ماهان شبکه ایرانیان

سختیها و آسایشها در نظام خلقت

یولج اللیل فی النهار و یولج النهار فی الیل. (۱)

زشتیها مقدمه وجود زیباییها و آفریننده و پدید آورنده آنها می باشند. در شکم گرفتاریها و مصیبتها نیکبختیها و سعادتها نهفته است همچنانکه گاهی هم در دورن سعادتها، بدبختیها تکوین می یابند و این فرمول این جهان است:

یولج اللیل فی النهار و یولج النهار فی الیل. (1)

«خدا شب را در شکم روز فرو می برد و روز را در شکم شب » .

ضرب المثل معروفی که می گوید: «پایان شب سیه سپید است » تلازم قطعی بین تحمل رنج و نیل به سعادت را بیان می کند گویی سپیدیها از سیاهیها زاییده می شوند همچنانکه سفیدیها نیز در شرایط انحرافی سیاهی تولید می کنند.

هگل، فیلسوف معروف آلمانی قرن نوزدهم سخنی دارد که از این نظر قابل توجه است، می گوید:

«نزاع و شر امور منفی ناشی از خیال نیستند بلکه امور کاملا واقعی هستند و در نظر حکمت پله های خیر و تکامل می باشند تنازع، قانون پیشرفت است. صفات و سجایا در معرکه هرج و مرج و اغتشاش عالم تکمیل و تکوین می شوند و شخص فقط از راه رنج و مسولیت و اضطرار به اوج علو خود می رسد. رنج هم امری معقول است و علامت حیات و محرک اصلاح می باشد شهوات نیز در بین امور معقول برای خود جایی دارند هیچ امر بزرگی بدون شهوت به کمال خود نرسیده است و حتی جاه طلبی ها و خود خواهیهای ناپلئون بدون اراده او به پیشرفت اقوام کمک کرده است. زندگی برای سعادت (آرامش و ضایت حاصل از آن) نیست، بلکه برای تکامل است. تاریخ جهان صحنه سعادت و خوشبختی نیست دوره های خوشبختی صفات بی روح آن را تشکیل می دهد زیرا این دوره ها ادوار توافق بوده اند و چنین رضایت و خرسندی گرانبار سزاوار یک مرد نیست. تاریخ در ادواری درست شده است که تناقضات عالم واقع به وسیله پیشرفت و تکامل حل شده است.» (2)

قرآن کریم برای بیان تلازم سختیها و آسایشها می فرماید:

فان مع العسر یسرا ان مع العسر یسرا. (3)

«پس حتما با سختی آسانی است حتما با سختی آسانی است.»

قرآن نمی فرماید که بعد از سختی آسانی است; تعبیر قرآن این است که با سختی آسانی است یعنی آسانی در سختی و همراه آن است و به قول مولوی «ضد اندر ضد پنهان مندرج »

زندگی در مردن و درمحنت است آب حیوان در درون ظلمت است

اینجا نکته لطیفی هست که فهم آن به نقل تمام آیات این سوره بستگی دارد:

بسم الله الرحمن الرحیم

الم نشرح لک صدرک. و وضعنا عنک وزرک.الذی انقض ظهرک. و رفعنا لک ذکرک. فان مع العسر یسرا. ان مع العسر یسرا. فاذا فرغت فانصب. و الی ربک فارغب. (4)

روی سخن با شخص پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است. این سوره خاص آن حضرت است:

«به نام خدای رحمان رحیم »

«آیا به تو سعه صدر ندادیم؟ باری که پشت تو را خم کرده بود از دوشت برگرفتیم، آوازه ات را بلند ساختیم; پس:

حتما با سختی آسانیی همراه است، حتما با سختی آسانیی قرین است. پس زمانی که آسوده شدی به کوشش پرداز و بسوی پروردگار خویشتن متوجه شو.

این سوره با لحنی پر از عطوفت، خاطر شریف رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وصلم) را که گویی از ناملایمات آزرده گشته بود نوازش می دهد، گوشزد می کند که چگونه خدا بار سنگین وی را از دوشش برداشته و سختیش را مبدل به آسانی کرده است آنگاه به شیوه علوم تجربی از یک جریان واقع شده و مشهود استنتاج کرده می گوید: «پس، با سختی آسانیی هست » یعنی از اینکه در گذشته باری بر دوش تو بود و ما آن را برداشتیم و نامت را بلند ساختیم و به تو بردباری و قدرت تحمل دادیم چنین نتیجه بگیر که «حتما با هر سختی آسانیی هست.»

نکته جالب این است که بعد از نتیجه گرفتن این فرمول کلی خط مشی آینده را نیز بر همین اساس تعیین می فرماید;می گوید:

«پس وقتی فراغت یافتی به کوشش پرداز» .

یعنی چون آسانی در شکم تعب و رنج قرار داده شده است پس هر وقت فراغت یافتی خود را مجددا به زحمت بینداز و کوشش را از سر بگیر.

این خصوصیت مربوط به موجودات زنده بالاخص انسان است که سختیها ن و گرفتاریها مقدمه کمالها و پیشرفتهاست. ضربه ها جمادات را نابود می سازند و از قدرت آنان می کاهد ولی موجودات زنده راتحریک می کند و نیرومند می سازد.

«بس زیادتهاکه اندر نقصها است.»

مصیبتها و شدائد برای تکامل بشر ضرورت دارند اگر محنتها و رنجها نباشد بشر تباه می گردد قرآن کریم می فرماید: لقد خلقنا الانسان فی کبد (5)

«همانا انسان را در رنجت وسختی آفرینش داده ایم » .

آدمی باید مشقتها تحمل کند و سختیها بکشد تا هستی لایق خود را بیابد تضاد و کشمکش شلاق تکامل است. موجودات زنده با این شلاق راه خود را به سوی کمال می پیمایند. این قانون درجهان نباتات حیوانات و بالاخص انسان صادق است.

امیر المومنین علی (ع) در یکی از نامه های خود که با عثمان بن حنیف فرماندار خویش در بصره نوشته اند این قانون بیولوژیک را گوشزد می کنند که در ناز و نعمت زیستن و از سختیها دوری گزیدن موجب ضعف و ناتوانی می گردد و برعکس، زندگی کردن در شرایط دشوار و ناهموار آدمی را نیرومند و چابک می سازد و جوهر هستی او را آبدیده و توانا می گرداند این پیشوای بزرگ در این نامه فرماندار خود را نکوهش می کند که چرا در مجالس شب نشینی اشراف شرکت کرده و در محفلی که بینوایان را در خود نپذیرفته و تنها ثروتمندان را در خود جای داده است گام نهاده است و به همین مناسبت زندگی ساده خویش را شرح می دهد و از پیروان خود و مخصوصا اعضای ولت خود می خواهد که به شیوه او تاسی جویند.

آنگاه برای اینکه راه بهانه جوئی را ببندد توضیح می دهد که شرایط ناهموار و تغذیه ساده از نیروی انسان نمی کاهد و قدرت را تضعیف نمی کند درختان بیابانی که از مراقبت و رسیدگی مرتب باغبان محروم می باشند، چوب محکمتر و دوام بیشتری دارند برعکس درختان باغستانها که دائما مراقبت شده اند و باغبان به آنها رسیدگی کرده است نازک پوست تر و بی دوام ترند.

الا و ان الشجرة البریة اصلب عودا و الروائع الخضرة ارق جلودا و النباتات البدویة اقوی وقودا وابطا خمودا (6)

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

و لنبلونکم بشی ء من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین. (7)

«حتما شما را با اندکی از ترس گرسنگی و آفت در مالها و جانها و میوه ها می آزماییم و مردان صبور و با استقامت را مژده بده »

یعنی بلاها و گرفتاریها برای کسانی که مقاومت می کنند وایستادگی نشان می دهند سودمند است و اثرات نیکی در آنان به وجود می آورد لذا در چنین وضعی باید به آنان مژده داد.

خدا برای تربیت و پروش جان انسانها دو برنامه تشریعی و تکوینی دارد و در هر برنامه شدائد و سختیها را گنجانیده است در برنامه تشریعی عبادات را فرض کرده و در برنامه تکوینی مصائب را در سر راه بشر قرار داده است روزه، حج، جهاد، انفاق، نماز، شدائدی است که با تکلیف ایجاد گردیده و صبر و استقامت در انجام آنها موجب تکمیل نفوس و پرورش استعدادهای عالی انسانی است (8) 8) گرسنگی، ترس، تلفات مالی و جانی، شدائدی است که در تکوین پدید آورده شده است و بطور قهری انسان را در برمی گیرد.

پی نوشتها:

1- حج/ 61 لقمان/ 29، فاطر/ 13/، حدید/6

2- «تاریخ فسلفه » ویل دورانت، ترجمه دکتر عباس زریاب خوئی، ص 249 - 250

3- انشراح/5 و 6

4- سوره انشراح

5- بلد /4

6- نهج البلاغه، نامه 45

7- بقره / 155

8- این مطلب با نفی حرج و دشواری در دین که جزء مطالب مسلم و قطعی است منافات ندارد زیرا مقصود از نفی حرج این نیست که در دین تمرین و تکلیف وجود ندارد بلکه مقصود این است که در دین دستورهایی که مانع پیشرفت انسان باشد و مزاحم فعالیت صحیح باشد وجود ندارد. قوانین دینی طوری وضع شده است که نه دست و پاگیر است و نه تنبل پرور.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان