ماهان شبکه ایرانیان

رسمی شدن کیش اسماعیلیه و تأثیرات آن در مصر عصر فاطمی

دیرپایی و استمرار خلافت فاطمیان و تثبیت ارکان قدرت سیاسی و نظامی ایشان که ارتباط تنگاتنگی با رسمیت یافتن مذهب اسماعیلیه داشته است، این سوال اساسی را پیش می آورد که رسمیت یافتن کیش اسماعیلیه چه تأثیری بر ساختار قدرت خلافت فاطمیان داشته است؟

فتح مصر در سال 358 قمری به رهبری المعزلدین اللّه چهارمین امام خلیفه فاطمی و با همت و تلاش جوهر صقلی سردار وفادار وی به بار نشست. به دنبال انتقال مرکز خلافت فاطمیان از مغرب به مصر و تأسیس نهادهای علمی و مذهبی جهت ترویج کیش اسماعیلیه این مذهب در مصر رسمیت یافت و مدت 209 سال سایه های اقتدار سیاسی و مذهبی خلافت فاطمیان بر مصر و مناطق تحت سلطه گسترانیده شد.

دیرپایی و استمرار خلافت فاطمیان و تثبیت ارکان قدرت سیاسی و نظامی ایشان که ارتباط تنگاتنگی با رسمیت یافتن مذهب اسماعیلیه داشته است، این سوال اساسی را پیش می آورد که رسمیت یافتن کیش اسماعیلیه چه تأثیری بر ساختار قدرت خلافت فاطمیان داشته است؟

در این مقاله تلاش شده است که در دو حوزه نظر و عمل ضمن پرداختن به تأثیرات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مذهب اسماعیلیه، نتایج و پیامدهای رسمی شدن این کیش در مصر بررسی گردد.

واژه های کلیدی: مصر، اسماعیلیه، فاطمیان، المعز لدین اللّه ، قاهره، الازهر.

فتح مصر در سال 358 قمری / 979 میلادی توسط سردار فاطمی جوهر صقلی،1 و تأسیس دارالهجرة القاهرة المعزیة،2 سرآغاز جدایی تاریخی خلافت عبیدیان مغرب از فاطمیان مصر بود.3 بنابر آرای محققان تاریخ فاطمیان، فعالیت فقهی و جدّی علمای اسماعیلیه با عزیمت المعز لدین اللّه ، چهارمین امام خلیفه ی فاطمی به مصر در سال 362قمری / 983 میلادی، سامان گرفت.4

با انتقال خلافت فاطمیان از مغرب به مصر، تمامی اعتبار مذهبی و ساختار سیاسی خلافت فاطمیان، هر چند اندک و محدود، به آن جا منتقل شد. امام خلیفه ی فاطمی نیز با استعانت از داعی الدعاة و قاضی القضاة متبحر خود، قاضی نعمان، به نشر دعوت اسماعیلیه مبادرت ورزید. در این فرصت به دست آمده، بیش تر عزم محققان و علمای اسماعیلیه برای تبیین و تشریح و تبلیغ رسمی آیین اسماعیلیه جزم گردید. این تلاش بی وقفه، زمانی توانست به بالاترین حدّ خود برسد و بهترین ثمرات را به بار آورد که کیش اسماعیلیه در تمامی مناطق تحت نفوذ، پیروان متعددی را به خود اختصاص داد و در سرزمین مصر، به عنوان کیش رسمی، مورد اعتنا و اعتبار قرار گرفت. همین روند به پیدایش جامعه ی مذهبی اسماعیلیه انجامید و مذهب اسماعیلیه با همه ی زوایای خود، در مصر نهادینه شد و توانست به نظم اخلاقی و تبعیتی دینی هرچند کوتاه مدت بیانجامد.

اعلان رسمی کیش اسماعیلیه در مصر، ضمن تقویت و تثبیت نفوذ و سیادت مذهبی علما و فقهای اسماعیلی بر همه ی ارکان و تشکیلات سیاسی خلافت فاطمیان، رهبریت جامع امام فاطمی را نیز در پی داشت. از این پس اقتدار انحصاری امام فاطمی بر همه جا سایه افکند. در بیش تر منابع این دوره، آثار این تحول عظیم مذهبی و سیاسی و همه گیر شدن سیادت همه جانبه ی کیش اسماعیلیه مشهود است. اگر چه در این فرایند هرگز فاطمیان اتباع سنی مذهب خود را مجبور به قبول مذهب اسماعیلی نکردند، اما در نتیجه ی تبلیغات وسیع و سازماندهی شده توسط داعیان مبرّز و کارآمد، تعداد زیادی به کیش جدید که رنگ و بوی کهن و اصولی خود را کماکان دارا بود، گرویدند. با این توضیح شاید بتوان با یک تقسیم بندی کلی، مهم ترین تأثیرات رسمی شدن این کیش را در دو حوزه ی نظر و عمل خلاصه نمود:

تأثیرات رسمی شدن مذهب اسماعیلیه در حوزه ی نظر

بی شک هر عقیده ی مذهبی در حوزه ی نظر با آنچه در ظهور عملی از آن مستفاد می شود، متفاوت است؛ زیرا عقاید معمولاً در طی گذر از حوزه ی نظر به حوزه ی عمل، دچار تحول و تقلیل و گاهی دگرگونی می شوند. توفیق در عملی کردن آرمان های یک عقیده ی مذهبی، مستلزم نوعی دلبستگی مجذوبانه و تلاش خالصانه و در نهایت کفّ نفس و از خود گذشتگی در میان پیروان آن می باشد.

دارا بودن خصایص کاریزمایی رهبری نهضت اسماعیلیه و ارتباط تنگاتنگ امام فاطمی با طبقات و اقشار زیرین اجتماعی و آنان که در معرض سیادت کاریزمایی او قرار می گرفتند و وجود نوعی سرسپردگی نسبت به امام اسماعیلی، موجب شده است تا تحقق مبانی نظری کیش اسماعیلیه، با سرعت بیش تری صورت گیرد. در این میان نقش خداوندان خرد و اندیشه ی اسماعیلی و داعیان اندیشمند فاطمی، در اشاعه ی فرهنگ و نشر مبانی اعتقادی شیعه ی اسماعیلی در میان مریدان و پیروان، بسیار بارز و حایز اهمیت است. از آن جا که این جماعت ارتباط تنگاتنگی با پیروان و اقشار عمومی جامعه داشتند، می توانستند به انحای مختلف، ضمن تقویت نهضت کاریزمایی اسماعیلیه، اعتقادات این کیش را به مریدان منتقل نموده و ضمن بالا بردن وجاهت کاریزمایی و تقدس امام فاطمی، منزلت رهبر اسماعیلیه را در نزد شیعیان و اتباع بالا ببرند و به امام جایگاهی قدسی و عِلوی ببخشند.5

الف) تأثیرات مذهبی

1. معنا بخشیدن به موقعیت کاریزمایی امام فاطمی؛6

2. تقویت و تحکیم نفوذ فقهی و علمی اسماعیلیان؛

3. ایجاد وحدت دینی با طرح مناسک و مراسم مشترک؛7

4. تأسیس و حمایت از بنیادهای دینی و مذهبی، همچون دارالعلم و دارالحکمه؛8

5. پاسخ گویی به نیازهای دینی، به ویژه در مجالس تعلیمی و غیر تعلیمی؛9

6. پی ریزی ارکان خلافت بر بنیاد اندیشه دینی.

ب) تأثیرات سیاسی

1. ایجاد و تقویت مشروعیت ائمه فاطمی؛

2. تضعیف پایگاه مذهبی و سیاسی خلافت عباسیان در بغداد؛

3. تضعیف پایگاه سیاسی امویان اندلس؛10

4. ایجاد وحدت میان ارکان سیاسی خلافت فاطمیان؛

5 . محوریت بخشیدن به رهبری یگانه و بلامنازع خلفای فاطمی؛

6. تقویت کارکرد سیاسی حکومت فاطمیان؛

7. کاهش فشارهای سیاسی گروه های مخالف درونی.

ج) تأثیرات اجتماعی و فرهنگی

1. ایجاد و طرح ارزش های مشترک دینی؛

2. ایجاد و تقویت حس تعاون و تعامل میان مردم؛

3. پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی با توضیحات و توجیهات مذهبی؛

4. گرد آوردن مردم پیرامون کانون دین، به ویژه مذهب اسماعیلیه؛

5. کنترل رفتار اجتماعی مردم در جهت تحکیم بنیاد سیاسی خلافت فاطمیان؛

6. ایجاد وفاق ارزشی میان مردم و گروه های مذهبی.

تأثیرات رسمی شدن مذهب اسماعیلیه در حوزه ی عمل

بنابر آموزه های اسماعیلیه، دین ساحتی سلسله مراتبی دارد11 و بر همین اساس امام خلیفه ی فاطمی به عنوان برگزیده ی خداوند و نایب و جانشین پیامبر اکرم(ص) و وصی او علی(ع)، در رأس هرم قدرت سیاسی آن قرار می گرفت. مهم ترین تأثیر سیاسی این ساحتِ سلسله مراتبی، وحدت میان قوای چندگانه ی سیاسی، تبلیغی، تبشیری و تعزیری فاطمیان بود، که در رأس آن امام خلیفه ی فاطمی به عنوان رکن رکین مذهبی و سیاسی قرار داشت.

از آن جا که خلافت امامان فاطمی دارای ابعاد مذهبی بسیار قوی ای بود و مبنایی تئوکراتیک داشت، منابع قدرت خلافت نیز در ساختار دینی و سیاسی آنان معنا پیدا می کرد. از این رو موقعیت قدرت خلافت شدیداً با کارکرد دینی، پیوند داشت و این ارتباط و پیوند به دلیل وجود مذهب اسماعیلیه بود؛ مذهبی که با مؤلفه های قوی، همه ی فعالیت های سیاسی و غیر سیاسی را تحت نفوذ خود داشت. بنابراین، ساختار سیاسی حکومت تئوکراتیک فاطمیان را می توان از دوره ی المعز لدین اللّه (341 365)، چهارمین خلیفه ی فاطمی مغرب و نخستین امام خلیفه ی فاطمی مصر (362 365ق)، تا پایان خلافت هشتمین خلیفه ی فاطمی و هجدهمین امام اسماعیلی، المستنصر باللّه (427 487ق) که اقتدار وزرا شکل می گیرد، به دو دوره ی کلی تقسیم کرد: دوره ی نخست از سال 362 قمری تا سال 427 قمری می باشد، که به دلیل متمرکز بودن قدرت نزد امام فاطمی، ساختار سیاسی حکومت از سادگی تشکیلات برخوردار بود و دوره ی دوم نیز از سال 427 قمری تا سال 487 قمری (یعنی پایان خلافت المستنصر باللّه ) را در بر می گیرد. این دوره به دلیل افزایش اقتدار وزرا و تقسیم وظایف اداری، دارای یک نظام توسعه یافته و پیچیده ی سیاسی است. تلفیق این دو بخش را می توان این گونه در نهادهای ذیربط ترسیم نمود:

1. نهاد امامت؛

2. نهاد دعوت؛

3. نهاد قضاوت؛

4. نهاد وزارت؛

4 1. بخش دیوانی؛

4 2. بخش نظامی.

اگر چه دستگاه اداری فوق العاده متمرکز فاطمیان در دوره ی نخست خلافت مصر، چندان پیچیدگی نداشت، اما هرگز نباید آنچه را که ابن کِلِس و دستیارانش برای خلفای فاطمی به یادگار نهادند، فراموش کرد؛12 زیرا تلاش های آنان سبب پی ریزی اساس تشکیلات اداری و مالی فاطمیان در دوره های بعدی شد. مؤسسات و نهادهای وابسته به آنان در طی حکومت فاطمیان توسعه یافت. بسیاری از این مؤسسات به تقلید از عباسیان بنیان نهاده شدند و آن دسته نیز که پیش تر ایجاد شده بودند، اصلاح گردیده و یا مورد تجدید نظر قرار گرفتند. دستگاه اداری که در دوره ی نخست خلافت فاطمیان مصر، در دارالخلافه یا قصر خلیفه قرار داشت، در دوره ی دوم به بیرون از قصر منتقل و از طریق نظام و ساختار دیوانیِ متمرکزی اداره شد.

