شأن نزول
درباره شأن نزول آیه شریفه، امام صادق(ع) می فرمایند: «هنگامی که رسول خدا(ص)از
حجة الوداع به مدینه باز می گشت، مردم شهر مدینه به حضور ایشان شرفیاب شدند و عرض
کردند: ای رسول خدا! هجرت شما به مدینه منوره شرف و فضیلتی عظیم بود که خداوند
بزرگ به ما ارزانی داشت، خداوند دوستان ما را با حضور شما در مدینه خشنود ساخت و
دشمنان ما را ذلیل و خوار گردانید. ای پیامبر! برای ما سخت است گروه هایی برای رفع
مشکلات خود نزد شما می آیند و شما مالی ندارید تا به آنان بپردازید و چه بسا دشمن،
ما را شماتت و سرزنش می کند. ما دوست داریم یک سوم دارایی خود را در اختیار شما
قرار دهیم تا هر گاه هیئتی به مدینه آمد شما چیزی داشته باشید تا به آنان بدهید
.
پیامبر(ص) پاسخی به آنان نداد و منتظر شد تا از سوی پروردگار فرمانی در این باره
صادر شود و آیه ای نازل گردد
.
جبرئیل(ع) نازل شد و گفت: ای پیامبر! بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالت و
پیامبری ام درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم
».
امام صادق(ع) در پایان این روایت فرمودند: «منافقان با شنیدن این آیه شریفه
بر آشفتند و گفتند: خدا این آیه را نازل نکرد مگر آنکه پسر عموی پیامبر علی(ع)
را تقویت نماید و اهل بیت او را به ما تحمیل کند. پیامبر دیروز گفت: «مَن کُنتُ
مَولاهُ فَعَلی مَولاه؛ آن کس که من پیشوای اویم بعد از من علی پیشوای اوست». امروز
هم می گوید: «…لا أسألُکُم علیهِ أجراً إِلاّ المَوَدَّةَ فیِ القُربی…».3
آری منافقان کوردل همیشه درصدد گمراه کردن مسلمانان بوده اند و دوست نداشتند
مسلمانان در راه مستقیم هدایت باشند، چرا که مودّت اهل بیت؛ هدایت را به دنبال
دارد
.
3. تفسیر نور الثقلین، ج4، ص573