سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
آزادارمکی:
قشر کمدرآمد در شرایط گرانی به ضرر جامعه رفتار میکند!
تقی آزادارمکی، از جامعهشناسان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز در اشاره به شیوع گسترده گرانیها؛ نظر خود پیرامون واکنش قشرهای مختلف را اینگونه بیان کرده است:
"یک فروشنده به همان میزان که گرانیها افزایش پیدا میکند کالای خود را گرانتر میفروشد و سود خود را میبرد. این وضعیت درباره کارمندان و کسانی که نقشی در بازار ندارند وجود ندارد و به همین دلیل این افراد به سمت ناهنجاریهای اجتماعی حرکت میکنند. در ساماندهی حیات اجتماعی طبقه متوسط از بازی خارج شده است .به همین دلیل در این شرایط طبقه فرودست که هیچ ابزاری برای ابراز وجود و تحقق مطالبات خود ندارد تلاش میکند برخلاف قاعده حرکت کند و دست به کارهایی میزند که به ضرر جامعه تمام خواهد شد. این اتفاق میتواند به صورت عمومی نیز رخ بدهد. این احتمال نیز وجود دارد که جامعه دست به اقدامی نزند اما کارهایی انجام بدهد که نظام اجتماعی را دچار آسیب میکند. به عنوان مثال هنگامی که از شیرینی فروشی شیرینی میخرید متوجه میشوید که در آن موادی استفاده شده که قابل خوردن نیست و یا در کیسههای برنج الیاف میریزند و یا اینکه در پخت نان به جای اینکه از آرد استفاده کنند از خاک اره استفاده میکنند. همه این اتفاقات برای جبران وضعیت طبقه فرودستی است که هیچ ابزاری برای ابراز وجود ندارد."[1]
*اگر دقیقتر به اظهارات آقای ارمکی نگاه کنیم متوجه میشویم که در جهان ذهنی ایشان، انسانها مشتی نانبهنرخ روزخور و گرگ هستند که از هیچ فرصتی برای دریدن یکدیگر یا جامعه دریغ نمیکنند!
آیا واقعا جامعه ما اینگونه و اظهارات ارمکی صحیح است؟
یعنی آیا در جامعه ما همه کسبه گرانفروش هستند، همه کارمندان به دنبال ریختن در خیابان و ناهنجاری اجتماعی میگردند و قشر مستضعف و کمدرآمد نیز برای جبران عقده و ابراز وجود آب در شیر میریزد و میفروشد؟
پاسخ اینست که خیر!
اتفاقا هر 3 قشری که ارمکی آنها را از نگاه جامعهشناسانه خود دچار ژنتیک بزهکاری برمیشمرد؛ از شریفترین و نجیبترین قشرهای جامعه ایرانی_ اسلامی ما محسوب میشوند.
آقای ارمکی حکما نمیداند که بیشترین دستگیرشدگان در اغتشاشات رخداده در ایران افرادی بودهاند که طبقه اجتماعی آنها هرگز در این 3 قشر موصوف تعریف نمیشده است.
ایضا مثالهای جالب دیگری هم در نقد اظهارات ارمکی وجود دارد.
مثلا در فقره دزدی اخیر از صندوق امانات بانک ملی دیدیم که دزدهای ماجرا مشتی بزهکار حرفهای، متمول و اهل هدیههای میلیونی به عمهخانم بودهاند!
و یا مثلا اخیرا سارق زورگیری دستگیر شد که فرزند یک رئیس بانک است.[2]
پس بزه و بزهکاری لزوما یک رفتار طبقهای نیست.
مسئله گرانی و گرانفروشی هم دو حیطه جدا از هم است. و ما در بازار فعلی ایران، بیشتر از گرانفروشی با گرانی بیقاعده مواجهیم که مسئولیت آن متوجه دولت است نه مردم.
نمیتوان از آن کاسب یا بازاری که جنسی گران میخرد انتظار داشت که آنرا در حیطه ضرر بفروشد.
میماند جرم گرانفروشی توسط یک عده سودجو که همانطور که اشاره شد ربطی به طبقه اجتماعی و میزان درآمد افراد ندارد و این دولت و قوه قضائیه هستند که در کنار مطالبه مردمی باید با این پدیده برخورد کنند.
اینکه آقای ارمکی چطور حاضر شده در فرایند منطقی اشاره پای میزان درآمد افراد را به میان بیاورد و مثلا نتیجه بگیرد که این قشر مستضعف جامعه است که آب در شیر میکند و یا این کارمندان هستند که به گزینه ناهنجاری اجتماعی فکر میکنند از عجایب روزگار ماست.
تعجبی که در مقابل این حقیقت مهم که مفسدان نامداری از قبیل امیرمنصور آریا و بابک زنجانی و... هیچیک متعلق به طبقه فرودست جامعه نبودهاند و خیابان هم جای اشرار است نه فرهیختگان و زحمتکشان؛ نیز عمدا یا سهوا سکوت کرده است.
***
کسی به عقلانیت نمیخندد آقایان!
پیشنهاد زیدآبادی برای برگزاری "اردوی جهادی اصلاحطلبان"
احمد زیدآبادی، از کنشگران اصلاحطلب که چندی قبل کنارهجویی خود را از فضای سیاست به نحو طعنهآمیزی مطرح کرد، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با نشریه صدا که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، گفته است: در شرایط فعلی، درگیر شدن اصلاحطلبان با سیستم حاصلی ندارد. چون، اولا اصلاحطلبان آن اعتبار و سرمایه اجتماعی قبلی را ندارند که جامعه نسبت به برخورد یا زندانی شدن آنان حساس شود (شاید برخی گروهها خوشحال هم بشوند). ثانیا درگیر شدن اصلاحطلبان، فضا و بهانه را برای فعال شدن بیشتر آن طیف تندرو اصولگرا فراهم میکند که به ضرر حل مسایل است و خود اصلاحطلبان هم در اینمیان، بیدلیل قربانی میشوند. اصلاحطلبان باید به طرف مقابل با زبانی مدنی بگویند شما قدرت گرفتید تا مسایل را حل کنید؛ حالا بگویید چهچیز را حل کردید؟ و بعد از اینمنظر، شروع کنند به نقد جدی و عالمانۀ عملکرد جریان حاکم.
او میافزاید:
"فعالیت مردمی در قالب خیریهها کار دیگری است که میتوان انجام داد. مثلا من به دکتر رضا خاتمی و دکتر شکوریراد پیشنهاد کردم یک روز به مناطق حاشیه شهر بروند و مریضها را رایگان ویزیت کنند. خیلیها به این پیشنهاد من خندیدند؛ در حالیکه اگر به آنجا بروند با آدمهای زیادی آشنا میشوند، عمق مشکلات و مناسبات را میتوانند درک کنند، مردم به آنها اعتماد میکنند و آنان را دلسوز خود میشناسند. چرا این کارها را نمیکنند؟ با مدام در جمع محدود خود نشستن و توییت زدن که سرمایه اجتماعی احیا نمیشود."[3]
*این پیشنهاد جالب و البته کنایهآمیز زیدآبادی به آقایان شکوریراد و خاتمی؛ از روی شوخطبعی ذاتی زیدآبادی باشد یا از روی تحلیل وی؛ اما در هر دو حالت یک پیشنهاد جالب و قابل تأمل است.
واقعا چرا اصلاحطلبان با خدمتگزاری و رفتارهای جهادی زاویه دارند و شأن خود را اجلّ از با مردم بودن میدانند؟
چرا همواره از جانب اصلاحطلبان شنوای نیش و کنایه به مردم و یا قشر مستضعف هستیم؟ (اشاره به ماجراهایی از قبیل لشکر قابلمه بدستها یا لبوفروشهای هستهای!)
جالب آنکه نظیر آنچه که زیدآبادی گفته است را پیش از این کسان دیگری از اصلاحطلبان هم مطرح کردهاند اما عملا با سردی و رخوت ستاد جریان چپ مواجه شدهاند.
برخی معتقدند ستاد جریان چپ از اینرو نسبت به چنین پیشنهاداتی روی خوش نشان نمیدهد که پایگاه اجتماعی خود را یک پایگاه بالاشهری و وابسته به قشر متوسط جامعه میداند. از همین رو ضرورتی احساس نمیشود که آقایان با مستضعفین و قشرهای مختلف جامعه ارتباط بگیرند!
این در حالی است که این تحلیل غلط است و جامعه ایرانی منهای هر نوع طبقهبندی یک "جامعه مذهبی" است و تفکر مذهبی هم به سمت رفتارهای جهادی و دینی گرایش دارد نه به سمت رفتارهای متفرعنانه.
پیشنهاد زیدآبادی یک تکمله عقلایی هم دارد که ما آنرا گوشزد میکنیم و آن اینکه مردم نمیتوانند به کسانی که برای بر هم زدن امنیت آنها تقلا کردهاند و همزمان برای درمان آنها هم گسیل میشوند اعتماد کنند.
شرط اول قدم برای مردمی شدن رجال اصلاحطلب، توبه از براندازی و خاصّه توبه علنی از فتنه 88 است.
***
سرقتهای هدفمند برای عصبانی کردن مردم
یک عضو شورای شهر دزفول اخیراً طی سخنانی در جلسه این شورا گفته است: درخصوص سرقتها خبرهای ناگواری شنیده شده و به نظر میرسد برخی سرقتهای خرد با سازماندهی و هدفمند انجام میشوند.
به گزارش ایرنا، او میافزاید: برای مثال تکهای از سیم مخابرات به سرقت میرود که موجب قطع اینترنت و نارضایتی مردم میشود."[4]
*برخی محافل تحلیلی معتقدند دشمن خارجی و دنبالههای داخلی آن در راستای تقلا برای ایجاد "فتنه اقتصادی" به دنبال آتشزنه هستند. آتشزنهای که قرار است با یک اتفاق یا چند اتفاق بهمپیوسته همانند یک جرقه عمل کند و مردم را به خیابانها بکشاند.
آنها در این تصور هستند که مقولاتی مثل گرانی توانسته در این میان به مثابه یک هیمه عمل کند و هیزم لازم را برای سوختن در فتنه اقتصادی فراهم بیاورد.
طی ماههای اخیر گزارشهای مختلفی از شیطنتهای اسرائیل در ایران و نیز برخی خرابکاریهای عامدانه به گوش رسیده که اگرچه تأیید و تکذیب همه آنها در هالهای از ابهام است اما همانطور که اشاره شد بعید هم به نظر نمیرسد.
دقت شود که به زعم تحلیلگران؛ این نکته کاملا قابل تصور و ممکن است که شبکه بهمپیوسته فتنهجویان و فرماندهان خارجی آنها حتی در شهرستانها نیز در حدی فعال باشند که اقدام به طراحی یک دزدی خرد برای ناراضیسازی مردم کنند. رفتاری که منطقا میتواند اضلاع دیگری مثل ترور، زورگیری، ایجاد رعب و وحشت و... نیز داشته باشد که البته مردم بایستی در همه این امور هوشیاری و صبر خود را حفظ کنند.
معالوصف تعجب اما آنست که خواص کشور نسبت به مسئله مهم فتنه اقتصادی و پیشلرزههای آن در اسفند 96 و آبان 98 دچار کرختی شده باشند، فرمانده این توطئه در نزد مردم معرفی و رسوا نشده باشند و مسئولان امر نیز فکری به حال گرانی نکنند.
در این میان حتما بایستی در یک جهاد تبیین به مردم گوشزد کرد که هر حرکت خیابانی منجر به عمقیابی بیشتر مشکلات میشود و راه حل رفع گرانی هم در خیابان نیست.
اما در عین حال مسئولان امر نیز وظیفه دارند که با نظارت کارا بر بازار و ارائه کالابرگ به مردم در کنار کنترل قیمتهای لجامگسیخته بازار مسکن، از معیشت خانوارها حفاظت کنند.
***
1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/337523
2_ mshrgh.ir/1387663
3_ http://mjrahbord.blogfa.com/post/72
4_ irna.ir/xjJPRL