از ابتکارات اصیل دولت فاطمی تأسیس نهاد دعوت بود.13 نهادی که وظیفه ی عمده ی تبلیغ و تبشیر و تعلیم کیش اسماعیلیه را بر عهده داشت و تعلیم نوکیشان و افزایش جماعت مستجیبان را در سرلوحه ی کار خود قرار داده بود و با ارتباط تنگاتنگ میان نوکیشان و مستجیبان از یک سو و سطوح عالی دعوت تا امام خلیفه ی فاطمی از دیگر سو، نقشی کلیدی در اشاعه ی آیین اسماعیلیه بر عهده داشت. این روند در عصر خلافت المستنصر باللّه (427 487ق)، به دلیل وجود وزیری کارآمد و صاحب درایت چون امیر الجیوش بدر الجمالی (م 487ق)، به اوج خود رسید. دستگاه وزارت که تا پیش از این تنها یک واسطه بشمار می آمد،14 اکنون از اهمیتی فوق العاده برخوردار شده بود و ضمن نزدیکی به جایگاه خلافت، مکانتی ویژه یافت، تا جایی که در برخی موارد نیز از موقعیت وزارت پیشی گرفت و با گرفتن القابی پر مسمی، به عنوان بالاترین مقام قضایی و دینی فاطمیان، مرجع امور شد15 و با اخذ لقب وزیر السیف و القلم، اختیارات کامل سیاسی نظامی به او تفویض گردید که تا پیش از این، هرگز سابقه نداشت. از این پس، وزیر ضمن دارا بودن بالاترین منصب نظامی و اداری، سایر مناصب دینی و قضایی و سایر مناصب تابعه را نیز اداره می کرد. کنترل ارتش، دستگاه اداری، دادگستری و مؤسسات تبلیغاتی، همگی در حیطه ی اختیارات وزیر قرار گرفت. اما در سایر موارد پیش از این کماکان وضعیت سایر نهادها مشابه بود و همگی متأثر از مذهب اسماعیلیه، تابع تام و تمام نهاد امامت بودند.

پیامدهای رسمی شدن مذهب اسماعیلیه

با توجه به اهمیت تأثیرات متعدد سابق الذکر، لازم است تا کارکردها و پیامدهای عمده ی رسمی شدن مذهب اسماعیلیه را نیز مورد مطالعه قرار داد، تا به یک نتیجه ی نهایی نایل آمد. با این توضیح می توان این پیامدها را در دو بخش کلی مورد توجه قرار داد:

1. پیامدهای روانشناختی؛

2. پیامدهای اجتماعی.16

هرچند به دلیل آمیختگی موضوعی میان این دو، در مواردی تفکیک آنها به دشواری امکان پذیر است؛ لیکن تلاش خواهد شد این تقسیم بندی به گونه ای صورت گیرد تا بتواند همه ی موارد مورد نظر را شامل شود. بدین ترتیب می توان زیر مجموعه های هر بخش را این چنین شرح داد:

الف) پیامدهای روانشناختی

1. مذهب اسماعیلیه به عنوان مقوّم وجدان فردی، که خود گونه ای کنترل شخصی است؛

2. کمک به توجیه وضع موجود؛

3. کمک به پذیرش نامطلوب هایی مثل فقر، نابرابری و یا حتی بلایای طبیعی؛

4. ایجاد احساس امنیت در سایه ی حاکمیت دینی.

ناگفته پیداست که یکی از مهم ترین پیامدهای حکومت دینی به طور اعم و رسمی شدن مذهب اسماعیلیه بطور اخص، ایجاد وحدت اجتماعی بود؛ زیرا دین از طریق ایجاد و طرح ارزش های مشترک می تواند بر اعتقادات و اندیشه های مردمی، تأثیر گذارد و با سیطره ی کامل بر فرد، به تمنیات و خواسته های او سمت و سو دهد و به گونه ای کنترل شخصی، جامه ی عمل بپوشاند و علایق افراد جامعه را به هم نزدیک کرده و نیازهای آنها را پاسخ گوید و تمامی نهادهای اجتماعی را تحت سیطره ی کانون دین در آورد. و بدین گونه از راه تحریک وجدان جمعی، به عنوان الگویی متقن، رفتار مردم را هدایت کرده و به طور کلی وفاقی ارزشی میان بخش های مختلف پدید آورد و در نهایت همه را به سمت اهداف دینی اسماعیلیه سوق دهد.

در این جا اشاره به تئوری ماکس وبر، ضروری به نظر می رسد که بیانگر این است که الهامات پیامبرانه یک مذهب می تواند به صورت شیوه ی زندگی یک گروه اجتماعی مشخص در آید و سپس به جهان بینی عمده ی یک تمدن تبدیل شود. برای نمونه آب و هوای گرم و خشک مصر و طغیان های دایمی رود نیل و خشک سالی های پی در پی، شرایط بد زندگی را در این سرزمین فراهم آورده بود.17 متأثر از این گونه ی آب و هوایی، همواره بیماری های گوناگون فصلی و یا قحطی مردم این سرزمین را تهدید می کرد.18 با این توصیف در بسیاری از دوره های تاریخی، این شرایط دشوار زندگی، بر مشکلات سیاسی و اجتماعی مزید شده و اسباب سقوط حکومتی را فراهم آورده بود. برای نمونه در واپسین روزهای اخشیدیان، آنچه توانست ضربه ی نهایی را بر پیکره ی آنان وارد آورد، نارضایتی مردم از شرایط سخت زندگی و خشک سالی عارض شده ای بود که حکومت وقت به دلیل درگیری های داخلی و خارجی از پاسخ گفتن به نیاز اقتصادی مردم و رفع مشکلات آنان غافل مانده بود.19 همین عامل موجبات نارضایتی را در سطح عمومی پدید آورد و دعوت فاطمیان از سوی مصریان بی ثمر نماند. از این رو حکومت دینی فاطمیان مبتنی بر کیش اسماعیلیه و کاریزمای ذاتی امام خلیفه ی آن، می توانست در ایجاد ثبات و آرامش و استقامت مردم در برابر مشکلات مؤثر باشد. از سویی با ابزارهای دینی به توجیه وضع موجود پرداخته و همه ی مشکلات و مصایب طبیعی را به عنوان امتحان و یا خواست الهی مطرح نماید و مردم را منفعلانه به آرامش دعوت کند. اثبات این ادعا با مشاهده ی آرامش نسبی مردم به رغم وقوع بلایای طبیعی و خشک سالی های متوالی مصر در دوره ی فاطمیان، آسان تر می نماید.20

یکی دیگر از کارکردهای حاکمیت دینی اسماعیلیه و امامان فاطمی، وعده اصلاح پدیده های نامطلوب اجتماعی چون فقر و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی بود که می توانست با ابزارهای دینی پاسخ گفته شود. نخستین پیام خلیفه ی فاطمی المعز به رنج دیدگان مصری، ایجاد عدالت و گسترش عدل الهی بود.21 شعارهای تساوی جویانه با آمدن مهدی موعود محقق می شد.22 پس امامان برحق و وارثان نبوت آن هم از اهل بیت پیامبر گرامی اسلام(ص) در التیام زخم های عمیق مردم می توانست مؤثر باشد.23

گرفتن نام مهدی و سر دادن شعارهای مهدویت، وسیله ای دو منظوره بود تا هم مساوات طلبان را بر گرد خویش جمع آورند و هم به انگیزه های حق طلبی و نوید بخشی فاطمیان، جامه ی عمل پوشانند. در این میان نامطلوب های طبیعی و اجتماعی چون فقر نیز وجود داشت که تا حدودی حل آن بسیار دشوار می نمود. پس در ساحت دین، این دشواری ها و نامطلوب ها به گونه ای توجیه و تفسیر می شد که مصیبت زدگان از خود بی خود نشده و آن را نیز به عنوان امتحان الهی بپذیرند.

در این میان حاکمیت دینی اسماعیلیه به رهبری امام خلیفه ی فاطمی از سلاله پیامبر اکرم(ص)، می توانست در ایجاد احساس امنیت و گسترش حس مشارکت و اطمینان به صاحبان قدرت، بسیار مفید بوده و حتی در تبیین امتحان الهی نیز تعیین کننده باشد. سلطه ی دینی امام فاطمی و حاکمیت تئوکراتیک او، گونه ای آرامش الهی را پدید می آورد. نگاه متعبدانه ی پیروان به رهبری و گوش جان سپردن به فرامین او نیز گونه ای امنیت و احساس آرامش توأم با رضای الهی را دارا بود. با این توضیح حاکمیت امامان فاطمی، حاکمیتی موفق می نمود.

ب) پیامدهای اجتماعی

در یک بررسی کلی از وضعیت عمومی حکومت فاطمیان، می توان کارکردها و پیامدهای اجتماعی رسمی شدن مذهب اسماعیلیه را به بخش های ذیل دسته بندی کرد:

1. مذهب اسماعیلیه به عنوان نیرویی در خدمت جامعه پذیر کردن مردم؛

2. استفاده از نهادهای اجتماعی به عنوان وسیله ای برای تغییر رفتار افراد جامعه؛

3. بنا کردن مجموعه ای بزرگ و جا افتاده از مراکز دینی و تعلیمی برای نهادینه کردن مذهب؛

4. ایجاد زمینه برای آموزش و تعلیم افراد جامعه به منظور ایجاد وابستگی دینی؛

5. تحکیم پیوند و انسجام و همبستگی گروهی و ایجاد زمینه های وحدت؛

6. استفاده از مجموعه ای از مراسم مذهبی مشترک، به منظور تقویت همبستگی گروهی؛

7. تلاش در جهت بهبود شرایط زندگی مردم؛

8 . پر کردن شکاف های موجود میان مردم و رهبر کاریزمایی؛

9. پر کردن خلأ میان ادعا و عمل رهبر کاریزمایی.

مذهب اسماعیلیه با کارکردی دینی به عنوان نیرویی محرک می توانست به جامعه پذیر کردن مردم، کمک شایان توجهی نموده و در تغییر رفتار افراد به سمت تحقق اهداف سیاسی و دینی فاطمیان مؤثر باشد. از این رو نظام دینی اسماعیلیه می توانست به ایجاد کانون ها و نهادهای مذهبی و بنا نمودن مجموعه ای بزرگ و جا افتاده از مراکز دینی و تعلیمی، چون جامع الازهر و دارالعلم، ضمن پاسخ گویی به سؤالات اساسی مردم، در تحکیم جایگاه دینی و سیاسی اسماعیلیان و مهم تر از آن برای نهادینه کردن مذهب بکوشد. در این راه آنچه می توانست در کسب نتیجه ی مطلوب تر مؤثر باشد، برپایی مراسم و مناسک مشترک دینی بود که در مواقع مختلف اعیاد و یا سوگواری محرم و حتی مراسم درباری ویژه ی خلفا، اجرا می شد.24 این مراسم به نوبه ی خود می توانست به تحکیم پیوند و انسجام و همبستگی گروهی و ایجاد زمینه های وحدت میان مردم بیانجامد. مقریزی در فصولی مجزا، فهرستی مفصل از اعیاد و مراسم ویژه ی فاطمیان را نام برده است25 که هر یک به نوبه ی خود می توانست در تحکیم بنیاد مذهبی جامعه، مؤثر باشد. بنابراین در سایه ی سلطه ی دینی حاکمیت امامان فاطمی و رعایت سلسله مراتب مذهبیِ کیش اسماعیلیه، جامعه ی مصری که مدت ها از بی نظمی و هرج و مرج و بی ثباتی اقتصادی، رنج می برد،26 به یک نظم اخلاقی و اجتماعی و حتی سیاسی دست یافت.

اقتصاد پیشرو و تجارت بالنده و پر منفعت، وسیله ای برای تبلیغ دعوت فاطمی بود که به شدت تشویق می شد. مصر به عنوان مرکز بزرگ معاملات مال التجاره ی شرق و غرب عالم اسلامی، نقش مهم و تعیین کننده ای در ایجاد توسعه ی اقتصادی در این عصر داشت. شکوه و جلال دربار فاطمی، به سبب رونق صنعت، فزونی یافت و بسیاری از دست ساخته های مراکز فعال اقتصادی، چون تنیس، دمیاط و اسکندریه27 به دورترین نقاط صادر می شد. زربافت های اسکندریه و حریر و پارچه های رنگارنگ قاهره، سود سرشاری را برای دولت فاطمی به همراه داشت. این همه شکوفایی، حکایت از هماهنگی و سازماندهی کامل قوای اداری، لشکری و نهاد دینیِ تحت زعامت امام فاطمی داشت. گزارش سیّاحان و جغرافی نگاران این عصر در وصف زیبایی های دربار فاطمی و نیز کیفیت پارچه ها و تزیینات موجود در انبارهای قصر، تصویری از صنعت بافندگی این سرزمین ارائه می دهد.

بی شک آنچه توانست به توسعه ی اقتصادی مصر فاطمی کمک کند، سیاست اقتصادی و تجارت پر منفعت فاطمیان بود. بخشندگی خلفا، نشان از رونق اقتصادی دربار فاطمیان و انباشتگی خزانه ی حکومتی داشت. همین سیاست خاص، موجب شد تا همه ی بخش های اقتصادی مصر، کار و سفارش امام فاطمی را با میل و رغبت انجام دهند.28

عدالت، سخاوت و توجه امام فاطمی به معیشت صنعت گران، زمینه ی رفاه عمومی را فراهم آورد و همین خود مشوّق هنرمندان و مبدعان این عصر بود تا آنان آثار متعدد و بدیعی را از خود برجای نهند. معماری، شهرسازی و تجهیزات و تزیینات متعلق به قصرهای خلیفه و دولت مردان بلند پایه، موجب شگفتی سیّاحان و مورخان معاصر فاطمیان شده است که از قاهره و شهرها و بنادر بزرگ مصر دیدن کرده اند. برای نمونه دیده های ناصر خسرو قبادیانی که شوق دیدار امام فاطمی به مصر رهنمونش کرده بود، گویای دولتی موفق، مردمی مرفه و سلطانی عادل و کریم بود که مردمان در سایه ی حکومت او در آسایش و نعمت به سر می بردند.

شایان ذکر است یکی دیگر از اقدامات فاطمیان در راه ترویج کیش اسماعیلیه، تأسیس نهادهای تعلیمی بود، که ساخت و تجهیز این گونه اماکن عام المنفعه در دستور کار فاطمیان قرار داشت. به دلیل اهمیت والای تعلیم و تربیت در آموزه های اسماعیلیه، هرگز تشکیل حکومت در مصر، آنان را از امر دعوت باز نداشت؛ بلکه با عزمی جزم نهادهای علمی چند منظوره ای را در مصر پی ریزی کردند. در این میان یکی از مهم ترین عواملی که به گسترش مذهب اسماعیلیه کمک قابل توجهی کرد، بنای مسجد الازهر بود که اندکی بعد از فتح مصر، در جمادی الاول سال 359 قمری شالوده ی بنای آن نهاده شد و با تلاش و پی گیری، پس از دو سال و اندی اتمام یافت. البته در فرایند تکمیل آن، همه ی خلفای فاطمی نقش مهمی ایفا کردند. برای نمونه العزیز باللّه (365 386ق) مرکز علمی مهمی را به آن افزود که پذیرای طالبان علم از نقاط دور بود. این بنای عظیم اسلامی به عنوان یکی از نهادهای بزرگ علمی و مذهبی و کانون معنوی و عقلانی جهان اسلام، نقش مهم و قاطعی در رواج و گسترش کیش اسماعیلیه داشت.

اهتمام خاص علمای فاطمی در راه اندازی مجالس وعظ و خطابه و یا حلقه های علمی جامع الازهر، موجب شد تا این مرکز در مدت زمانی کوتاه مکانت علمی خود را یافته و کانون توجه دانش جویان و علمای وقت گردد.

پی نوشت ها:

1. عبدالرحمن بن محمد بن عثمان، السیوطی، حسن المحاضرة، ج 2، ص 20.

2. تقی الدین احمد بن علی، المقریزی، المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والآثار، ج 2، ص 180؛ جمال الدین علی بن ظافر، اخبار الدول المنقطعه، ص 23.

3. امین محمد طلیع، اصل الموحدون الدروز واصولهم، ص 52 .

4. همان، ص 54 55 .

5. المقریزی، همان، ج 1، ص 103.

6. بر این اصل در بیش تر کتاب های فقهی و کلامی اسماعیلیه و حتی منابع تاریخی این دوره تأکید شده است.

7. ابن الطویر، نزهة المقلتین، ص 340 76 177 216، 223 224 و ... .

8. Paui E. Walker, Fatimid Institution of Learning, 1997, Journal of theAmerican Research Center in Egypt, 34, 99179-200.

9. ببینید کتاب القاضی النعمان، المجالس والمسایرات و یا کتاب المجالس المؤیدیه نوشته ی المؤید فی الدین شیرازی که سراسر حکایت از مجالس تعلیمی داعیان اسماعیلی دارد.

10. القاضی النعمان، همان، ص 116 168 169.

11. الکرمانی، راحة العقل، ص 251 252.

12. ل. ا. سیمینوفا، تاریخ مصر الفاطمیة، ص 66 75 76.

13. المقریزی، همان، ج 2، ص 260.

14. القلقشندی، صبح الاعشی، ج 9، ص 42؛ الماوردی، الاحکام السلطانیه، ص 27.

15. المقریزی، همان، ج 2، ص 346.

16. این الگویی است که در سلر در بررسی کارکرد دینی ارائه داده است برای اطلاع بیش تر ببینید:

Dressler, David. Sociology, Third edithion 1967. New York Alfred A. Knof,Hall, PP. 316-322.

17. ابن دقماق، الجوهر الثمین، ص 210 .

18. احمد السید الصاوی، مجاعات مصر الفاطمیة اسباب ونتایج، ص 30.

19. ابن زولاق، تاریخ مصر وفضایلها، ص 78؛ النجوم الزاهرة، ج 4، ص 9 ؛ قلقشندی، صبح الاعشی، ج 3، ص 393.

20. عبدالمنعم ماجد، ظهور خلافة الفاطمیین وسقوطها، ص 366 367.

21. ابن میسر، اخبار مصر، ص 43 44.

22. القاضی النعمان، شرح الاخبار، ج 3، ص 353 358 .

23. القاضی النعمان، افتتاح الدعوة، ص 66؛ همو، شرح الاخبار، ج 3، ص 390.

24. ابن مأمون البطائحی، نصوص من اخبار مصر، ص 81 85؛ المقریزی، همان، ج 2، ص 436.

25. المقریزی، همان، ج 2، ص 436 445.

26. ابن زولاق، همان، ص 76 78؛ ابن دقماق، همان، ص 200.

27. ناصر خسرو، سفرنامه، ص 64 65.

28. همان، ص 66.

منابع:

ابن تغری بردی الاتابکی، جمال الدین ابی المحاسن یوسف، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهره (وزارة الثقافة والارشاد القومی، المؤسسه المصریة العامه التألیف والترجمه والطباعة والنشر، بی تا)

ابن دقماق، ابراهیم بن محمد، الجوهر الثمین فی سیر الخلفاء والملوک والسلاطین، تحقیق سعید عبدالفتاح عاشور، مراجعه احمد السید دراج (المملکه العربیه السعودیه، مرکز البحث العلمی، بی تا).

ابن زولاق، تاریخ مصر و فضائلها، تحقیق دکتر علی عمر (مکتبة الثقافیة الدینیة، 2002).

ابن الطویر، ابو محمد المرتضی عبدالسلام بن الحسن القیسرانی، نزهة المقلتین فی اخبار الدولتین، اعاد بنائه و حققه و قدم له ایمن فواد سید (بیروت، دارالنشر فرانتس شتاینز شتوتغارت، دار صادر، 1992).

ابن ظافر، جمال الدین علی، اخبار الدول المنقطعه، مقدمه و تعقیب اندریه فریه (القاهره، مطبوعات المعهد العلمی الفرنسی للآثار الشرقیه، 1972).

ابن مأمون البطائحی، امیر جمال الدین ابو علی موسی، نصوص من اخبار مصر، تحقیق ایمن فواد سید (القاهرة، المعهد العلمی الفرنسی للآثار، بی تا).

ابن میسر، محمد بن یوسف بن جلب، اخبار مصر، اعتنی بتصحیحه هنری ماسیه (القاهره مطبعة المعهد العلمی الفرنسی، 1919).

امین، محمد طلیع، اصل الموحدون الدروز واصولهم، قدمه محمد ابوشقرا عرفه مارون عبود (بیروت، دارالاندلس ومکتبة البستانی، 2001).

السید الصاوی، احمد، مجاعات مصر الفاطمیة اسباب ونتایج (بیروت، دار التضامن، 1988).

سیمینوفا، ل. ا، تاریخ مصر الفاطمیة، ترجمه و تحقیق حسن بیومی (بی جا، المجلس الاعلی للثقافة، 2001).

السیوطی، عبدالرحمن بن محمد بن عثمان، حسن المحاضرة فی اخبار مصر والقاهرة، وضع حواشیه خلیل المنصور (بیروت، منشورات محمد علی بیضون، دارالکتب العلمیة، 1997).

الشیرازی، المؤید فی الدین هبة اللّه ، المجالس المؤیدیة، تحقیق و تقدیم مصطفی غالب (بیروت، دارالاندلس، بی تا).

التمیمی المغربی، القاضی النعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل النبی المختار وآله الاخیار من الائمه الاطهار علیهم السلام (بیروت، منشورات دارالثقلین، 1994).

، افتتاح الدعوة (بیروت، دارالاضواء، 1996).

، المجالس والمسایرات، تحقیق الحبیب الفقی وابراهیم شبّوح ومحمد الیعلاوی (التونس، مطبعة الرسمیة للجمهوریة التونسیة، 1978).

قبادیانی، حمید الدین ناصر خسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیر سیاقی (تهران، کتابفروشی زوار، 1357ش).

القلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی و صناعة الانشا، شرح و علقه علیه و قابل نصوصه محمدحسین شمس الدین، (بیروت، دارالفکر، بی تا).

الکرمانی، حمید الدین، راحة العقل، تقدیم و تحقیق مصطفی غالب (بیروت، دارالاندلس، 1983).

ماجد، عبدالمنعم، ظهور خلافة الفاطمیین وسقوطها فی مصر التاریخ السیاسی (الاسکندریه، دارالمعارف بمصر، 1976).

الماوردی، ابی الحسن علی بن محمد، الاحکام السلطانیة (بیروت، دارالفکر، بی تا).

المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والآثار، وضع حواشیه خلیل المنصور (بیروت، منشورات محمد علی بیضون، دارالکتب العلمیة، 1998).



1 استادیار گروه تاریخ دانشگاه الزهراء.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان