در چنین فضایی و در پی اعلام نیروی دریایی آمریکا مبنیبر تلاش ایران برای توقیف دو نفتکش در آبهای بینالمللی دریای عمان؛ مرکز جستوجو و نجات دریانوردی استان هرمزگان روز پنجشنبه به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که نفتکش ریچموند وویجر با پرچم باهاما با یک کشتی ایرانی برخورد کرده و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران برای توقیف آن حکم قضایی داشته است.
نیروی دریایی ایالات متحده روز چهارشنبه در بیانیهای آورده بود که در پاسخ به تماس اضطراری کشتی ریچموند وویجر در آبهای بینالمللی عمان، ناوشکن موشکانداز «یو.اس.اس. مکفال» را به محل اعزام کرده است. در این بیانیه آمده است که مقامات ایرانی از این نفتکش خواسته بودند تا متوقف شود و در نهایت به سمت آن تیراندازی کردهاند، تا اینکه با ورود مکفال، کشتی نیروی دریایی ایران از محل فاصله میگیرد.پیشتر نیروی دریایی ایران در واکنش به ادعای واشنگتن با صدور بیانیهای اعلام کرد که توقیف نفتکش موسوم به «ریچموند وویجر» با دستور مقامات قضایی ایران و به دنبال برخورد با یک کشتی ایرانی در آبهای دریای عمان صورت گرفته است که در جریان برخورد فیزیکی این کشتی با کشتی ایرانی 5 نفر از سرنشینان ایرانی مجروح شدند.
خبرگزاری اسپوتنیک هم شامگاه پنجشنبه گزارش داد که در جریان توقیف یک کشتی مشکوک به حمل قاچاق توسط سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران در آبهای خلیج فارس، نیروی دریایی آمریکا در واکنش به اقتدار جمهوری اسلامی ایران در صیانت از حریم دریایی خود به مواضع رسانهای بسنده کرد.
ابعاد پنهان توقیف کشتی
سردار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز درخصوص این اتفاق در خلیج فارس توضیح داد: توقیف نفتکش انگلیسی ابعاد پنهانی دارد که هنوز به آن پرداخته نشده است، یکی اینکه در این عملیات فرماندهان سطح یک ما در صف اول مقابله و تقابل با دشمن حضور داشتند. دریادار تنگسیری افزود: زمانی که در این عملیات ناو آمریکایی قصد ورود به آبهای ما را داشت، به آنها اعلام کردیم اگر یک وجب به سمت ما بیایی سیبل موشکهای ما خواهید شد و پس از این هشدار ناو آمریکایی به سرعت عقبنشینی کرد. دریادار تنگسیری در ادامه خاطرنشان کرد: شک نداشته باشید اگر این نفتکش ( انگلیسی) با 10 تا اسکورت هم آمده بود محال بود بتواند فرار کند.
پیشتر نیروی دریایی آمریکا مدعی شده بود که ایران در دو سال گذشته دستکم پنج کشتی تجاری را توقیف کرده و برای چند کشتی دیگر ایجاد مزاحمت کرده است که البته بسیاری از آنها در داخل و اطراف تنگه هرمز رخ داده است. فرماندهان نیروی دریایی آمریکا، بریتانیا و فرانسه مستقر در خاورمیانه در ماه مه میلادی گذشته با یک ناو آمریکایی از تنگه هرمز عبور کردند تا نشانهای از رویکرد یکپارچه آنها برای باز نگه داشتن این آبراه مهم پس از توقیف دو نفتکش از سوی ایران باشد. نشانهای از آنچه که به نظر میرسد در گفتوگوهای ایران و آمریکا ظرف هفتههای گذشته انعکاس پیدا کرده و همچنان یکی از محورهای اصلی به شمار میرود.
پارادوکس؟
محدودسازی تنش یکی از اصلیترین دغدغههای ایران و آمریکا برای شکل دادن به گفتوگوهای غیرمستقیم در مسقط و دوحه بوده است؛ محدودسازی تنشی که در فقدان احیای برجام و عدمدستیابی به توافق بزرگتر بر سر برنامه هستهای، از ارزش استراتژیک در شرایط کنونی برخوردار است. انتشار اخباری از مذاکرات برت مک گورک هماهنگکننده خاورمیانهای کاخ سفید با علی باقری کنی مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران که رسانههایی چون آکسیوس و میدل ایستای به برخی جزئیات آن اشاره کردند، بخشی از این محدودسازی تنش است که شامل مساله غنیسازی ایران است که ظرفیت بحران بزرگ را در دل خود دارد و همچنین ترتیبات امنیتی در خلیج فارس و منطقه شامات را در بر میگیرد که از زمان وقوع درگیری بین ایران و آمریکا در سوریه و کشته شدن یک مقاطعه کار آمریکایی اهمیت دوچندانی برای واشنگتن پیدا کرده است.یکی از چالشها در خلیج فارس مساله کشتیرانی است، ایران بر این دیدگاه است که غربیها در حال تخلفاند و اقدامات ایران پاسخی به این رفتارهای غیرمنطقی است.
امتیازات دقیقه نودی
از سوی دیگر آمریکا نیز برای خودش نقش تضمینکننده کشتیرانی و امنیت در خلیجفارس تعریف کرده است. بنابراین پیشگیری از وقوع هرگونه حادثه در مناطقی که در فهرست لیست محرکها قرار میگیرد و میتواند منجر به درگیری بزرگ شود، پیشران گفتوگوهای غیرمستقیم با هدف محدودسازی تنش است. با این حال ظاهرا این محدودسازی تنش با توقیف نفتکشها در خلیج فارس ناسازگار است و متناقض نما به نظر میرسد. اما بهنظر میرسد خوانش واقع بینانهتر این مساله نشان میدهد که این نمایش قدرت در راستای گرفتن امتیازات دقیقه نودی است.
دو سناریو از وقوع این درگیری ها
در سناریوی بدبینانه توقیف چندباره نفتکشها در خلیج فارس در طول ماههای گذشته تاکنون نشاندهنده این است که مذاکرات شکست خورده و به جایی نرسیده است. در واقع دو طرف نتوانستهاند به یک فرمول قانعکننده بر سر مساله امنیت دریانوردی و کشتیرانی دست پیدا کنند. از این زاویه انتظار میرود که این اقدامات در هفتهها و ماههای آینده تشدید شود و به موازات آن نیز شاهد افزایش سطح تنشها بین ایران و آمریکا خواهیم بود.
در سناریوی دوم که سناریوی واقع بینانه است و بیشتر با واقعیتهای صحنه منطبق است، مذاکرات در جریان است و به دلیل همین در جریان بودن است که طرفها به دنبال این هستند تا با اهرمهایشان امتیازات لازم را اخذ و اهداف خود را تامین کنند. نمایش قدرت در روز چهارشنبه که توسط ایران صورت گرفت نشان میدهد که تهران و واشنگتن به دنبال برجستهسازی این روایت هستند که چه کسی در منطقه صاحب نفوذ است. نفوذی که محلی برای تاثیرگذاری بر هرگونه مذاکره است.
دلیل دومی که این سناریو را نزدیک به واقعیت میکند، موسم تنشزدایی در منطقه خاورمیانه و میان بازیگران رقیب از جمله ایران و عربستان و ایران و امارات است که طرفها را به سمت وزن دادن به مدیریت تنشها و پرهیز از هرگونه درگیری و منازعه سوق میدهد. بهویژه که تجربیات تنش دریایی که از انفجار کشتیها در بندرفجیره در سالهای 2019 آغاز شد و با سرنگونی پهپاد آمریکایی در سال 2021 خاتمه یافت، منطقه را در وضعیت انفجار قرار داد و هزینههایی را بر دوش دولتهای منطقه تحمیل کرد.از این رو است که بهرغم صحنه به ظاهر مغشوش و متناقض نما، در باطن قضیه اما ترجیح طرفین این است که با پایبندی به مدیریت تنشها در شرایطی که فضا برای توافقات جدید فراهم نیست، مانور قدرت در پهنه خلیج فارس را به یک کارت بازی و اهرم فشار تبدیل کنند.