده را خندان یافت                    

 آمد به زبان حال و در گوشم گفت             دریاب که عمر رفته را نتوان یافت

برای خواندن بخش اول -افسردگی و چسبیدن به گذشته- اینجا کلیک کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان