عرفان عملی یا سلوک به مسیری الهی برای رسیدن به کمالات انسانی گفته میشود. شخصی که با تمام وجود راه رسیدن به خداوند را انتخاب میکند در گام بعدی مورد لطف پروردگار قرار میگیرد و نور هدایت مسیر را به او نشان میدهد. از این رو راهی که به قول عرفا راه گنج است نمایان میشود و شخص در گام بعدی خود را برای پیمایش این راه دشوار آماده میکند. فردی که در راه خود سازی و رسیدن به کمال گام میگذارد سالک نامیده میشود و در نهایت فرد مورد نظر پس از عبور از مسیر دشوار معارفی را به آن مقدار که برای او مقدر شده درک خواهد کرد و از آن پس به انسان عارف تبدیل میشود.
چهار طیف کلی در سلوک عملیدر سلوک عملی، کلیه افراد به چهار طیف تقسیم میشوند. گروه اول، اصحاب نفس اند. این دسته از مردم تنها در پی امیال نفسانی هستند و عموما برای تغییر وضع خود و درک حقایق تلاش نمیکنند از این رو خداوند قلبشان را مهر میکند لذا در درک حقایق و رسیدن به کمال محرومند.
در قرآن مجید نمونههای بسیاری از توصیف این طایفه یافت میشود که از این جمله میتوان به آیات 6 تا 20 سوره مبارکه بقره اشاره کنیم. خداوند متعال در توصیف این افراد میفرمایند: «بر حذر داشتن و نداشتن برای کافران یکسان است و آنان ایمان نخواهند آورد. خداوند دلها و گوشهایشان را مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده افکنده و عذاب بزرگی در انتظار آنها است....».
گروه دوم، اصحاب قلب نامیده میشوند. این دسته از مردم با پیروی از احکام الهی قلب خود را از تاریکیهای گناه پاک کردهاند و نفس خود را مهار میکنند. به تعبیر قرآن «خدا ایمان را بر صحیفه دلشان نوشته است و به روحی از جانب خود تاییدشان کرده است و آنها را به باغهایی وارد کند که جویباران در آن جاری است و جاودانه در آن خواهند مانند، خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از خدا خشنود باشند، آنها حزب خدا هستند».
جمعیت مورد نظر اگرچه همچون عرفا غیب را به درستی درک نمیکنند اما به واسطه نوری که در قلبشان است مسیر زندگی خود را در جهتی صحیح قرارداده و خداوند متعال نیز از اعمال آنها خوشنود است. قرآن کریم در آیات متعددی ویژگیهای گوناگونی از افراد این طالیفه بیان فرمودند که از آن جمله میتوان به سوره مبارکه مجادله آیات 20 تا 22 اشاره کرد.
گروه سوم، نیز اصحاب روح نامیده میشوند. این جمیعت از مردم در پی تلاش و مجاهدت نفس را مهار میکنند و به پاکی قلب رسیدهاند. نور ایمان از قلب آنها وجودشان را فراگرفته لذا روح آنها نیز پاک شده است. اگرچه نام این طایفه مستقیما در قرآن مجید نیامده است اما برخی از عبارات به تفسیر حالات این گروه از اهل ایمان را بیان میکند که از آن جمله میتوان به آیات 27 تا 29 از سوره مبارکه انفال اشاره کرد. در این آیات مشهود است که پروردگار متعال بندگان خود را به پرهیز از گناه فراخوانده و میفرماید آنها که در این مسیر پیروزمند شوند فرقان را که متمایز کننده حق از باطل است به عنوان یک عطیه الهی دریافت خواهند کرد.
در تفاسیر عرفانی نیز آمده که کلمه فرقان در این جایگاه همان نیروی شهود یا چشم قلب است که به شخص سالک کمک میکند که حتی سهواً هم خطا نکند در ادامه گامهای نهایی برای رسیدن به کمال بردارد. همچنین در کتاب سیر و سلوک آیت الله غروی علیاری نیز حدیثی از امیر مومنین علی (ع) به چشم میخورد که میفرمایند: «هیچ کس نیست مگر آنکه برای درک غیب قلبش دارای دو چشم و دو گوش باشد. بنابراین خداوند متعال هرکه را بخواهد مورد رحمت خود قرار داده و چشم قلب او را می گشاید».
در نهایت چهارمین گروه اهل یقین، نام دارند. این دسته از مردم همچون دری نایاب در بین اهل ایمان زندگی میکنند و در پی مجاهدت در مسیر خودسازی توانستهاند کلیه حجابات و شبهات را از بین برده و به مرحله کمال برسند. خداوند متعال در توصیف این دسته از مردم به ایمان آنها به غیب اشاره فرموده و این ایمان را ثمر تقوای آنها معرفی فرموده است. آیات بسیاری در قرآن مجید به توصیف حالات این افراد پرداخته که از آن جمله میتوان به آیات 1 تا 5 سوره مبارکه بقره اشاره کرد.
تقسیم دروس سیر و سلوک به 100 منزل در تدریس دروس سیر و سلوک نیز روشهای متفاوتی وجود دارد؛ برای مثال جمعی از عرفا مانند «سیدمهدی بحرالعلوم» کلیه دروس را در مجموعهای با 40 منزل دستهبندی کردند و برخی دیگر نیز بدون دستهبندی خاصی مطالب مورد نظر را تدریس میکردند. اما بر اساس رایجترین روش تدریس این دروس به 100 منزل دستهبندی میشود.
روش تدریس «آیتالله غروی علیاری» نیز بر مبنای 100 منزل تنظیم شده است. شخص سالک پس از اتمام منازل مورد نظر که در هر کدام دریایی از معارف نهفته است به مرتبه کمال رسیده و به انسانی کامل مبدل میشود. بحث انسان کامل نیز پیرامون 5 موضوع اصلی قلب معنوی، نفس، روح، عقل و نور شکل میگیرد.
متاسفانه مجموعه دروس سیر و سلوک «آیتالله غروی علیاری» به طور رسمی و در قالب کتاب به چاپ نرسیده و تاکنون تنها شاگردان استاد از این مفاهیم بهره بردهاند.
علیرضا خاوری شاگرد آیتالله غروی علیاری