شناسه : ۲۶۷۲۱۳۵ - یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۱۳
افسار این زندگی در دست شیطان است
مادربزرگم همیشه می گفت وقتی شیطان بر آدمی غلبه می کند و اختیار عقل او را در دست می گیرد، دیگر آدم به هر کار زشتی هم دست می زند؛ دروغ می گوید، غیبت می کند، قسم دروغ می خورد، ریا می کند و حتی تهمت هم می زند
مادربزرگم همیشه می گفت وقتی شیطان بر آدمی غلبه می کند و اختیار عقل او را در دست می گیرد، دیگر آدم به هر کار زشتی هم دست می زند؛ دروغ می گوید، غیبت می کند، قسم دروغ می خورد، ریا می کند و حتی تهمت هم می زند ... .
تهمت زدن به بی گناه از زشت ترین کارهایی است که اسلام آن را به شدت محکوم کرده است. آیات قرآن و روایات متعدد اسلامی که درباره این موضوع وارد شده، نظر اسلام را در این زمینه روشن کرده اند.
« وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَریئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتانًا وَ إِثْمًا مُبینًا»؛ « و کسی که خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بی گناهی را متهم سازد، بار بهتان و گناهِ آشکاری بر دوش گرفته است».(1)
از حضرت پرسیدند: اینکه فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است، یعنی چه؟ حضرت انگشتان مبارکش را جمع کرد و بین گوش و چشمش گذاشت و فرمود: «باطل این است که بگویی شنیدم و حق این است که بگویی دیدم.
یکی از مسائلی که در قرآن کریم بسیار بر آن تأکید شده و گناهی بسیار بزرگ به حساب آورده شده است، تهمت زدن خصوصاَ به زنان است: « إِنَّ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ»؛ « کسانی که زنان پاکدامن و بی خبر (از هرگونه آلودگی) و مؤمن را متهم می سازند، در دنیا و آخرت از رحمت الهی به دورند و عذاب بزرگی برای آن هاست».(2)
گناهی که امنیت و آبروی افراد را از بین می برد
غیبت اظهار عیب واقعی یک شخص برای دیگران است، اما در تهمت عیبی را که در واقع شخص متهم ندارد، به او نسبت می دهند. از این رو، این کار بسیار زشت و زیان بار در قرآن کریم در موارد بسیار نکوهش شده است. روشن است که اگر چنین کاری در جامعه رواج یابد، امنیت و آبروی افراد تهدید می شود: « وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا»؛ « و آنان که مردان و زنان باایمان را به خاطر کاری که انجام نداده اند، آزار می دهند؛ بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیده اند».(3)
کسی که به دیگری تهمت می زند، علاوه بر اینکه به دیگری ضرر می رساند، به خودش نیز لطمه می زند و روح خودش را نیز فرسوده و آلوده به گناه می کند.
آثار سوء تهمت
تهمت، سلامت جامعه را دیر یا زود خدشه دار می کند و عدالت اجتماعی را از بین می برد؛ حق را باطل و باطل را حق جلوه گر می کند؛ افراد را بدون دلیل مجرم نشان می دهد و آبرو و حیثیت آنان را می برد. وقتی در جامعه ای تهمت رواج داشته باشد و مردم تهمت را بپذیرند و باور کنند، به این ترتیب حق در لباس باطل و باطل به صورت حق جلوه گر می شود.
رواج تهمت در جامعه، حسن ظن را به سوء ظن و اعتماد عمومی مردم را از یکدیگر سلب می کند و این گونه زمینه هرج و مرج را فراهم می آورد؛ یعنی هرکس جرأت می کند که هر چه می خواهد بر ضد کسی به زبان آورد و هر دروغ و تهمتی را که می خواهد، بیان کند.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده که حضرت فرمود: «هرگاه مؤمنی دیگری را متهم سازد و به او تهمت بزند، ایمان از قلب او محو می شود، همچنانکه نمک در آب حل می گردد.» (4)
فردی که به تهمت و دروغ بستن به دیگران عادت پیدا کند، دیگر نمی تواند در پی راستی و حقیقت باشد و به این ترتیب ایمان فرد تهمت زننده به تدریج از بین می رود و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نمی ماند و جایگاهش دوزخ خواهد بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز فرموده است: « هر کس به مرد یا زن با ایمانی بهتان بزند یا درباره کسی چیزی بگوید که در او نیست، خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار می دهد تا از عهده گفته خود بیرون آید».(5)
تأثیر تهمت بر شنونده آن از نظر اخلاقی
دانشمندان علم اخلاق برای شنونده تهمت، چهار حالت را در نظر گرفته اند و برای هر یک از این حالات، راه حل های علمی را بیان کرده اند تا به متهم بدبین نشود:
1. شنونده می داند اظهارات گوینده تهمت است.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده که حضرت فرمود: «هرگاه مؤمنی دیگری را متهم سازد و به او تهمت بزند، ایمان از قلب او محو می شود، همچنانکه نمک در آب حل می گردد.
2. شنونده نمی داند اظهارات گوینده تهمت است یا بهتان؛ چرا که ممکن است این اظهارات برداشت او از رفتار متهم یا نسبتی دروغین به او باشد.
3. شنونده نمی داند گفتار گوینده تهمت یا غیبت است.
4. شنونده نمی داند گفتار گوینده تهمت یا بهتان یا غیبت است.
وقتی شخص می داند این اخبار تهمت است، بدگمانی در مرتبه ای ضعیف به شنونده منتقل شده است؛ یعنی شخص می داند که گوینده از روی حدس و بدگمانی، بر نشانه ها و قرائنی تکیه کرده که موجب برداشت نادرستی از متهم شده است که با توجه به این آگاهی می تواند بدبینی را از خود دور سازد و اتهام را ناشی از درک نادرست تهمت زننده بداند.
در مورد دوم که گفتار گوینده بین تهمت و بهتان مشکوک است، اگر تهمت باشد، یک طرف احتمال بر محور حدس است و طرف دیگر آن (بهتان) بر دروغین بودن آن نسبت درباره متهم دلالت دارد؛ از این رو شنونده به آسانی می تواند بدگمانی را از خود دور سازد.
در مورد سوم که بین حکم تهمت یا غیبت اشتباهی پیش آید، چون یک طرف این اخبار بر محور حدس است، می توان آن را رد کرد.
مورد چهارم هم ادغامی از این سه مورد است که در هر چهار مورد، این اخبار با شدت و ضعف خود می تواند بر فرد تأثیر گذار باشد.
غیبت اظهار عیب واقعی یک شخص برای دیگران است، اما در تهمت عیبی را که در واقع شخص متهم ندارد، به او نسبت می دهند. از این رو، این کار بسیار زشت و زیان بار در قرآن کریم در موارد بسیار نکوهش شده است. روشن است که اگر چنین کاری در جامعه رواج یابد، امنیت و آبروی افراد تهدید می شود.
امام علی علیه السلام فرموده است: « ای مردم! کسی که برادر دینی اش را این گونه شناخت که او در دین محکم و استوار است، آدم متدینی است و کردار و رفتارش در مسیر شرع قرار دارد، دیگر نباید درباره او به حرف این و آن گوش کند. همانا کسی که تیر می اندازد، گاهی تیرش به خطا می رود، کلامش ریشه ندارد و آنچه که گفته می شود و نادرست است، از بین می رود و خداوند شنوا و گواه است. هوشیار باشید همانا بین حق و باطل به جز چهار انگشت فاصله نیست».
از حضرت پرسیدند: اینکه فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است، یعنی چه؟ حضرت انگشتان مبارکش را جمع کرد و بین گوش و چشمش گذاشت و فرمود: «باطل این است که بگویی شنیدم و حق این است که بگویی دیدم».(6)
بنابراین اخباری که بر محور حدس و گمان بوده و ریشه اش شنیدنی ها و احتمالات است، از موارد تهمت، بهتان یا غیبت به شمار می آید.
پی نوشت ها:
1. نساء: 112.
2. نور: 23.
3. احزاب: 58.
4. اصول کافی، ج 4، ص 66.
5. بحارالانوار ، ج 75 ، ص 194.
6. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی (آفات زبان)، ج4، ص 148.
زهرا رضاییان
منبع : پایگاه تبیان