«تفسیر موضوعى» عبارت است از گردآورى آیات قرآنى مربوط به موضوعى خاص و تحلیل آنها و به دست آوردن نظریه قرآن درباره آن موضوع. گرچه تفسیر موضوعى در عصر اخیر، بیشتر مورد توجه اندیشمندان واقع شده، اما نه پدیدهاى نوظهور است و نه امرى ناپسند. در همین رهگذر، نظر مفسرین قرآن و پژوهشگران این حوزه را درباره چیستی و چرایی «تفسیر موضوعی» جویا شدیم که در ادامه مشروح گفتوگوی ایکنا با حجتالاسلام هادی زینالعابدینی، پژوهشگر قرآنی و استاد سطح عالی حوزه علمیه قم را میخوانید. ایکنا: در نظام دانایی شما «تفسیر موضوعی» چگونه تعریف میشود؟کلمه تفسیر، به معنی پرده برداشتن، کشف کردن، توضیح دادن و آشکار کردن است؛ پس زمانیکه میگوییم تفسیر قرآن، یعنی میخواهیم معانی قرآن را آشکار کنیم.
شیوههای تفسیری را میتوانیم در دو قسم خلاصه کنیم؛ نخست، تفسیر ترتیبی و دوم، تفسیر موضوعی. در تفسیر ترتیبی، مفسر به ترتیب با توجه به سیاق آیات از«باء» بسمالله تا آخرین آیه قرآن را بررسی میکند.
اما در شیوه موضوعی، روش متفاوت است اینگونه نیست که مفسر آیه به آیه جلو برود. در تفسیر موضوعی، مفسر آیات قرآنى مربوط به موضوع خاص را گردآوری و در نهایت تحلیلی از آیات قرآن ارائه میدهد. به عنوان مثال، آیات مربوط به خلقت انسان، آسمان، زمین و یا مباحث توحیدی و اعتقادی را مورد بررسی قرار میدهد.
اما توجه داشته باشید که در هر دو شیوه، مفسرین میخواهند قرآن را به صورت واضح و آشکار معنا کنند.
ایکنا: آیا شما با این نظر موافق هستید که تفاسیر موضوعی یک پدیده نوظهور هستند و بیشتر با هدف پاسخگویی به نیازهای زمانه شکل گرفتهاند؟ قدمت تفاسیر موضوعی به صد سال اخیر باز میگردد؛ به نظر من، تفاسیر موضوعی یک نوع تفسیر عملی است که بر مبنای احتیاجات روز به وجود آمده است.
تفسیر ترتیبی کار را برای ما ساده کرده است و از ابتدا تا انتهای قرآن را تفسیر میکند اما در تفسیر موضوعی، مفسر بنا به احتیاجات زمان به قرآن مراجعه میکند و پاسخهای پرسشهای خود را از قرآن میگیرد.
ایکنا: با توجه به اینکه بعضا فرق گوناگون، برای اثبات آرای خود، به بخشی از آیات تمسک میکند و از آیات دیگر غفلت میکند، میتوانیم بگویم مفسران تفسیر موضوعی یک گام جلوتر میروند و تمام آیات قرآن را به شیوه موضوعی مینگرند. آیا این نوع تفسیر میتواند وحدت و یکپارچگی بین امت اسلامی را فراهم کند؟ «قرآن کریم» کلمه حق خداوند است که بر محمد رسولالله نازل شده است؛ قرآن معجزه جاودان و ماندگار پیامبر(ص) است. خوشبختانه همه مسلمانان و معتقدان سایر ادیان آسمانی به الهی و خدایی بودن قرآن باور دارند.
اما اینکه تفسیر موضوعی بتواند وحدتآفرین باشد، بسیار سخت است مگر اینکه مفسران تفسیر موضوعی بدون پیرایه و بدون توجه به اختلافات موضوعات قرآنی را بررسی کنند. به عنوان مثال، همه مسلمانان معتقدند که اجتماع برای اداره خود به «امام» یا «خلیفه» احتیاج دارد. این اعتقاد مشترک میتواند وحدتآفرین باشد، چون همه فرق و مذاهب اسلامی بر این باورند که جامعه اسلامی برای اداره خود به رهبر احتیاج دارد.
در رویکرد شیعیان، ما به امامی معتقد هستیم که نخست، معصوم است و دوم از طرف خداوند نصب شده است. از همین جا اختلافات آغاز میشود. اما به نظر من اگر بر سر اعتقادات خود بحث علمی کنیم، این میزان اختلاف نشاط آور میشود. پیامبر(ص) در جایی میفرمایند «اگر علمای امت من با هم رفتو آمد کنند و نظرات خود را با هم رد و بدل کنند و دیدگاههای خود را با هم محک بزنند، باعث شکوفایی علم میشود».
پس به نظر من اگر تفسیر موضوعی بدون پیرایه نوشته شود و بعضی مشترکات بین شیعیان و اهل سنت را تائید کند، قطعا وحدتآفرین است و موجب شکوفایی علم میشود و آسیبهای کمتری را با خود به همراه میآورد.
ایکنا: لطفا بخشی این آسیبها را تشریح کنید؟ما نمیخواهیم عقاید خود را بر دیگران تحمیل کنیم حداقل در زمانی که ما زیست میکنیم شیعیان درصدد این نیستند که خود را حق واحد جلوه و معرفی کنند و بگویند ما حق هستیم. امام صادق(ع) و امام رضا(ع) حتی با زنادیق و کسانی که بر قرآن شبهه وارد میکردند با خوشرویی و ادب سخن میگفتند و هیچگاه نمیگفتند ما حق و محور هستیم.
یکی از مهمترین آسیبهای این باور شکلگیری مکاتب تکفیری است. میبینیم چگونه با عدم برداشت صحیح از قرآن و واژه «قتال» فجایع انسانی به وجود آمده است. در صورتی که قتال برای دفاع از نوامیس مسلمانان و در جنگ علیه بتپرستان استفاده میشد، نه کسانی که میگویند «لا اله الا اله». این بزرگترین آسیبی است که به خاطر جهل، بر اسلام دین رحمت تحمیل شده است.
ایکنا: مهمترین اختلافات در تفاسیر موضوعی در چه زمینهای بروز دارد؟نمیتوانیم برای تفاسیر موضوعی قدمت و پیشینه طولانی در نظر بگیریم. آنگونه که من بررسی کردهام قدیمیترین تفاسیر موضوعی به نوشتن «آیات الاحکام» باز میگردند.
در آیات الحکام، ابواب وضو، حج، نماز... دستهبندی میشود. با این دیدگاه میتوانیم بگویم «محمد بن سائب کلبی» قدیمیترین تفسیر موضوعی را تالیف کرده است، اما این تفاسیر چندان گسترده نبودند.
اگر موضوع علمی باشد، مانند خلقت انسان و موجودات ماورایی مانند فرشته و جن میتواند مورد استفاده همگان قرار بگیرد؛ اما زمانی که مفسرین میخواهند عقاید خود را تفسیر کنند، اختلافات هویدا میشود. اختلافات در آیات رجعت، آیات مربوط به جسمانی نبودن خداوند، حادث و قدیم بودن قرآن نمودار میشود.
شیعیان با توجه به روایات ائمه و خود قرآن اثبات میکنند که خداوند جسم نیست و نه در دنیا و نه در آخرت دیده نمیشود؛ بر این اساس، تفاسیر موضوعی ذیل رجعت، تجسم خداوند، جبر و قدیم و حادث بودن قرآن متفاوت است.