نماز جمعه از جلوه های سیاسی اسلام است. این فریضه شکوهمند, پیوند و یژه ای با
حکومت و نظام اسلامی دارد. در دوره های نخستین و حتّی پس از آن, محلّ برگزاری
نمازهای جمعه در هر شهری در کنار دارالاماره ها و مقرهای حکومتی بود. حاکمان و
والیان حکومتی, عهده دار برگزاری آن بودند, در واقع, اجرا و برگزاری نماز جمعه از
شوؤن حکومت به شمار می آمد
.
از دیدگاه اسلام, همان گونه که حاکم اسلامی, اجرای حدود و تعزیرات و دستور به
جهاد در راه خدا, برگزاری حجّ و… را بر عهده می گیرد, همچنین به عنوان وظیفه ای
حکومتی, نماز جمعه را بر پا می دارد
.
سلیم بن قیس هلالی از امام علی(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود
:
(بر مسلمانان واجب است پس از فوت رهبرشان, هیچ کاری انجام ندهند, پیش از آن که
رهبر و امامی برگزینند, تا مالیاتها را گرد آورد, حجّ, نماز جمعه و… را بر پا
دارد.)
[i]
امام صادق(ع) می فرماید
:
(
لاجمعة إلاّ مع امام عدل تقی.)
[ii]
نماز جمعه بر پا نمی شود, مگر با پیشوای عادل و با تقوا
.
در این دو روایت و چندین روایت دیگر,
[iii]
بر پاداشتن نماز جمعه از وظایف حاکم
اسلامی, شمرده شده است
.
فتاوای فقیهان شیعه نیز, بر اساس همین روایات شکل گرفته است, از باب نمونه
:
امام خمینی می نویسد
:
(
منصب امامت جمعه, بدون نصب ولی امر مسلمانان ثابت نمی شود.)
[iv]
موضع انتقادی شیعیان در برابر حکومتهای اموی و عباسی و ویژگیهایی که امام جمعه
باید داشته باشد, سبب شد که چگونگی حضور در نماز جمعه از مسائل جدّی شیعیان باشد
.
مسأله ای که در دوره حضور امامان مطرح بود و پس از آن نیز, ادامه داشت. در دوره
غیبت, شیعیان در نماز جمعه هایی که از سوی حاکمان ستم بر پا می شد, شرکت نمی کردند
;
چرا که نه امام جمعه ویژگیهای لازم را داشت و نه مسائلی که از سوی خطیب جمعه عنوان
می شد, گرهی از کار مسلمانان می گشود. نماز جمعه, سنگری شده بود برای ستایش از
ستمگران, هجوم به معارف اصیل اسلامی و… سالهای سال, وضع به همین گونه بود و امکان
برگزاری آن, برای شیعیان بسیار محدود بود
.
در پی تشکیل حکومت شیعی صفوی و حاکمیت نسبی فقیهان شیعه, این فریضه که سالهای
سال متروک مانده بود, دگربار احیا شد. محقّق کرکی, خود در مرکز حکومت, نماز جمعه را
بر پا داشت و بر دیگر شهرها نیز, امام جمعه گمارد.
[v]
در این روزگار, کتابها و رساله
های مستقلی در این باره نوشته شد. تا پیش از این, رساله مستقلی در این زمینه سراغ
نداریم. نخستین رساله به خامه محقق کرکی, نگاشته شد و در آن وجوب تخییری نماز جمعه
به اثبات رسید و چگونگی پیوند آن با مقوله نیابت و ولایت فقیه روشن شد. او, در این
رساله وجود امام معصوم(ع) یا نایب خاص و یا عامّ او را برای بر پاداشتن نماز جمعه
کافی دانست و برای ثابت کردن این که نایب عامّ با نایب خاصّ فرقی ندارد, بحث ولایت
فقیه را طرح کرد
.
پس از وی, موج رساله نویسی آغاز شد. نکته مهمّ در این جا این است که همه کسانی
که در ردّ و یا تأیید دیدگاه محقق, رساله نوشتند و یا اظهار نظر کردند
,
به ناگزیر
از پیوند آن با ولایت فقیه نیز, سخن گفتند. از باب نمونه
:
در رساله: (جمعة من مسائل الجمعه) فصلهایی با عنوانهای زیر آمده است
:
فی اَن انعقادها مشترط بالسلطان العادل ام لا؟
هل هذا الشرط خاص بزمن الحضور؟
[vi]
مقدس اردبیلی نیز, پرسشهایی را همانند پرسشهای یاد شده آورده است.
[vii]
فاضل تونی, در آغاز رساله خود چنین می نویسد
:
(
جمعی از معاصران, سخنی تازه ساز کرده و بدعتی آورده, گویند: وجوب عینی, نماز
جمعه نه مشروط به وجود امام است و نه فقیه جامع الشرایط. غرض از نوشتن این رساله
,
ابطال این رأی مبتدع است.)
[viii]
پس از محقق کرکی, دوّمین رساله مستقل به وسیله شهید ثانی نوشته شد
[ix]
و پس از آن
,
کم تر فقیهِ مشهور شیعی است که در این باره رساله ای نداشته باشد.
[x]
بسیاری از این
رساله ها در ردّ و ایراد و یا دفع از رساله های دیگر بوده است
.
بحث در این مقوله, در زمان محقّق سبزواری و خوانساری بسیار بالا گرفت, به گونه
ای که شاه سلیمان, از دو تن از عالمان بنام: مولانا محمد سعید رودسری, شاگرد محقق
سبزواری, و مولانا محمّد سراب, شاگرد خوانساری, خواست که عالمان بزرگ آن زمان را به
یک گردهمایی فرا خواند, تا در این باره به بحث و گفت وگو بپردازند.
[xi]
وزیر اعظم شاه سلیمان, شیخ علی خان, از شدت بحث و گفت وگو در این مقوله, و
پافشاری محقق سبزواری بر واجب عینی بودن نماز جمعه, نگران می گردد, طوماری را تنظیم
می کند و از عالمان معروف اصفهان, از جمله افراد زیر, نظرخواهی می کند
:
آقا حسین خوانساری, محمّد حسین بروجردی, محمّد صالح, علاءالدین محمّد, آقا جمال
خوانساری, محمد علی استرآبادی و
….
عالمان یاد شده, دیدگاه خود را نوشته اند که تاکنون به صورت خطّی باقی مانده
است. چنین حرکتی, نشانه اهمیت این بحث در میان علمای شیعه در این دوره است. ما
مانند این حرکت را در دیگر مباحث علمی فقهی کم تر سراغ داریم. بیش تر عالمانی که
از آنان نظر خواهی شده, واجب عینی بودن را نپذیرفته و به وجوب تخییری نظر داده
اند.
[xii]
در یک جمع بندی می توان گفت: در این باره سه دیدگاه وجود دارد
:
1.
شرط بودن حضور امام معصوم(ع) و یا نایب خاصّ وی برای اقامه جمعه و ناروایی آن
در دوره غیبت
.
2.
نماز جمعه از شؤون حکومت اسلامی و بایستگی برگزاری آن در دوره حضور امام(ع) و
یا نایب خاص او ودر دوره غیبت, بر عهده فقیه عادل, آگاه, شجاع و… یا گمارده شدگان
از سوی او خواهد بود که نماز جمعه را بگزارند, امّا به مردم, اختیار داده شده که
شرکت جویند, یا شرکت نجویند
.
میرداماد می نویسد
:
(
فریضه جمعه, افضل دو واجب ظهر و جمعه (به شرط وجود نایب عامّ که همان مجتهد
جامع الشرائط است) می باشد و در صورت نبود نایب عام, واجب نخواهد بود. بیش تر
متأخران بر این نظرند.)
[xiii]
آقا حسین خوانساری
[xiv]
, و فرزند ایشان آقا جمال و بسیاری از دیگر فقیهان
[xv]
بر همین
باورند
.
آقا جمال, در رساله ای جداگانه, واجب عینی نبودن نماز جمعه را ثابت کرده است
.
این رساله در نسخه ای برای شاه سلیمان
[xvi]
و در نسخه ای دیگر به شاه سلطان حسین
[xvii]
,
نوشته شده است. محمد بن عبدالفتاح تنکابنی معروف به سراب
[xviii]
, از شاگردان محقق
خوانساری و سید جعفر بن حسین خوانساری
[xix]
و حسین بن حسن جیلانی,
[xx]
شاگرد آقا جمال
,
هر یک رساله ای در ردّ دیدگاه آقاجمال نوشته اند. گروهی از شاگردان آقا جمال, به
تقویت دیدگاه استاد خود پرداخته و واجب عینی بودن را ردّ کرده اند.
[xxi]
ییادآوری: گروهی از فقیهان, با وجود نایب عامّ, به واجب بودن عینی, باور
دارند
.
از باب نمونه
:
شهید دوّم, در ردّ و پاسخ به کسانی که نماز جمعه را در دوره غیبت حرام می دانند
به این دلیل که امام و نایب او وجود ندارد, می نویسد
:
(
فانّ الفقهاء نواب الامام(ع) علی العموم بقول الصادق(ع): انظروا الی رجل قد روی
حدیثنا وعرف احکامنا فارضوا به حکما
.
وغیره ممّا فی معناه. و جعله حاکمان من قبله علی العموم الشامل للمناصب الجلیله
التی هی وظیفة الامام کالقضاء واقامة الحدود وغیرها, ویدخل فیه الصلاة المذکورة
بطریق اولی.)
[xxii]
فقیهان, بر اساس فرموده امام صادق(ع): انظروا الی رجل… و روایات دیگری که بیانگر
همین معنایند, نایبان عامّ امام(ع) هستند
.
جعل (حاکمیت) از سوی امام(ع) برای فقیه به گونه ای عامّ, همه پستهای مهم و بزرگ
را در بر می گیرد. بنابراین, همان گونه که امام(ع) وظایفی چون: داوری, اقامه حدود
و… را بر عهده می گیرد. فقیه نیز, باید این کارها را بر عهده گیرد. اقامه جمعه
,
شایسته تر است که جزو این وظایف باشد
.
3.
شماری دیگر از فقیهان, که بیش تر آنان را اخباریان تشکیل می دهند, نماز جمعه
را واجب عینی می دانند
.[i]
( مستدرک الوسائل), محدث نوری, ج123/7 124, مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث
[iv]
. (احکام نماز جمعه مطابق با فتاوی امام با حواشی مراجع عظام), تنظیم اسدی
,
علم الهدی19/, 34, 48
.
.[v]
(لوامع صاحبقرانی), محمد تقی مجلسی, ج513/4, اسماعیلیان; (نقباء البشر), شیخ آقا
بزرگ تهرانی,ج 176/1, دارالمرتضی; (روضات الجنات), ج369/4, 361; (احسن التواریخ
),
حسن بیک روملو, با تصحیح عبدالحسین نوایی249/, بابک
.
[vi]
.(فهرست نسخه های خطّی کتابخانه عمومی حضرت آیت اللّه نجفی مرعشی), سید مرتضی محمد
حسینی ساروی, ج221/8
.
[vii]
. (مجمع الفائدة و البرهان), مقدس اردبیلی, ج360/2, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه
مدرسین
.
.[viii]
همان مدرک, ج112/7, (فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی),ج93/12
.
.[ix]
این رساله به همراه رساله دیگری با نام: (فضل الجمعة و الجماعة) از سوی جامعه
مدرسین چاپ شده است
.
[x]
.(الذریعه الی تصانیف الشیعه), ج62/15 82
.
.[xi]
(تتمیم امل الآمل), شیخ عبدالنبی قزوینی,/ 172 173, مکتبة آیت اللّه نجفی مرعشی
.
.[xii]
(فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران), ج3605/14
.
.[xiii]
(مقدمه ای بر فقه شیعه), مدرسی طباطبایی, ترجمه آصف فکرت230
/.
این رساله در سال 1397 در دیباچه قبسات و بار دیگر در (اثناعشر رسالة للدماد
)
چاپ شده است. ر.ک. (فهرست کتابخانه آیت اللّه مرعشی), ج212/18; (فهرست کتابخانه
دانشگاه), ج3469/13
.
[xiv]
.(فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران), ج3605/14, مجموعه خطی شماره 4659, برگ 155
185.
.[xvi]
(فهرست کتابخانه مجلس شورای ملّی), ج202/13
.
.[xvii]
(
همان مدرک), ج333/16; (فهرست کتابخانه دانشگاه), ج3374/13
.
.[xviii]
( فهرست کتابخانه عمومی آیت اللّه مرعشی), ج78/13
.
[xix]
. (الذریعه الی تصانیف الشیعه), ج68/15
.
.[xxi]
همان مدرک66/; (فهرست کتابخانه دانشگاه), ج2573/11
.
.[xxii]
)
رسالة فی صلاة الجمعه), شهید ثانی46/, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین
.