حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد غفاری قره باغی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به ناکامی غرب در تحقّقبخشی به الگوی توسعه گفت: فقر و عدم ضمانت برای اشتغال، بیارزش گشتن انسانیّت در برنامه توسعه، بیارزش گشتن کار انسانی و ماشینیزه شدن محیط کار، عدم اهتمام به خانواده به عنوان مهمترین محل برای ارضاء عاطفی انسان و خودشکنی هدف توسعه مهمترین دلایل ناکامی غرب در این زمینه بوده است.
وی افزود: توجّه به بومیسازی یک مفهوم، استلزامات خاصّ آن اقلیم و عقائد مردمانش را در بر خواهد داشت. لذا باید سعی در بومیسازی مفهوم پیشرفت بر طبق موازین و عقائد دینی و به خصوص، عقائد اسلامی داشته باشیم. از این رو الزامی است که تعریفی نوین از رشد و پیشرفت را مبتنی بر آموزههای قرآنی و دینی ارائه نمائیم که بتواند به ارتقاء حقیقی انسان و جامعه بینجامد، تحت تأثیر آموزههای دینی باشد و شرایط تاریخی و بومی ملّت متدیّن را نیز لحاظ نماید.
غفاری تصریح کرد: اوّلین بار رهبر معظّم انقلاب، اصرار بر جایگزینی واژة پیشرفت به جای واژة توسعه کردند زیرا به9 تعبیر ایشان اولاً کلمه پیشرفت را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمه توسعه را به کار ببریم. علت این است که کلمه توسعه یک بار ارزشى و معنایى دارد؛ التزاماتى با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتاده متعارف جهانى را که معناى خاصى را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعه کار خودمان بکنیم. ما مفهومى را که مورد نظر خودمان است مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از پیشرفت.
مولفههای پیشرفت در اندیشه اسلامی
غفاری با اشاره به مؤلّفههای پیشرفت در اندیشة اسلامی و با بیان اینکه ظهور عمل صالح از سوی انسان و جامعه نخستین مولفه پیشرفت است گفت: در ادبیّات قرآنی، انسان و جامعة مترقّی – که به امداد الهی، به حیاتی پاک و شهری پاک ورود مینماید – انسان و جامعهای است که رفتارهای شایسته از او مشاهده میگردد؛آیه 97 سورة نحل در همین زمینه میفرماید: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أَو أُنثی فَلَنُحیِینََّهُ حَیاتاً طَیّبَهً» قرآن کریم مسیر تأمین گشتن شهر طیّب را از مسیر تحقّق و بروز ایمان و عمل صالح معرّفی مینماید و کفران نعمات الهی را سبب نابودی این شهر پاک دانسته است: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُون ( نحل/ 112 ) بنابر ادبیّات برگرفته از آیات قرآنی، آنگاه که خداوند میخواهد از شهر پیشرفته و مردمان مترقّی آن، یاد کند، اهالی سرزمین پاک را با مؤلّفههای ایمان و شکر نعمتهای الهی میشناساند که در نتیجة این ویژگی، چنین شهر و سرزمینی از لحاظ اقتصادی به وفور نعمت دست مییابد و روزی از هرمکانی بر آن نازل میشود؛ ( نیز ر.ک: اعراف / 69) و البته سرانجام کفران نعمت و تکذیب فرستادگان الهی و ظلم، سلب نعمت از این قوم است.
وی، نقشآفرینی نیّت صالح در صلاح عمل را دومین مولفه پیشرفت دانست و اظهار کرد: در آیه قرآنی، خداوند خبر داده است که محاسبه بر اساس آن چیزی است که در درون است، خواه بروز یابد و خواه، در خفاء و اندرونی خود بماند: وَ إِن تُبدوا ما فی أَنفُسِکُم أَو تُخفوهُ یُحَاسِبکُم بِهِ اللهُ ( بقره/ 284 ) در روایات نیز، نیّت به عنوان محور سعادت و ارزش معرّفی گشته است: نیّه المؤمِنِ خیرٌ مِن عَمَلِه و نیّه الکافر شرٌّ مِن عمله و کلّ عامل یعمل علی نیّتِه.
تکامل مجاهدانه
غفاری با بیان اینکه سومین مولفه تکامل آرمان گرایانه و مجاهدانه است تصریح کرد: از منظر اندیشة اسلامی، انسان پیروز و مترقّی کسی است که حتّی دو روز از ایام روزگارش، یکسان نباشد؛ چرا که به فرمودة نبیّ اکرم، امیر مؤمنان و امام صادق ع، هر آن کس که دو روز از عمرش، یکسان باشد، مغبون است لیکن توجّه به این نکته، الزامی است که برخلاف دیدگاه تئوری توسعه، تکامل در اندیشة اسلامی، تکامل هدف گرایانه و معطوف به آینده است، نه تکامل نسبت گذشته و معطوف به روند سابق.
وی تاکید کرد: به عبارت دیگر انسان و جامعة مسلمان، در صورتی پیشرفت می نماید که به سوی آرمان حقیقی حرکت نماید و به آن، تقرّب جوید، نه اینکه بر اساس ارقام و آمار، رشد خود را نسبت به وضع موجود سابق بسنجد. نگاه هدف محور و نگاه گذشته محور، لزوماً انطباق مصداقی ندارند. به همین دلیل از تلاش و کوششِ غیر متوقّفِ انسان مؤمن، با واژة جهاد یاد شده است. نکتة مهمّی که در مفهوم جهاد، اخذ شده است، اینکه در این مفهوم، مفهوم مبارزه در برابر یک مانع، نهفته است و این امر، برای تبیین مفهوم کوشش که مندرج در مفهوم پیشرفت است، لازم است.
این محقق بیان کرد: به همین دلیل است که در بیان روائی آمده است: إنّ الجهاد باب من أبواب الجنّه فتحه الله لخاصّه أولیائه ( نهج البلاغه، خطبة 17 ) از سوی دیگر احساس حضور در جهاد، برای انسان به وجود نمیآید مگر آنکه انسان، احساس تکلیف و تعهد و مسئولیّت نماید؛ این احساس است که میتواند به زندگی، معنا بخشی نماید و چشم انداز روشن و امید بخش در مقابل شخص فراهم کند.
استقلال طلبی و نفی وابستگی دیگر مولفه برای پیشرفت از دید اسلام است: اصل استغناء و عدم وابستگی به کافر و نفی سلطة کافر بر مؤمن، یکی از اصول مهمّ در اندیشة اسلامی محسوب میگردد؛ در قرآن کریم آمده است: وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً ( نساء/ 141 ).
وی افزود: البته مفهوم استقلال و نفی وابستگی، غیر از مفهوم خودکفائی است؛ چرا که در یک جامعة مستقلّ، ممکن است که خودکفائی رخ نداده باشد و با یک تعامل و داد و ستد برابر و بدون باجدهی، کالای مورد نیاز، به جامعه ورود پیدا کند؛ البته نباید از مفهوم استقلال، انزواطلبی و نفی روابط اقتصادی توهّم شود؛ اساساً نیروی مؤمن و جامعة مؤمن، جامعهای است که سعی در بسط روابط و تأثیر گذاری بر محیط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دارد؛ منزوی بودن و کنارهگیری از اجتماع از امور مورد سرزنش در آموزههای اسلامی است که با واژة «رهبانیّت» از آن یاد شده است و با عبارت معروف«لا رهبانیّه فی الاسلام» نفی گردیده است.
تامین عدالت فراگیر
وی با بیان اینکه تأمین عدالت فراگیر از دیگر مولفههای پیشرفت محسوب میشود تاکید کرد: برخلاف واقعیّت جاری در نظام توسعه، عدالت از جمله مفاهیم کلیدی و محوری در اندیشة دینی است؛ خداوند متعال، هدف ارسال پیامبران الهی را برقرار نمودن قسط و اعتنا نمودن امّت به عدالت معرّفی میکند؛ ( حدید / 25 ).
استاد حوزه علمیه عنوان کرد: آنچه در روایات ظهور منجی نهائی، به عنوان وعدة مهمّ و به عنوان واژگان کلیدی ادبیّات ظهور، بر آن تأکید گشته است، برقراری عدالت فراگیر است. البته نکتة بسیار مهمی که باید در این میان، بدان التفات نمود، این است که عدالت به معنای برابری و مساوات نیست، بلکه عدالت به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود است؛ لذا اگر برخی در جامعه کار بیشتر و خدمت بیشتر و اهتمام مضاعف از خود بروز دهند، طبیعی است که مستحقّ امکانات بیشتری باشد.
وی بیان کرد: در اندیشة انسان متدیّن، به هیچ عنوان نمیتوان به بهانة رشد و توسعة اقتصادی، به پایمال نمودن حقوق برخی انسانها و انباشته نمودن ثروت در جیب عدّهای دیگر پرداخت و یا اینکه به بهانة توسعه، صرفاً به ارقامی از قبیل رقم درآمد ناخالص ملّی و یا رقم درآمد عمومی کشور التفات نمائیم؛ چرا که اساساً رشد و توسعه در تفکّر اسلامی، مقدّمه برای تحقّق عدالت فراگیر است و مقدّمه، نمیتواند نافی نتیجه و هدف باشد.
عدالت، بهانهای برای فرار از رونق اقتصادی نیست
این محقق در بخش پایانی گفت: توجّه به اینکه نیز ضروری است که تأمین نمودن عدالت اجتماعی، نباید بهانهای برای فرار از رونق اقتصادی باشد، چرا که تأمین عدالت، نه تنها منافاتی با پیشرفت و توسعه اقتصادی ندارد، بلکه بهترین مسیر برای صادقانه نمودن پیشرفت است و عقلانیّت معنوی به مثابة شرط الزامی برای تحقّق عدالت اجتماعی نیز از ضروری است زیرا التزام اخلاقی و تمایل معنویّت گرا، تنها عاملی است که میتواند عدالتخواهی را از یک شعار توخالی به یک ایده و هدف در زندگی و نظام، تبدیل نماید.
وی تاکید کرد: هیچ عاملی غیر از خداگرائی و خدامحوری، نمیتواند انسان را مجاب و ملتزم به پذیرش حق برای دیگران – هر چند به ضرر خود – نماید.
تحجر؛ مانعی برای پیشرفت
غفاری تصریح کرد: نیز خطر دیگری که مانع عدالت میگردد، تحجّر و عدم تدبیر عقلانی است؛ نبیّ گرامی اسلام (ص) میفرمایند: کسى که در قلبش به اندازه دانه خردلى عصبیت باشد خداوند روز قیامت او را با اعراب جاهلیت محشور مىکند. روایت تحجّرگرایانه از اسلام و نشان دادن تصویر تقابل اسلام و پیشرفت، از آغاز تاریخ اسلام تاکنون به اشکال مختلف خود را بروز داده است.
وی ادامه داد: این مسئله روزی به شکل خوارج دوران حضرت امیر المؤمنین (ع) و امروز به شکل انجمن حجّتیّه، هر گونه اقدام به تشکیل حکومت و مخالفت با حاکم موجود را خلاف پرهیزگاری و تقوا معرّفی میکنند؛ آنان در تقوای امام معصوم، سخن به کفر علی(ع) میراندند و اینان در تقوای خمینیِ انقلابی تردید میکنند.