عقل در علم کلام)دیدگاه اشاعره)

مسئله حجیت عقل در علم کلام، در بحث حسن و قبح عقلی مطرح می شود. دیدگاه های کلامی مربوط به حجیت عقل، عبارت است از :

مسئله حجیت عقل در علم کلام، در بحث حسن و قبح عقلی مطرح می شود. دیدگاه های کلامی مربوط به حجیت عقل، عبارت است از :

1. عده ای، مانند بعضی از «اشاعره » ، عقل را در بازار احتجاج سهیم نمی دانند و با نفی هرگونه ارزش ابتکار و نوآوری از عقل و انکار حسن و قبح عقلی می گویند: عقل، حسن و قبح چیزی را درک نمی کند. آن چه را که شارع مقدس دستور داده، حسن است و آن چه را که نهی کرده، قبح است (7) . از منظر متفکر اشعری، عقل مستمع خوبی است، نه متکلم; و هرگز قدرت بیان چیزی را از خود ندارد .

2. بعضی عقل را در احتجاج سهیم می دانند، ولی آن را زیر مجموعه سنت قرار می دهند .

3. بعضی، مانند محققان از «امامیه » برای عقل (برهان عقلی) استقلال قایلند و او را صاحب کرسی فتوا می دانند .

مراحل بحث از حسن و قبح

در حسن و قبح سه مرحله است که یکی پس از دیگری باید بحث و بررسی شود :

1. آیا حسن و قبح، ذاتی همه اشیاءاست؟

2. اگر حسن و قبح، ثبوتا ذاتی اشیاء است، آیا راهی برای اثبات و درک آن وجود دارد؟

3. اگر اثبات شود که عقل می فهمد، چه چیزی حسن است و چه چیزی قبیح، آیا محصول حکم عقل، صرف مدح و ذم دنیایی است و یا ثواب عقاب اخروی را نیز به همراه دارد؟

در همه این مراحل سه گانه، اختلاف است. محققان امامیه بر آنند که حسن و قبح، در برخی موارد، ذاتی اشیاء است و اگر حسن و قبح ذاتی بود، عقل ضرورتا آن ها را درک می کند.آن ها می گویند: همان گونه که مدح و ذم دنیایی، بر آن مترتب می شود، ثواب یا عقاب اخروی نیز خواهد داشت و وقتی عقل، ثواب و عقاب را از راه حسن و قبح چیزی درک کرد، قهرا چنین عقلی می تواند دلیل اثباتی دین باشد .

اشاعره و بحث حسن و قبح عقلی

اشاعره، در آغاز بحث، محل نزاع را تحریر کرده، چنین گفته اند: حسن و قبح، سه محور دارد: دو موردش مقبول همه و از محل نزاع بیرون است، ولی یک مورد آن مورد اختلاف است.محورهای یاد شده عبارت است از :

یکم. حسن به معنای ملایم با انسان; چنان که منظره خوب برای باصره، زیبا، حسن و ملایم است، یا غذاهای خوب برای دستگاه گوارش حسن و برای ذائقه، زیبا و ملایم است . بنابراین آن چه که برای قوه ای از قوای ظاهری یا باطنی ملایم باشد، حسن است و هر آن چه که برای آن ناملایم باشد، قبیح است.این معنا از حسن و قبح مقبول همگان است، ولی از محل بحث بیرون است .

دوم. حسن و قبح به معنای کمال و نقص; چنان که علم حسن است - یعنی کمال است - و جهل، قبیح - یعنی نقص است - یا قدرت حسن است و عجز، قبیح است.این معنا از حسن و قبح نیز مقبول همگان است و از حریم بحث بیرون است .

سوم. حسن و قبحی که محل بحث است، این است: آیا عقل می تواند درباره افعال انسان فتوا داده، بگوید: فلان کارخوب است و فلان فعل بد؟ در این جا سخن از اشیاء و اشخاص نیست، بلکه سخن از افعال و عناوین آن ها است. اشاعره می گویند: این قسم از حسن و قبح را عقل نمی فهمد و فقط به دست شارع است. اگر شارع مقدس به چیزی امر کرد، کشف می کنیم که آن «مامور به » حسن است و اگر شارع مقدس از چیزی نهی کرد، می فهمیم آن شی ء «منهی عنه » قبیح است. این گروه عقل را زیر مجموعه سنت قراردادند، زیرا عقل در این صورت، کاشف از امر و نهی شارع است، نه مبتکر و نوآور .

بنابراین چون با انکار حسن و قبح، راهی برای توجیه احکام و اخلاق و حقوق نیست، اشاعره به کلی منکر حسن و قبح نشدند، بلکه آن ها می گویند: عقل، حسن و قبح به معنای کمال و نقص و ملایم و منافر را درک می کندو هم چنین مدح فاعل کار حسن (مانند عدل) و قدح فاعل کار قبیح (مانند ظلم) را درک می نماید، اما آنان به این مرحله راه پیدا نمی کنند که بگویند: چیزی را که عقل به حسن یا قبح او فتوا داد، نقل هم آن را بپذیرد و ثواب و عقاب را بر آن مترتب بداند، به گونه ای که انجام آن کار، بهشت یا جهنم را به دنبال داشته باشد .

پی نوشت ها :

1. بحارالانوار، ج 1، ص 116 .

2. سوره شمس، آیه 8 .

3. سوره روم، آیه 30 .

4. بحارالانوار، ج 101، ص 405 .

5. همان، ج 26، ص 33 .

6. سلب حجیت از قیاس، پیش از آن که در فقه مطرح گردد، در فن اصول فقه که عهده دار بحث حجیت و عدم حجیت است، مطرح شده است; و نیز قبل از طرح آن در فن اصول فقه، در منطق که درباره حجت و اقسام آن - از قبیل: قیاس، تمثیل و استقراء - و راز ورمز حصر حجیت در سه قسم، گفت و گوی مستدل دارد، مطرح شد و تاریخ گسترده آن به پیش از اسلام می رسد .

7. شرح مواقف، ج 8، ص 181; شرح مقاصد، ج 4، ص 282 .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان