ماهان شبکه ایرانیان

امام خمینی(ره) اجتهاد انقلابی و انقلاب در اجتهاد

سالها می گذرد، حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

سالها می گذرد، حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

خرداد، درتاریخ انقلاب اسلامی ایران، اهمیت بسیاری دارد. مظهر جلوه هایی فراموش ناشدنی است، و به همین لحاظ، ماه امامت و اجتهاد و،نیز، ماه یکی از مردمی ترین انقلاب های جهان شناخته شده است. اماخرداد هفتاد و هشت ویژگی خاصی دارد; تقارن دهمین سالگرد عروج ملکوتی بنیان گذار «جمهوری اسلامی »، با یکصدمین سال میلادش، که از سوی رهبر فرزانه انقلاب «سال امام خمینی » نام گرفته است،فرصتی است که سروشی از اندیشه ها و رهنمودهای امام راحل موردتاملی مجدد قرار گیرد. اهمیت این گونه تاملات از آن رو است که به نظر می رسد بسیاری از ارکان اندیشه و عناصر اساسی نوآوریهای امام، در سایه ناشی از «حجاب معاصرت »،«شخصیت ویژه »و یا(محبوبیت سیاسی)،وی، ناخواسته مورد غفلت قرار می گیرد.یکی از همین نوآوری های اساسی که به رغم برخی توجهات مقطعی، همچنان در محاق مانده و هرگز تاکنون به جریانی مسلط و رایج در مراکز علمی تبدیل نشده است، نگاه تازه امام خمینی به رابطه دین و سیاست،و بطور کلی مقدمات انقلابی است که در رسالت و ماهیت اجتهادشیعه فراهم نموده است. این نکته عقیده رایج است که رهبران مقتدر، در عین حال که با تکیه بر نظریه و دانش ویژه هر جامعه و فرهنگی، انقلابی فراگیر در ساختارهای سیاسی اجتماعی ایجادمی کنند، همچنین، مقدمات انقلاب در نظریه و اندیشه های آفریننده همان انقلاب سیاسی را نیز تدارک می نمایند. با این تفاوت که انقلاب فراگیر در «نظریه انقلاب »، به لحاظ زمانی، سالها پس ازانقلاب سیاسی و نهادینه شدن نظام های زندگانی برآمده از انقلاب تحقق می یابد. امام خمینی نیز، با انقلاب اسلامی ایران، در واقع، چنین تحولی را در اجتهاد و فقاهت شیعه تمهید نموده است. زیرا، هر چند که معمار «جمهوری اسلامی »، انقلاب عظیم اسلامی را که خود «معجزه قرن » می نامد، با تکیه بر اجتهاد شیعه و بر بنیاد ره یافت های فقه سنتی و جواهری استوار کرده بود. اما همین انقلاب سیاسی باتوجه به احتکاک اجتناب ناپذیر فقه و سیاست، و حضور عملی فقه سنتی در عرصه های عمومی جامعه، لاجرم، مقدمات انقلابی در درون فقه و اجتهاد سنتی را، به تدریج، فراهم نموده است. این پرسش که کدامین عناصر و جلوه های ویژه، در آینده نزدیک، و در نتیجه مواجهه فقه شیعه با قلمروهای سیال سیاست و بین الملل، وارداندیشه سیاسی شیعه می شود؟ و چگونه می توان ضمن حفظ توانمندیهای کنونی فقه، تحولات ناگزیر در درون همان اسلوب فقاهتی را توضیح داد؟ پرسش هایی هستند که توجه هر پژوهشگر دین پژوه امروز رابرمی انگیزد. اما نکته مهم این است که بتوان با تکیه بر اشارات اجمالی در اندیشه های حضرت امام، سیمای این تحول را در آینه افکار آن فقیه فرزانه دید و از همان اشارات، مشعل هایی را برای روشن نمودن تالارهایی طی نشده در اجتهاد و سیاست شیعه تدارک نمود. رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی، با توجه به سالها سلوک علمی در حوزه های دینی، و نیز حضور مستقیم درسیاست، در موقعیت مهمی قرار داشت که می توانست توانمندی ها ومشکلات اجتهاد سنتی را در مواجهه با شرایط جدید سیاست و حکومت،و بطور کلی زندگی مدرن تجربه نماید و جلوه هایی از این تجربه مهم و دوران ساز را به گوش های شنوای آیندگان زمزمه کند.هوشمندانه می دانست که ممکن است در آینده نه چندان دور، به بهانه برخی مشکلات ناشی از کاربرد فقه سنتی در سیاست، زمینه های جدایی دین از سیاست فراهم شود، و یا شاید بر عکس، به بهای فظفقاهت سنتی، بسیاری از ابعاد سیاسی و اجتماعی تعالیم اسلام،همانند گذشته، مورد غفلت قرار گرفته و تباه شود. به همین جهت،به عنوان یکی از مهمترین فراز از وصیت الهی سیاسی خویش می فرماید: «و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند دردرس هایی که مربوط به فقاهت است، و حوزه های فقهی و اصولی ازطریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند وکوشش نمایند که هر روز بر دقت ها و بحث ونظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شود و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند(صحیفه نور، ج 21، ص 189»). چنین می نماید هدف اساسی امام این بوده است که ضمن حفظ ارکان فقه سنتی، این مسئله را توضیح دهدکه «ما چگونه می خواهیم [و می توانیم] اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم » و بتوانیم برای معضلات زندگی درجمهوری اسلامی جواب متقن داشته باشیم (همان، ص 98). امام خمینی در راستای این هدف، با تاکید بر اینکه; «همه ترس استکبار ازهمین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند وقدرت برخورد در مسلمانان بوجود آورد»، می فرمایند: «حکومت درنظر مجتهد واقعی فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است. حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد باتمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است(همان صفحه)». روشن است که اگر حکومت فلسفه عملی فقه است، ضرورت بالندگی ونشاط حکومت مستلزم آزادی و رونق اجتهاد خواهد بود. و بدین لحاظ که «اجتهاد الشیعة تفقه ثم تعبد» و نمی تواند در گردونه تقلید از گذشتگان بماند، حضرت امام می نویسند: «لذا در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضاء می کند که نظرات اجتهادی فقهی در زمینه های مختلف، و لو مخالف با یکدیگر، آزادانه عرضه شود و کسی توان وحق جلوگیری از آن را ندارد ولی مهم شناخت درست حکومت و جامعه است... و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافی نمی باشدبلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد...، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمام جامعه را به دست گیرد (همان، ص 47)». حضرت امام در توضیح بیشتر دیدگاه خود می افزاید: «در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزه ها، این جانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی دانم.اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی این بدان معنی نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده دراجتهادند. مسئله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است، به ظاهرهمان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند... مجتهد باید به مسائل زمان خوداحاطه داشته باشد (همان، ص 98)». اشارات فوق، که تفصیل آن راباید به آینده موکول نمود، مشترکات و تفاوت «اجتهاد امام خمینی » را حداقل با برخی وجوه «اجتهاد سنتی » نشان می دهد که به نظر می رسد در صورت بسط این تفاوتها، مقدمات انقلابی در درون اجتهاد سنتی و با حفظ بسیاری از ارکان و توانمندیهای آن فراهم خواهد شد. اما به راستی، ویژگیهای عمومی و ماهیت «اجتهادخمینی » چیست؟ چگونه می توان عناصر اساسی آن را از اجتهاد سنتی تمیز داد؟ چگونه می توان بارقه این تمایز را که نیرو محرکه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است همچنان حفظ و برجسته نمود؟همچنین، بحث اساسی این است که برای جلوگیری از کم رنگ شدن یاحذف این «تمایز» و بازگشت مجدد از «اجتهاد خمینی (ره)» به «اجتهاد سنتی » که به دلیل سابقه طولانی خود در حوزه های علمیه راه همواری هم دارد، چه باید کرد؟ به هر حال، این پرسش ها وامثال آنها از جمله پرسشهای اساسی ای هستند که به نظر می رسد«سال امام خمینی(ره ») فرصت مناسبی برای پرداختن به آنهااست. والله ولی التوفیق سردبیر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان