ماهان شبکه ایرانیان

بررسی اعتبار روایت لیله الرغائب و تحقیق در معنای رغائب

سید بن طاووس در کتاب گرانسنگ اقبال، در اعمال ماه مبارک رجب به لیلة الرغائب بودن نخستین شب جمعۀ ماه رجب اشاره کرده و اعمالی را برای آن نقل کرده است

بررسی اعتبار روایت لیله الرغائب و تحقیق در معنای رغائب

مقدمه

سید بن طاووس در کتاب گرانسنگ اقبال، در اعمال ماه مبارک رجب به لیلة الرغائب بودن نخستین شب جمعۀ ماه رجب اشاره کرده و اعمالی را برای آن نقل کرده است. لیلة الرغائب در میان عموم مردم به شب آرزوها شهرت یافته و تقریباً همۀ عوام و بسیاری از خواص، شب جمعه نخست ماه رجب را به شب آرزوها می شناسند. با این حال در توضیح شب آرزوها نیز اغلب به شب بیان و درخواست آرزوهای مقدس و دینی از درگاه خدای کریم اشاره می شود که در حقیقت، درخواست و دعاست نه آرزو، و هر فردی به قدر معرفت خود، آرزویی مقدس را در قالب حاجت و خواسته ای از خدای رحیم می طلبد. دلیل این تفاوت میان نام که «آرزو»ست، با توضیح آنکه طلب درخواست و حاجت است، نیز روشن است. گرچه آرزو یکی از عطاهای الهی است که دست آفرینش در نهاد انسان به ودیعت نهاده است و بشر برای رسیدن به کمال به این بُعد وجودی نیازمند است، در آموزه های دینی چندان مجال و تشویقی برای آرزو کردن و آرزوپروری در نظر گرفته نشده است. دین عرصۀ عمل است، نه آرزو. بشر به حکم ذات خود، به طور طبیعی و عادی به آرزو روی می آورد و اغلب در معرض آن است که در آرزو زیاده روی کرده به آرزوهای طولانی کشیده شود، و آموزه های دینی بر کنترل آرزوهای دور و دراز و عدم ابتلای انسان به آرزوهای طولانی و غیرواقعی تشویق می کنند. به هر روی در مقالۀ حاضر تلاش می شود ابتدا اعتبار این روایت مشهور از جهت سند بررسی شود، سپس با مراجعه به متون کهن، معنای «رغائب» بررسی شود تا مقصود از لیلة الرغائب به نیکی روشن گردد.

در باب پیشینۀ این موضوع باید یادآور شد که بعضی اهل علم به طور پراکنده، به ارزیابی اعتبار سند این روایت پرداخته و در آن تشکیک کرده اند، اما هیچ مقاله و نوشتار علمی ای یافت نشد که به بحث دربارۀ این روایت از نظر اعتبار و تحقیق دربارۀ معنای رغائب پرداخته باشد.

1. بررسی اعتبار روایت لیلة الرغائب

گویا برای نخستین بار علی بن موسی بن طاووس مشهور به سید بن طاووس(م664) در کتاب اقبال الاعمال خود بدون ذکر سند، روایت مربوط به اعمال لیلة الرغائب و صلاة الرغائب را نقل کرده و پس از وی علامه حلی(م726) در اجازه کبیرش به بنی زهره آن را با سندی از اهل تسنن آورده است. (نک: مجلسی، 1403ق، ج104، ص123) سید بن طاووس بدون ذکر سند، روایت را بدین مضمون از پیامبر(ص) نقل کرده است: «از نخستین شب جمعۀ ماه رجب غافل نباشید، چه آن، شبی است که فرشتگان آن را لیلة الرغائب نامیده اند.»(ابن طاووس، 1376 ش، ج2، ص635) علامه مجلسی این روایت را با سند به نقل از علامه حلی در اجازه اش به بنی زهره آورده است. وی می نویسد: «نماز رغائب را حسن بن دربی از حاج صالح مسعود بن محمد بن ابی الفضل رازی که مجاور حرم امیرالمؤمنین علیه السلام است نقل کرده که در محرم سال 573ق بر وی چنین قرائت کرده است: شیخ زین الدین ضیاء الاسلام ابوالحسن علی بن عبد الجلیل العیاضی رازی در شهر ری در اول ماه رجب سال 544 ق برای من نقل کرد که شرف الدین منتجب بن حسن بن علی حسنی از سدیدالدین ابوالحسن علی بن الحسن جاسبی از مفید عبدالرحمن بن احمد نیشابوری خزاعی در ری شنید که گفت: ابوعبدالله حسین بن علی از حاج سموسم از ابوالفتح بن رجاء بن عبد الواحد اصفهانی از ابوالقاسم عبد العزیز بن راشد بندار شیرازی از ابوالحسن همدانی از ابوالحسن علی بن محمد بن سعید بصری از خلف بن عبدالله صنعانی از حمید طوسی این حدیث را از انس بن مالک برای ما نقل کرد که گفت: رسول خدا(ص) فرمود: رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است. گفتند: ای رسول خدا یعنی چه که می فرمایید: رجب ماه خداست. حضرت فرمودند: زیرا که در ماه رجب مغفرت الهی سرازیر است، خون ها در آن حفظ می شود(چون یکی از چهار ماه حرام است) و در این ماه خدای تعالی توبۀ اولیائش را می پذیرد(به اولیائش عنایت خاص دارد) و آنان را در این ماه از دست دشمنانش نجات می بخشد. سپس فرمود: هرکس همۀ این ماه را روزه بدارد سه چیز برای او بر خدا لازم می گردد: همۀ گناهان گذشته اش را بیامرزد، در باقی ماندۀ عمر او را از گناه حفظ کند و برای او امانی از تشنگی در روز ترس بزرگ (قیامت) باشد. در این حال پیرمرد ناتوانی برخاست و گفت: ای رسول خدا، من قادر بر روزه گرفتن تمام این ماه نیستم. رسول خدا(ص) فرمود: روز اول آن را روزه بدار، چراکه خدا کار نیک را به ده برابر می پذیرد، و وسط و آخر این ماه را نیز روزه بدار، در این صورت ثواب روزۀ تمام این ماه به تو عطا می شود، اما از نخستین شب جمعۀ این ماه غفلت نکنید، که فرشتگان آن را لیلة الرغائب نامند، و آن هنگامی است که ثلث اول شب بگذرد. در این زمان فرشته ای در آسمان ها و زمین نباشد مگر آنکه در کعبه و اطراف آن گرد آید و خدای تعالی بر آنان وارد شود و گوید: ای فرشتگان من، هرچه می خواهید از من درخواست کنید. آنان گویند: پروردگارا حاجت ما این است که روزه داران ماه رجب را بیامرزی. خدای عزوجل گوید: آنان را آمرزیدم. سپس رسول خدا(ص) فرمود: هرکس نخستین پنجشنبۀ ماه رجب را روزه بدارد و مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز گزارد، هر دو رکعت به یک سلام، در هر رکعت یک مرتبه حمد و سه مرتبه سورۀ انّا انزلناه و دوازده مرتبه سورۀ قل هو الله احد بخواند و چون از نماز فارغ شد، هفتاد مرتبه بر من صلوات فرستاده بگوید اللهم صلّ علی محمد و علی آل محمد. پس به سجده رود و هفتاد مرتبه بگوید سُبّوحٌ قدّوسٌ، ربُّ الملائکةِ و الرّوح، سپس سر از سجده بر دارد و هفتاد مرتبه گوید ربِّ اغفِر وارحم و تجاوَز عَمّا تَعلَمُ، إنّکَ انتَ العلیُّ الاعظم، دوباره به سجده رود و هفتاد مرتبه گوید سُبّوحٌ قدّوسٌ، ربُّ الملائکةِ و الرّوح، سپس در سجده از خدا حاجت خود را طلب کند برآورده می شود. سوگند به آنکه جانم به دست اوست، هیچ بنده ای از زن و مرد این نماز را به جا نیاورد، مگر آنکه خدای تعالی همۀ گناهانش را بیامرزد هرچند به اندازۀ کف دریا و شمار ریگ ها و وزن کوه ها و برگ درختان باشد و و خدای تعالی شفاعت او را در حق هفتاد نفر از طایفه اش، که مستحق آتش دوزخ اند بپذیرد، و هنگامی که شب اول قبرش شود، ثواب این نماز با نیکوترین صورت و روی گشاده و زبان فصیح در قبر نزد او آید و چنین بشارتش دهد که: ای دوست من، خوشحال باش که از همۀ اندوه ها نجات یافتی. گوید: تو کیستی؟ به خدا قسم که رویی زیباتر از روی تو ندیده و سخنی شیرین تر از سخن تو نشنیده و بویی خوش تر از بوی تو نبوییده ام. او پاسخ دهد: من ثواب فلان نماز تو هستم که در فلان شب از فلان ماه در فلان سال به جا آوردی. امشب آمده ام که حق تو را ادا کنم و مونس تو باشم و وحشتت را از تو دور کنم، و چون در صور دمیده شود در عرصۀ قیامت بر تو سایه اندازم. اکنون شادمان باش که هرگز خیر از دست ندهی.»[1] (مجلسی، 1403 ق، ج104، ص123-126)

همین مفاد را سید بن طاوس در کتاب اقبال و به تبع وی، شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان با اندکی تغییر آورده اند. (ابن طاووس، 1376ش، ج2، ص635؛ قمی، 1385 ش، ص231-232)

در منابع اهل تسنن نیز این روایت از ابوسعید خدری نقل شده است. بعضی حدیث شناسان فریقین تصریح کرده اند که سند حدیث از عامه است، به علاوه سند دارای ضعف می باشد. مجلسی در زاد المعاد دربارۀ نمازهای وارده در شب های ماه رجب می نویسد: «در کتاب های ادعیه برای هریک از شب های ماه رجب نماز مخصوصی ذکر شده که چون سند معتبری برای آن نیافتم، دوست نداشتم آن ها را در اینجا بیاورم و از آنجا که خیلی مشهور بودند به اجمال آن ها را آوردم. اگر شخصی این نمازها را به این نیت که نماز خواندن امر مطلوبی است به جا آورد، اشکالی ندارد... و به دلیل عدم اعتماد به سند، نماز لیلة الرغائب را هم در این رساله نیاوردم. به علاوه اینکه این روایت از عامه و اهل سنت نقل شده است.»(مجلسی، 1423ق، ج1، ص41-43) سرّ آنکه مجلسی در بحار این روایت را به طور کامل نقل کرده اما در زاد المعاد نیاورده، دو مبنای متفاوت وی در این دو کتاب است. مبنای مجلسی در بحار در ارتباط با روایات ادعیه و ادویه و سایر روایات غیرفقهی با تسامح و اعتماد به مشهور همراه است. وی در مقدمۀ بحار می نویسد: «... و کتاب طب الائمه از کتاب های مشهور است، اما به دلیل مجهول بودن مؤلفش، از نظر اعتبار در حد سایر کتاب ها نیست، و این ضرری نمی زند؛ زیرا روایات کمی از آن مربوط به احکام فقهی است. همین طور دربارۀ ادویه و ادعیه نیز نیازی به اسناد قوی نداریم.»(همان، ج1، ص30)

به هر روی، با بررسی ای که در کتب رجالی شیعه انجام گرفت، نام هیچ یک از رجال این سند، به جز انس بن مالک، در منابع رجالی شیعه نیامده و همه مجهول اند. در خصوص خلف بن عبدالله، صدوق در کتاب خصال روایتی را از او نقل کرده است که آن هم به درستی مشخص نیست همان صنعانی باشد یا فردی دیگر. (نک: صدوق، 1362 ش، ج1، ص69) علامه محمدتقی شوشتری(م 1374ش) نیز حدیث را به دلیل عامی بودن، غیرمعتبر و غیرقابل اعتماد دانسته است. (شوشتری، 1406ق، ج 3، ص103) از عالمان اهل تسنن ابن جوزی(م 597 ق) این حدیث را موضوع (جعلی) دانسته و از استاد خود عبدالوهاب حافظ نقل می کند که گفته است رجال این حدیث همه مجهول اند و من همۀ کتاب های رجالی را گشتم و نام هیچ یک را در آن ها نیافتم (ابن جوزی، 1415 ق، ج2، ص48)، سپس ابن حجر در کتاب رجالی خود، لسان المیزان، همین سند را به نقل از ابن جوزی و استادش آورده و همه را مجهول معرفی کرده است. (ابن حجر، 1390 ق، ج4، ص255) همو ذیل نام «علی بن جهضم عن علی بن محمد بن سعید البصری عن ابیه» می نویسد: رجال اسناد این روایت(رغایب) شناخته شده نیستند. البته دو راوی به نام علی بن محمد بن سعید داریم که ممکن است یکی یا هر دو بصری باشند(همان، ج2، ص403)، ضمن آنکه در هیچ یک از منابع رجالی نام «حمید طوسی» که از انس روایت نقل کند یافت نشد. البته آنان که با کتاب الموضوعات ابن جوزی آشنایند، می دانند که دأب بن جوزی آن است که روایات ضعیف را نیز موضوع و جعلی معرفی می کند.

با اینکه سند روایت عامی و غیرمعتبر است، اهل سنت نیز دربارۀ مشروعیت نماز لیلة الرغائب اختلاف نظر دارند. بعضی مانند شیخ عزالدین بن عبد السلام مشهور به سلطان العلماء(م 660 ق)، معاصر با سهروردی و اهل مصر، این نماز را باطل دانسته و به جلوگیری از آن فتوا داد. اما در مقابل وی، ابن صلاح(م 643ق) ابتدا به منع آن فتوا داد و سپس از نظرش برگشت و بر جواز و مشروعیت آن نظر داد. (طاش کبری زاده، 1422ق، ج 2، ص319) میان این دو عالم مباحثی در جواز و عدم جواز این نماز صورت گرفته که در قالب کتابی به نام مساجلة علمیة بشأن صلاة الرغائب بین ابن الصلاح و العزالدین بن عبدالسلام منتشر شده است. از دیگر عالمان اهل سنت عبدالرحمن بن عبد السلام(م 894ق) در کتاب نزهة المجالس روایت لیلة الرغائب را از پیامبر(ص) چنین نقل کرده است:

«لا تغفلوا عن لیلة أول جمعة من رجب فإنها لیلة تسمیها الملائکة لیلة الرغائب و ذلک لأنه إذا مضی ثلث اللیل لا یبقی ملک فی السموات و الأرضین إلا و یجتمعون فی الکعبة و حولها فیطلع اللّه تعالی علیهم فیقول: یا ملائکتی سلونی ما شئتم فیقولون: ربنا حاجتنا إلیک أن تغفر لصوام رجب فیقول اللّه تعالی: قد فعلت ذلک.»(صفوری، 1419ق، ج1، ص308) از نخستین شب جمعۀ ماه رجب غافل نباشید که فرشتگان آن را لیلة الرغائب می نامند، و آن شبی است که چون ثلثی از شب بگذرد، فرشته ای در آسمان ها و اقصی نقاط زمین نباشد مگر آنکه در کعبه و اطراف آن گرد هم آیند. در این حال خدای تعالی آنان را بدین مطلب آگاه سازد و فرماید: ای فرشتگان من، هرآنچه می خواهید از من درخواست کنید. فرشتگان گویند: پروردگارا حاجت ما این است که روزه داران ماه رجب را بیامرزی. خدای تعالی فرماید: به یقین آنان را آمرزیدم.

بنابراین روایت لیلة الرغائب و صلاة الرغائب از نظر سند ضعیف است، و به دلیل این ضعف سند علمای هر دو فرقه دربارۀ آن دو موضع مختلف گرفته اند: عده ای بر مشروعیت و حتی استحباب آن نظر داده و به انجام آن سفارش کرده اند و در مقابل، عده ای دیگر از علما به عدم اعتبار و استحباب آن نظر داده اند. به نظر می رسد قول به جعلی بودن روایت برخلاف روش علمی علما و فقهاست، و دربارۀ آن باید گفت: اعتبار روایت صلاة الرغائب قابل اثبات نبوده و از نظر سند ضعیف است، اما این ضعف دلیل بر جعلی بودن و کذب حدیث نمی باشد، بلکه دلالت دارد بر این که صحت روایت یادشده ثابت نیست. ازاین رو روایت یادشده مشمول ادلۀ تسامح سنن می باشد. «ادلۀ تسامح سنن» عنوانی است برای مجموعه روایاتی که می گوید هر عبادت مستحبی که از پیامبر و ائمه علیهم السلام وارد شده است، اگر کسی به آن عمل کند امید است به ثواب های وعده داده شده بر آن عبادت برسد. مثلاً برقی با سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «هرکس ثواب بر عملی از پیامبر برای او نقل شود و او به آن خبر عمل کند، ثواب وعده داده شده آن عمل برای او خواهد بود، گرچه رسول خدا(ص) آن را نفرموده باشد.»(نک: برقی، بی تا، ص25) این روایت و روایات متعددِ مشابه آن(نک: حر عاملی، 1409ق، ج1، ص80 82) اطلاق دارد و شامل هر روایتی که از رسول خدا(ص) نقل شده باشد می شود ولو طریق نقل آن منابع عامه باشد، به خصوص که آن روایت شهرت نیزیافته باشد. به همین دلیل ظاهراً هیچ یک از فقها و علمای متأخر شیعه به عدم جواز و عدم مشروعیت این نماز فتوا نداده اند. در نتیجه، نظر نهایی دربارۀ این روایت آن است که این نماز را باید به قصد رجا و امید به ثواب و پاداش وعده داده شده در روایت به جا آورد نه به قصد ورود و استحباب(نک: فاضل، بی تا، ج2، ص174)، چنانکه شأن بسیاری از عبادات مستحبی دیگر نیز چنین است و باید آن ها را به قصد رجاء به جا آورد.

2. بررسی معنای رغائب

محور دومی که لازم است دربارۀ روایت مشهور لیلة الرغائب به بحث گذاشته شود و به فقه الحدیث روایت یادشده مربوط می شود، بررسی معنای «رغائب» است که کلید اساسی فهم حدیث به شمار می آید. آنچه امروزه در میان عوام و خواص مشهورتر است، این است که «رغائب» به معنای آرزوهاست. در فرهنگ معاصر ذیل مادۀ «رَغِبَ» آورده است: «آرزو کردن، میل داشتن، خواستن، و ذیل واژۀ رغیبه آورده است: رغائب، چیز مطلوب، مورد آرزو، تمایل، خواسته.»(آذرنوش، 1379، ص240)

مشاهده می شود که در این فرهنگ لغت، یکی از معانی «رغب» و «رغیبه» را آرزو و تمایل معنا کرده است. مؤلفان المعجم الوسیط نوشته اند: «رَغِبَ فلانٌ، یَرغَب، رَغَبا و رغبةً، و رُغبةً»، یعنی نسبت به آن چیز اشتیاق ورزید و طمع کرد. این ماده از کلماتی است که چون با دو حرف «فی» و «عن» به کار رود، بر دو معنای متضاد دلالت کند:. «رَغِبَ عن..» بی علاقه شدن و «رَغِبَ فی..» مشتاق شدن و طمع کردن. (ابراهیم مصطفی و همکاران، 1385ش، ص356) طمع را در لغت نامه های فارسی هم به آرزو معنا کرده اند و هم به امید و اشتیاق و... (معین، 1376 ش، ج2، ص2234) همچنین در این لغت نامه آمده است: «الرغیبه» مؤنث «رغیب» است به معنای چیز مطلوب، عطای زیاد، جمع آن «رغائب» است. گویند: «فلانٌ یُفید الغرائب و یُفیء الرغائب»، یعنی فلانی مطالب شگفت می آموزد و عطاهای بزرگ می بخشد. در این لغت نامه همچنین رغیب را چنین معنا کرده است: «وادی رغیب» یعنی بیابانی که آب زیادی به خود جذب می کند، و «رجلٌ رغیب» یعنی مردِ دارای گام های بلند که خیلی تند می رود، و «حِملٌ رغیب» بار خیلی سنگین را گویند، جمع آن «رِغاب» و «رُغُب»، نیز در حالت جمعی به معنای چیزهای مطلوب و مورد آرزو هم می باشد. (ابراهیم مصطفی و همکاران، 1385ش، ص356)

باید توجه داشت که دربارۀ معنا کردن کلمات احادیث دو نکتۀ اساسی باید در نظر گرفت: یکی آنکه از تفسیر آن کلمات به معانی جدید پرهیز شود، دیگر اینکه از آنجا که معمولاً کلمات در هر زبانی دارای معانی متعدد است، باید در منابع کهن جست وجو شده و با شناسایی معانی متعدد یک کلمه، بهترین معنا با توجه به سیاق و سایر قرائن، برای لفظ مورد نظر گزینش و کلمه به آن ترجمه شود. ازاین رو، گرچه مؤلفان المعجم الوسیط تلاش کرده اند معانی جدید و مستحدث را از معانی کهن تفکیک کنند و به تحول معانی واژگان نیز اهتمام مطلوبی داشته اند، به بررسی این واژه در منابع کهن می پردازیم.

ابن فارس آورده است: «رغیبه» عطای بسیار را گویند، جمع آن «رغائب» است و «رَغاب» زمین بزرگ و وسیع است. (ابن فارس، 1404ق، ج2، ص416)

زمخشری در اساس البلاغه آورده است: «گویند: "إنّه وهوبٌ للرّغائب"، یعنی او بخشنده رغایب است، و رغائب اموال نفیس و ارزشمند را گویند که مطلوب همه است و همگان به آن تمایل دارند، مفرد آن رغیبه است. عرب دربارۀ فرد بزرگ و بسیار بخشنده گوید: "فلان یفید الغرائب و یفی ء الرّغائب"، یعنی فلانی مطالب شگفت یاد می دهد و عطاهای بزرگ می بخشد. و "رجلُ رَغیب " مردی را گویند که شکم بزرگی دارد و بسیار پرخور است.»(زمخشری، 1979م، ص239)

«رَغاب» زمین بزرگ و وسیع را گویند و «رَغیبه» یعنی عطای بسیار، و عطای بسیار را رغیبه گفته اند، بدین جهت که مطلوب و مورد آرزوی همه است، مأخوذ از «رغبه» به معنای میل و اشتیاق و آرزو، و یا به جهت گسترده بودنش، که از زمین بزرگ و وسیع گرفته شده است. شاعر گفته است:

یعطی الرَّغَائِبَ من یشاء و یمنع

این مصرع شعر از عبدة بن طبیب است و بیت کامل آن چنین است:

أوصیکم بتُقی الاله فإنّه

یعطی الرَّغَائِبَ من یشاء و یمنع

یعنی تو را به تقوای الهی سفارش می کنم؛ زیرا که او عطاهای بزرگ را به هرکس که می خواهد می بخشد و از هرکس بخواهد دریغ می ورزد. (راغب اصفهانی، 1412ق، ص358)

ابن منظور نیز می نویسد: «رغِیبة» در مورد عطا، به معنای بخشش فراوان، و جمع آن «رَغائب» است. نمر بن تَوْلَب سروده است:

لا تَغْضَبَنَّ علی امرِئٍ فی ماله

و علی کرائِمِ صلْبِ مالِک، فاغْضَبِ

و متی تصِبْک خصاصةٌ، فارْجُ الغِنی

و إِلی الَّذی یعْطِی الرَّغائبَ، فارْغَبِ

دربارۀ هیچ مردی نسبت به مالش خشم مگیر، بلکه نسبت به کرائم مال خودت خشم بگیر. و هر زمان که فقر ونیاز به تو روی آورد، به غنا و ثروتمندی امیدوار باش، و به کسی که رغائب می بخشد دل ببند.

شاعر دیگری در وصف ممدوح خود گفته است:

أَخُو رَغائِبَ یعْطِیها و یسْأَلُها

یأْبَی الظُّلامَةَ منه النَّوْفَلُ الزُّفَرُ

مقصود از «اخو رغائب» شخصی است که اموال زیادی می بخشد و در این راه خود را به مشقت می اندازد. «نوفل» یعنی دریا و «زُفَر» جمع «زفیر» به معنای حوادث سهمگین است. (ابن منظور، 1414ق، ج 4، ص326؛ ازهری، 1421ق، ج1، ص137)

صاحب خزانة الادب در معنای شعر اخیر گوید: «رغائب» به معنای اشیاء مرغوب، و مقصود از آن اشیاء گرانبها و ارزشمندی است که مردم به اندوختن و نگهداری آن حریص اند. کلمۀ «اخو» خبر مبتداست، به تقدیر «هو اخو رغائب». جملۀ «یعطیها و یسأَلها» نیز «اخو رغائب» را تفسیر می کند. «الظلامه» مال ارزشمندی است که ظالم از مردم ستانده و نزد او دنبالش می گردند. «النّوفل» به معنای دریا، و مجازاً دربارۀ انسان کثیر العطاء به کار می رود، و «الزّفر» کسی را گویند که خانواده و نیرو و افراد و یارانش زیاد باشند. (حموی، 1425ق، ج1، ص198)

این معنا از رغائب در روایات متعدد و روایات تاریخی و فرهنگ عرب نیز به چشم می خورد. مثلاً حسین بن حمدان خصیبی(د334ق) از عالمان شیعی در کتاب الهدایة الکبری روایت زیر را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است:

«قَالَ: لَمَّا أَظْهَرَ رَسُولُ اللَّهِ(صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فَضْلَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ کانَ الْمُنَافِقُونَ یتَخَافَتُونَ بِذَلِک وَ یسْتُرُونَهُ خَوْفاً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ إِلَی أَنْ خَطَبَ أَکابِرُ قُرَیشٍ فَاطِمَةَ، وَ بَذَلُوا فی تزْوِیجِهَا الرَّغَائِبَ، فَکانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) لَا یزَوِّجُ أَحَداً مِنْهُمْ حَتَّی خَطَبَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ...»

هنگامی که رسول خدا فضیلت و برتری امیرالمؤمنین علیه السلام را آشکار کرد، منافقان از ترس رسول خداصلی الله علیه و آله در خفا و پنهانی دربارۀ آن گفت وگو می کردند، تا اینکه بزرگان قریش حضرت فاطمه را از رسول خدا(ص) خواستگاری کرده و برای ازدواج با ایشان پیشنهاد بخشش رغائب به آن حضرت دادند، اما رسول خدا(ص) فاطمه(ع) را به هیچ کدام تزویج نکرد، تا آنکه علی بن ابی طالب از ایشان خواستگاری کرد... (خصیبی، 1419ق، ص113)

در این روایت، به روشنی «رغائب» در مورد مهریه های بزرگ و بی اندازه به کار رفته است. نیز در روایت دیگری آمده است که هنگامی که عمران صابی از دانشمندان و بزرگان مسیحی در مرو به محضر حضرت رضا علیه السلام رسید، حضرت عمران صابی را بسیار تکریم کرد، و مأمون در مرو ده هزار درهم به عمران صله بخشید و وزیرش فضل، نیز مال زیادی به وی عطا کرد و حضرت رضا زکات بلخ را به وی واگذار کرد و بدین ترتیب عمران صابی به رغائب دست یافت: «... وَ وَصَلَهُ الْمَأْمُونُ بِعَشَرَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ أَعْطَاهُ الْفضْلُ مالًا وَ حَمَلَهُ وَ وَلَّاه الرِّضَا ع صَدَقَاتِ بَلْخٍ فَأَصَابَ الرَّغَائِبَ.» (صدوق، 1398ق، ص441؛ مجلسی، 1403 ق، ج10، ص318)

سید بن طاووس در کتاب بناء المقالة الفاطمیة فی نقض الرسالة العثمانیة دربارۀ اقدامات تخریبی معاویه در زمان حکومتش نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کند که وی رغائب بذل و بخشش می کرد تا افراد قدر و منزلت علی علیه السلام را پایین آورده او را دشنام دهند، و کودکان در مکتب خانه ها به فنونی عمل می کردند که از قدر و منزلت علی علیه السلام می کاست. حتی معاویه به سمرة بن جندب برای جعل دو سخن چهار هزار درهم بخشید: یک سخن دربارۀ علی علیه السلام و دیگری در شأن عبدالرحمن بن ملجم. سمره این پیشنهاد را از معاویه پذیرفت و روایتی ذیل آیه شریفۀ «وَ مِنَ النَّاسِ منْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مرْضاتِ اللَّه...»(بقره: 207) جعل کرد که بخش نخست آیۀ شریفه را که مدح است در شأن ابن ملجم معرفی کرد و ذیل آیۀ شریفه را که از اِفساد در زمین سخن گفته و آن را مذمت می کند در شأن علی علیه السلام معرفی کرد. (ابن طاووس، 1411ق، ص270)

نیز در شرح حال امام مجتبی علیه السلام آمده است که آن حضرت در جنگ با معاویه مردی از قبیله کِنده را با چهار هزار نفر پیشاپیش سپاه خود به سمت شام فرستاد. هنگامی که سپاه وی به شهر انبار رسید، معاویه قاصدی نزد وی گسیل داشت و وی را تطمیع کرد فرمانداری یکی از ولایات شام یا هر جای حجاز را که خود انتخاب کند و نیز پرداخت رغایبی از مال و حطام دنیا را به وی وعده داد. ضمناً پنجاه هزار درهم صله و خرجی سفر برای وی فرستاد، و این دشمن خدا اموال را گرفت و بدین ترتیب به امام مجتبی علیه السلام خیانت کرده به معاویه ملحق شد. (مسعودی، 1384ش، ص159)

این روایات نیز به روشنی دلالت دارند که اساساً در فرهنگ عرب، رغائب بر مال و عطیه و صله زیاد اطلاق می شده و ارتباطی با آرزوها، خواه آرزوی مقدس یا از نوع آرزوهای طولانی که در آموزه های دینی اغلب مذموم تلقی می شود ندارد. شایان ذکر است که در هیچ یک از منابع لغت کهن یافت نشد که «رغائب» یا مفرد آن «رغیبه» را به آرزو یا تمایل معنا کرده باشند. بله بعضی از ارباب لغت به رابطۀ میان معنای اصلی کلمه که رغبت و میل است، با معنای «رغیبه» که عطای بزرگ است اشاره کرده و گفته اند: عطای بزرگ را از آن رو «رغائب» نامند که همه به آن رغبت و تمایل دارند.

از امیرالمؤمنین علی علیه السلام چنین نقل شده است: «و أکرم نفسک عن کل دنیة و إن ساقتک إلی الرغائب، فإنک لا تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا، و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حرا.»(صبحی صالح، 1395ق، نامۀ 31، ص401؛ زمخشری، 1412 ق، ج1، ص338)؛ نفس خود را گرامی دار و از هر پستی ای بر کنار دار، هر چند تو را اموال فراوان و باارزشی برساند؛ چراکه هرگز نمی توانی در عوض آنچه از آبروی و شخصیت خود بذل می کنی عوض و بهایی به دست آوری، که هیچ چیز جای حرمت و آبروی تو را نمی گیرد، و هرگز بندۀ دیگری نباش که خدا تو آزاد آفریده است.

این معنا از «رغائب» در زبان فارسی نیز شناخته شده است. در فرهنگ معین آمده است: «رغیبه»: مؤنث رغیب، سپس از جمله معانی آن را عطای کثیر و بخشش بسیار دانسته که جمع آن «رغائب» است، و ذیل «رغایب» آن را جمع «رغیبه» به معنی چیزهای مرغوب و پسندیده و عطاها و دهش ها معنا کرده است. (معین، 1376، ج2، ص1662) دهخدا نیز با معنا کردن «رغایب» به چیزهای مرغوب و عطاهای نفیس و بسیار، از ترجمه تاریخ یمینی متعلق به قرن هفتم چنین شاهد آورده است: چندان مواهب و رغایب در سلک مِلک او آورد که حصر آن در حوصله وهم نگنجد(تاریخ یمینی، ص640)، نیز: خاص و عام در فواید غنایم و رغایب آن حرایب متساوی شدند. (همان، ص453)، نیز: لشکر اسلام با غنایم نامعدود و رغایب نامحدود به غزنه آمدند. (همان، ص454) همچنین به نقل از تاریخ جهانگشای جوینی که باز اثری متعلق به قرن هفتم است می نویسد: و بسبب فیضان مواهب و کثرت رغایب او از جوانب متوجه آن شدند... و چون از کار جشن و مواهب رغایب پرداخت و چون از کار جشن و مواهب رغایب پرداخت. (دهخدا، 1373ش، ج7، ص10698)

نتیجه آنکه در فرهنگ عرب و منابع لغوی کهن، و به تبع آن در فرهنگ های فارسی، «رغائب» جمع «رغیبه» به معنای عطای بزرگ و بسیار مادی و نفیس و بخشش اموال فراوان است.

3. معنای صلاة رغائب

علاوه بر ذکر «لیلة الرغائب» در روایات، در منابع شیعه و اهل سنت از «صلاة الرغائب» نیز یاد شده، و هر دو عنوان نیز به نخستین شب جمعۀ ماه شریف رجب اختصاص یافته است. کفمعی در کتاب شریف مصباح ذیل عنوان «صَلَاةُ الرَّغَائِبِ» همان دوازده رکعت نماز مخصوص را که در اعمال نخستین شب جمعۀ ماه مبارک رجب موسوم به لیلة الرغائب آورده است. متن روایت این است:

«الْمرْوِیةُ عَنِ النَّبِی ص اثْنَتَی عَشْرَةَ رَکعَةً وَ صِفَةُ عَمَلِهَا أَنْ یصُومَ أَوَّلَ خَمِیسٍ منْ رَجبٍ ثُمَّ یصَلِّیهَا بَینَ الْعِشَاءَینِ لَیلَةَ الْجمُعَةِ یقْرَأُ فِی کلِّ رَکعَةٍ الْحمْدَ وَ الْقدْرَ ثَلَاثاً وَ التَّوْحِیدَ اثْنَتَی عَشْرَةَ ثمَّ سلِّمْ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ سَبْعِینَ مَرَّةً ثُمَّ اسْجُدْ وَ قُلْ: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْملَائِکةِ وَ الرُّوح سَبْعِینَ مَرَّةً ثُمَّ ارْفَعْ رَأْسک وَ قلْ رَب اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تجَاوَزْ عمَّا تَعْلَمُ إِنَّک أَنْتَ الْعلِی الْأَعظَمُ سَبْعِینَ مَرَّةً ثُمَّ اسْجُدْ أُخْرَی وَ قُلْ فِیهَا مَا قُلْتَهُ فِی الْأُولَی ثُمَّ یسْأَلُ اللَّهَ تعَالَی حاجَتَهُ فِی سُجُودِهِ تُقْضَی إِنْ شَاءَ اللَّه تعَالَی.»(کفعمی، 1405 ق، ص526)

این نماز را بسیاری دیگر از منابع از جمله وسائل الشیعه به نقل از اجازۀ علامه حلی در بحار الانوار(حر عاملی، 1409ق، ج8، ص98) آورده اند. ابوبکر خوارزمی نیز در کتاب مفید العلوم، که البته کتابی در حوزۀ ادب است، در معرفی نمازهای اوقات خاص می نویسد: نخستین این نمازها «صلاة الرغائب» است که در نخستین شب جمعۀ ماه رجب مابین نماز مغرب و عشا خوانده می شود. این نماز دوازده رکعت است با شش سلام، که در هر رکعت یک بار سورۀ حمد، سه بار سورۀ قدر و دوازده بار سورۀ قل هو الله احد قرائت می کند، پس چون از نماز فارغ شد... ادامۀ نماز را به مانند روایتی که در صدر مقاله از شیخ عباس قمی نقل شد آورده است. وی سپس نویسد: این نماز را «صلاة الرغائب» نامیدند؛ زیرا که فرشتگان به جهت شرافت این نماز تمایل شدیدی دارند که به ادای آن نایل شوند. پیامبر(ص) در فضیلت این نماز فرمود: به خدایی که مرا به حق مبعوث کرد، هیچ بنده ای نیست که این نماز را به جا آورد، مگر آنکه خدا گناهان او را بیامرزد، هرچند به تعداد ستارگان و ریگ های زمین و کف دریا باشد، و خدای تعالی شفاعت او را در حق هفتاد نفر از طایفه اش، که مستحق آتش دوزخ اند، و هنگامی که شب اول قبرش شود، ثواب این نماز در قبر نزد او آید و چنین بشارتش دهد که: خوشحال باش که از اندوه دنیا نجات یافتی و من مونس تو و نوری در قبر توام و در قیامت در سایه ام باشی. و هرکس این نماز را به جا آورد خدای تعالی سه ویژگی به او بخشد: گناهانش بیامرزد، از معاصی نگاهش دارد و حاجتش برآورد. (خوارزمی، 1418ق، ص171)

سید علی خان مدنی در کتاب الطراز الاول، احتمالاً به تبع ابن اثیر صاحب کتاب النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، مقصود از وجود «رغائب» در نماز را ثواب و پاداش بزرگ نوشته اند. وی نوشته است: «رغیبه» عطای بزرگ است که مورد رغبت همه باشد. نیز هر چیز نفیس و ارزشمندی که مطلوب همگان باشد را «رغیبه» گویند، جمع آن «رغائب» است. در روایت آمده است که دو رکعت نماز نافله فجر را وامگذار؛ زیرا که در آن رغائب است. «رغائب» در اینجا جمع «رغبة» است به معنای ثواب مورد رغبت و امید. به همین معناست «صلاة الرغائب» که در نخستین شب جمعۀ ماه شریف رجب می خوانند. (مدنی، 1384ش، ج2، ص7172) ابن اثیر در نهایه در شرح معنای «رغائب» در روایتی منقول از عبدالله بن عمر که می گوید: «لَا تَدَعْ رَکعَتَی الفَجْرِ فَإِنَّ فِیهِمَا الرَّغَائِب»، یعنی دو رکعت نماز نافله صبح را از دست مده که در آن رغائب است، «رغائب» را به ثواب عظیم معنا کرده است. (ابن اثیر، 1367ش، ج2، ص238) طریحی صاحب مجمع البحرین نیز در شرح معنای «رغائب» در «صلاة الرغائب»، نخستین شب جمع ماه مبارک رجب آورده است: «نماز رغائب یعنی نمازی که برای آن ثواب زیادی امید می رود و آن نمازی است که در نخستین جمعۀ ماه رجب به جا آورده می شود.»(طریحی، 1375ش، ج2، ص72) ظاهراً در عبارت طریحی سهوی رخ داده که نماز را برای نخستین جمعۀ ماه رجب معرفی کرده است؛ زیرا نماز برای نخستین شب جمعه رجب وارد شده است. به قرینۀ سایر نقل ها کلمۀ «لیل» در متن مجمع البحرین افتاده است.

وجود رغائب در نماز نافلۀ صبح در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است. محدث نوری در کتاب مستدرک الوسائل در ذیل عنوان نافلۀ صبح و بروجردی در جامع الاحادیث به نقل از ابن ابی جمهور احسائی در درر اللئالی از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمودند: «الرَّکعَتَانِ قَبْلَ الْفَجْرِ فِیهِمَا الرَّغَائِبُ.» (نوری، 1408ق، ج3، ص 75؛ بروجردی، بی تا، ج7، ص114) در دو رکعت نماز قبل از نماز صبح رغائب است.

اینکه ابن اثیر و سید علی خان مدنی و طریحی «رغائب» متعلق به نماز، خواه نماز نافله صبح باشد یا صلاة الرغائب، در شب جمعه اول ماه رجب را به ثواب زیاد تفسیر کرده اند گرچه نادرست نیست، به نظر مبهم و غیردقیق است. همان گونه که در منابع لغت و ادب و روایات نقل و توضیح داده شد، مراد از «رغائب» در اصل بذل و بخشش و عطاهای مادی و مالی بزرگ و فراوان است، و روشن است که ثواب عظیم و بزرگ اعم از عطای مادی است و شامل پاداش و ثواب های اخروی نیز می شود. قابل انکار نیست که اگر این نمازها برخوردار از ثواب زیاد می بود همانند بسیاری از دیگر روایات باید بر ثواب زیاد این نمازها با عبارتی دیگر به جز واژۀ «رغائب» تأکید می شد. ذکر کلمۀ «رغائب» برای اجر این نمازها آشکارا با معنای لغوی این واژه ارتباط روشن دارد. بنابراین معنای دقیق «رغائب» در این روایات هم در مورد لیلة الرغائب، و هم صلاة الرغائب و هم دو رکعت نماز نافله صبح عطا و بخشش است، منتها از روایات دینی چنین به دست می آید که معصومان علیهم السلام بسیاری از کلمات را از معنای مادیش برکشیده و به معانی معنوی هم تعمیم داده اند. ازاین رو می توان «رغائب» در این روایات را اعم از عطای مادی یا عطای معنوی در حوزۀ رزق و روزی معنا کرد؛ عطایی که در زندگی دنیایی و همین عالمِ مؤمنان اثربخش و برکت زاست و سخت مورد نیاز و امید و طمع بندگان می باشد و البته آثار آن در حیات اخروی بندگان مؤمن نیز ظهور و بروز خواهد داشت، عطاهایی که نه تنها هر مؤمنی که هر انسانی به آن ها میل و رغبت دارد. شاهد این برداشت روایتی شریف و بسیار روشن از امیرالمؤمنین علیه السلام در ارتباط با سفارش به ادای نماز نافله صبح وارد شده که در ارتباط با این نماز تعبیر به «رغائب» شده و آشکارا آن را با توسعه در رزق و روزی ارتباط داده است. متن روایت که در بخشی از حدیث مشهور به اربعة مائه آمده این است:

«مَنْ کانَ لَهُ إِلَی رَبِّهِ حَاجَةٌ فَلْیطْلُبْهَا فِی ثَلَاثِ سَاعَاتٍ ساعَةٍ فی یوْمِ الْجُمُعَةِ- وَ سَاعَةٍ تَزُولُ الشَّمْسُ وَ حِینَ تَهُبُّ الرِّیاحُ وَ تُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تَنْزِلُ الرَّحمَةُ وَ یصُوتُ الطیرُ وَ سَاعَةٍ فِی آخِرِ اللَّیلِ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَإِنَّ مَلَکینِ ینَادِیانِ هَلْ مِنْ تَائِبٍ یتَابُ علَیهِ هلْ مِنْ سَائِلٍ یعْطَی هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَیغْفَرَ لَهُ هَلْ مِنْ طَالِبِ حاجَةٍ فتُقْضَی لَه فَأَجِیبُوا دَاعِی اللَّهِ وَ اطْلُبُوا الرِّزْقَ فِیمَا بَینَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهُ أَسْرَعُ فِی طلَبِ الرِّزْق منَ الضَّرْبِ فِی الْأَرْضِ وَ هِی السَّاعَةُ الَّتِی یقَسِّمُ اللَّهُ فِیهَا الرِّزْقَ بَینَ عبَادِهِ توَکلُوا عَلَی اللَّهِ عِنْدَ رَکعَتَی الْفَجْرِ إِذَا صَلَّیتُمُوهَا فَفِیهَا تُعْطَوُا الرَّغَائِبَ.»(صدوق، 1362، ص615؛ حر عاملی، 1409ق، ج7، ص68)

هرکه به درگاه پروردگارش حاجتی دارد آن را در یکی از این سه ساعت(زمان) از خدای رحمان طلب کند: ساعتی در روز جمعه، و ساعت زوال خورشید(هنگام ظهر) و هنگام وزیدن بادهای رحمت و گشوده شدن درهای آسمان و نزول باران و به صدا درآمدن پرندگان، و ساعت سوم زمان آخر شب، نزدیک طلوع فجر؛ زیرا که(در آن زمان) دو فرشته ندا می دهند: آیا توبه کننده ای به درگاه خدا هست تا توبه اش پذیرفته شود؟ آیا فقیری هست که نیاز خود را از خدا طلب کند و نیازش به او عطا شود؟ آیا استغفارکننده ای هست تا آمرزیده شود؟ آیا حاجت مندی هست تا حاجتش برآورده شود؟(سپس امام فرمودند: ای مؤمنان) دعوت این فرستادگان خدای تعالی را اجابت کنید و بین طلوع فجر و طلوع خورشید از خداوند روزی طلب کنید؛ چراکه دعا در این زمان برای دستیابی به روزی سریع تر اثر کند از تجارت کردن، چه خدای تعالی در این زمان روزی را میان بندگانش تقسیم می کند. هنگامی که دو رکعت نماز نافلۀ صبح به جا می آورید، در این نماز بر خدا توکل کنید (و امور رزق و کسب خود را به خدا واگذار کنید) که در این دو رکعت نماز رغائب به شما عطا خواهد شد. در این روایت، علاوه بر اینکه فضیلت نماز نافلۀ صبح را بیان می کند از وجود رغائب، یعنی عطاهای بزرگ که هر فردی به آن رغبت می کند، در این نماز خبر داده و در جملۀ قبل از آن، این رغائب را به رزق و طلب روزی پیوند داده است.

این نکته را نیز باید اضافه کرد که با این شرح و توضیح دربارۀ معنای «رغائب» ممکن است این انتظار ایجاد شود که مؤمنان به مداومت بر نماز نافلۀ صبح یا صلاة الرغائب ماه شریف رجب در مدتی اندک صاحب اموال فراوان شوند، و یا اینکه اشکال شود کم نیستند مؤمنانی که سال ها بر این دو نماز مداومت داشته و مدت زمان زیادی از عمرشان گذشته و از آن رغائب در زندگی شان خبری نشده و همچنان با فقر زندگی می کنند.

در پاسخ باید گفت این نکته ای درست به نظر می آید که چنین نیست که با مداومت بر نماز رغائب و نافلۀ صبح خدای تعالی اموال مادی فراوان به بندگان مؤمنش عطا کند؛ چراکه بنا به ظاهر بعضی از آیات قرآن مجید ممکن است اموال فراوان هرگز به مصلحت بسیاری از بندگان مؤمن خدا نباشد. مطابق آیۀ شریفۀ 27 سورۀ شوری «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکنْ ینَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یشاءُ إِنَّهُ بعِبادِهِ خبیرٌ بَصیرٌ» اگر خدای تعالی روزی را بر بندگانش خیلی توسعه دهد، آنان خدا را فراموش کرده و در زمین ستم می کنند. بنابراین همۀ بندگان مؤمن و خوب خدا ظرفیت ثروتمندی را ندارند. ازاین رو می توان گفت خدای تعالی به دلیل محبت به بندگانش به آنان آنقدر از روزی که ظرفیت آن را داشته و ایمان خود را بر باد ندهند عطا می کند. به عبارت دیگر خدای تعالی برکت در رزق به آنان عطا خواهد کرد اما آنچه مهم است و با رغائب سازگار است، خدای تعالی برکت در زندگی و کفاف و قناعت(رضایتمندی نسبت به آنچه برای آنان مقدر کرده است) عطا می کند و به آنان که ظرفیت ثروت داشته باشند، ثروت مادی فراوان نیز می بخشد؛ چراکه در ذیل آیه آمده است که خدای تعالی نسبت به بندگانش خبیر و آگاه و کاملاً بصیر وبیناست، او می داند به هر بنده ای چه میزان عطای مادی و روزی گسترده ببخشد، و آنکه در این دنیا خدای کریم و بخشنده به او رغائب مادی نبخشد، مطابق روایات فراوان حتماً در عالم آخرت آن را برایش جبران خواهد کرد. با این حساب در روایات یادشده معنای «رغائب» از عطاهای کاملاً مادی برکشیده شده و به عطاها و خیرات معنوی تعمیم یافته است. اساساً بر مؤمنان حقیقی و آنان که به معرفتی دست یافته اند، عطاهای مادی دنیا ارزشی ندارد. گاه برای یک بندۀ مؤمن، یک توفیق یا قناعت و رضایتمندی از زندگی که خدا به او عطا کند و یا همسری که در کنار او به آرامش رسد یا فرزندان شایسته ای که باعث روشنایی دل و چشم او باشند و حلاوت و شیرینی عبادت خدا در روز یا شب یا شاد کردن دل بنده ای نیازمند را روزی کند، از همۀ اموال دنیا ارزشمندتر است. چه بسیار انسان هایی که اموال فراوانی در اختیار دارند، اما لحظه ای روی آرامش در زندگی ندیده اند و از اموال فراوان خود جز حرص زیاد کردن آن و یا خوف و اضطراب از دست رفتن آن بهره ای نبرده اند.

بنابراین با بررسی انجام شده می توان گفت که معنای رغائب در این دعای مشهور ماه رجب که از امام صادق علیه السلام وارد و به خواندن آن بعد از هر نماز واجب سفارش شده، تجلی یافته است: «یا مَنْ یعْطِی الْکثِیرَ بِالْقَلِیلِ یا مَنْ یعْطِی منْ سأَلَهُ یا مَنْ یعْطِی مَنْ لَمْ یسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یعْرِفْهُ تُحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیاک جَمِیعَ خَیرِ الدُّنْیا وَ جَمِیعَ خَیرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیاک جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ [جمیع ] شرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِک یا کرِیم»، یعنی آن رغائب وعده داده شده، عطایی از جانب پروردگار است که همۀ خیرات دنیا و آخرت اعم از مادی و معنوی را که مورد رغبت بندۀ مؤمن و سعادت جوست، در بر می گیرد و خدای تعالی این عطا را در قبال آن نماز مخصوص با شرایط خاص که در اول شب جمعۀ ماه رجب می خواند خواهد بخشید. البته تأمل بیشتر در روایت نشان می دهد که «رغائب» در هر دو روایت مربوط به «لیلة الرغائب» و نافلۀ صبح نادرست معنا شده است.

نتیجه گیری

با بررسی ای که دربارۀ اعتبار حدیث «لیلة الرغائب» انجام شد، روشن گردید که علی رغم شهرت این روایت از نظر سند و رجال موجود در آن ضعیف است. با این حال نمی توان با قاطعیت حدیث را متهم به جعل و کذب کرد؛ چراکه همیشه ضعف سند برابر با کذب آن نیست. در نتیجه عمل به مفاد حدیث به قصد رجا بلا اشکال است. دربارۀ معنای رغائب از طریق مراجعه به منابع ادب و لغت و روایات دینی و تاریخی انجام گرفت به دست آمد که این واژه در همۀ آثار بدون استثنا به معنای عطاهای بزرگ و بخشش های مادی و در ارتباط با مال و رزق و نظیر این هاست و معنا کردن آن به آرزوها نادرست است. همچنان که معنا کردن آن در روایات مربوط به نماز نافلۀ صبح به ثواب عظیم نیز حق معنای این واژه را ادا نمی کند و شاید بتوان گفت چنین معنایی ستم در حق واژه و روایاتی است که از این واژه برای تشویق و ترغیب مردم به برخی عبادات و نمازهای مستحبی استفاده کرده است. آنچه از رهگذر مراجعه به منابع کهن عربی و فارسی در خصوص معنای «رغائب» به دست آمد، این است که مقصود از «رغائب» در نافلۀ صبح احتمالاً عطایای بزرگ مرتبط با رزق مادی و معنوی و برکت در رزق است و در لیلة الرغائب همان وعده ای است که در پایان روایت بیان شده است، یعنی برآورده شدن هر حاجتی است که فرشتگان از خدا درخواست کنند، یا حاجتی که بنده مومن در پایان نماز، در سجده از خدای کریم و رغائب دهنده خود درخواست می کند.

منابع

1- آذرنوش، آذرتاش، فرعنگ معاصر عربی  فارسی، تهران: نشر نی، 1379ش.

2- ابراهیم مصطفی و همکاران، المعجم الوسیط، تهران: مکتبة المرتضوی، 1385ش.

3- ابن اثیر، محمد بن مبارک، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1367ش.

4- ابن جوزی، عبدالرحمن، الموضوعات، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1415ق.

5- ابن حجر، لسان المیزان، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1390ق.

6- ابن طاووس، احمد بن موسی، بناء المقالة الفاطمیه فی نقض الرسالة العثمانیه، قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، 1411ق.

7- ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، قم: دفتر تبلیغات اسلام، 1376ش.

8- ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، قم: مکتبة الاعلام الاسلامی، 1404ق.

9- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار صادر، 1414ق.

10- ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1421ق.

11- برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم: دار الکتب الاسلامیه، بی تا.

12- بروجردی، السید، جامع احادیث الشیعه، بی جا: مطبعة مهر استوار، بی تا.

13- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، 1409 ق.

14- حموی، ابن حجه، خزانة الادب و غایة الارب، بیروت: دار صادر، 1425ق.

15- خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، بیروت: البلاغ، 1419ق.

16- خوارزمی، ابوبکر، مفید العلوم و مبید الهموم، بیروت: مکتبه عنصریه، 1418ق.

17- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1373ش.

18- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، بیروت: دار القلم، 1412ق.

19- زمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغه، بیروت: دار صادر، 1979م.

20- زمخشری، ربیع الابرار و نصوص الاخبار، بیروت: مؤسسه الاعلم للمطبوعات، 1412ق.

21- شوشتری، محمدتقی، النجعة فی شرح اللمعه، تهران: کتابفروشی صدوق، 1406ق.

22- صبحی صالح، نهج البلاغه، قم: مرکز البحوث الاسلامیه، 1395 ق.

23- صدوق، محمد بن علی، التوحید، قم: جامعه مدرسین، 1398ق.

24- ، الخصال، قم: منشورات جماعة المدرسین، 1362ش.

25- صفوری، عبدالرحمن بن عبدالسلام، نزهة المجالس و منتخب النفائس، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1419 ق.

26- طاش کبری زاده، احمد بن مصطفی، مفتاح السعادة و مصباح السیاده، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1422ق.

27- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران: مرتضوی، 1375ش.

28- فاضل موحدی، محمد، جامع المسائل، قم: انتشارات امیر قلم، بی تا.

29- قمی، عباس، مفاتیح الجنان، قم: انتشارات دهاقانی، 1385ش.

30. کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، المصباح، قم: دار الرضی، 1405ق.

31- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، قم: انصاریان، 1384 ش.

32- مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق.

33- ، زاد المعاد، بیروت: بی نا، 1423ق.

34- مدنی، سیدعلی خان، الطراز الاول، مشهد: مؤسسة آل البیت علیهم السلام ، 1384 ش.

35- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران: امیرکبیر، 1376ش.

36- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، 1408ق.

پی نوشت:

[1] عن أنس بن مالک قال: قال رسول الله ص: رجب شهر الله و شعبان شهری و رمضان شهر أمتی قیل یا رسول الله ما معنی قولک رجب شهر الله قال لأنه مخصوص بالمغفرة فیه تحقن الدماء و فیه تاب الله علی أولیائه و فیه أنقذهم من ید أعدائه ثم قال رسول الله ص من صامه کله استوجب علی الله ثلاثة أشیاء مغفرة لجمیع ما سلف من ذنوبه و عصمة فیما بقی من عمره و أمانا من العطش یوم الفزع الأکبر فقام شیخ ضعیف و قال یا رسول الله إنی عاجز عن صیامه کله فقال رسول الله ص صم أول یوم منه فإن الحسنة بعشر أمثالها و أوسط یوم منه و آخر یوم منه فإنک تعطی ثواب من صامه کله و لکن لا تغفلوا عن لیلة أول جمعة منه فإنها لیلة تسمیها الملائکة لیلة الرغائب و ذلک إذا مضی ثلث اللیل لا یبقی ملک فی السماوات و الأرض إلا و یجتمعون فی الکعبة و حوالیها و یطلع الله علیهم اطلاعة فیقول لهم یا ملائکتی سلونی ما شئتم فیقولون ربنا حاجاتنا إلیک أن تغفر لصوام رجب فیقول الله عز و جل قد فعلت ذلک ثم قال رسول الله ما من أحد یصوم الخمیس أول خمیس من رجب ثم یصلی ما بین العشاء و العتمة اثنتی عشرة رکعة یفصل بین کل رکعتین بتسلیمة یقرأ فی کل رکعة فاتحة الکتاب مرة واحدة و إنا أنزلناه فی لیلة القدر ثلاث مرات و قل هو الله اثنتی عشرة مرة فإذا فرغ من صلاته صلی علی سبعین مرة یقول اللهم صل علی محمد علی آله  ثم یسجد و یقول فی سجوده سبعین مرة سبوح قدوس رب الملائکة و الروح  ثم یرفع رأسه فیقول سبعین مرة رَب اغفِرْ وَ ارْحمْ و تجاوز عما تعلم إنک أنت العلی الأعظم ثم یسجد سجدة أخری فیقول فیها ما قال فی الأولی ثم یسأل الله تعالی حاجته فی سجوده فإنها تقضی قال رسول الله ص و الذی نفسی بیده لا یصلی عبد أو أمة هذه الصلاة إلا غفر و الله له جمیع ذنوبه و لو کانت ذنوبه مثل زبد البحر و عدد الرمل و وزن الجبال و عدد ورق الأشجار و یشفع یوم القیامة فی سبع مائة من أهل بیته ممن قد استوجب النار فإذا کان أول لیلة فی قبره بعث إلیه ثواب هذه الصلاة فی أحسن صورة فتجیئه بوجه طلق و لسان ذلق فیقول یا حبیبی أبشر فقد نجوت من کل شدة فیقول من أنت فو الله ما رأیت وجها أحسن من وجهک و لا سمعت کلاما أحلی من کلامک و لا شممت رائحة أطیب من رائحتک فیقول یا حبیبی أنا ثواب تلک الصلاة التی صلیتها فی لیلة کذا من شهر کذا من سنة کذا جئتک اللیلة لأقضی حقک و أونس وحدتک و أدفع عنک وحشتک فإذا نفخ فی الصور ظللت فی عرصة القیامة علی رأسک فأبشر فلن تعدم الخیر أبدا.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان