ماهان شبکه ایرانیان

بررسی عوامل مؤثر بر تأسیس و رشد مراکز تحقیقاتی حوزه علمیه قم

حوزه های علمیه از بدو تأسیس تا به حال، آموزش و پژوهش را همانند دو بال پرواز برای مراکز علمی تلقی کرده است؛ به طوری که بسیاری از بزرگان و آن، با نام تألیفاتشان مشهورند، نام آورانی هم چون صاحب جواهر، صاحب عروه و صاحب مفتاح الکرامه.

حوزه های علمیه از بدو تأسیس تا به حال، آموزش و پژوهش را همانند دو بال پرواز برای مراکز علمی تلقی کرده است؛ به طوری که بسیاری از بزرگان و آن، با نام تألیفاتشان مشهورند، نام آورانی هم چون صاحب جواهر، صاحب عروه و صاحب مفتاح الکرامه.

هر چند حوزه های علمیه، محققان مبرزی مانند مرحوم آیت اللّه خوئی، امام خمینی(ره)، شهید صدر و شهید مطهری داشته و دارد محصولات پژوهشی آنان نتیجه تلاش های فردی بوده و حوزه نه در متن برنامه های درسی، نه در کنار آن و نه به صورت دروس جنبی جایی برای پژوهش در نظر نگرفته است و برنامه مدونی جهت به کارگیری استعدادهای درخشان در امر پژوهش نداشته است.

تنها جایی که این استعدادها می توانستند عملاً امکان رشد و شکوفایی داشته باشند، مراکز تحقیقاتی بود که بنا به ضرورت، از سال های قبل از انقلاب به صورت جسته و گریخته تأسیس شده و به کار خود ادامه می دادند. هر چند تعداد این مراکز در سال های قبل از انقلاب بسیار اندک بود ولی به برکت انقلاب اسلامی در طی سالیان پس از انقلاب تعدادشان همواره رو به فزونی گذاشته است.

گسترش مراکز تحقیقاتی در حوزه های علمیه تلاشی است در جهت بسط سنت مبارک تحقیق که باید برای ارتقای کیفی آن تلاش نمود؛ بنابراین، تحقیق حاضر که تلاشی است برای پربارتر کردن امر تحقیق در حوزه، با کشف و برشمردن علل رشد و تأسیس این مراکز، در پی به دست آوردن راز تحول کیفی و کمّی این مراکز است تا با استفاده از آن ها بتوان در تحولات کیفی و کمی این مراکز موفق بود.

در این تحقیق سه سؤال تحقیقی و یازده فرضیه وجود دارد که به سؤال های تحقیقی اشاره می کنیم:

1. چه علل و عواملی موجب تأسیس و افزایش مراکز تحقیقاتی حوزه علمیه قم بعد از انقلاب اسلامی شده است؟

2. چه علل و عواملی موجب رشد و توسعه این مراکز شده است؟

3. آیا این مراکز در عمر دو دهه خود به سوی هم گرایی، تمرکز یافتن، تقسیم کار، تخصصی شدن، برنامه دار شدن و نظایر آن که می تواند حاکی از پیشرفت، توسعه یافتگی و اعتلای آن ها باشد پیش رفته اند یا هم چنان به همان صورت منفرد، جدا جدا و غیرمرتبط با یکدیگر، بدون برنامه درازمدت در حرکتند؟

این تحقیق برای پاسخ به سه پرسش فوق، از یک بخش مقدماتی و چهار فصل اصلی تشکیل یافته است. بخش مقدماتی به کلیات تحقیق و تعریف کلیدواژه ها و مفاهیم می پردازد و فصل اول، چارچوب نظری تحقیق را تشکیل می دهد که در آن از مباحث نظری ماکس، وبر و پارسوتر در علل ایجاد و رشد سازمان ها، هم چنین از مباحث جامعه شناسی علم، در برشمردن علل رشد علم و تحقیقات علمی و ارائه مدل، استفاده شده است.

بخش انتهایی این فصل برای پاسخ گویی به سؤال سوم، ابعاد ساختار سازمانی (پیچیدگی، رسمیت و تمرکز) و هم چنین انواع ساختارهای سازمانی را برشمرده است.

در فصل دوم روش تحقیق، طرز تهیه پرسش نامه، چگونگی توزیع، جمع آوری و تحلیل آن ها، جامعه آماری، چگونگی تهیه معرف ها، روش سنجش سؤالات تحقیق و چگونگی تهیه فرضیات تحقیق شرح داده شده است.

فصل سوم دارای دو بخش است که در بخش اول آن یافته های پرسش نامه ها توصیف شده، جداول مربوطه و در صورت لزوم نمودار رسم شده توزیع فراوانی و درصدی هر متغیر، نشان داده شده است.

در بخش دوم که دارای سه قسمت است، نخست در قسمت اول و دوم آن، فرضیات تحقیق (با استفاده از آزمون فی 2) آزمون شده و در صورت معنادار بودن، میزان همبستگی آن ها مشخص گردیده است آن گاه در قسمت سوم، گویه های مربوط به سؤال تحقیق با استفاده از طیف تراکمی کیلرت تحلیل شده اند.

فصل چهارم به تحلیل نهایی و نتیجه گیری اختصاص دارد که با توجه به نتایج آماری حاصله پاسخ سؤالات تحقیق به دست می آید.

پاسخ سؤال اول

1. وقتی امکانات مادی (به هر دلیل) برای فرد فراهم شود، معمولاً در جایی سرمایه گذاری می کند که مطابق ارزش ها و هنجارهای فرهنگی خودش باشد؛ (مثلاً تاجر در تجارت و صنعت گر در تأسیس کارخانه). از آن جایی که مهم ترین ارزش های فرهنگی حوزه، نشر معارف دینی است؛ بعضی از علما که امکانات مالی معتنابهی به دست می آورند، تأسیس مرکز تحقیقاتی را یکی از اولویت های سرمایه گذاری خود قرار می دهند و به همین دلیل 6/83 درصد پاسخ گویان گفته اند: نشر معارف دینی در تأسیس مؤسسه تحقیقاتی شان بسیار مؤثر بوده است. برای همین است که به کرات می بینیم مرکز تحقیقاتی ای تأسیس شده اما بعد از مدتی که امکانات مالی اولیه اش به پایان می رسد، رو به افول می گذارد و بعضا به تعطیلی می کشد.

2. یکی دیگر از عوامل بسیار مؤثر در تأسیس مراکز تحقیقاتی، تغییرات تکنیکی و فرهنگی در حوزه است. تغییرات تکنیکی همانند: ورود رایانه و ابزارهای وابسته به آن، پیش رفت در صنعت چاپ و افزایش حجم اطلاعات و روش های جدید دست یابی به آن ها. تغییرات فرهنگی مثل: تغییر انگیزه ها، تغییر نظام پاداش دهی، تغیییر ارزش ها، تغییر کنش های انسانی (تغییر کنش عقلانی معطوف به ارزش به سوی کنش عقلانی معطوف به هدف).

در نهایت با توجه به آمارهای به دست آمده، تنها حدود 15 درصد از این مراکز مستقیما به وسیله دولت و برای رفع نیاز حوزه دینی حکومت اسلامی، تأسیس شده است.

پاسخ سؤال دوم

1. ورود حجم بزرگی ازاستعدادهای درخشان به عرصه کار تحقیقی؛

2. تغییرات تکنیکی و فرهنگی (فوق الذکر)؛

3. برنامه ریزی برای رشد و توسعه و هم چنین جذب بودجه های عمومی مثل سهم امام.

پاسخ سؤال سوم

باید گفت که هر چند این مراکز تحولات سازمانی خوبی داشته اند ولی هنوز تا حد مطلوب، بسیار فاصله دارند. مثلاً «پیچیدگی» تقریبا متوسط (34/49%) می باشد؛ به عبارت دیگر هماهنگی اثربخش و روش های کنترل، چندان به چشم نمی خورد.

تنها «رسمیت» در این مراکز بالاست (7/75%) به عبارت دیگر وظایف مشخص، قوانین و مقررات زیاد و دستورالعمل های روشنی در خصوص فرایند کار وجود دارد.

«تمرکز» در این مراکز بیش از حد وسط (6/62%) می باشد. به عبارت دیگر اولاً اعتماد مدیران به زیردستان پایین بوده و ثانیا مدیران ارشد، افراد را چندان در تعبیر و تفسیر اطلاعات جهت اخذ تصمیم مشارکت نمی دهند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان