علی اکبر معین‌فر؛ به یاد اولین مهندس زلزله در ایران

«در زلزلۀ قیر و کازرین در سال ۵۱ با هلی‌کوپتر رهسپار منطقۀ زلزله زده بودیم ناگهان خلبان اعلام کرد دچار نقص فنی شدیم. ما و خود خلبان به شدت مضطرب شده بودیم اما مهندس معین‌فر همچنان در حال خواندن روزنامه بود و گفت: اگر قرارباشد برویم می‌رویم و اگر قرار باشد بمانیم می‌مانیم»...

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اگرچه چند روزی از ششمین سال‌گرد درگذشت مهندس علی‌اکبر معین‌فر اولین وزیر نفت ایران، عضو شورای انقلاب و نمایندۀ دورۀ اول مجلس شورای اسلامی می‌گذرد ( 12 دی 1396 خورشیدی) اما این گفتار دربارۀ شخصیت سیاسی او نیست تا مناسبت آن سپری شده مانع شود.

  البته می‌دانیم هرچند عضو رسمی نهضت آزادی ایران نبود اما به اعتبار پایه‌گذاری و عضویت در انجمن اسلامی مهندسین از یاران و هم‌فکران مهندس مهدی بازرگان و وزیر دولت موقت به ریاست او بود.

    بهانۀ این نوشتار منتها دو موضوع دیگر است: یکی این‌که شخصیت سیاسی و نگاه انتقادی او به روند حکم‌رانی بعد از سال 60 سبب شده نام معین‌فر بیشتر یک کنش‌گر سیاسی را به ذهن متبادر کند که البته بر خلاف هم‌فکرانی چون مهندس توسلی و مهندس سحابی به زندان نیفتاد. ولی او تنها مرد سیاست نبود. اولین مهندس زلزله در ایران بود و شخصیت علمی و زلزله‌شناس خود را از کنش‌گری سیاسی کاملا جدا ساخته بود.

   دوم این که به تازگی به بهانۀ ششمین سال‌گرد درگذشت او از کتاب زلزله‌شناسی در ایران رونمایی شد که در واقع گفت‌و‌گوی بلند دکتر مهدی زارع است با علی‌اکبر معین‌فر و در مراسم رونمایی 5 استاد زلزله‌شناس از مهندس معین‌فر گفتند. منتها از معین‌فرِ زلزله‌شناس نه از وزیر دولت موقت یا عضو شورای انقلاب یا همان معین‌فر که به خاطر مخالفت حقوقی با عزل اولین رییس جمهوری از بیم برخوردهای بعدی علیه او چند ماه در سال 60 در تکبیرها شعار می‌دادند: مرگ بر معین‌فر، گردن کلفتِ کافر!

   (نسبت کافر به یکی از پایه‌گذاران انجمن اسلامی مهندسین و در حالی که به شدت تقیدات مذهبی و دینی داشت و فراتر از حد متعارف اهل قرآن و نماز بود اگرچه تظاهر نمی‌کرد نشان می‌داد شعار دهندگان هیچ شناختی از او ندارند).

    در این نشست 5 استاد زلزله‌شناس به شخصیت علمی او کار داشتند و نه کارنامۀ سیاسی گرچه نقطۀ سیاهی هم در آن نیست و فعالیت سیاسی او هم در واقع بیشتر به قصد ایفای مسوولیت اجتماعی بوده مانند استاد خود بازرگان و نه به قصد کسب قدرت چندان که دیدیم که چه آسان عالی‌ترین مناصب را ترک گفت.

   در این نشست فریدون سحابی، یوسف ثباتی، مهدی زارع، محمد شکرچی، میر علیرضا مهنا و احمد نادرزاده شرکت داشتند و هر یک نکته درخوری را نقل کردند که به شناخت ضلع علمی علی‌اکبر معین‌فریاری می‌کند.

   زیرا او یک مثلث- سه ضلعی- بود. با ضلع اول که سیاست بود و وزارت و نمایندگی و فعالیت انتقادی سیاسی و مخالفت با ادامه جنگ بعد از باز پس گرفتن بندر خرمشهر و اجرای برخی برنامه‌های مناسبتی در حسینیۀ ارشاد غالبا آشناییم و با ضلع مذهبی در قالب انجمن اسلامی مهندسین نیز نسل قبل‌تر. البته باید توضیح داد دانشگاهیان مسلمان انجمن‌های اسلامی مهندسین یا پزشکان را با نگاه اسلام سیاسی و با تصور امروز از انجمن‌های اسلامی شکل ندادند بلکه در مقابل گسترش کمونیسم نهاد‌سازی می‌کردند و دلیل تحمل آنها از جانب رژیم شاه و ساواک نیز همین بود چون شاه هم ضد کمونیست‌ها بود.

   خوش بختانه گزارش مشروح این مراسم به همت «صبا ضیایی» در شمارۀ امروز روزنامۀ هم‌میهن درج شده اما چند فراز از آن آیین را به قصد آشنایی بیشتر با معین‌فرِ زلزله شناس نقل می‌کنم:

    «آمبره سیز که در امپریال کالج لندن فعالیت می‌کرد و دوست آقای معین‌فر بود به نویسندۀ کتاب – دکتر زارع- گفته بود در زلزلۀ قیر و کازرین در سال 51 با هلی‌کوپتر رهسپار منطقۀ زلزله زده بودیم ناگهان خلبان اعلام کرد دچار نقص فنی شدیم. ما و خود خلبان به شدت مضطرب شده بودیم اما مهندس معین‌فر همچنان در حال خواندن روزنامه بود و گفت: اگر قرارباشد برویم می‌رویم و اگر قرار باشد بمانیم می‌مانیم.»

   پرفسور یوسف ثبوتی عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران هم نکتۀ جالبی گفت. این که تنها دو بار او را از نزدیک دیده و هر دو بار هم در دبیرستانی ویژۀ ارامنه در خیابان میرداماد و در در دو نوبت که رأی دادند. چون خانۀ هر دو در خیابان میرداماد بود!

   علیرضا مهنا اما گفت: 30 سال تمام در کانون مهندسین در خدمت او بوده و محمد شکرچی‌زاده که حالا خود استاد دانشگاه تهران است یادآور شد درس مهندسی زلزله را با او گذرانده است.

   خاطرۀ مهندس نادرزاده هم جالب است که در روز انتقال شبکه شتاب‌نگاری سازمان برنامه و بودجه که معین‌فر اولین رییس آن بعد از انقلاب بود با این که نمایندۀ مجلس شده بود حاضر شد و شخصیت و کار سیاسی را با اداری و علمی نمی‌آمیخت.

   به این بهانه یک یادآوری بی ربط هم با ربط است! چگونه؟ از دوست روزنامه‌نگاری شنیدم: روزی در دفتر توانیر از مهندس صفایی فراهانی سؤال سیاسی پرسیدم گفت این پرسش را در جبهۀ مشارکت سؤال کن. اینجا من کار دیگری می‌کنم. عین همین خاطره را یک خبرنگار ورزشی هم از زمان حضور او در فدراسیون فوتبال نقل می‌کرد و این که چگونه در فدراسیون با دکتر دادکان که ابتدا منتقد او و عضو تشکل رقیب بود به خاطر پیشرفت فوتبال همکاری می کردند و سیاست را در فوتبال دخالت نمی‌داد و این دو را در مدیریت تخصصی در توانیر.

   اگر این یادداشت کمی بیش از حد ستایش گرانه بود تنها به این خاطر نیست که مهندس معین‌فر طی 70 سال کار علمی و اجتماعی و سیاسی از 20 تا 90 سالگی پاکیزه زیست و آلوده نشد و تملق نگفت و البته شجاع و عمیقاً متدین بود بلکه به این خاطر هم هست که نام او برای من یادآور خاطرۀ مادربزرگ نازنینی است که در میان پسرعموهای خود این پسرعمو را سخت دوست می‌داشت و با این که در خانواده‌های تهرانی مانند برخی از شهرستان‌ها چندان مرسوم نیست دختر عمو و پسر عمو هم دیگر را دختر عمو و پسر عمو صدا بزنند با صدای بلند و مشتاقانه می‌گفتند و می‌شنفتند پسر عمو، دختر عمو... 

    تنوع سیاسی در خانوادۀ معین‌فر هم جالب بود تا جایی که جالب است بدانیم بعد از واقعه 7 تیر 1360 سوگوار شهیدان انفجار حزب جمهوری اسلامی شد هم به خاطر داماد برادر (‌دکتر محمود قندی وزیر پست و تلگراف و تلفن دولت شهید رجایی) و  هم داماد خواهر ( دکتر لواسانی).

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان