ماهان شبکه ایرانیان

گلی از بستان امامت

گلی از بستان امامت
خورشید جمالش مشرق از برج کمال آمد خدا را شد جلوه‌گر بر خلق اشراق جمال آمد
شد از برج عبودیت عیان شمس ربوبیّت تجلّى جمال آن جا تجلّى جلال آمد
ز مشرق تافت بدرى مشرق اندر لیلة القدرى که شمس طلعتش، تمثال وجه بى مثال آمد
عیان بر ممکنات از نور واجب شد یکى ممکن که چون او ممکنى در بینش ممکن محال آمد
ز بستان امامت خاست سروى معتدل قامت که ظلّش عقول انبیا را اعتدال آمد
به سیماى حُسن دهر از حسین آورد فرزندى که احسن احسن از جان آفرینش بر خصال آمد
توان در صبر و حلمش یافت علمش را که در عالم کمال علم آن دارد که حِلمش را کمال آمد
روا باشد گرش در رتبه شمس الاولیا خوانم که در چرخ عبودیت جمالش بى همال آمد
نبى را رفرف آمد توسن معراج و این شر را به سیر ناقه تا معراج احمد انتقال آمد
چو معراج محمّد نیستى بود از تعیین‌ها به معراج این على را با محمد اتصال آمد
چنان در نیستى معراج کرد آن شاه لاهوتى که این خرگاه هستى همچو گردش از پغال آمد
از آن روز سید آمد ساجدین را نزد مشتاقان که در لیل و نهارش سجده کردن اشتغال آمد
اگر خواهى ز حالش بو برى بنگر در آثارش که اهل حال را بویى ز حالش از مقال آمد
بنوش از جام توحید کلامش گر عطش دارى که جان تشنه کامان زنده زین آب زلال آمد
هر آن کو عبد حق گشت مرآت جمال حق خدا را اندر او بنگر که مرآت جمال آمد
مرا دیدار یزدان تا ابد دیدار او باشد که این چهره از ازل مرآت حسن لایزال آمد
«فواد» اندر دو عالم از تو دیدار تو مى‌خواهد که از فضل توانش هم این لسان و این سؤال آمد

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان