سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مغزهای کوچک نفتزده و "هژمونی ایران"
محسن امینزاده، معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد پیرامون روابط چین با کشورهای حاشیه خلیج فارس گفته است: تاکنون چین به ایران به عنوان مهمترین و سهلالوصولترین شریک راهبردی خود در زمینه تامین نفت و گاز در خلیج فارس نگاه می کرده است اما اکنون روی همکاری گسترده با همه کشورهای نفت خیز منطقه حساب می کند و از این نظر موقعیت ایران در روابطش با چین حتما تضعیف شده است و اگر این روند برای کشورهای منطقه و چین به خوبی پیش برود موقعیت ایران در بازار انرژی منطقه و جهان و در مناسباتش با جمهوری خلق چین خیلی ضعیف تر خواهد شد.
او در ادامه و در پاسخ به این سؤال که "در زمینه روابط تجاری چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا ایران از چین فاصله خواهد گرفت؟" اظهار میکند:
"حتما نه. ایران چه صلاحیت اقتصادی دارد که قادر به چنین تصمیمگیری در مقابل چین باشد؟ در زمینه روابط تجاری ایران و چین، ایران چاره ای ندارد که تحقیر سیاسی را تحمل کند و به همکاری با چین مشابه قبل ادامه دهد. اقتصاد ایران در حدی تنزل پیدا کرده که به آب باریکه صدور نفت قاچاق به چین بشدت وابسته است. طبعا ایران به خاطر رنجیدگی شدیدش واکنشی نخواهد داشت و این اقدام چینی ها را هم نادیده خواهد گرفت. زیرا در وضعیت فعلی روابط اقتصادی غیر متعارف و به شدت آسیب پذیر دو کشور برای ایران حیاتی است. ایران نفت قاچاق به چین می فروشد به قیمتی خیلی ارزانتر از قیمت جهانی و چین هم در یک فرآیند انحصاری پیچیده از طریق پالایشگاه هایی که در معرض خطر تحریم آمریکا نیستند، نفت خام ارزانتر از هر جای جهان را از ایران می خرد. ایران خشنود است که در شرایط انسداد کامل تجارتش با جهان، می تواند به هر قیمتی به چین مقدار محدودی نفت بفروشد و با هزار دوز و کلک و پرداخت های اضافه و خرید کالاهای درجه دو و سه چین، از جمله در صنعت خودرو، از این کشور کالا وارد کند." [+]
*البته از کسی که در فتنه سال 88 صراحتا علیه مردم، جمهوریت و حاکمیت نظام اسلامی شوریده است؛ انتظاری جز همین ادبیات دشمنانه و ذلیلانه علیه "هژمونی ایران" نبوده و نیست.
لکن حقیقت چیز دیگری میگوید...
و روایت حقیقت این است که چین و ایضا روسیه بیشتر از آقای امینزاده فهمیدهاند که ایران اسلامی که توانسته 44 سال در مقابل شدیدترین تحریمهای دشمنانش سرپا بماند، از اقتصاد همپیمانانش دفاع کند و به لنگر امنیتیِ تعیینکننده در منطقه و حتی در جهان تبدیل شود؛ صاحب قدرتی بلامنازع در اقتصاد است.
فلذا اینکه آقای امینزاده و دوستان ایشان با یک غوره دچار سردی شدهاند و فکر میکنند حواشی سفر مقام حزب کمونیست چین به حاشیه خلیج فارس آغازگر دوران تاریک در اقتصاد ایران است؛ یک تصور کودکانه بیشتر نیست.
آقای امینزاده باید بداند چینی که در مقابل حملات ژاپنیها بخشی از خاک خود را از دست داد؛ امروز به نظاره رفتارهای متحدی امن و قوی به نام ایران نشسته است که در همه جنگهای نیابتی و مستقیم با آمریکا پیروز میدان بوده است.
امروز چینیها خیلی بهتر و بیناتر از امثال امینزاده تجهیزات ایرانی را میبینند که در اقصینقاط جهان چگونه سرنوشت جنگها را تعیین میکنند.
و یا محمولههای سوخت ایرانی چگونه از لبنان تا قلب آمریکای لاتین را در تسخیر خود گرفته و به متحدانش یاری میرساند.
آیا سیاست خارجی چینیها تا ایناندازه ابله است که چنین متحد قدرتمندی را یک متحد دستهچندم یا حاشیهای بداند؟!
چه اگر اینطور بود؛ چین با ایران وارد توافق راهبردی 20 ساله نمیشد.
ذهن نفتزده، نگاه دشمنانه و چشم دچار انکار، 3 خصلتی است که امثال امینزاده را از "تحلیل صحیح" باز داشته است و اجازه رؤیت هژمونی ایران را به آنها نمیدهد.
اظهارات ذلیلانهای مثل " ایران چه صلاحیت اقتصادی دارد که قادر به چنین تصمیمگیری در مقابل چین باشد؟ و در زمینه روابط تجاری ایران و چین، ایران چاره ای ندارد که تحقیر سیاسی را تحمل کند"! همان لسان خودتحقیر امثال رزمآرا در سال 29 است که در اشاره به ایران عزیز ما گفته بود: "ملتی که لیاقت لولهنگ سازی ندارد چگونه میتواند صنعت نفت را اداره کند"![1]
***
انتقاد تند مولوی شهنوازی از مولوی عبدالحمید
مولوی شهنوازی، امام جمعه اهل سنت خاش در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری رسا پیرامون صحبت های اخیر مولوی عبدالحمید و حمایت او از رژیم غاصب صهیونیستی، گفت: ما ایرانی هستیم و ایران خانه ما است و هرکسی که برخلاف مبانی نظام اسلامی سخنی بگوید ما آن را نمی پذیریم.
او میافزاید: من امام جمعه خاش هستم و از اوایل انقلاب به عنوان یک بسیجی به نظام اسلامی خدمت کردم و دوبار هم توفیق حضور در جبهه و دفاع مقدس را داشتهام لذا پذیرش چنین سخنانی برای بنده سنگین و آن را به هیچ وجه نمی پذیرم.
مولوی شهنوازی همچنین تصریح میکند: خطاب به کسانی که علیه مسلمانان مظلوم فلسطین، وحدت بین شیعه و سنی و انقلاب اسلامی یاوه گویی می کنند، می گویم که اظهارات شما نزد اهل سنت محکوم است.[2]
*صحبتهای مولوی شهنوازی از مصادیق "جهاد تبیین" است.
چه اینکه بایستی این مسئله بیش از پیش برای همه ایرانیان مسجّل شود که فتنهگری مذهب نمیشناسد و کسی که در خلاف جهت آرمانهای عقلانی اسلام و انقلاب حرکت کند؛ خواه منتظری شیعه باشد و خواه عبدالحمید سنی؛ جایی در دل مردم ایران نخواهد داشت.
عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه مسجد مکی زاهدان اخیراً در اظهاراتی با مزاج به رسمیت شناختن اسرائیل گفته است: مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند![3]
تأکید میشود که حفاظت ویژه از جان مولوی شهنوازی یک ضرورت است و قضیه ترور مولوی عبدالواحد ریگی نباید تکرار شود.
***
تمجید یک نماینده مجلس از سند 2030
زهرا شیخی، رییس فراکسیون دیپلماسی سلامت مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا با بیان اینکه تغذیه سالم اصلی مهم در پیشگیری از سرطانها است، توضیح داد: در این زمینه وقتی از سند 2030 صحبت میکنیم ذهنها به سمت ابعاد فرهنگی میرود درصورتی که سند 2030 اهداف بسیار مهمی دارد که خیلی از آنها به سلامت جسم و روان باز میگردد که با عنوان «زندگی بدون فقر» به آن پرداخته شده است. با مطالعه این بخش از سند میبینیم حرف از پروتئینهای جدید و یا به طور کلی رویکرد غذایی جدید است![4]
*خانم شیخی و سایرینی که گفتهاند مشغول اجرای سند 2030 با تحفّظ هستند گویا نمیدانند که اجرای این سند یعنی بردگی برای غرب!
و یعنی اعتراف به اینکه ما خودمان عقل فکر کردن و سبک زندگی معقول نداریم و همانند بردگان نشستهایم تا عقلای ممالک راقیه برای ما تصمیم بگیرند که چه بخوریم، چه بخوانیم و چه بپوشیم؟!
و از همین روست که رهبر معظم انقلاب اسلامی مجاهدانه به صحنه آمدند و صراحتا این سند را نفی کردند.
همچنین است که امثال خانم شیخی و دیگرانی احیانا که با تحفظ! مشغول اجرای این سند هستند باید بدانند ایران و ایرانی به مدد اسلام و عقلانیت؛ از بهترین سبکهای زندگی برخوردار است، راه و رسم طب را بیش و پیش از دیگران میداند و در فرهنگ و آموزش نیز به لحاظ مبانی و اهتمام و عقلانیت؛ سرآمد است. چنین اندوختهی ارزشمندی را چه حاجت به سند بیرونی و راهبری توسط دشمن؟!
گفتنیست نگاهی به شاخصهای مختلف اقتصاد و سلامت در کشورهای تدوین کننده سند 2030 میتواند شاهدی دیگر بر لزوم ردّ این سند باشد.
درمان گران، بحران کمغذایی، ناامنی و البته زمستان سخت، بخشی از واقعیت محض و غیر قابل انکاری است که با خوانش این شاخصها رؤیت میشود.
کما اینکه مثلا میبینیم ضربالمثل رایج این روزهای اروپا "heat or eat" (یا بخور یا گرم شو) روایتی است از یک دوگانه تلخ که شمار زیادی از مردمان اروپا را بین غذا خوردن یا گرم ماندن ناگزیر کرده است.
***
1_ https://www.mizan.news/151747
2_ rasanews.ir/0033bl
3_ khabaronline.ir/xjGq9
4_ isna.ir/xdNh3F