اگرچه در شرایط کنونی بررسی گفتههای کارشناسان و آمار بهثبت رسیده حکایت از این واقعیت دارد که اوضاع بازار سهام خوب نیست اما نگاهی به گفتههای مدیر روابطعمومی و امور بینالملل سازمان بورس درخصوص محدودشدن تعهدات فروش بازارگردانها در روزهای آتی و توقف عرضههای اولیه تا زمان پایداری شرایط بازار نشان میدهد که توجه به مسائل یادشده میتواند حتی اگر تاثیر عملی چندانی بر کاهش فشارهای فروش نداشته باشد، دستکم در این روزها اثر روانی مطلوبی بر بازار سهام بگذارد.
بورس در هفته اول آبان ماه
بورس اوراقبهادار تهران در حالی در روند فرسایشی پایدار است که بهنظر میرسد به کمرمقترین و سختترین روزهای خود رسیده است؛ این در حالی است که روند کمرمق و نوسانی معاملات، انگیزه سرمایهگذاران برای حضور و سرمایهگذاری در این بازار را از بین برده و جو عمده بازار نیز تمایل به سیر نزولی دارد، بهطوریکه در جریان معاملات هفته گذشته برآیند معاملات بازار سهام با کاهش 28/ 5درصدی همراه شد. بر این اساس میتوان گفت بازار سهام در این روزها میزبان شرایط رکودی است که بهنظر نمیرسد به این زودیها تمام شود. در جریان معاملات هفته گذشته بورس اوراقبهادار تهران در اولین روز آبانماه حمایت معتبر و مهم یکمیلیون و 300هزار واحد را از دست داد، بهطوریکه نماگر اصلی بازار سهام با کاهش 71/ 0درصدی تا سطح یکمیلیون و 299هزار واحد عقبگرد داشت و در کمترین سطح از 14اسفند1400 قرار گرفت. نماگر هموزن بورس نیز در روز یکشنبه همگام با نماگر اصلی بازار یادشده حدود 1298 واحد معادل 34/ 0درصد افت را تجربه کرد و در سطح 377هزار واحد قرار گرفت. بورس اوراقبهادار تهران در حالی حمایت معتبر یکمیلیون و 300هزار واحدی را از دست داد که در جریان معاملات سومین روز از هفته نیز نماگر اصلی تالار شیشهای با کاهش بیش از 19هزار واحدی در سطح یکمیلیون و 277هزار تثبیت شد. این در حالی است که تا پیش از این بسیاری از کارشناسان معتقد بودند با توجه به گزارش عملکرد 6ماهه شرکتها احتمالا حمایت و کفسازی معتبری در محدوده یکمیلیون و 300هزار واحد صورت بگیرد اما نهایتا تا آخرین روز معاملاتی هفته نماگر اصلی بازار تا سطح یکمیلیون و 241هزار واحد عقبگرد داشت.
