به گزارش
خبرگزاری بینالملل قرآن (ایکنا)، روحالامین سعیدی،
پژوهشگر و دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه تهران، در هماندیشی اسلام و جوان غربی بعد از ظهر امروز (17اسفند) به ارائه خود با عنوان «نظام سلطه و چرایی بر ساختن دیگری منفور: رویکرد گفتمانی» پرداخت. سعیدی در آغاز سخنانش گفت: امریکاییها به غیریتسازی مدام نیاز دارند. پس از فروپاشی نازیسم آمریکا کمونیسم را به عنوان یک غیر مطرح میکند و در هنر و رسانهها این تقابل پر رنگ شد. وجود کمونیسم لازمه گفتمان غربی بود. برای مثال برای فهم مفهوم فردگرایی غربی باید مقابل کمونیسم شرقی میگرفت.
وی ادامه داد: پس از فروپاشی کمونیسم آمریکا با بحران معنا مواجه شد و تا اینکه آمریکا توانست پس از یازده سپتامبر، از پدیده تروریسم نوعی غیر بسازد و آن را مقابل خود قرار دهد و حالا بین اسلام و تروریسم یکسانسازی صورت میگیرد.
سعیدی ادامه داد: رسانه امری است که به پژواک گفتمان حاکم میپردازد که پس از تعیین این غیر رسانهها از اسلام تصویری ارائه کردند که امروز وقتی اسلام مطرح میشود اذهان غربیان متوجه تروریسم میشود.
وی افزود: رسانهها تلاش میکنند گفتمان امریکایی را استعلایی کنند که همه بپذیرند و امروز آمریکاییها هستند که تروریسم را به تروریسم خوب و تروریسم بد تقسیم میکنند.
سعیدی با طرح این پرسش که جهان اسلام چگونه میتواند با این موج مبارزه کند، گفت: راه جهان اسلام همان چیزی است که گرامشی گفت که همان ساخت یک سنگر مقاومت از جنس خود هژمونی است. اگر رابطه بین دال تروریسم و مدلول مسلمان یکی از عناصر اصلی گفتمان حاکم است، مقابلهاش یک مقابله فرهنگی است و که باید مشروعیت این ارتباط را به چالش بکشد.
وی تصریح کرد: مقام معظم رهبری با اسفت از رسانه، مفاهیم این گفتمان مسلط رات به چالش کشیدند و تعریف جدیدی از مصادیق تروریسم دادند و با ایحاد سنگر فرهنگی توانستند آفند فرهنگی غرب را پاسخ بدهند.
محتملترین و مطلوبترین آینده پیش روی تعامل اسلام و غربدر ادامه حاکم قاسمی، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) مقاله خود با عنوان «آیندهپژوهی تعامل اسلام و غرب» را ارائه داد. قاسمی در آغاز سخنانش گفت: مسئله اصلی مقاله من این است که آینده تعامل اسلام وغرب چگونه خواهد بود؟ امروز از یک سو شاه درقابت تمدنها و از طرف دیگر شاهد همکاری و تعامل آنها هستیم. فرض این است که با آیندههای متنوعی روبرو هستیم که باید از این میان آیندههای ممکن را شناسایی، محتملترین آیندهها را تعیین و به انتخاب آینده مطلوب پرداخته و در این راستا برنامهریزی کنیم.
قاسمی ادامه داد: ما با مجموعه ای از عدم قطعیتهایی مواجه هستیم که کار را برای ما دشوار میکند. ما در حوزه روندها، رویدادها، تصورات و اقدامها به صورت همزمان و موازی عوامل و مصادیقی هم در جهت تقویت تعامل و هم در جهت تقویت تقابل داریم. از این رو قطعی نیست که ما به سمت تقابل و یا تعامل میرویم.
وی تصریح کرد: جهانیشدن، مشکلات مشترک و ... از عوامل تقویتکننده تعامل و عواملی مانند قومگرایی و ... از تقویتکنندههای تقابل میباشد. رویدادها نیز در دو دهه اخیر هم در راستای تقویت تعامل و و هم تضیعف آن دیده میشود.
با بررسی چهار عامل شکل دهنده آینده 16 حالت در آینده وجود دارد که با ادغام عوامل با چهار سناریو مواجه هستیم که از میان حرکت به سوی تعامل مطلوب و وجود داشتن عواملی تهدید کننده برای آن محتملترین حالت است.
از تحمید به تحلیل نامهها برسیمدر پایان ذوعلم به جمعبندی هماندیشی پرداخت و گفت: ما توانستیم قدم اول درباره بررسی مبانی نظری نامههای حضرت آقا را برداریم، متاسفانه پس از صدور این دو نامه به جز کارهای تبلیغی کاری جدی در راستای بررسی مبانی نظری ایننامهها انجام نشد.
ذوعلم افزود: نکته اول از نقاط قوت انقلاب اسلامی این بود که از صحنه بازی غرب خود را خارج کرد و علیرغم فضاسازیها در مسیر استقلال فرهنگی پیش رفت و این نامهها را نیز باید در اینراستا ارزیابی کرد. به نظر نمیتوان این دو نامه را در چارچوبهای غربی تحلیل کنیم.
وی ادامه داد: گاهی هم پیشفرضهای نادرستی مطرح میشود، برای ما تعامل با غرب فینفسه مطلوب نیست و باید با توجه به شرایط نسبت با غرب مشخص شود. ما باید بنیانهای فکری نامهها را بشناسیم مبانی فلسفی و دیدگاه اعتقادی مقام معظم رهبری از این نامه های جدان نستند و ما باید از مرحله تحمید به تحلیل نامهها برسیم که نیازمند کار علمی پیچیده است.