سعید محمد مهرماه سال گذشته با برکناری‌اش از دبیری شورای عالی مناطق آزاد، راهش برای همیشه از دولت جدا شد. سرداری که نامزد سیزدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری هم شد، اما با ردصلاحیتش از سوی شورای نگهبان، به حمایت از ابراهیم رئیسی در انتخابات پرداخت و با شروع کار دولت سیزدهم در حکمی به سمت دبیر شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی منصوب شد. پستی که خیلی تداوم نداشت و یک سال بعد از آن کنار گذاشته شد. همان زمان خبرها از اختلاف او با رئیس‌جمهور و کابینه به دلیل عزل و نصب‌هایش حکایت می‌کرد. هر چه بود راه محمد از دولت جدا شد و او را به یکی از منتقدان دولت تبدیل کرد و بارها از ناهماهنگی، بی‌برنامگی و کم‌تجربگی به عنوان آفت‌های تیم اقتصادی دولت یاد کرد. او حتی در مقطعی نسبت به حضور جاسوس‌ها و نفوذی‌ها در پست‌های کلیدی هشدار داد.
یکی دیگر از افراد حاضر در جبهه صبح ایران، محمدرضا غلامرضا، معاون پیشین سیاسی وزارت کشور دولت سیزدهم است که او نیز اتفاقا از وزارت کشور دولت سیزدهم کنار گذاشته شده است. قرار گرفتن این دو نفر در کنار رائفی‌پور که بسیاری از او به عنوان استاد یاد می‌کنند جالب توجه است. فردی که اتفاقا او هم از منتقدان دولت رئیسی است و البته در این انتقادها گوشه چشمی هم به مجلس دارد و منتقد عملکرد تحت ریاست محمد‌باقر قالیباف است. همین چند روز پیش بود که مدعی دریافت 140سکه از سوی یکی از نمایندگان مجلس شد؛ همچنین به ماجرای آنچه برنامه پسر رئیس مجلس برای مهاجرت به کانادا توصیف می‌شود، ورود کرد و صراحتا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: میزان سرمایه‌گذاری فرزندتان در کانادا، هزینه‌های مربوط به دریافت اقامت دائم در آن کشور، هزینه‌های حقوقی شکایت مذکور از چه منبعی تامین و چگونه پرداخت شده است؟
به این ترتیب اینکه سه چهره منتقد کنار یکدیگر جمع شوند و اقدام به تاسیس یک جبهه سیاسی در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی بکنند، قابل تامل است. آن هم در شرایطی که پیش از این برخی خبرها از جدایی رائفی‌پور و غلامرضا از یکدیگر برای رسیدن به یک ائتلاف حکایت می‌کرد. با این حال به نظر می‌رسد هدف مشترک آنها در حمله به قالیباف و حذف او از مجلس آینده قوی‌تر از اختلافات میان این دو نفر بوده است و سرانجام آنها را زیر چتر جبهه صبح ایران نشانده است. رائفی‌پور در نشستی خبری که روز سه‌شنبه با حضور سعید محمد برگزار کرد، این جبهه را دارای 3 بخش توصیف کرد که به گفته‌اش بخش اول آن مشخصا کار سیاسی انجام می‌دهد. وی با بیان اینکه بخش دوم ناظران و امین‌های مردمی هستند؛ از سعید محمد و حجت‌الاسلام شجاعی و محمدرضا غلامرضا به عنوان افراد حاضر در این بخش یاد کرد. وی همچنین از همراهان و هواداران به عنوان بخش سوم این جبهه یاد کرد.
درهمین راستا می‌توان دو سناریو را برای این جبهه جدید سیاسی در درون جریان اصولگرا متصور شد. نخست آنکه اگرچه «شریان» با محوریت برخی از اعضای دولت و حمید رسایی امیدوار به ائتلاف با رائفی‌پور و سعید محمد بودند، به نظر می‌رسد با تشکیل جبهه صبح ایران به هدف خود برای ائتلاف با جریانی که یک هدف مشترک یا همان کنار گذاشتن محمد‌باقر قالیباف از ریاست مجلس را در سر می‌پروراندند، نرسیده‌اند. این درحالی است که چند روز پیش حمید رسایی با انتشار کلیپی اعلام کرده بود که احتمال ائتلاف شریان با رائفی‌پور و سعید محمد وجود دارد و در روزهای آینده نتیجه ائتلاف اعلام خواهد شد.
به این ترتیب به نظر می‌رسد با اعلام موجودیت جبهه صبح ایران، رائفی‌پور و یاران جدیدش تصمیم گرفته‌اند به ظاهر راه خود را از شریانی‌ها که برخی آنها را به دولت منتسب می‌کنند، جدا کنند تا راحت‌تر بتوانند از سیاست‌های دولت انتقاد کنند. حضور دو چهره برکنار شده از دولت سیزدهم در این جبهه این سناریو را پررنگ می‌کند. هر چند همچنان در کنار گذاشتن محمد‌باقر قالیباف از ریاست مجلس نظر یکسانی با شریان و پایداری دارند. در سناریوی دوم نیز باید این احتمال را در نظرگرفت که اختلاف این جبهه نوظهور با دولت به قدری افزایش پیدا کرده که تصمیم گرفته‌اند در جریانی جدا به رقابت‌های انتخاباتی برای کسب کرسی‌های مجلس و کنارزدن ریاست کنونی مجلس بپردازند. در این میان، روز گذشته به گزارش خبر‌آنلاین، علی‌اکبر رائفی‌پور در گفت‌وگویی که ویدئوی آن در فضای رسانه‌ای منتشر شده است، گفت: من به دنبال تشکیل جبهه سیاسی نبودم. ما در انتخابات گذشته لیست نداده و کنار ایستادیم، دیدم که نمی‌توان نمایندگان را مدیریت کرد. این دفعه لیست می‌دهیم که بتوانیم مدیریتشان کنیم؛ البته مدیریت به معنی بد نیست، یعنی پاسخگویشان کنیم.
گفتند بر اساس قانون جدید اگر می‌خواهید لیست بدهید، حتما باید حزب یا جبهه باشید. حزب را ثبت کردیم و بعد گفتند چند حزب به‌هم بپیوندند و جبهه شود. او همچنین در سخنانی که باز طعم انتقاد از رئیس مجلس را داشت، گفت: اگر در 5 روز گذشته آقای قالیباف درخواست می‌کرد در لیست ما قرار می‌گرفت. البته می‌گویم 5 روز گذشته برای قصه‌ای است که پیش آمده است. من پاسخی از ایشان، شورای ائتلاف، جبهه امنا و هر جای دیگر نشنیده‌ام. یک فردی که می‌گوید من حاضر به پاسخگویی به مردم هستم، قانون کشور را قبول دارم، ضرورت‌ها را می‌فهمم، نقشه کلان پیشرفت کشور در ذهنم است، چرا عمل نمی‌کند؟
