نظریات مختلفی در باب عشق مطرح شده است که کمابیش از هم متمایز هستند. اما آنچه همه نظریات مربوط به عشق بر سر آن متفقالقولاند اینااست که عشق یک حالت واحد و تک بعدی نیست، بلکه پدیدهای نسبتا پیچیده و چند وجهی است.
یکی از نظریات مطرح شده در باب عشق توسط استرنبرگ (1997) ارائه شده است. عشق از نظر استرنبرگ شامل سه بعد اشتیاق، صمیمیت و تعهد است. هر یک از این ابعاد سه ضلع یک مثلث را تشکیل میدهند و «مثلث عشق» استرنبرگ را میسازند. از نظر استرنبرگ سه بعد عشق، به ندرت در فردی به طور مساوی جمع میشود و با توجه به میزان وجود هر یک از این ابعاد روابط عاشقانه متفاوت است.
صمیمیت
استرنبرگ صمیمیت را به عنوان احساساتی که نشانه نزدیک بودن است، در نظر گرفت. بنابراین صمیمیت جوهره عشق را تشکیل میدهد. صمیمیت به معنای احساس محبت و اظهار آن، علاقه، مراقبت، مسئولیت، همدلی و غمخواری نسبت به فردی که شخص او را دوست دارد، است. صمیمیت جنبه هیجانی و عاطفی دارد و نوعی احساس گرمی، محبت، نزدیکی، مرتبط بودن و در قید و بند طرف مقابل بودن در فرد ایجاد میکند.
اشتیاق
دومین مولفه شامل شور و اشتیاق است. این عامل مبتنی بر انگیزشهای شهوانی و جذابیتهای جسمانی است و اشتغالات ذهنی مثبت نسبت به معشوق را دربرمیگیرد.
تعهد
این مولفه شامل تصمیمهای خودآگاهانه و غیر خودآگاهانهای میشود که فرد برای دوست داشتن دیگری اتخاذ و خود را متعهد به حفظ آن میکند. این حالت در بردارنده تصمیم کوتاه مدت و بلندمدت برای دوست داشتن و مراقبت از معشوق است. تعهد به معنای این است که فرد تصمیم بگیرد فقط با یک نفر باشد و شریک دیگری برای خود انتخاب نکند و این ارتباط را مهمتر از ارتباط با هر فرد دیگری تلقی کند.
سه مولفۀ عشق با یکدیگر ارتباط متقابل دارند؛ برای مثال، ممکن است صمیمیت بیشتر به سوی اشتیاق بیشتر و یا تعهد هدایت شود. اگر تعهد برتر از همه باشد، ممکن است به سوی صمیمیت بیشتر و یا (به احتمال کمتر) اشتیاق زیادتر هدایت شود. با این وجود که این سه مولفه با یکدیگر در تعامل هستند، از یکدیگر مجزا خواهند بود. اگرچه هر سه مولفه، بخشهای اصلی روابط عاشقانه را تشکیل میدهند، اما اهمیت آنها در هر رابطهای از رابطه دیگر متفاوت است. از ترکیب این سه بعد، چند سبک عشقی به وجود میآید.
معرفی فیلم: دور از او (نیرومندی منش عشق)
کارگردان: سارا پلی
بازیگران: جولی کریستی، گوردن پینسنت، المپیا دوکاکیس، مایکل مورفی
محصول: کانادا (2006)
این فیلم داستان زندگی یک زوج میانسال کانادایی (فیونا و گرنت) و نحوه مقابله آنها با بیماری آلزایمر فیونا را روایت می کند. فیونا به آلزایمر مبتلا شده و اولین علائم آن را تجربه میکند. نکته قابل توجه این است که او نسبت به زوال پیدا کردن عقلش کاملا آگاهی و اشراف دارد. فیونا از همسرش میخواهد تا او را به یک مرکز مراقبتی منتقل کند و …
نیرومندیهای منش مطرح شده در فیلم
- عشق: عشق فیونا و گرنت در سراسر فیلم مشهود و ملموس است. گرنت استاد دانشگاهی بازنشسته است که در گذشته با دانشجویانش روابط عاشقانه ای داشته، اما فیونا همیشه او را بخشیده است. شاید بتوان گفت بخشش فیونا و چشم پوشی او از مسئلهای که برای هر زنی عذابآور است، نشانی از عشق عمیق او به همسرش است. عشق گرنت به فیونا نیز وقتی او حسادتش را کنار میگذارد و کاری میکند که نیازهای همسرش تامین شود، خود را نشان میدهد.
- قدردانی: فیونا و گرنت یک عمر را با هم گذراندهاند، هر یک از آنها قدردان دیگری و لحظات خوبی است که با هم سپری کردهاند.
- آیندهنگری: وقتی گرنت یاد میگیرد که باید واقعیت بیماری همسرش را بپذیرد، متوجه این حقیقت بدیهی میشود که همه ما پیر می شویم، بیمار میشویم و میمیریم و به نوعی آیندهنگری میرسد.
- پشتکار: گرنت در راه عشق به همسرش استقامت میکند و حتی در شرایطی که فیونا فقط به آبری (فردی که در مرکز با او آشنا شده) توجه میکند،هر روز به دیدن او میرود.
- خویشتن داری: گرنت تکانهها و هیجاناتش را در این سناریوی عجیب و غریب مدیریت میکند و اجازه نمیدهد حسادت مانع عشق و توجه او به فیونا شود.
پویایی های نیرومندی منش عشق
گرنت که عشق با دوامی به فیونا دارد، با استفاده از هوش هیجانی نسبت به هیجانات، آسیب پذیری ها و نیازهای فیونا آگاهی پیدا میکند و عاشقانه تصمیم میگیرد تا نیازهایش را قربانی نیازهای همسرش کند. او هر روز به دیدن فیونا میرود، برایش گل میبرد و رابطه جدیدی را با او میسازد. هر قدر که فیونا بیشتر از گرنت دوری میکند، عشق و توجه نوع دوستانه گرنت نسبت به او افزایش پیدا میکند.
گرنت و فیونا از نیرومندیهای منش متعددی بهرهمنداند. گرنت دارای نیرومندی عشق، قدردانی، پشتکار و مهربانی است و نسبت به بیماری فیونا نگرشی آیندهگرایانه دارد. فیونا هم دارای نیرومندیهای عشق، قدردانی، شوخ طبعی و بخشش است. به علاوه او واقعیت زوال شناختی اجتناب ناپذیرش را با شجاعت قابل توجهی پذیرفته است.
پیامدهای مثبت نیرومندی منش عشق
اولین و برجستهترین منفعت نیرومندی منش عشق در گرنت و فیونا زندگی لذت بخش و معناداری است که با هم داشتهاند.آنها با هم به میانسالی رسیدند، علیرغم بیوفاییهای گرنت با هم ماندند و در خوشیها و ناخوشیهای زندگی سهیم شدند. گرنت از بخشش فیونا سود برد و مهربانی و عشق فیونا باعث شد تا بیوفاییهای گرنت را تحمل کرده و او را ترک نکند.
پیامدهای مقابله ای
گرنت و فیونا به بهترین نحو با یک واقعیت تلخ و تحمل ناپذیر مواجه شدند. فیونا متوجه شد علیرغم پیشرفت زوال عقلش، هنوز هم قادر است کسی را دوست بدارد. گرنت متوجه شد که میتواند به مدد خویشتنداری، حسادت را کنار گذاشته و ارضای نیازها و خواستههای فیونا را در اولویت قرار دهد. او قدردان زندگی خوبی بود که با فیونا گذارنده بود و نسبت به دلبستگی فیونا به آبری و اجتنابناپذیری بیماری فیونا نگرشی فلسفی اتخاذ کرد.