به قلم : د کتر سید مرتضی صفوی ، متخصص تغذیه و رژیمهای درمانی، استاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، رئیس هیات مدیره انجمن غذا، صنعت و سلامت
Safavimorteza@yahoo.com
تحریریه زندگی آنلاین : بیماریهای قلبی عروقی (CVD) اولین علت مرگ و میر در سراسر جهان میباشند. اگرچه شواهد اخیر بر اساس گزارشات انجمن قلب امریکا حاکی از آن است که کاهش تقریباً 33 درصدی در فوتهای ناشی از CVD اتفاق افتاده است، با این حال بیماریهای قلبی - عروقی همچنان مسئول یکسوم مرگ و میرها در امریکا میباشد و بار اقتصادی -اجتماعی سنگینی را تحمیل میکند. نتایج یک متاآنالیز بر روی 56 مطالعه نشان داد که بروز سکته مغزی در کشورهای توسعه یافته طی 4 دهه اخیر 42 درصد کاهش یافته است، اما در کشورهای در حال توسعه دو برابر قبل شده است. 54 درصد مرگ و میرها در کشورهای خاورمیانه ناشی از بیماریهای قلبی - عروقی است و به عنوان یکی از علل اصلی مرگ و میر در بین ایرانیان میباشد.
بیشتر بخوانید:
دریافتهای غذایی و بیماریهای غیرواگیر
با افزایش شیوع بیماریهای مزمن گوناگون، دریافتهای غذایی به عنوان یکی از فاکتورهای مؤثر در سببشناسی بیماریهای غیرواگیر مورد توجه قرار گرفتهاند. تاکنون نقش مواد مغذی (درشتمغذیها و ریزمغذیها)، غذاها و گروههای غذایی مختلفی در سلامتی قلب و عروق مورد بررسی قرار گرفته است.
به عنوان مثال، مطالعات متعددی نشان دادهاند که مصرف بیشتر غلات کامل با کاهش LDL-c و کلسترول تام و عدم تأثیر بر تریگلیسیرید و HDL-c میتواند به کاهش خطر بیماریهای قلبی کمک کند و همچنین از بیماریهای مربوط به عروق کرونر قلب جلوگیری نماید. به نظر میرسد، جوی دوسر سبوسدار، بیش از سایر غلات سبوسدار اثر کاهندگی LDL-c را دارا میباشد.
مصرف بیشتر لبنیات به خصوص از نوع کمچرب و پنیر نیز میتواند از بیماریهای کرونر قلبی پیشگیری نماید.
مصرف بیشتر میوهها و سبزیجات با کاهش مرگ و میر ناشی از علل مختلف به خصوص بیماریهای قلبی همراه است و نتایج یک متاآنالیز نشان داد مصرف 800 گرم میوه و سبزی در طول روز با کمترین شانس ابتلا به بیماریهای قلبی - عروقی همراه است. به ازای هر واحد افزایش مصرف میوه و سبزی به ترتیب شانس بیماری و مرگ و میر 6 و 5 درصد کاهش مییابد.
مصرف بیشتر آجیلها نیز با کاهش خطر مرگ و میر ناشی از تمام علل، بیماریهای قلبی و سرطانها همراه است و همچنین میتواند شانس سکته مغزی را کاهش دهد. اثرات مفید این غذاها به وجود مواد مغذی مختلفی همچون سلنیوم، کلسیم، منیزیم، اسیدفولیک، ویتامین C، ویتامین E و فیبر و آنتیاکسیدانهایی مانند کاروتنوئیدها نسبت داده شده است.
با این حال برخی گروههای غذایی مانند نوشیدنیهای شیرین شده، لبنیات پرچرب، غلات تصفیه شده، گوشت قرمز، روغنهای جامد، آهن منابع حیوانی، سدیم و نمک با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی - عروقی همراه هستند.
بیشتربخوانید:
الگوهای غذایی
با وجود تعداد زیاد مطالعات در زمینه بررسی غذاها و مواد مغذی، الگوهای غذایی کمتر مورد بررسی قرار گرفتهاند. الگوی غذایی به عنوان یک روش کلگرا جهت اشاره به تداخل بین غذاها و ترکیبات آنها مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین به نظر میرسد الگوهای غذایی ارتباط واقعیتری را بین رژیم غذایی و بیماریها نشان میدهند.
دو دیدگاه پیشین (priori) و پسین (posteriori) در مورد الگوهای غذایی وجود دارد. تاکنون تأثیرات این الگوهای غذایی بر سلامتی مورد بررسی فراوان قرار گرفته است. در الگوهای غذایی پیشین، بر اساس دانش موجود به اقلام غذایی امتیاز داده میشود، به طوری که اقلام غذایی مفید، امتیاز مثبت و اقلام غذایی مضر امتیاز منفی کسب میکنند. در الگوهای غذایی پسین، دانش موجود هیچ سهمی در تعیین الگوها ندارد و الگوها تنها بر اساس اقلام غذایی که بیشترین سهم را در انرژی دریافتی روزانه فرد دارند، مشخص میشوند. مدارک زیادی از مطالعات اپیدمیولوژی، ارتباط بین الگوهای غذایی پیشین (مانند رژیم غذایی مدیترانهای و رژیم غذایی DASH) را با عوامل خطر بیماریهای کاردیومتابولیک نشان میدهند (مانند مقاومت انسولینی، چاقی، التهاب، دیسلپیدمیا و عدم تحمل گلوکز).
الگوی غذایی مدیترانهای و شاخص غذای سالم
تعدادی از مطالعات ارتباط بین الگوهای غذایی پسین و بیماریهای مزمن را بررسی نمودهاند. الگوی غذایی مدیترانهای (Mediterranean; MED) و شاخص غذای سالم (Healthy eating index; HEI) به عنوان دو الگوی غذایی پیشین با خطر بیماریهای مزمن ارتباط معکوس دارند، در حالی که چگالی انرژی رژیم غذایی (dietary energy density; DED) ارتباط مستقیم با این بیماریها دارد. تاکنون هیچ مطالعهای بر روی ارتباط بین الگوهای غذایی پیشین و پسین انجام نشده است.
این موضوع میتواند با اهمیت باشد، زیرا الگوهای غذایی منحصر به فردی در هر جمعیت ممکن است وجود داشته باشد. به عنوان مثال اقلام غذایی تعیینکننده در یک الگوی غذایی خاص (مثلاً الگوی غذای سالم) در یک جمعیت ممکن است نسبت به جمعیت دیگر متفاوت باشد، بنابراین ارتباط شاخصهای کیفی رژیم غذایی و در نتیجه پیامدهای آنها بر بیماریها یا وضعیت سلامتی ممکن است در هر جمعیت متفاوت باشد.
بدیهی است که الگوی غذای سالم یک الگوی با کیفیت بالا و سرشار از مواد مغذی باشد؛ و بالعکس، الگوی غذایی غربی از نظر کیفیت و چگالی مواد مغذی ضعیف باشد.
به هر حال ممکن است الگوهای دیگری وجود داشته باشند که کیفیت آنها به آسانی قابل تشخیص نباشد. علاوه بر آن، از نظر بالینی دانستن این موضوع که کمبود کدام مواد مغذی با کدام
الگوهای غذایی خاص بیشتر مرتبط است، مفید میباشد.
بیشتربخوانید:
کلام پایانی
علیرغم گذار تغذیهای در کشورمان، مانند دیگر کشورهای در حال توسعه، ارزیابی سیستماتیک اخیر هیچ تغییری را در کیفیت رژیم غذایی ایرانیان از سال 1999 تا 2010 نشان نداده است، چون مصرف هر دو گروه غذاهای سالم و ناسالم افزایش یافته است. با این حال، روشن نیست تأثیر این تغییرات بر وضعیت تغذیهای ایرانیها چه بوده است. ضروری است دانشمندان علوم تغذیه با بررسی دقیق مبتنی بر اصول صحیح تغذیه، الگوهای مناسب هر گروه جمعیتی را تدوین و در راستای سلامت تغذیهای جوامع راهکارهای متناسب را ارائه دهند.