مفهوم قهر کردن در روانشناسی و قوانین قهر کردن

قهر کردن و یا بروز ناراحتی در بین زن و شوهرها اجتناب ناپذیر است، اما این مسئله هم آداب و قوانینی دارد که دقت نکردن به آنها منجر به بروز مشکلات ارتباطی خواهد شد

مفهوم قهر کردن در روانشناسی و قوانین قهر کردن
قهر کردن یک نوع اختلال شخصیتی و نوعی بیماری روانی است که فرد با تکیه بر آن از روبرویی با مشکلاتش می گریزد و طرف مقابل را تنبیه می کند. کسانی که زیاد قهر می کنند افرادی هستند که تصور می کنند بهترین کار برای تسلط روی افراد، این است که آنها را تحت کنترل درآورند. البته این شیوه برخورد، خودخواهانه به نظر می رسد چون بدین ترتیب فرصت حرف زدن را از طرف مقابل هم سلب می کنند.


قهر کردن یکی از اختلالات شخصیت نابالغ است که ممکن است ریشه در کودکی فرد داشته باشد.این افراد معمولا راه حلهای موقت و ناکار آمدی مثل قهر کردن را به شیوه های صحیح حل مشکلات ترجیح می دهند.

قهر، حاصل خشم افراد درونگرا، کم جرات، منفعل پرخاشگر، خجالتی و پرتوقع است. این افراد به دلیل عدم بلوغ شخصیت در ابراز احساساتشان ناتوان هستند. قهر، رفتاری برای بیان اعتراض است و از جانب کسانی که بیماری رفتاری دارند انجام می شود. 

برای برخورد با کسانی که به صورت مداوم قهر می کنند مهمترین نکته اینست که نباید به آنها برای قهرشان جایزه داد.

 

 


قهرکردن

قهر کردن یک نوع خشم و عصبانیت موذیانه است که میتواند به روابط آسیب جدی بزند. قوانین قهر کردن برای زن و شوهرها به شرح زیر می باشند: 

حق نداریم به خانواده های هم توهین کنیم.

حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم. تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.

شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم. همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن.

سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه

هیچکس حق نداره جای خوابش را عوض کند. 

هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره

حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم . مثلا عبارت تو همیشه.... ممنوعه. چون اینکار دعوا رو به اوج میرسونه.

باید به هم فرصت بدیم که هرکی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت کنه و طرف دیگه هم پنج دقیقه زمان برای پاسخگویی داره و بعد اگه حرفی باقی موند باید به فردا موکول بشه تا سر و ته بحث مشخص باشه

اگر افراد می توانستند یاد بگیرند که آنچه برای من خوب است لزومی ندارد که برای دیگران هم خوب باشد، آنگاه دنیای شاد و خوشایندتری می داشتیم.!

تئوری انتخاب 

به ما می آموزد که دنیای مطلوب من، اساس و شالوده زندگی من است و نه اساس و شالوده زندگی دیگران!

 منبع: کتاب تئوری انتخاب
 
 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان