بیست و هفتم آذرماه سالروز شهادت حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه، یادآور خاطره مجاهدت بزرگمردانی از حوزه و دانشگاه است که طی چندین دهه از تاریخ پر فراز و نشیب ایران معاصر کوشیدند در راه نزدیکی و تفاهم تحصیلکردگان علوم جدید و قدیم گام بردارند. حقا که این تلاش سخت مؤثر و سودمند افتاد و انقلاب اسلامی با مشارکت فعال همه اقشار حوزوی و دانشگاهی در همه سطوح به پیروزی رسید. اگر همگرایی حوزه و دانشگاه را یکی از علل محدثه نظام جهموری اسلامی بدانیم، ناگزیر علت مبقیه آن نیز هست. پس باید دل نگران سمت و سو و روند ارتباط حوزه و دانشگاه در دو دهه اخیر باشیم.
باید پرسید آیا ثمره جهاد علمی و عملی آن بزرگواران آنچنان که باید پاس داشته شد؟ آیا حوزه و دانشگاه به نزدیکی و همگرایی بیشتر دست یافته اند یا دچار واگرایی شده اند؟ آیا قطع نظر از برداشت های گوناگونی که از مفهوم و راهکارهای وحدت حوزه و دانشگاه وجود دارد، در راستای تحقق آن حداقلی که مورد تأیید و تأکید رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) بوده، پیش رفته ایم؟
امام خمینی(ره)، یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی را در ارتباط حوزه و دانشگاه می دید و ضمن تأکید بر آن، دل نگران آینده بود و می فرمود:
«اگر خاصیت این نهضت را فقط پیوند روحانیت و دانشجویان بدانیم این بزرگترین نعمت آن بود، اگر بگذارند که نتیجه آن باقی بماند».
البته آشکار است که در این مدت، اقدامات گسترده ای برای نزدیکی حوزه و دانشگاه صورت گرفت؛ حضور روحانیون در دانشگاه ها در قالب دفاتر نمایندگی ولی فقیه، تدریس دروس معارف اسلامی و حتی به صورت دانشجو از یک سو و رواج علوم انسانی جدید در حوزه ها، تأسیس مراکز پژوهشی مشترک و حضور استادان دانشگاه در جمع حوزویان از سوی دیگر نمونه های بارز و برجسته این اقدامات بوده است.
این اقدامات هر چند تأثیر مثبتی داشته، به هیچ روی کافی نبوده و حتی ممکن است تحت تأثیر برخی عوامل آسیب زا که اساس همگرایی حوزه و دانشگاه را در معرض تهدید قرار داده، بی اثر شوند. در این زمینه می توان به عواملی چند اشاره کرد:
1) متأسفانه میان حوزویان و دانشگاهیان (در همه سطوح) ارتباط مستقیم و رودررو وجود ندارد. این امر بار پیش داوری های منفی و جانبدارانه را در اذهان دو طرف سنگین تر ساخته و پرده های بدبینی و بدفهمی را ضخیم تر ساخته است.
2) کاربرد زبان ناسازگار با فرهنگ جدید و دانشگاهی از سوی برخی از روحانیون در قبال دانشگاهیان و عدم اهتمام لازم برخی از دانشگاهیان به پاره ای از دغدغه های حوزویان موجب کاهش امکان همدلی و تفاهم متقابل شده است.
3) ملاحظات ناشی از حضور جمعی از روحانیت در ساختار قدرت و نقش آنان در مدیریت کشور بر رابطه حوزه و دانشگاه به مثابه دو نهاد علمی آموزشی در جامعه ما سایه افکنده به گونه ای که اولی مانع تأمل جدی و مستقل در دومی شده است.
4) مفهوم و راهکارهای وحدت حوزه و دانشگاه همچنان ابهام دارد و هیچ نهادی متولی این امر نیست. در نتیجه شاهد غفلت روزافزون حوزویان و دانشگاهیان از اهمیت آن و اشتغال هر یک به امور مورد علاقه خود هستیم.
به هر حال، بیست و هفتم آذر فرصتی است برای تأمل مجدد در این امر مهم؛ فرصت ها را دریابیم.
پژوهشکده حوزه و دانشگاه