فعالیت های تبلیغاتی و سیاسی محدود نهضت آزادی تعدادی از افراد مرتبط با نهضت را بر آن داشت تا در سال 1344 با تشکیل گروهی به نام «سازمان مجاهدین خلق» به مبارزه مسلحانه روی آورند. اطلاعات پایه گذاران سازمان از مسائل اسلامی بسیار سطحی بود. ایدئولوژی، تشکیلات، جزوه های آموزشی و مشی مبارزاتی آنان رونوشتی از سازمان های چپ گرای حرفه ای به شمار می آمد. کتاب ها، جزوه های آموزشی و مشی عملی اعضای سازمان آمیزه ای از نگرش ها، شیوه های مارکسیزم و مائوئیزم و ظواهری از مسایل اسلامی و با گرایش های ناسیونالیستی بود.
سرانجام گستردگی التقاط در اندیشه و اختلاف های شدید عقیدتی موجب شد تا بسیاری از کادرها و اعضای اصلی سازمان به طور رسمی راه ارتداد پیش گیرند. آنان در یک تصفیه خونین عناصری را که بر وجهه دینی سازمان تکیه می کردند، از سر راه برداشته با انتشار اعلامیه تغییر مواضع ایدئولوژیک، آشکارا به مارکسیزم گرویدند و سازمان گروه کمونیستی پیکار را ایجاد کردند. (1)
تعدادی از اعضای سازمان، پس از دستگیری، با اظهار ندامت، از مهلکه اعدام گریختند و هنگامی که در سال های 56 و 57 از زندان آزاد شدند، به بازسازی تشکیلات خود پرداختند. آنها به زودی در مقابل انقلاب و مردم قرار گرفتند و با بیگانگان مانند عراق در جریان جنگ تحمیلی و... همراه شدند.
پی نوشت:
.1 بنیان های انحرافی مجاهدین خلق را می توان در کتاب اقتصاد به زبان ساده، شناخت، تکامل و نهضت حسینی مشاهده کرد.
در تیرماه سال 54 سران دستگیر شده مجاهدین، طی یک مصاحبه تلویزیونی، رسما و صراحتا اعلام کردند که هم خود مارکسیست بوده اند و هم سازمان را عملا به ایدئولوژی و عقاید مارکسیستی مسلح کرده اند. رهبران سازمان در مصاحبه خود اعتراف کردند که آن دسته از اعضای سازمان را که به اسلام وفادار مانده و در مقابل مارکسیست شدن رهبری اعتراض کرده بودند، به قتل رسانده اند. مجید شریف واقفی که یک مسؤولیت امنیتی در سازمان داشت، بعد از انحراف سازمان با انتشار جزوه ای به نام «جزوه سبز» جریان جدید را محکوم کرد. این امر به قتل وی در اردیبهشت 54 و آتش زدن جسدش منجر شد. در همین راستا، مرتضی صمدیه لباف هم ترور شد، ولی زنده ماند و جریان را فاش کرد.
آقای هاشمی رفسنجانی درباره این گروه می گوید: «ما در اوایل خوشحال بودیم که سازمانی با مشی مسلحانه اسلامی داریم. ما در مدرسه رفاه کار می کردیم و از طریق همسر حنیف نژاد، که در آن مدرسه فعالیت می کرد، در جریان کار آن ها قرار گرفتیم. در زندان با افکار آن ها رو به رو شدم و در آن جا متوجه تفاوت فاحش عقیدتی آن ها با خود گردیدم و حتی زمانی که فردی به نام حسین روحانی از طرف سازمان با امام خمینی در نجف ملاقات کرد و کتاب راه انبیا و کتاب امام حسین علیه السلام را به امام ارائه داد، امام فرمودند: این چیزها بر خلاف اعتقاد اسلام است. امام مبارزات مسلحانه آن ها را نه تأیید کردند و نه صد در صد تخطئه نمودند... به دنبال ضربه ای که در سال 54 آن ها خوردند و نیز انحرافات رهبران دستگیر شده مجاهدین در تابستان 54 مبنی بر مارکسیست شدن سازمان، تقدیس مجاهدین شکسته شد.»
جهت مطالعه در مورد سازمان مجاهدین رجوع کنید به:
حمید روحانی، پیشین، ج 3،
ع. حقجو، پیشین، ص 40 50،
مسعود رضوی، هاشمی و انقلاب، انتشارات همشهری، تهران، 1376، ص 100 105،
سید جلال الدین مدنی، پیشین، ص 144 .150
صادق زیبا کلام، پیشین، ص 240 .245