خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: روزهای میانی خرداد ماه سال گذشته و در جنوب حلب سوریه، یکی دیگر از ایثارگران و جان بر کفان مدافع حرم، خلعت شهادت پوشید؛ شخصیتی که ورزش را هم پاس می داشت و یکی از داوران درجه یک فوتبال بود.
این روزها، نخستین سالگرد شهادت اوست؛ شهیدی که در دومین اعزامش به سوریه به شهادت رسید و البته تنها ده روز پیش از شهادت، وصیت نامهای پُر معنا و جاودانه نوشت؛ وصیت نامهای که در این نوشتار مورد بررسی و دقت نظر قرار می گیرد.
وصیت نامه ماندگار این شهید سرفراز با این فراز از کلام شهید بزرگوار آوینی آغاز می شود: «حرم عشق کربلاست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته است؟ چگونه از جان نگذرد؛ آنکه می داند جان، بهای دیدار است؟»
و اما بخش نخست وصیت نامه، ضمن اقرار به توحید و نبوت و امامت و معاد، به حمد و ثنای الهی اختصاص دارد: «خداوند حکیم را هزاران مرتبه شکر که در خانوادهای شیعه و دوازده امامی متولد شده ام. هزار و هزاران شکر که توفیق پوشیدن لباس مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به من عطا شد و خدا را هزاران شکر که توفیق خدمت در کسوت مربی و خدمت به سربازان امام زمان روحی فداه به من عطا شد. خدا را هزاران مرتبه شکر و سپاس که مجاور و همسایه ی بیبی فاطمه معصومه سلام الله علیها شدم و در آخر خداوند متعال را هزاران شُکر که در عصر انقلاب و خمینی کبیر (ره) و زعامت امام سید علی خامنه ای زندگی می کنم.»
بخش دوم وصیت نامه این شهید حماسی مدافع حرم، ضرورت کسب آمادگی برای شهادت در راه خداست؛ تا آنجا که وی اذعان میکند که در فاصله سفر اول و دوم خود به سوریه، تلاش کرده است تا آنچه مانع لطف الهی و نظر خاص حضرت زینب (س) است، جبران نماید و در جهت کسب خشنودی حضرت حق بکوشد.
اینک به بخش سوم وصیت نامه این شهید والامقام می رسیم؛ بخشی که یکی از مهمترین فرازهای این مکتوب است و در آن، به برخی شبهات و تهمتهای وارد شده به مدافعان حرم پاسخ داده شده و آینده ای سراسر نور و روشنی تصویر می شود: «در این مسیر، شبهات و تهمتهای فراوانی به مدافعین حرم زده می شود؛ اعم از گرفتن پول، مبارزه در راه بشار اسد، مبارزه در راه اعراب یا اینکه اگر وطن بود، ما هم می رفتیم و... خیالی نیست؛ وعده ما با همه این تهمتزنندگان و شایعهسازان باشد با حضرت زهرا سلام الله علیها؛ اگر چه همه این شبهات و تهمتها جوابهای بسیار واضحی دارند که تا الان، بارها و بارها گفته شده اند. اگر من سراپا تقصیر را فاکتور بگیرید؛ به نظرم مدافعان حرم از با بصیرت ترین افراد زمان ما هستند. زیاد شنیده ام که میگویند دو تا بچه داری؛ چرا می خواهی بروی؟ طوری میگویند به خاطر بچههایت نرو که انگار من معنی زن و بچه را نمیفهمم و بویی از عشق نبردهام یا دلم از سنگ است! اما به نظر من حقیر کاملا بر عکس است. رزمندگان و مجاهدان در همه زمانهایی که زندگی کردهاند عشقشان و محبتشان به خانواده صدها برابر بیشتر از کسانی است که ادعای فهمیدن بچه و زن و پدر و مادر و اقوام دارند ...»
شهید والامقام این بخش از وصیت خود را اینگونه ادامه داده است: «عشق من به همسر عزیزم و فرزندانم و پدر و مادرم و اقوام با وجود همه ی شیرینی و لذت در مقابل عشق به ذات اقدس حق، عشق به آقا رسول الله، امیرالمؤمنین و در یک کلام عشق به همه اهل بیت عصمت و طهارت، پشیزی ارزش ندارد. والله والله بنده هیچ نگرانی و سر سوزن دلواپسی برای همسر و فرزندانم و پدر و مادرم ندارم که بعد از من چه میکنند؛ زیرا اگر آنها در خط حق و خط اهل بیت و ولایت باشند پس یقیناً اهل من هستند و خداوند متعال وعده داده که خودش، خون بهای شهید است. حال، کدام یک از مدعیان جرأت دارد قیمتی بر این خون بها بگذارد که قرار است به اهل من برسد؟ و اگر زبانم لال در مسیر الهی قدم بر ندارند؛ نسبتی هم با من نخواهند داشت.»
اینک نوبت به مرور چهارمین بخش از وصیت نامه شهید مهدی طهماسبی است؛ بخش مهم دیگری که همگان را به اطاعت و پیروی از رهبری مجاهد انقلاب فرا می خواند: «رهبری در این زمان بسیار مظلوم هستند و خیلی از کسانی که روزگاری در کنار امام راحل بودند - البته به ظاهر -؛ الان رهبری را تنها گذاشتهاند و نظرات گستاخانه خودشان را در مقابل نظرات صریح رهبری بیان میکنند. اینها سعی میکنند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند؛ زهی خیال باطل؛ خداوند بهتر می داند که رسالتش را کجا قرار دهد. لذا تقاضای عاجزانه من از همه خانواده ام به طور خاص و همه دوستان و همه ی کسانی که صدایم به گوششان می رسد این است که در خط و مسیر ولایت مطلقه ی فقیه باشند تا این انقلاب آسیبی نبیند... با بصیرت کامل قدم جای پای رهبری بگذارند و به عناوین اعتباری دیگر نظیر سردار، آیت الله، مرجع تقلید و ... که خدای ناکرده در این مسیر نیستند، توجهی نکنند.»
و اما پنجمین و یکی از آخرین بخشهای این وصیت نامه، سفارشها و توصیههای عمومی این شهید عالیمقام مدافع حرم است؛ آنجا که همگان و بویژه بانوان محترم را به رعایت حجاب دعوت می کند و سپس می آورد: «از همه ی کسانی که مرا می شناسند عاجزانه طلب میکنم این حقیر سراپا تقصیر را حلال کنند و اگر با رفتار، گفتار و ... باعث رنجش خاطر آنها شده ام شدیدا عذر خواهی کرده و التماس دعای خاص دارم؛ ضمنا به حرمت این آشنایی، اگرچه به لطف خدا نماز و روزه ی قضایی بر گردنم نیست؛ ولی به رسم رفاقت اگر می توانند یک روز نماز و یک روز روزه برای من قضا کنند شاید به مدد اخلاص شما و عمل شما کمبود اعمال من حقیر جبران شود. از همه عاجزانه تقاضا دارم در فراغ من جزع و فزع زیادی نکنند که باعث خوشحالی دشمنان اسلام بشود؛ اگر قرار است گریه ای باشد و سینه ای زده شود، حتما به یاد مصائب حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت طاهرینش باشد که در این مسیر هر چقدر گریه کنند؛ جا دارد.»
و اکنون در نخستین سالگرد شهادت آسمانی این شهید مدافع حرم، به روح او و همه شهدا، از صدر اسلام تا کنون درود می فرستیم و برایشان آرزوی علوّ درجات داریم.