تئوری عشق و محبت در مناسبات انسانی و مدیریت اسلامی

انسان موجودی اجتماعی است و اجتماع نیز همچون شبکه ای درهم تنیده از روابط انسانی است . آنچه در ارتباط بین انسانها حرف اول را می زند محبت و عشق است

انسان موجودی اجتماعی است و اجتماع نیز همچون شبکه ای درهم تنیده از روابط انسانی است . آنچه در ارتباط بین انسانها حرف اول را می زند محبت و عشق است . ماهیت ارتباط آدمیان در سطح نیازهای جسمانی باقی نمی ماند; بلکه فراتر از آن به گستره محبت و عشق می رسد . این تکامل در ماهیت ارتباطات تا بدانجاست که اراده آدمی، حرکت او به سوی هدف و انجام کار از نوع علاقه و محبتی است که بدان موضوع دارد . این واقعیتی انکارناپذیر است که اگر انسان به امری دلبستگی داشته باشد، بی شک تلاشی پیگیر در جهت رسیدن به آن خواهد کرد . محبت در ایدئولوژیها و فرهنگهای مختلف، معانی خاصی دارد . طبیعی است که ماهیت ارتباطات در فرهنگ دینی رابطه ای زایشی با ارزشهای برخاسته از پذیرش قادر مطلق برای هستی دارد . ارزشهای متعالی، تعیین کننده نوع ارتباطات هستند; در همین زمینه رابطه انسان با خدا نیز از مقوله محبت و عشق است، تعریف می شود: «یحبهم و یحبونه » (118).

تا آنجا که شرط وصول به لقاءالله این است که آدمی علاقه و محبت خود را خاص خداوند کند و به غیر خدا عشقی نورزد و آرامش ظاهری و باطنی انسان در گرو علاقه تام او به خداوند باشد . (119) از طرفی اراده برخاسته از محبت است . همانگونه که اگر کراهت و انزجار نباشد، ترک و پرهیز نیست، اراده ای که در طول اراده خداوند باشد، در جهت انجام تکالیف می تواند انسان را به فلاح و رستگاری برساند .

در جواب این پرسش که علی علیه السلام چگونه خدا را شناخت که دوست خدا شد و سپس در راهش سرسپرد و همه کارهایش عبادت خدا بود و اگر می خواهیم بدانیم چگونه وی هم در سجاده زهد، حق را می جست «وفزت و رب الکعبه » گفت باید اذعان کنیم که او در اثر توحید افعالی هرگز چیزی را بد نمی دید . (120)

حب به مطلق حب به اجرای امر مطلق اراده در جهت اجرا عمل به تکلیف رسیدن به کمال

الگوی عمل منبعث از عشق و محبت (121)

حضرت امیر علیه السلام در مورد رسیدگی مسؤول به وضع افراد سازمانش می فرماید: از حال آنان جویا باشد، آنچنان که پدر و مادر از فرزندانشان تفقد می کنند .

باید بدانیم که خوشرفتاری و محبت عامل جذب دیگران است; البته این محبت و خوش رفتاری باید ظهور و بروز بیرونی هم داشته باشد . یک مدیر و مسؤول وقتی مورد اعتماد کارکنان قرار می گیرد و آنها او را ملجا و حامی خود می داند که محبت و خیرخواهی او را باور کرده باشند . محبت و احسان به دیگران اقتضا می کند که مسؤول در اختیار افراد باشد تا بتوانند با او ارتباط برقرار کنند: من تالف الناس احبوه (122); «هرکس با مردم انس و الفت داشته باشد، دوستش می دارند

در الگوی ارائه شده، زمانی رابطه تعاملی بین محبت و معرفت در نیل به کمال وجود دارد که برگرفته از ایمان و تقوی باشد . اگر انسان به حلقه محاسبه و مراقبه در این الگو توجه کند، می تواند مسیر خود را در یک ساختار مدیریت اسلامی بیابد . (123)

الگوی تعاملی رفتارهای برخاسته از محبت و معرفت

معرفت نیز از مقوله محبت است . اگر مدیر خود را متصل به دریای حق می داند، باید در مقام عمل زیردستان خود را به عنوان تجلی حق بنگرد; ابتدا با اهرم جذب و محبت اعمال مدیریت کندو سپس بر قلوب آنان حکومت کند; زیرا عشق و محبت قبل از قوانین حاکم بر روابط انسانی و در واقع ضامن اجرای قوانین هستند . تنها ارتباطاتی که با محبت آمیخته و برای سودرسانی به دیگران باشد، می تواند به بالاترین سطح اثربخشی دست یابد . ارتباطات مبتنی بر محبت بطور طبیعی رفتار محبت آمیز را به گیرنده پیام و مجریان قانون القا کرده رفتاری محبت آمیز در او ایجاد می کند که ارزشی الهی دارد .

خلل پذیر بود هر بنا که می بینی

بجز بنای محبت که خالی از خلل است

(سعدی)

سخن آخر اینکه مبنا و پایه مدیریت دینی و اسلامی مبتنی بر آمیختگی معرفت و محبت است; به یقین مدیری لایق و تواناست که بتواند با رسوخ در قلب کارکنان خود آنها را به تلاش و کوشش پیگیر وادار نماید; زیرا محبت و ایجاد علاقه در انسانها از ارکان حیات طبیعی جوامع انسانی است و می تواند به عنوان یکی از عوامل افزایش دهنده کیفی در سطح یک سازمان و اداره باشد . با ایجاد عشق و باورهای قلبی، انسان با تمام وجودش به کار دل می بندد و در راه رسیدن به اهداف تلاش می کند . در واقع باید گفت روح حاکم بر سازمان و مجموعه قوانین، عشق و محبت و باورهای قلبی است که هدایتگر و ضامن اجرای قوانین است .

«نمودار شماره 5»

الگوی تعاملی رفتارهای برخاسته از محبت و معرفت

(؟)

خلاصه کلام:

مقاله با بررسی جایگاه علم مدیریت و نظریه ها و مکاتب کلاسیک، نئوکلاسیک، نوین و اسلامی، گامی در تطبیق رویه ها و دیدگاهها برداشت تا به اثبات برساند که تئوری مدیریت از دیدگاه امام علی علیه السلام مبتنی بر اهداف و مبانی و عناصری است که حول محور برنامه ریزی، سازماندهی، تصمیم گیری، هماهنگی، تفویض اختیار، کنترل و نظارت می چرخد . یقینا مدیرانی موفق هستند که علاوه بر ارکان فوق به مهارتها و تواناییهایی دست یازند که عوامل پیش برنده مدیریت هستند; نظم، دقت، تواضع، وقار و هیبت، و از همه مهمتر محبت و عشق از اصلی ترین لوازم و عوامل در مناسبات انسانی و اسلامی است . و باید گفت: تئوری حضرت امیر علیه السلام مبتنی بر مدیریتی حاکی از عشق و محبت به ذات اقدس الله است که همین محبت را نثار همه انسانهایی می کند که خود والی، زمامدار و مدیر آنهاست .

نمودار پیشنهادی جهت توزیع اوقات مدیران ارشد «نمودار ضمیمه »

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان