البته این اعداد نهایی نبوده و به مدت زمان جنگ و میزان خسارتهای آن در صورت ادامه نیز وابسته است. آثار این جنگ فقط بر وضعیت اقتصادی دو طرف درگیر نبوده و شوک اقتصادی را به تمام کشورهای جهان وارد کرده است. مهمترین مشکل ناشی از جنگ درحال حاضر، تورم بیسابقه کالاهای اساسی به خصوص انرژی و مواد غذایی است. منطقه یورو بهعنوان نزدیکترین و وابستهترین ناحیه اقتصادی به میدان جنگ، آسیبهای اقتصادی بسیاری را از این حمله متحمل شده است. در حالی که هنوز آسیبهای اقتصادی دوران شیوع ویروس کرونا بهبود نیافته بود، این جنگ میتواند موجب مرکب شدن مشکلات اقتصادی اروپا شود. تحلیلگران معتقدند بر اساس پیشبینیهای پیش از جنگ، اقتصاد منطقه یورو باید در انتهای سالجاری، 3درصد بزرگتر میشد، اما اکنون با وقوع جنگ، این پیشبینیها تغییر کرده و تحلیلگران انتظار دارند که اقتصاد این ناحیه در انتهای سال 1/ 4درصد کوچکتر شود.
تورم بیسابقه ناحیه یورو
در ماه مارس، ناحیه یورو تورم 5/ 7درصدی را تجربه کرد که این عدد از زمانی که دادههای این ناحیه وجود دارد، بیسابقه است. هسته تورم این ناحیه که تورم را با حذف انرژی، مواد خوراکی، الکل و تنباکو محاسبه میکند، عدد 3درصد را ثبت کرده است که نشاندهنده نقش جدی نوسانات قیمت مواد غذایی و انرژی در افزایش تورم ناحیه یورو است.
بانک مرکزی اروپا پیش از این پیشبینی کرده بود که این ناحیه در سالجاری تورم 2درصدی را تجربه خواهد کرد، ولی اکنون دادهها نشان میدهند که درحال حاضر، تورم سه برابر پیشبینیهای این بانک است. در ماه مارس، قیمت حاملهای انرژی باز هم پیشتاز افزایش قیمتها در ناحیه یورو بوده و رکورد افزایش 44درصدی را ثبت کردهاند. قیمت مواد غذایی هم حدود 7/ 4درصد افزایش داشته است. لیتوانی در این ناحیه بیشترین میزان تورم را با عدد 15درصد ثبت کرده است. در جایگاه بعدی، استونی با 14درصد تورم قرار داشته و جایگاه سوم هم مشترکا به لتونی و هلند با 11درصد تورم تعلق دارد.
آثار اقتصادی دیگر
این جنگ هرچند موجب شده ناحیه یورو با معضل تورم روبهرو شود، ولی معضلات بزرگتری را برای کشورهای این ناحیه در آینده به وجود خواهد آورد. این جنگ اقتصادهای نوظهور و درحال توسعه آسیای مرکزی و اروپای شرقی را بهصورت جدی تهدید میکند. افزایش تورم و بدهیها، میتواند خط فقر را در کشورهای مختلف جابهجا کرده و عده بیشتری را به زیر خط فقر بکشاند. افزایش قیمت کالاها میتواند موجب آسیب به تجارت کشورهای مختلف شود و بحران مهاجرت به سمت ناحیه یورو را ایجاد کند. روسیه و اوکراین تامین حدود 75درصد از گندم ناحیه آسیای مرکزی و جنوب قفقاز را بر عهده داشتند. اکنون جنگ موجب شده که بخش عمده این نیاز تامین نشده و قیمت گندم در این ناحیه بهشدت افزایش یابد. از طرف دیگر بخش زیادی از تولید ناخالص داخلی بسیاری از این کشورها به تجارت با روسیه و اوکراین وابسته بود. برای مثال حدود 30درصد از تولید ناخالص داخلی قرقیزستان و تاجیکستان وابسته به صادرات کالا به روسیه بود که حالا با توجه به تحریمهای غرب علیه این کشور، مسیرهای صادراتی به روسیه با مشکل روبهرو شدهاند. این معضلات موجب خواهد شد که پس از سیل مهاجرت جنگزدگان اوکراینی به اروپا، سیلی از مهاجران منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به سمت اروپا آغاز شود.