سقوط شاخصکل
سقوط شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران به این سطح روانی؛ در واقع نشان میدهد که تمامی برنامههای متولیان بازار اعم از دولت و سازمان بورس که تاکنون عملیشده، چندان کارآمد نبوده است. اکنون نیز باور فعالان بازار بهخصوص مردم عادی بر این است که مسوولان دغدغهای برای برگشت بازار و قرارگرفتن معاملات در مسیر تعادلی ندارند، چراکه بهنظر میرسد دستاندرکاران بورسی نیز کار را به امان خدا سپرده و سنگر را رها کردهاند. در چنین شرایطی است که بازار نسبت به همهچیز بیتفاوت شدهاست؛ گزارشهای خوب را میخواند، بیتفاوت است. قیمتها را میبیند، بیتفاوت است و خلاصه هر خبری که میرسد فقط جنبه خبری آن مهم بوده و هیچ اثر عملیاتی در بازار سرمایه ندارد. این موضوع دقیقا فضای اسفناک سرمایهگذاری در بورس تهران و جو ناامیدی و قطعامید کردن بازار از دولت را بهخوبی نشان میدهد. در این میان اغلب کارشناسان بازار سرمایه بر این باور هستند که دلیل عمده بیتفاوتی بازار نسبت به گزارش عملکرد شرکتها و هر خبری که به بازار مخابره میشود ناشی از دو جریان اصلی است. جریان اول این است که بیاعتمادی عمیقی که در بازار وجود دارد موجب کوچ جریان پول از بازار شده و این روند ادامهدار سرمایه از بورس تهران باعثشده تا اتفاقات خوب بنیادی در گزارش شرکتها نیز دیده نشود. از طرفی نوعی بدبینی هم در بین برخی فعالان وجود دارد که گزارشهای 6ماهه اول را بهطور کلی به واسطه نا اطمینانیها ، به کل سال و یا سالبعد تعمیم نمیدهند. ضمن اینکه گزارش شرکتهای فولادی، فلزی، سنگآهنی، پتروشیمی و برخی دیگر از شرکتها بهوضوح افت چشمگیر حاشیه سود شرکتهای حاضر در این صنایع را نشان میدهد. بهعبارتی هر دو طرف جریان فروش و هزینه دستخوش تغییراتی شدهاند. البته در سمت فروش تغییر چشمگیری وجود نداشته و شاید کمی افت قیمتهای جهانی در آن موثر بوده است اما هزینهها برای این شرکت افزایش قابلتوجهی داشتهاست، بهطوریکه در ادامه جریان افزایش هزینههای این شرکتها بسیاری از آنها در معرض زیاندهی قرارگرفتند که این موضوع میتواند بهنوعی آشکارکننده تصمیمات اشتباه دولت در وضعیت فعلی شرکتها باشد. بسیاری از تحلیلگران بورسی معتقدند دولت با سیاست سرکوب قیمت و بیتدبیری تمام، بخشی از فروش را به سمت دلالان و بخشی از هزینه را نیز به سمت خود کشیده و به شکلی غیرحرفهای سهامداران را متضرر ساخته است.
جای خالی اصلاحات اساسی
در چنین شرایطی است که بیش از هر زمان دیگری جای خالی اصلاحات اساسی و بهکارگیری سیاستهای درست و عقلانی در بازار حس میشود، چراکه در حالحاضر برای حرکت بازار سرمایه در مسیری منطقی و متعادل در کنار نیاز به جذب جریان نقدینگی در بازار، فضای سرمایهگذاری در بورس تهران نیاز به سازوکاری دارد که اصلاحات اساسی در آن صورت بگیرد تا بلکه بازار از این وضعیت نجات یابد، چراکه اگر اصلاحات لازم در عوامل موثر بر ساختار معاملاتی بورس تهران نظیر دامنهنوسان، حجم مبنا و سایر مسائل تاثیرگذار بر دادوستدها، صورت نگیرد احتمالا بهترین گزارشها نیز بر بازار بیتاثیر خواهد بود. همانطور که طی روزها و هفتههای معاملاتی گذشته همواره این وضعیت را شاهد بودهایم که بازار سهام در بسیاری از سهمهای خود در نقاط ارزنده و خوبی قرار دارد و شاید از این به بعد افت بازار با سرعت کمتر و با شدت کمتری رخ بدهد، اما بر اساس تجربههای گذشته نیز میتوان گفت بازاری که نتواند همراه با جریان تورم حرکت کند، نهایتا محکوم به شکست خواهد بود. بنابراین در چنین وضعیتی بهنظر میرسد در اولین گام باید اعتماد اهالی بازار سرمایه نسبت به بازار بازگردد و البته در کنار آن جریان پول هم باید در بازار شکل بگیرد. در وضعیت کنونی دولت با بهکارگیری سیاست انقباضی، بازارهای پولی و مالی را در شرایطی قرار داده که حرکت بازار در چنین فضایی بسیار سخت و دشوار خواهد بود.