مصطفی دلشادتهرانی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، پیرامون بحث اخلاق حرفهای در نهجالبلاغه گفت: امیرالمومنین علی(ع) زمانی که میخواهند روایت انسانها را نسبت به دنیا اصلاح کنند میفرمایند «نگاهتان به دنیا نگاه پارسایان رویگردان از آن باشد» بنابراین در درجه اول باید فهم خود را نسبت به دنیا اصلاح کنیم.
وی در خصوص نگاه امام علی(ع) نسبت به اخلاق حرفهای گفت: نگاه علی(ع) نسبت به اخلاق حرفهای را میتوانیم در 5 آموزه نگاه به خدا، نگاه به خود، نگاه به کار و مسئولیت، نگاه به مردمان و نگاه به مسئولان خلاصه کنیم.
نویسنده کتاب سیره نبوی گفت: نگاه به خدا، یک نوع خداشناسی است. خداشناسی در رفتار ما تاثیر میگذارد. کسی که به بازخواست شدن در روز قیامت باور داشته باشد، اقدام به انجام هر کاری نمیکند. بنابراین نوع معرفتشناسی نسبت به هستی، معاد و خدا به شدت در رفتارسازمانی افراد تاثیر میگذارد. به عنوان نمونه، امیرالمومنین وقتی میخواهند نگاه مالکاشتر را به خدا تصحیح کند، میفرمایند «تو بالا سر کسانی هستی و آنها را اداره میکنی. سرپرست بالای تو هم از تو بالاتر است ولی خدا بالای سر کسی است که تو را بر سر کار گذاشته است و رئیس اصلی خداست». اگر به همین مقدار توجه کنیم بسیاری از رفتارهای ما اصلاح میشود.
این استاد دانشگاه افزود: حضرت در جای دیگری به مالک فرمودند «در جایگاه قدرت به هیچ وجه خود را در مرتبه و منزله جنگ با خداوند قرار نده، مبادا خود را در مقام جنگ با خدا قرار بدهی، چرا که طاقت تحمل کیفر خداوند را نداری». حال این پرسش مطرح میشود که جنگ با خدا در آموزههای امام علی(ع) چگونه معنا میشود؟ امام باور داشتند کسی که در مقام قدرت به مردم ظلم کند، اعلام جنگ با خداوند کرده است. خداوند او را دادگاهی میکند و در این دادگاه از هیچ کس هیچ عذری پذیرفتنی نیست.
نگاه به خود باید منوط به بندگی خدا باشددلشاد تهرانی گفت: فرض کنید کارگزاری کسی را بر کاری بگمارد و آن فرد اموال مردم را حیف و میل میکند. این کارگزار باید در برابر خداوند پاسخگو باشد که چرا چنین فردی را بر سرکار گذاشته است. هیچ ظلمی از جایگاه قدرت به مردم از جانب خدا پذیرفتنی نیست. پس اگر این تفکر به زیرساخت فکری افراد تبدیل شود، دیگر نمیتوانیم هر کاری انجام بدهیم و افراد ناشایست را برسر کار بگذاریم و از آنها حمایت کنیم.
وی در ادامه با اشاره به عهدنامه مالکاشتر گفت: امام علی(ع) میفرمایند «هیچ چیز مانند برپا داشتن ستم، نعمت خدا را دگرگون نمیکند و کیفر خدا را نزدیک نمیکند» اگر نگاه ما اینگونه شود، دیگر اجازه نمیدهیم نادانها برسرکار بمانند و داراییهای مردم را چپاول کنند.
دلشاد در توضیح دومین رکن اخلاق حرفهای از نگاه امام علی(ع) گفت: نگاه به خود، در جایگاه حرفهای باید منوط به بندگی خدا باشد. قدرت وسوسهکننده است. امام علی(ع) خطاب به مالک اشترمیفرمایند «اگر قدرت نخوتی در تو پدید آورد، آنگونه که خود را بزرگ بشماری، آن زمان به عظمت و بزرگی حکومت خداوند بنگر. این تفکر تو را اصلاح خواهد کرد و رفتار و مناسبات را درست میکند».
نویسنده کتاب دین و دینداری در نهج البلاغه در خصوص عارضههای قدرت گفت: قدرت ممکن است 3 عارضه طماح یعنی عصیان و سرکشی، تندی و تیزی و دور شدن از عقل را در آدمی ایجاد کند. انسان باید خود را بنده خدا ببیند. برای همین امام در ابتدای همه نامههای خود به عبد بودن در برابر خداوند اشاره میکند.
دلشاد تهرانی گفت: امیرالمومنین نسبت به کار و مسئولیت، نگاه مسئولانه و امانتدارانه داشتند. ایشان در نامه 5 نهجالبلاغه میفرمایند «مسئولیت برای تو طعمه نیست» پس باید به کار امانتدارانه و پاسدارانه نگاه کنید و فکر نکنید که اینجا آمدهاید که چیزی را برای خود ذخیره کنید.
نگاه مسئولین باید خیرخواهانه باشداین پژوهشگر حوزه دین افزود: چهارمین زیرساخت در بحث نگاهشناسی، مردم هستند. امیرالمومنین(ع) در عهدنامه مالک میفرمایند «وجودت را لبریز از عشق به مردم کن» به اعتقاد ایشان کسی که نمیتواند به مردم خدمت کند، زیرساخت لازم برای اخلاق حرفهای را ندارد. امام در همان نامه میفرمایند «مبادا مانند جانوران درندهخوی شوی و خوردن را غنیمت بشماری».
این تحلیلگر نهجالبلاغه افزود: حکام نباید بیاحترامی و ظلم کنند. مردم یا برادر دینی تو هستند یعنی همانند تو در آفرینش هستند یعنی انسان هستند. امام معتقد بودند نباید انسانها را و شهروندان را درجه اول و دوم کرد. وقتی کسی ولو با هر عقیدهای به سازمانی رجوع میکند، باید به او خدمت کرد.
وی با اشاره به حساسیت امام علی(ع) نسبت به جرم افزود: امام توصیه میکنند که با مردم با حسن ظن برخورد کنید. به عنوان نمونه اگر فروشنده هستید و خریداری از شما کالایی خرید اما اگر پشیمان شد و خواست آن کالا را عوض کند صاحب مغازه باید با حسن ظن با مشتری برخورد کنید و بدون هیچ سوال و جوابی کالا را پس بگیرد.
وی با اشاره به منع تحقیر مردم در آموزههای نهجالبلاغه گفت: اجازه تحقیر کردن در اخلاق حرفهای وجود ندارد در حکومت حضرت کارگزاران حق نداشتند در سختترین شرایط مردم را تحقیر کنند. امام «جاریة بن قدامه» را برای دفع شورشی فرستاد و به او فرمود «برو با پروا داشتن از خدای که بازگشت همه به سوی اوست» و در مکتوبی که برای وی نوشتند به او سفارش کردند که به هیچ وقت مسلمانان و غیر مسلمانان را تحقیر نکن.
وی افزود: بنابراین، از نظرگاه امام، نگاه مسئولان باید خیرخواهانه باشند و هر کس در سازمانی قرار میگیرد باید خیر سازمان را بخواهد. امیرالمومنین به مالک میفرمایند «گزیدههای تو باید از کسانی باشند که بیش از همه سخن تلخ را به تو بگویند و زمانی که خلاف میکنی و تصمیم غلط میگیری کمترین یاری را به تو برسانند».
جنسیت در اخلاق حرفهای امام معنا نداردوی در آخر در پاسخ به این پرسش که آیا کار کردن زنان در نهجالبلاغه منع شده است، گفت: امیرالمومنین(ع) معتقد بودند وقتی کسی را به کار گرفتید فرقی ندارد زن باشد یا مرد. وقتی کاری را به کسی میسپارید، باید کاملا او را تامین کنید. در عهدنامه مالک اشتر امام میفرماید «باید کارگزاران خود را «اسباغ رزق» کنی باید آنها تامین شوند و رزق آن باید فراخ تامین شود». در جنگ صفین 7 زن با امام به جنگ رفتند. این 7 زن مسئولان تبلیغات جنگ امام بودند و این 7 زن جز اصحاب و نزدیکان امام بودند. پس در بحث اخلاق حرفهای جنسیت مطرح نمیشود و کارمهم است، البته حریمها و اخلاق مدارایها باید در محیط کار رعایت شود.