برای این که انسان دچار مرض قلب نشود، باید گناه نکند. از گناهان کوچک شروع کند آنها را بزرگ بداند و از انجام آنها اجتناب کند.
بیمارى جسمی فقط در دنیا انسان را آزار مى دهد ولى بیمارى قلب و روح، هم در دنیا و هم در آخرت انسان را گرفتار می کند. و به همین دلیل بیمارى قلب از فقر و بیماری جسمی آزاردهنده تر است.
امیرالمومنین حضرت على علیه السلام می فرماید:
«آگاه باشید که یکى از بلایا، ندارى است و بدترین ندارى، بیمارى تن است و از بیمارى تن بدتر بیمارى دل است و از سلامتی بدن بهتر، پاکی دل است.»
مرضِ قلب!
«آنچه از عرف و اصطلاح قرآن کریم استنباط می شود آن است که مرض قلب عبارت است از:
شک و تردیدى که بر درک آدمى نسبت به آنچه مربوط به خداى تعالى و آیات اوست چیره میشود و نمیگذارد قلب با آن معارف که همان عقائد دینى است جوش بخورد و انسانی که مبتلاى به آن شک و تردید است، قلب او نسبت به خدا و آیاتش بسته است.
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «برای دلها هیچ دردی دردناک تر از گناه نیست.»
همچنین گفتهاند: بیماریهاى دل همان عقدههاى روانى است که در صفات پست همچون حسد، کینهتوزى، خویشتن بزرگ بینى، نومیدى، ریاست دوستى و جدل بهناحق درباره خدا ظاهر میشود.» (2)
اگر انسان دچار مرض قلب شود ایمانش ضعیف می شود و به تدریج به گناهان مختلف گرایش می یابد. این گناهان و رذایل اعتقادی و اخلاقی، بر انسان اثر می گذارد و طبق آیه قرآن باعث افزایش پلیدی در انسان می شود تا جایی که او را به مرحله نفاق و کفر می رساند و کافر از دنیا می رود.
«وَأَمَّا ٱلَّذِینَ فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کافِرُونَ» (توبه/125)
با این وجود اگر شک و شبهه ای در مسائل دینی برای شخصی پیش بیاید، اگر به دنبال پاسخ رفته و شبهه برطرف شود، نه تنها موردی ندارد بلکه چون آن نکته را با دلیل و برهان پذیرفته است، این شک پسندیده است. چنین شخصی در زمره «فی قلوبهم مرض» نیست. اما اگر شبهه در ذهنش پرورش یافته و بزرگ شود تا جایی که به ایمان و اعتقادات دینی او لطمه بزند، در این زمره قرار می گیرد. پس باید هرچه سریعتر به دنبال پاسخ برود.
گناه؛ عامل ابتلا به بیماری دل
در این زمینه حضرت علی علیه السلام می فرماید: «برای دلها هیچ دردی دردناک تر از گناه نیست.»(4)
امام باقر علیه السلام نیز معصیت را عامل زیر و رو شدن اساس وضعیت سالم دل میشمرد و میفرماید:
«هیچ چیز مانند گناه تباه کننده دل نیست. دل سراغ گناه میرود و دچار معصیت میشود؛ همواره دست به گریبان با آن است، تا آنکه گناه بر او چیره شود و دل را زیر و رو میسازد.»(5)
بر اساس آیات قرآن افرادی که دچار بیماری دل می شوند، ویژگیهای خاصی پیدا می کنند. بهتر است انسان آنها را بداند تا به محض احساس یکی از این ویژگیها سریع اقدام به پیشگیری کند:
غافل و شهوتران می شوند. (احزاب/32)
منکر وعده های خداوند می شوند.(احزاب، 12- نور/50)
با دشمنان اسلام دوست می شوند.(مائده/52)
برای اینکه طبق آموزه های نهج البلاغه به بدترین بیماری یعنی بیماری دل و بدترین درد آن یعنی گناه دچار نشویم، علاوه بر تمرین و تقوا خوب است دست به دعا برداریم.
به مؤمنان افتراء می زنند.(انفال/49) منافق می شوند و در دام فتنه های شیطان می افتند.(حج/53)
به مقابله با پیامبران الهی می پردازند.(احزاب/60)
از جنگیدن و مبارزه با دشمنان اسلام به شدت می ترسند.(محمد/20)
در دنیا و آخرت رسوا می شوند و کینه توزیشان آشکار می شود. (محمد/29)
در برابر آیات الهی و اوصاف تکان دهنده دوزخ بی اعتنا می شوند. (مدثر/31)
بیماری آنان عامل دروغگویی، سرکشی و طغیان آنان در برابر خداوند است. (بقره/10 و15)
به طور کلی بیماری آنان زمینه ساز پلیدی بیشتر و تشدید انحرافات آنها است.(بقره/10- توبه/125)
راه پیشگیری:
برای این که انسان دچار مرض قلب نشود، باید گناه نکند. از گناهان کوچک شروع کند آنها را بزرگ بداند و از انجام آنها اجتناب کند. چرا که با ارتکاب گناهان کوچکتر زشتی گناه در نظر انسان از بین می رود و مقدمه انجام گناهان بزرگتر و مرض قلب می شود.
نقل است که حضرت موسی (علیه السلام) در راهی شیطان را دید، در ضمن گفتگویی از او پرسید: چه گناهی است که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر آن چنان مسلط می شوی که هر کجا که بخواهی او را می کشانی؟ شیطان گفت: انسانی که از عمل نیک خود خوشحال باشد و آن را بسیار تصور کند و گناهانش را کوچک و ناچیز بشمرد، من بر او مسلط هستم.
امیرالمؤمنین علیه السلام در توبیخ کوچک انگاشتن گناه می فرمایند:
« سخت ترین گناهان گناهی است که گناهکار آن را ناچیز و آسان شمرد. »
در روایات مىخوانیم: «اِتّقوا المُحقّرات من الذّنوب فانّها لاتغفر»، از گناهان کوچک پرهیز کنید که بخشیده نمىشود. شاید به این دلیل که در گناهان کوچک، انسان احساس شرمندگى نمىکند و لذا به فکر توبه هم نمىافتد، بلکه جسارت و جرأت او بر تکرار آن زیاد و زمینهاى براى بخشش فراهم نمىشود.
بیماریهاى دل همان عقدههاى روانى است که در صفات پست همچون حسد، کینهتوزى، خویشتن بزرگ بینى، نومیدى، ریاست دوستى و جدل بهناحق درباره خدا ظاهر میشود.
برای اینکه طبق آموزه های نهج البلاغه به بدترین بیماری یعنی بیماری دل و بدترین درد آن یعنی گناه دچار نشویم، علاوه بر تمرین و تقوا خوب است دست به دعا برداریم.
برای تغییر حالات و نورانی شدن و درمان دلهای بیمار خود، از خداوند یاری بخواهیم:
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ یَا طَبِیبَ الْقُلُوبِ یَا مُنَوِّرَ الْقُلُوبِ یَا أَنِیسَ الْقُلُوبِ...
اى گرداننده دلها، اى طبیب دلها، اى روشنى بخش دلها، اى انیس پاک دلها... (6)
پی نوشت:
1. (نهج البلاغه، حکمت388)
2. المیزان ج5 ص 377
٣. کافی، ج2، ص 275)
٤.کافی، شیخ کلینی، ج 2، ص 268
٥.بحار الانوار ج73، ص 364
٦. مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، بند 13
الهام حیدرزاده
منبع : پایگاه تبیان