آیتالله محمدرضا نکونام، مدرس عالی حوزه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در مورد رابطه فقه و تمدنسازی ایمان، اخلاق و عملگرایی را مولفههای تمدن اسلامی برشمرد و گفت: این سه مؤلفه باید در تمدن اسلامی کاربردی باشد؛ یعنی علم باید ایجاد کند، ایمان پویا باشد و اخلاق هم خوب و خوشایند باشد.
حوزه به موضوعشناسی و ملاکشناسی در فقه اهمیت لازم را نمیدهد
وی ادامه داد: فقه در حقیقت یک مثلث است که اضلاع آن موضوعشناسی، ملاکشناسی و حکم است و روی هر سه ضلع این مثلث باید کار شود تا بتوانیم فقهی پویا و مطابق با نیازهای روز داشته باشیم؛ متاسفانه در حال حاضر اندیشه حاکم بر حوزه فقط حکم است و آن چیزی که بیشتر از همه چیز روی آن کار میشود حکم است و به موضوعشناسی و ملاکشناسی در فقه اهمیت لازم داده نمیشود.
این مدرس عالی حوزه بیان کرد: از جهتی دیگر برای اینکه فقه قدرتمند باشد و بتواند در جامعه عرض اندام کند و به عنوان پشتوانه نظام شمرده شود مجتهد باید روانشناس و جامعهشناس باشد؛ چرا که موضوع فقه جامعه و مردم هستند بنابراین برای شناخت مردم باید مجتهد روانشناس باشد و برای شناخت جامعه نیز مجتهد باید جامعهشناس باشد. در حقیقت اگر مجتهد مردم را نشناسد و قواعد اجتماع و مسائل مربوط به آن را نشناسد، نمیتواند حکمی بدهد که مورد نیاز مردم و کاربرد مردم باشد. البته این روانشناسی و جامعهشناسی که در سطح جهان وجود دارد، مورد قبول ما نیست.
نویسنده کتاب «آفرینش انسان و ماتریالیسم» تصریح کرد: امروز هر کسی میخواهد نظریهپرداز شود باید زیرساختهای علمی آن را بداند، فلسفه خط کش علوم است. بر این اساس جامعهشناسی و روانشناسی بدون فلسفه به درد نخواهد خورد؛ چرا که فلسفه به فکر و اندیشه نظم میدهد و جامعهشناسی و روانشناسی نظاممند به درد فقه خواهد خورد.
فقیه باید مردمشناس و مردمی باشد
وی عنوان کرد: فقیه هم باید مردمشناس باشد و هم مردمی باشد و اینکه فقیه صرفا آکادمیک باشد کافی نیست. فقیه برای مردم شناس بودن باید مردمی باشد. عالم باید مثل ماهی باشد در دریا که این دریا همان مردم هستند که هر لحظه موج میزند. بنابراین این چنین عالمی است که میتواند به نظام کمک کند و به عنوان حامی نظام انجام وظیفه کند.
آیتالله نکونام بیان کرد: اما متاسفانه حوزههای علمیه به علت عدم توانایی و عدم به روز بودن و نداشتن این مواردی که بیان کردم نتوانسته است آنچنان که شایسته است پشتوانه نظام باشد. اگر این روند حوزه ادامه پیدا کند و نتواند همه نیازهای نظام را برطرف سازد قطعا نظام اسلامی به مخاطره خواهد افتاد چون پشتوانه نظام اسلامی حوزهها، علما و دانشمندان هستند.
خشونت مانع دستیابی اسلام به تمدن میشود
نویسنده کتاب «آیات الاحکام و فقه القرآن» اظهار کرد: ما برای اسلام مدرن و متمدن باید این زمینههای علمی را داشته باشیم؛ البته یک ساختار منفی وجود دارد که باید به طور کلی از تمدن اسلامی و اسلام حذف شود؛ چرا که اگر ما همه شاخصه، علائم، علمیت و اخلاق را در تمدن اسلامی داشته باشیم و آن مورد منفی را هم داشته باشیم همان یک مورد منفی برای عدم پاسخگویی و عدم ارتقای تمدن اسلامی کافی است. خشونت همان ساختار منفی است که باید به طور قطع از اسلام و تمدن اسلامی خارج شود.
وی ادامه داد: تمام خشونتی که در سطح جهان به اسلام نسبت میدهند از ناآگاهی است. یعنی کفر در جامعه اسلامی خشونت است که ما باید این کفر را از اسلام دور کنیم. باید این دور کردن به نحوی باشد که قضاوت مردم دنیا به مسلمانان مهربانی، محبت و نرمی باشد و این خلاف آن چیزی است در حال حاضر در سطح جهان وجود دارد.
خشونت غده سرطانی در جهان اسلام است
این مدرس عالی حوزه ابراز کرد: خشونت در حقیقت یک سرطان است که در بدنه و ساختار جامعه اسلامی وجود دارد که علمای اسلام باید با انجام بزرگترین عمل جراحی این سرطان و بیماری را از اسلام دور کنند و باعث شوند که نگاه مردم جهان نسبت به اسلام تغییر کند.
کارهای اجرایی از امور علمی در حوزه جدا شود
نویسنده کتاب «بلندای فقه شیعه» اظهار کرد: برای اینکه طلاب حوزه علمیه بتوانند در جریان تمدنسازی اسلامی نقش موثر و برجسته داشته باشند دو سیستم در عرض یکدیگر باید اجرایی شود یک سیستم از بنیاد و یک سیستم از ساختار است. برای اجرای سیستم بنیادی حوزه باید علوم خود را مستند و علمی کند، امروزه به اجماع و مشهور نمیتوان تمسک کرد، دومین کار در این بخش این است که حوزهها باید علم و اجراییات را جدا کند به معنا که باید جایگاه پژوهشهای علمی، مراکز علمی، دانشمندان و ... از کارهای اجرایی شبیه تبلیغ جدا شود. تبلیغ، روضه و برگزاری نماز جماعت معونه زیادی ندارد و بسیاری از طلاب عادی حوزه میتوانند این کار را انجام دهند، کار علمی باید در جایگاه ویژهای در حوزه قرار بگیرد.
وی ادامه داد: در حوزه لازم نیست دانشمندان منبر بروند، روضه بخوانند و یا نماز جماعت بخوانند. فقیه دانشمند باید مانند دکتر کشیک در ICU و CUU که بالای سر بیمار است و هر لحظه آن را چک میکند بالای سر جامعه باشد و لحظه به لحظه جامعه را چک کند. فقیه دانشمند نباید جامعه را حتی یک لحظه رها کند و شبها مانند دیگر مردمان برود و بخوابد.
حوزه باید عامل به گفتار خود باشد
این مدرس عالی حوزه تصریح کرد: سومین کاری که باید در حوزه در بخش بنیادی انجام داد این است که باید صدق وجود داشته باشد و به سخنانی که میگوییم عمل کنیم. در جامعه حاضر مردم نسبت به این موضوع کمی به توهم افتادهاند. این مسئله باید در حوزه جدی گرفته شود.
طلاب باید از علم روز و تکنولوژی استفاده کنند
نویسنده کتاب «شیوه اجرای حدود» بیان کرد: در سیستم ساختاری طلاب در حوزه باید موضوعشناسی را یاد بگیرد و حوزه باید این مسئله را جدی بگیرد. طلاب باید همه مشکلات و مرضها را بشناسند اما مریض نشوند. طلاب باید از علم روز و تکنولوژی استفاده کنند. امروز با خودکار نوشتن جرم است و کسی که نمیتواند از علم روز استفاده کند به مثابه کسی است که بیسواد است.
متون آموزشی حوزه بر اساس نیاز روز جامعه باید تغییر کند
این استاد عالی حوزه عنوان کرد: دومین مسئله در سیستم ساختاری حوزه در بخش آموزشی باید تغییر کند. باید تمام کتابهای فقه، حدیث، فلسفه و کلام و دیگر علوم حوزوی جمع آوری شوند و آنهایی که از رده خارج شده است بایگانی شود، آنهایی که اشکال دارد و میشود درست کرد باید ترمیم کنند و در آخر اینکه باید در حوزه علمیه این علوم تولید شود. باید آموزش در حوزه به نحوی باشد که وقتی طلبه هشت سال درس خواند بعد بتواند کاری انجام دهد. حوزه باید عرضه داشته باشد تا رشد داشته باشد و زمانی که تقاضا نداشته باشد عرضه هم نخواهد داشت.
وی ادامه داد: حوزه باید به سمتی برود که هم عرضه داشته باشد هم تقاضا و این عرضه و تقاضا باید در سطح بینالملل و جهان باشد نه اینکه در چند شهر کوچک و روستا باشد. حوزهها باید زمانبندی شود و علوم تازهای واردش بشود تا بتواند نقش اساسی در جامعه ایران و جهان ایفا کند و بتواند به نحو احسن به عنوان حامی نظام محسوب شوند.