آیا شیعه را ایرانیان به تلافی شکست از اعراب و عمر ساخته اند یا دیگران ... پس این مکتب اصالت نداشته و از اعراب و پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است؟
برخی پنداشته اند که شیعه در آغاز اسلام و در عصر خلفا سابقه نداشته، و بعدها پدید آمده است، و گاه آن را به بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، یا زمان «آل بویه » و صفویه نسبت می دهند، ولی با نگاهی به تاریخ اسلام، و سیره پیامبر9 و جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت، به روشنی در می یابیم که واضع این اسم برای پیروان علی علیه السلام کسی جز صاحب شریعت و شخص پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است; به عنوان نمونه، «ابن حجر هیتمی » ، با وجود موضع گیری شدید علیه شیعه ذیل آیات مربوط به فضیلت اهل بیت علیهم السلام، به موارد بسیاری اشاره می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله لفظ «شیعه » را درباره پیروان علی علیه السلام به کار برده است; از جمله، ذیل آیه «اولئک هم خیر البریة » می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله پس از نزول این آیه به علی علیه السلام فرمود: «مقصود از خیر البریة، تو و شیعه تو است که در قیامت وارد می شوید در حالی که از خداوند راضی، و خدا نیز از شما راضی است » (1).
وی در ذیل آیه «و انی لغفار لمن تاب و عمل صالحا ثم اهتدی » . نیز می نویسد: که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «یا علی انک ستقدم علی الله و شیعتک راضین مرضیین » (2). «تو و شیعه تو بر خداوند وارد می شوند در حالی که خداوند از تو و شیعه ات راضی است و آنان نیز از خدا خشنودند» .
«ابن اثیر» (3) و «ابن عباس » نیز همین نکته را آورده اند (4).
«سیوطی » در «الدر المنثور» و «ابن مغازلی » در ذیل همین آیه می گویند که پیامبر9 به علی علیه السلام فرمود:
«و الذی نفسی بیده ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامة ...» (5) «به خدائی که جانم به دست او است (این علی علیه السلام) و شیعه اش پیروز و رستگار در روز قیامت می باشند» .
و در روایتی دیگر، آمده است: «پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند علی و ذریه اش و شیعیان و دوستانش را می آمرزد و ملائکه برای او و شیعیانش استغفار می کنند . و نیز فرمود: من شفیع شیعیانش هستم » (6). هم چنین صاحب «خطط الشام » می نویسد: «جماعتی از بزرگان صحابه در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله معروف به موالات (و شیعه) علی بودند» (7). از این عده می توان: سلمان، ابوذر، مقداد، و عمار یاسر را نام برد . این گروه در زمان پیامبر(ص) ملقب به شیعه علی علیه السلام بودند . ابو سعید خدری نیز می گوید: «مسلمانان به پنج چیز: نماز، زکات، روزه، حج، و ولایت علی علیه السلام امر شدند، به چهار تا عمل و پنجمی را ترک کردند» (8). «ابان بن تغلب » به «ابوالعلاء» می گوید: «می دانی شیعه کیست؟» «شیعه کسی است که وقتی مردم در قول پیامبر صلی الله علیه و آله اختلاف کنند، قول علی علیه السلام را بگیرد و اگر در قول علی علیه السلام اختلاف کردند، قول جعفر بن محمد علیه السلام را اخذ نماید» (9).
مظلومیت شیعه در تاریخ
کشتار بی رحمانه شیعه و طرفداران علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام در عصر معاویه به قدری بود که می گویند صد هزار شیعه توسط او و عمال وی، از جمله «بسر بن ارطاة » ، «زیاد بن ابیه » و ... کشته شدند . «سمرة بن جندب » پس از آن که مدتی کوتاه، جانشینی زیاد بن ابیه را در بصره به دست گرفت، در عرض شش ماه، هشت هزار نفر را کشت; وقتی زیاد برگشت، به او گفت: «از خدا نترسیدی که بی گناهی را کشته باشی؟» و او پاسخ داد: «اگر دو برابر این را نیز می کشتم، نمی ترسیدم!» (10) «ابوالسوار عدوی » می گوید: عوامل معاویه در یک صبحگاه 47 نفر از اقوام ما را، که همگی حافظ قرآن بودند، کشتند» (11).
علاوه بر این، زیاد پنجاه هزار خانوار از اهل بیت را، از کوفه به شرق ایران تبعید کرد (12) و به جای آنان قبایل طرفدار امویان را از جزیره (موصل و شام) به کوفه آورد و اسکان داد (13).
«یزید» ، علاوه بر کشتار بی رحمانه در کربلا، در واقعه حره نیز مال و جان و ناموس مردم مدینه را، بر سربازان خود حلال کرد; تا آن جا که امام چهارم علیه السلام می فرماید:
«در مدینه و مکه، بیست تن دوست (شیعه برای ما باقی نمانده بود) (14).
امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«ذلت و خواری شیعه و بلای مهم و کشتار، پس از شهادت امام حسن علیه السلام و در زمان معاویه بود . در هر شهری شیعیان ما را می کشتند و دست و پای افراد را، حتی به گمان شیعه بودن آنان، قطع می کردند . هر کس به ما اظهار محبت می نمود، به زندان می رفت; اموالش را غارت، و خانه اش را خراب می کردند و این بلا و مصیبت ادامه داشت، تا آن که زمان ابن زیاد و قاتل امام حسین علیه السلام فرا رسید» (15).
سرانجام این ظلم ها، سبب قیام عباسیان و «ابومسلم » و «ابوسلمه خلال » شد که با شعار «الرضا من آل محمد» ، انجام می گرفت و به عامل مهمی در سقوط بنی امیه بدل گشت .
پس از سقوط بنی امیه، امید می رفت که بنی عباس، از عاقبت ظلم و ستم و جنایاتی که بنی امیه بر اهل بیت و شیعه روا داشته بود عبرت بگیرند و دست خود را به خون پاکان امت اسلامی و سادات و ذریه پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروانشان، آلوده نسازند، ولی چنان نشد و کشتار، غارت، تبعید، حبس و شکنجه پیروان اهل بیت علیهم السلام دوباره آغاز شد، و جنایات بنی عباس نسبت به شیعیان علی علیه السلام و سادات، روی بنی امیه را سفید کرد! ! . شدت این جنایات به حدی بود که مردم می گفتند: ای کاش ظلم بنی امیه برگردد صد رحمت به کفن دزد اول! ! .
یا لیت جور بنی مروان عاد لنا
و کان عدل بنی العباس فی النار
شیعه مظلوم و ستم دیده، همانند غریقی به هر وسیله ای، علیه جنایات حکام و خلفا، چنگ می زد و پیرامون هر پرچمی که بر ضد حکام و خلفا بلند می شد، گرد می آمد و دست هیچ حامی اهل بیت علیهم السلام و داعی پیروی از اولاد رسول صلی الله علیه و آله را پس نمی زد، مگر این که ماهیت انحرافی آن ان، کاملا روشن می شد (16).
این جنایات به قیام سادات علوی در گیلان و طبرستان منجر شد و قدرت «آل بویه، دیالمه و آل زیار» را در این سرزمین پدید آورد . و نیز گستره حکومت آنان را تا بغداد، و مرکز خلافت عباسی وسعت بخشید که قدرت خلافت بغداد عملا در دست آنان قرار گرفت; تا آن جا که در عمل، آنان بر خلفا حکومت می کردند و می توانستند آنها را بردارند، ولی به خلافت ظاهری آنان رضایت دادند تا بتوانند در مقابل کینه توزان و مخالفان از امیران، بهتر به اهداف خویش برسند (17).
این پیروزی ها فرصت خوبی برای شیعه بود، روز عاشورا، حتی در مرکز خلافت، تعطیل عمومی اعلام شد و مجالس عزای سالار شهیدان بر قرار گردید و روز غدیر نیز به عنوان روز نصب امامت و خلافت علی علیه السلام، در سراسر مملکت آنان عید رسمی و عمومی اعلام شد . تشیع دوباره جان گرفت و معارف آن احیا شد . تا آنجا که قرن چهارم هجری، به «قرن شکوفایی و رشد و رونق تشیع و علوم » شهرت یافت در این مدت علمای شیعه توانستند نظام معرفتی تشیع را تبیین و تنظیم کنند و آن را توسعه بخشند . در این عصر کتابهای زیادی تالیف شد، علمای بسیاری تربیت گردید . هم چنین کتاب خانه های بزرگی تاسیس شد که برخی تعداد چهار صد هزار جلد کتاب داشتند (18). به عنوان نمونه، کتب اربعه شیعه (من لا یحضره الفقیه، کافی، تهذیب، و استبصار)، در این دوره نوشته شد . «صدوق » ، «ابن بابویه » (متوفای 381ق) که حدود سیصد کتاب نوشته، در عصر دیالمه و در کنار «رکن الدولة » و «بهاءالدولة » می زیسته است .
«شیخ مفید» ، محمد بن نعمان عکبری » (333 - 413ق) به گفته شیخ طوسی (شاگرد وی) بیش از دویست جلد کتاب کوچک و بزرگ نوشته و 84 کتاب را ذکر کرده که نام 184 کتاب در رجال نجاشی ذکر شده است (19). شیخ ابو جعفر طوسی، سید مرتضی، سید رضی، ابن جنید، ابن ادریس و ابن قولویه فقیه و استاد مفید نیز از فقهای این دوره بوده اند .
طولی نکشید که امواج تهاجم فکری، فرهنگی و عقیدتی وحشیانه ای همراه با تعصب خشک و ضد شیعی، پدیدار گردید و به دنبال آن تعقیب، شکنجه، غارت و کشتار شیعیان توسط حنابله، سلاجقه و غزنویان، آغاز شد . غزنویان (367 - 587ق) از جمله مخالفان جدی افکار و فرهنگ شیعه بودند، و حکام سنی مذهب آنان، همه جا شیعه را مورد تهاجم و تکفیر قرار می دادند .
سلجوقیان (429 - 552ق) نیز شیعیان و اسماعیلیان را به شدت آزار و شکنجه کردند و شیعیان برای حفظ جان و مال و ناموس خویش، یا مخفی می شدند و یا خود را سنی معرفی می کردند . تا آن جا که یکی از دلایل قیام خونین و مسلحانه «حسن صباح اسماعیلی » در عصر سلاجقه، خصومت آنان با شیعه، به ویژه اسماعیلیان، و قتل عام اسماعیلیان نیشابور به دست «برکیاروق سلجوقی » (487 - 498ق) بود . حکومت صد و چند ساله شیعه امامیه «آل بویه » و «دیالمه » نیز در این دوره ساقط شد .
حکومت دویست ساله فاطمیان مصر که در اوج شکوفایی علمی و مذهبی بود، با ده ها تهمت کوبنده، به دست ایوبیان نابود شد . کتابخانه های عظیم آنان را به آتش کشیدند . کتابخانه عظیم سلطنتی جامع «الازهر» که دویست هزار جلد کتاب نفیس در علوم فقه، لغت، تاریخ و ادب و طب، کیمیا (شیمی) فلک و نجوم، ریاضیات، هندسه و هندسه فضایی داشت; و به قول «مقریزی » ، از جمله عجایب هفتگانه شمرده می شد (چون از نظر نوع کتاب و نفاست نظیر نداشت) به غارت رفت و در سال 448 توسط «صلاح الدین ایوبی » در آتش کینه و تعصب سوخت (20).
سربازان صلاح الدین تنها از جلد چرمی کتابهای نفیس، چکمه و کیف می ساختند و بقیه را در کوره ها می سوزاندند .
هم چنین تاریخ طبری به خط خودش که به «الحاکم » هدیه شده بود نیز، سوخت . کتابخانه اسلامیه هم در بغداد به آتش کشیده شد .
«ابن اثیر» در حوادث سال 416ق . ذیل ترجمه «شاپور بن اردشیر» ، از تقوا و زهدش سخن می گوید و می نویسد: در سال 381ق خانه ای برای علم وقف کرد و موقوفات زیادی داشت و بعد از هفتاد سال، در سال 450ق «طغرل » آن ها را سوزاند .
«یاقوت » در «معجم البلدان » کتابخانه ای را در کرخ بغداد نام می برد که کتاب های زیادی توسط وزیر «بهاءالدولة » برای آن وقف شده بود و در دنیا کتاب خانه ای از نظر کتاب بهتر از آن نبود، همه کتاب ها به خط ائمه معتبر بود و در آتش سوزی عهد «طغرل بیک » (اولین شاه سلجوقی) سوخت .
ابن کثیر در ترجمه شیخ طوسی در حوادث سال 460ق می نویسد: که کتابخانه شیخ را که در «کرخ » بود در سال 448ق سوزاندند (21).
عبدالمنعم خفاجی می نویسد: ایوبیان در همه چیز دخالت می کردند و تمام آثار شیعه را نابود ساختند (22).
ایوبیان با تکفیر شیعه، نظام خشک تسنن را جایگزین تمدن عظیم فاطمیان ساختند . بعدها ابن تیمیه و ابن جوزیه و در سالهای اخیر وهابیت و سپاه صحابه و طالبان از آن پدید آمدند .
کتابخانه عظیم «صاحب بن عباد» در ری به دستور «سلطان محمود غزنوی » و کتابخانه عظیم «عضدالدوله دیلمی » ، و دارالعلم بغداد (23) و کتابخانه بزرگ «شیخ طوسی » در محله کرخ بغداد در حمله سلجوقی سوخت . او بعد از انتقال به نجف اشرف، خانه اش را در نجف تبدیل به کتابخانه عظیمی کرد که خانه و کتابخانه اش نیز در آتش سوخت، که همگی از ستمی جانکاه و زخمی سیاه و تاریخی بر شیعه حکایت دارد (24).
چون می خواستند منابع تاریخی و حدیثی شیعه را نابود سازند، ولی همین علما دوباره به بازسازی آن پرداختند .
کشتار بی رحمانه شیعیان در عصر عباسی با نام های مختلف رافضه و ... هم چنان ادامه داشت . حتی در شام سازمان فتوتی (در برابر شیعیان و سازمان فتوت آن) تاسیس شد که مراسم خاص داشت و در اجتماعات خویش به مناسبت ها لباس مخصوصی می پوشیدند (همانند کوکلوس کلان امریکا در کشتار سیاهان و فرقه برداران هم عقیده مسیحی (25) در کشتار مسلمانان در اسپانیا و اندلس) که شعار و مقصد اعضای آن کشتن رافضیان بود هر جا که یافت شوند (26) تا آنجا که خلیفه «الناصر لدین الله » ، «چنگیز» را تشویق به حمله به ایران کرد تا تشیع و ایران قدرتمند و پرآوازه خوارزمشاهیان را نابود سازد .
پی نوشت:
1) ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقة، ذیل آیه یازدهم و آیه هشتم «و لسوف یعطیک ربک فترضی » و مظفر، تاریخ شیعه (قم، مطبعه بصیرتی)، ص 4 - 6 .
2) ابن حجر هیتمی، همان .
3) مظفر، همان، ص 6 .
4) همان .
5) جلال الدین سیوطی، تفسیر «الدرالمنثور» ذیل آیه و علامه جزایری، غایة المرام، تهران، چاپ اسلامیه .
6) قاضی نورالله حسنی مرعشی شوشتری، احقاق الحق، تصحیح آیة الله مرعشی نجفی، ج 6، ص 113 - 115 و ج 7، ص 321 و ج 17، ص 272 و ج 18، ص 524 .
7) خطط الشام، ج 5، ص 251 - 256 و ر . ک: محمد کردعلی و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 289 .
8) همان، مظفر، تاریخ الشیعة، ص 9 - 10 و سید محمد حسین طباطبائی، شیعه در اسلام .
9) رجال نجاشی، ص 12، و علامه شوشتری، قاموس الرجال، ص 99 .
10) ابن اثیر، تاریخ ادوار اسلام، تهران، چاپ اسلامیه، ص 188 .
11) همان، در کامل ابن اثیر آمده است که: خون مردم و مال بندگان خدا بر عمال معاویه حلال بود .
12) عمر فروخ، تاریخ صدر الاسلام و الدولة الامویة، چاپ دوم، بیروت، دارالعلم للملایین، 1972م، ص 129 .
13) محمد بن جریر، تاریخ الامم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 1، ص 192 .
14) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، افست، تهران، کتابخانه اسماعیلیان، ج 4، ص 104 .
15) همان، ج 3، ص 15، و مظفر، تاریخ الشیعة، ص 35 .
16) علی علیه السلام در اخبار غیبیه اش سقوط بنی عباس را توسط فرزندان ماهی گیر گیلان و دیلمان پیش گویی و تحسین می کند (سفینة البحار، ج 2، ص 332) .
17) مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص 255 - 256 و احمد شبلی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج 3 .
18) شیخ طوسی، الفهرست، ص 158، نجاشی، فهرست مصنفی الشیعة، ج 2، ص 326، معرفة اختیار الرجال، ص 42 و خوانساری، روضات الجنات، ج 6، ص 153 - 178 .
19) ر . ک: خوانساری، روضات الجنات، ص 304 - محمد طاهر تنکابنی، قصص العلماء، چاپ سنگی 1396ه . ق و حاج آقا بزرگ تهرانی، الذریعة .
20) مقریرزی، خطط، ج 2، ص 255 - عبدالمنعم خفاجی، الازهر فی الف عام، ج 1، ص 58، و ابن اثیر، الکامل، ج 8، .
21) ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج 12، ص 19 - 97 و مقریزی، همان .
22) عبدالمنعم خفاجی، الازهر فی الف عام، ج 1، ص 58 .
23) دائرة المعارف الاسلامیة، مقاله دارالعلم، این کتابخانه (در 451 یا 447ه . ق) با ده هزار جلد کتاب توسط سلجوقیان سوزانده شد .
24) همان .
25) کامل مصطفی الشیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ج 2، ص 200، فرقه ای که در سالهای 1492م . از طرف محاکم تفتیش عقاید در کشتار مسلمانان و ... اندلس و در مراسم اعیاد بهاره ایستر Easter انجام و ظاهر می شوند (آل علی، اسلام در غرب) .
26) همان .