خط آبی نشاندهندهی این احتمال است که دو فرد از یک گروه (اندازهی گروه روی محور x مشخص است) دارای روز تولد یکسان هستند. خط نارنجی متناظر با این احتمال است که یک شخص دارای روز تولد در تاریخی مشخص است.
مسئله روز تولد آثار محسوسی بر رمزنگاری دارد. برای مثال برای امضای قرارداد دیجیتالی از توابع هش (hash) استفاده میشود. در این فرآیند، سند هنگام امضا به یک رشتهی کاراکتر (یک هش) با طولی ثابت تبدیل میشود. حتی اگر کوچکترین تغییرها در سند اعمال شوند، هش کاملا متفاوتی برای آن تولید میشود.
با حفظ هش، صاحب امضا میتواند ثابت کند که چه چیزی را در اصل امضا کرده است و از این فرآیند در برابر جعل محافظت کند. بااینحال، احتمال بسیار کمی وجود دارد که دو سند کاملا متفاوت بتوانند هش یکسان بهوجود بیاورند و یک خطر امنیتی را به دنبال داشته باشند.
مسئله روز تولد در رمزنگاری کاربرد دارد
بهعنوان یک قاعده، طول تابع هش به گونهای انتخاب میشود تا «برخوردهای» یادشده (وقتی دو رکورد دادهای متفاوت هش یکسانی را تولید کنند) بسیار نادر باشد. با اینحال هکرها میتوانند حمله روز تولد را اجرا کنند. در چنین مواقعی آنها تعداد زیادی سند تولید و توابع هش آنها را به صورت جفت مقایسه میکنند. این فرآیند به فرآیند مقایسه روز تولد همکلاسیها توسط معلم به جای تمرکز بر یک تاریخ و یک دانشآموز واحد شباهت دارد.
در عمل، حملهی روز تولد به این صورت است: در ابتدا دو قرارداد بهنامهای V1 و V2 ایجاد میکنید. V2 قراردادی عادلانه اما دارای عباراتی به نفع شخص سازنده است. سپس هر دو قرارداد را در موقعیتهای مختلف تغییر میدهیم. برای مثال فاصله، برگهها و خطوط شکسته برای ایجاد انواع مختلفی از V1 و V2 اضافه میشود. این تغییرات اساسا برای خواننده نامرئی هستند، اما به شکل چشمگیری میتوانند تابع هش اسناد را تغییر دهند.
اکنون اگر سازنده هر کدام از توابع هش از قراردادهای دستکاریشدهی V1 و V2 را به صورت جفت مقایسه کند، هش منطبق را با سرعت بیشتری نسبت به تلاش برای بازتولید یک هش مشخص پیدا میکند. حالا اگر یک جفت منطبق از V’1 و V’2 پیدا شود میتوان قرارداد V’1 را برای امضا به کاربر ارسال اما پس از امضای V’2 آن را دریافت کرد. از آنجا که هر دو هش یکسانی را تولید میکنند، نرمافزار امضای دیجیتال نمیتواند عملیات فریب را شناسایی کند.
تناقض راسل
برتراند راسل، فیلسوف بریتانیایی در سال 1901 پارادوکسی را ارائه داد که گاهی از آن با عنوان تناقض راسل یاد میشود. برخلاف تناقضهای هتل هیلبرت و روز تولد، تناقض راسل نتیجهای نیست که شهود ما را گمراه کند. بلکه با قوانین خود منطق در تضاد است. این تضاد باعث تولید گزارههایی میشود که نه میتوانند درست نه میتوانند غلط باشند.
نمونههای متعددی از پارادوکس راسل وجود دارند اما یکی از نمونههای مشهور، «تناقض آرایشگر» است. فرض کنید یک آرایشگر صورت تمامی مردان یک شهر را که صورتشان را اصلاح نکردهاند (و فقط صورت آنها) را اصلاح کند. آیا آرایشگر صورت خود را اصلاح میکند؟ اگر صورت خود را اصلاح کند، آن وقت دیگر متعلق به گروهی که صورت خود را اصلاح نکردهاند، نیست؛ اما اگر صورت خود را اصلاح نکند، بر اساس تعریف باید صورت خود را اصلاح کند، زیرا تمام ساکنینی که صورت خود را اصلاح نکردهاند، نزد او میروند.