ارزش صبر از زمان ارسطو
ارسطو میگوید: صبر تلخ است؛ اما میوهاش شیرین. صبر در اسلام و قرآن نیز همواره مورد تاکید قرار گرفته و از ارزش بالایی برخوردار است. حضرت علی(ع) میفرمایند: صبر پیروزی است و ناشکیبایی خطرساز است. توصیه و ارزش بالای صبر در تمام ادیان و مکاتب فکری وجود دارد؛ اما علت تفاوت صبر در میان جوامع چیست؟ چرا برخی کشورها صبورترین مردمان را دارند؟
گالور و اوزاک (2016) در مقالهای در پی پاسخ به این سوال هستند؛ میزان ترجیح زمانی و صبر تا حد زیادی بهعنوان یک عامل محوری در تعیین رفتار انسان در نظر گرفته شده است. توانایی به تعویق انداختن ارضای نیازهای اساسی با ثمرات و فضایل مختلفی همراه بوده است؛ از موفقیتهای تحصیلی گرفته تا سلامت جسمی و عاطفی. علاوه بر این، با توجه به اهمیت جهتگیری بلندمدت (صبر) برای تشکیل سرمایههای انسانی و فیزیکی، پیشرفت فناوری و رشد اقتصادی، ترجیح زمانی بهطور گسترده بهعنوان یک عنصر اساسی در شکلگیری ثروت ملتها مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود، بهرغم نقش مرکزی که به صبر در توسعه نسبت داده میشود، منشأ تفاوتهای مشاهدهشده در اولویت زمانی در بین جوامع مبهم باقی مانده است.
این تحقیق تکامل همزمان ترجیح زمانی و توسعه اقتصادی را در طول تاریخ بشر بررسی میکند و منشأ توزیع ترجیح زمانی را در کشورها و مناطق کشف و این فرضیه را بهطور تجربی ثابت میکند که اثر جغرافیا بر بازده طبیعی سرمایهگذاری کشاورزی تاثیری مداوم بر توزیع اولویت زمانی (صبر) در بین جوامع ایجاد میکند. با بهرهبرداری از یک آزمایش طبیعی مرتبط با گسترش محصولات مناسب برای کشت در دوره بورس کلمبیا، این تحقیق نشان میدهد که ویژگیهای کشاورزی اقلیمی پیش از صنعتی شدن که منجر به بازده بیشتر سرمایهگذاری کشاورزی میشد، باعث سازگاری و فرآیندهای یادگیری میشود که تاثیر مثبت مستمری بر شیوع جهتگیری بلندمدت در دوران معاصر داشته است. علاوه بر این، این تحقیق نشان میدهد که این ویژگیهای کشاورزی-اقلیمی تاثیر فرهنگی بر رفتار اقتصادی مانند پذیرش فناوری، تشکیل سرمایه انسانی و تمایل به پسانداز دارد.
تئوری پیشنهادی چندین پیشبینی قابل آزمایش درباره تاثیر بازده طبیعی سرمایهگذاری کشاورزی بر نرخ ترجیح زمانی ایجاد میکند. این تئوری پیشنهاد میکند که در جوامعی که در آن جمعیت اجدادی در معرض عملکرد محصول بالاتری قرار داشتند، این بازدهی بالا در سرمایهگذاری کشاورزی باعث انطباق و توسعه فرآیندهای یادگیری شد. بنابراین، نوادگان افرادی که در چنین مناطق جغرافیایی سکونت داشتهاند، دارای جهتگیری بلندمدت بالاتری هستند. علاوه بر این، این نظریه همچنین پیشنهاد میکند جوامعی که از گسترش طیف محصولات مناسب در دوره پس از 1500 بهره بردند، دستاوردهای بیشتری را در درجه جهتگیری بلندمدت تجربه کردهاند. تجزیه و تحلیل تجربی از یک منبع برونزا از تنوع در عملکرد بالقوه محصول و چرخه رشد محصولات در سراسر جهان برای تحلیل اثر بازده محصولات قبل از صنعتی شدن بر معیارهای مختلف جهتگیری بلندمدت در سطح کشور، منطقه و فردی استفاده میکند. مطابق با پیشبینیهای این نظریه، تحلیل تجربی نشان میدهد که در واقع بازده محصول بالقوه بالاتری که توسط جمعیتهای اجدادی در دوران پیش از صنعتی شدن تجربه شده بود، جهتگیری بلندمدت فرزندان آنها را در دوره مدرن افزایش داد.
تجزیه و تحلیل گزارش حاضر این نتیجه را در پنج لایه مد نظر قرار میدهد: 1- تجزیه و تحلیل بین کشوری که اثرات مخدوشکننده تعداد زیادی از عوامل جغرافیایی، شروع انقلاب نوسنگی و همچنین اثرات ثابت قارهای را کنترل میکند. 2- تجزیه و تحلیل درون کشوری بین نسل دوم مهاجران که اثرات ثابت کشور میزبان، ویژگیهای جغرافیایی کشور مبدأ و همچنین ویژگیهای فردی مهاجران، مانند جنسیت و سن را در نظر میگیرد. 3- تجزیه و تحلیل سطح فردی بین کشوری که ویژگیهای جغرافیایی کشور و همچنین ویژگیهای افراد، مانند درآمد و تحصیلات را در نظر میگیرد. 4- تجزیه و تحلیل سطح فردی بین منطقهای که ویژگیهای جغرافیایی منطقه، ویژگیهای افراد و اثرات ثابت کشور را در نظر میگیرد. 5- تجزیه و تحلیل متقابل منطقهای که اثرات مخدوشکننده تعداد زیادی از عوامل جغرافیایی و همچنین اثرات ثابت کشور را به حساب میآورد.
این تحقیق معیارهای جدیدی از بازده کالری بالقوه و چرخه رشد محصول را برای هر سلول جغرافیایی به اندازه تقریبا 100کیلومتر مربع در سراسر جهان معرفی میکند. این معیارها عملکرد کالری بالقوه (و نه واقعی) را در هر هکتار در سال، تحت سطوح پایین نهادهها و کشاورزی دیم تخمین میزنند و روشهای کشت را که مراحل اولیه توسعه را مشخص میکنند، در نظر میگیرند. علاوه بر این، برآوردها بر اساس محدودیتهای کشاورزی-اقلیمی است که تا حد زیادی قائم به مداخله انسانی است و نگرانیهای احتمالی درونزایی را کاهش میدهد. بهطور خلاصه تجزیه و تحلیل طیف وسیعی از عوامل جغرافیایی بالقوه گیجکننده را به حساب میآورد که ممکن است بهطور مستقیم و مستقل بر پاداش به افق برنامهریزی طولانیتر و از این رو، شکلگیری اولویت زمانی تاثیر بگذارد. بهطور خاص، اثرات عرض جغرافیایی مطلق، ارتفاع متوسط، ناهمواری زمین، فاصله تا ساحل و همچنین جزایر و مناطق محصور در خشکی را کنترل میکند. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی و در نتیجه ریسکی را که با نوسانات عرضه مواد غذایی همراه بود و همچنین عوامل جغرافیایی که ممکن است بر تجارت و در نتیجه افق برنامهریزی تاثیر گذاشته باشد، در نظر میگیرد.
این تحقیق از یک آزمایش طبیعی مرتبط با بورس کلمبیا (یعنی گسترش محصولات مناسب برای کشت در دوره پس از 1500) برای کاهش نگرانیهای احتمالی مربوط به موارد زیر استفاده میکند: 1- ماهیت تاریخی اثر بازده کالری در جهتگیری طولانی مدت. 2- نقش ویژگیهای منطقهای حذفشده و 3- تاثیر نسبی دستهبندی بالقوه افراد بلندمدتنگر در مناطق با عملکرد بالا.
برای درک بیشتر نظریه گالور، کشوری را در نظر بگیرید که در آن بازدهی و عایدی کشاورزی بهدلیل شرایط جغرافیایی مساعد مانند حاصلخیزی زمین، بالاست. در چنین کشوری، آنها که دوراندیشتر هستند گزینههایی با سود بیشتر اما تاخیر بیشتر نیز انتخاب میکنند. توانایی به تاخیر انداختن ارضای نیازهای اساسی برای انسانهای دوراندیشتر، پس از کسب تجربههای موفق در سرمایهگذاریهای بلندمدت، تقویت میشود. در اینجا مسائلی مانند تمایل به پسانداز بیشتر نیز ایجاد میشود. انباشت سرمایه و موفقیت در باروری نیز در پی آن میآید؛ زیرا این انسانهای دوراندیش، در طی زمان، سرمایه فیزیکی و انسانی خود را افزایش میدهند و در تولید مثل نیز موفقترند اما انچه اهمیت دارد انتقال بین نسلی صبر و بلندمدتنگری است.
از دیگر یافتههای جالب مقاله این است که نشان میدهد مناطقی که با عملکرد محصول بالاتر مشخص میشوند، از نظر فناوری پیشرفتهتر خواهند بود. نتایج مقاله با استفاده از دادههای قومی نشان میدهد که جوامعی که جمعیت اجدادی آنها در معرض محصول بالاتر و چرخههای رشد کوتاهتر در دوران قبل از 1500 بودهاند و همینطور جوامعی که بیشتر در معرض افزایش بازده و کاهش چرخه رشد در دوران پس از 1500، قرار گرفتهاند. احتمال بیشتری برای پذیرش نوآوریهای تکنولوژیک عمده داشتهاند. گالور و همکارانش معتقدند که باید علت توسعه را در گذشتههای بسیار دور جستوجو کرد و در این مقاله معتقدند که صبر، در طی دوران کشاورزی تحول یافته است.
مدل نسلهای همپوشان
گالور و همکارانش در اکثر مقالات حود از مدل نسلهای همپوشان استفاده میکنند. عملکرد این مدل مکانیکی است. در این مدل عمل و اختیار عوامل بر خلاف مدلهای نظریه بازی یا حل و فصل سیاسی هیچگونه جایگاهی ندارد. بر عکس عواملی وجود دارد که روی اقتصاد اثرگذار است و نسل به نسل هم تغییر میکنند. در نهایت توسعه یا توسعهنیافتگی اقتصاد به این عوامل بستگی دارد. در این مقاله یکی از مهمترین عوامل که نسل به نسل منتقل میشود، بلندمدتنگری است. این مقاله یک مدل پویا ایجاد میکند که تکامل ترجیحات زمانی را در دوران توسعه کشاورزی نشان میدهد یعنی دوران مالتوسی که در آن افرادی که منابع بیشتری تولید میکردند موفقیت باروری بیشتری داشتند.
تکامل اولویت زمانی و صبر بر چهار عنصر استوار است: انتخاب شغلی، یادگیری، موفقیت باروری و انتقال بین نسلی. اول افرادی که با جهتگیری بلندمدت بالاتر مشخص میشوند، شیوههای کشاورزی را انتخاب میکنند که اجازه بازدهی بالاتر اما با تاخیر را میدهد. دوم، مشارکت افراد با گرایش بلندمدت در سرمایهگذاریهای سودآور، تمایل آنها به تنزیل در آینده را کاهش میدهد و توانایی آنها برای به تاخیر انداختن رضایت را تقویت میکند. سوم، نتایج اقتصادی برتر افراد با جهتگیری بلندمدت، موفقیت باروری آنها را افزایش میدهد. چهارم، از آنجا که ترجیح زمانی بهصورت بین نسلی منتقل میشود، مشارکت در مشاغل مرتبط با بازده بالاتر و در نتیجه با موفقیت باروری بالاتر، به تدریج نمایندگی افراد با جهتگیری بلندمدت بالا را در جمعیت افزایش میدهد. بنابراین جوامع با بازدهی بیشتر سرمایهگذاری کشاورزی نیز در بلندمدت با جهتگیری بلندمدت و صبر بیشتر مشخص میشوند.
روششناسی پیشرفته در این تحقیق میتواند برای روشن کردن ریشههای جغرافیایی توزیع معاصر ویژگیهای انسانی (مانند ریسکگریزی، همکاری، اعتماد، کارآفرینی، فردگرایی) و نقش محوری آنها در توسعه اقتصادی مقایسهای مورد استفاده قرار گیرد. بهطور خاص، شناسایی اهمیت فرآیندهای تکاملی در پیوند دادن شرایط جغرافیایی اولیه و نتایج اقتصادی معاصر، زاویه جدیدی را ارائه میکند که ممکن است در تحقیقات آینده برای کشف مکانیسمهایی که از طریق آن عوامل تاریخی بهطور متفاوتی بر روند توسعه در سراسر جهان تاثیر گذاشتهاند، مورد استفاده قرار گیرد.
The Agricultural Origins Of Time Preference, Oded Galor, 2016, AER